موسسه حقوقی و داوری دادگستر برتر آمل

دعاوی حقوقی،ملکی،ثبتی ،خانوادگی و سازش و داوری کلیه دعاوی

موسسه حقوقی و داوری دادگستر برتر آمل

دعاوی حقوقی،ملکی،ثبتی ،خانوادگی و سازش و داوری کلیه دعاوی

مشخصات بلاگ
موسسه حقوقی و داوری دادگستر برتر آمل

علی امیرپور مدرس دانشگاه،مدیرموسسه
داور رسمی دادگستری
نظارت ،رسیدگی و صدور رای در کلیه دعاوی
تنظیم کلیه دادخواست ها،لوایح ،شکوائیه
حل اختلافات در دعاوی حقوقی،مالی و خانوادگی
وصول مطالبات بانکی و خانوادگی
حل و فصل اختلافات در کلیه دعاوی ناشی از اسناد تجاری،سفته ،چک و برات
رسیدگی در حداقل زمان ممکن
ارائه مشاوره و صدور وکالت در کلیه امور قضایی ،حقوقی و کیفری
با حضور وکلای درجه یک دادگستری

پیوندها

سازمان های بین المللی

تاریخچه سازمان های بین المللی

 در یونان و رم باستان افرادی امور تجاری و بازرگانی اشخاص دولت متبوع خود را در خارج از کشور بر عهده داشتند که به آنها «کنسول »می گفتند. بعدها نمایندگان سیاسی نزد سایر کشورها ارسال کردند که به آن ها «سفیر »می گفتند.از قرن پانزدهم با پیشنهاد دولت ایتالیا دیپلماسی دوگانه «کنسول- سفیر» جای خود را به سفیر دیپلماتیک دائم سپرد.از قرن نوزدهم تشکیل کنفرانس های بین المللی برای حل و فصل اختلافات دو یا چند جانبه بین المللی و منطقه ای مرسوم شد.کنگره وین با ابتکار سیستم «کنسرت» نقطه عطفی در ایجاد سازمان های بین المللی است.کنفرانس های لندن که در پایان جنگ های بالکان برگزار شد آخرین کنفرانس هایی بود که در چارچوب سیستم کنسرت اروپا تشکیل شد.

نکته: اتحاد مقدس به سال 1815 میلادی اتحادی بود که بین امپراطوران روسیه، اتریش و پروس در پاریس منعقد گردید و تا سال 1848م. دوام داشت.

نکته: کشورهای انگلستان، عثمانی و پاپ جزء اتحاد مقدس نبودند.

به لحاظ تاریخی شکل گیری سازمان های بین المللی به ترتیب زیر  خواهد بود.

  • تشکیل کنگره های بین المللی در سطح سران کشورها
  •  تشکیل و گسترش کنفرانس های بین المللی با موضوعات بین المللی با شرکت نمایندگان سران کشورها
  • تشکیل اتحادیه های بین المللی خصوصی توسط اشخاص و اصناف با منافع بین المللی
  • تشکیل اتحادیه های بین المللی عمومی توسط کشورها و سازمان های دولتی با اهداف بین المللی.
  • تأسیس «جامعه ملل»در سال 1919 پس از پایان جنگ جهانی اول را باید نقطه عطفی در تأسیس و فعالیت سازمان ها بین المللی دانست.
  • تاسیس سازمان ملل متحد

 

اتحادیه های بین المللی خصوصی

اتحادیه های بین المللی خصوصی عموماً توسط اشخاص خصوصی یا اتحادیه های صنفی تشکیل می شد.و اغلب با هدف دفاع از منافعی که جنبه بین المللی و نیاز به مشارکت جهانی دارد، شکل گرفتند.نخستین اتحادیه بین المللی خصوصی را می توان «کنوانسیون جهانی ضد بردگی » به سال1840.م. نام برد.

مهم ترین اتحادیه های بین المللی خصوصی عبارتند از:

  • کمیته بین المللی صلیب سرخ 1863 .    
  • اتحادیه بین المجالس  1889.   
  • انجمن حقوق بین الملل1873.    
  • انجمن ادبیات و هنر 1878.   
  • اتاق بازرگانی بین المللی 1919 .  

شرایط تشکیل اتحادیه های بین المللی خصوصی

  • داشتن یک ارگان دائمی
  • اهداف مشترک و منافع جمعی
  • آزادی عضویت برای کلیه اشخاص و کشورها

نکته: برخی اتحادیه های بین المللی خصوصی بعدها تبدیل به اتحادیه (سازمان های) بین المللی دولتی (عمومی) شدند. از جمله می توان به کنگره بین المللی اوزان، مقادیر و پو لها در سال1867، اتحادیه متریک یا اندازه گیری، سازمان بین المللی کار، دفتر بین المللی مالکیت ادبی و هنری و انجمن بین المللی ادبیات و هنر اشاره کرد.

اتحادیه های بین المللی عمومی

اولاًاز اجتماع کشورها و یا سازمان های دولتی ایجاد می شوند.ثانیاً، بر اساس یک معاهده دو یا چند جانبه شکل می گیرند.

از جمله اولین و مهمترین اتحادیه های بین المللی که می توان آنها را سرآغاز این سازمان های بین المللی دانست عبارتنداز:

کمیسیون راین در زمینه ارتباطات 1815.  

کمیسون اروپایی رود دانوپ1856.     

اتحادیه بین المللی حمل و نقل و راه آهن1890.    

اتحادیه جهانی پست1874.   

دفتر بین المللی بهداشت عمومی1903.    

تعریف سازمان های بین المللی

سازمان بین المللی به تجمعی از دولت ها اطلاق می شود که بر اساس یک سند تأسیس«معاهده» تشکیل می شود و اعضای آن اهداف مشترکی را در چهارچوب نهادها و کارگزاری های ویژه با فعالیت مستمر و مدام دنبال می کنند.

 ویژگی سازمان های بین المللی

  • متشکل از اجتماع دولت هاست.
  • مستند به سند تأسیس است.
  • اعضای آن اهداف مشترکی دارند.
  • فعالیت آن در قالب نهادها و کارگزاری های خاص انجام می شود.
  • فعالیت آن مستمر و دائمی است.

لازم به ذکر است که اعضای برخی سازمان های بین المللی دولت ها نیستند سازمان هایی مانند:

  • سازمان بین المللی کار: علاوه بر نمایندگان دولت ها نمایندگان کارگران و کارفرمایان هم هستند.
  • اتحادیه بین المللی مخابرات و تلگراف که در آن کارشناسان فنی فعالیت می کنند.
  • دیوان بین المللی دادگستری که قضات آن نمایندگان دولت متبوع خود نیستند، بلکه مستقل اند.

نکته:در پارلمان اروپا نیز نمایندگان حاضر، نمایندگان دولت های اروپایی نیستند بلکه نمایندگان مردم اروپا هستند.

مهمترین ویژگی سازمان های بین المللی ،ارادی بودن مشارکت و همکاری در سازمان های بین المللی است که سه جلوه ی بارز دارد:

  • آزادی مشارکت و همکاری کشورها : اصل استقلال و حاکمیت کشورها ویژگی ارادی مشارکت و همکاری در سازمان های بین المللی را به دنبال دارد.که به صورت مختلف تجلی می کند:
  • امتناع از ورود به سازمان
  • امتناع از مشارکت در امور سازمان
  • آزادی خروج از سازمان
  • آزادی پذیرش یا عدم پذیرش ثالث به سازمان: هر سازمان بین المللی می تواند برابر آیین پذیرش مقرر در اساسنامه کشور یا سازمان ثالث را بپذیرد یا نپذیرد.
  • آزادی تعلیق حق رای یا اخراج اعضا از سازمان [1]

برای اینکه سازمان های بین المللی بتوانند به انجام وظایف محوله خود بپردازند باید دارای میزانی از شخصیت بین المللی باشند.این شخصیت یا اهلیت حقوقی آنها بر حسب هدف ها و مقررات اساسنامه هر سازمان، تفاوت می کند. معاهدات موسس سازمان های بین المللی مانند سایر معاهدات بین المللی تابع حقوق معاهدات بین المللی است.

آثار تصویب سند تأسیس سازمان های بین المللی

  • اعلام موجودیت سازمان
  • احراز شخصیت حقوقی و بین المللی سازمان

نکته: تأسیس سازمان های بین المللی ضرورتاً در پی انعقاد معاهدات چند جانبه صورت می گیرد.

شیوه های رایج تصویب سند تأسیس سازمان های بین المللی

  • تأسیس با تصویب تعداد محدود از دولت ها
  • تأسیس با تصویب اکثریت دولت ها
  • تأسیس با تصویب با اتفاق کلیه دولت ها
  • تأسیس با تصویب اکثریت دولتهای عضو به علاوه چند کشور خاص «مثل منشور ملل متحد که می بایست علاوه بر تصویب اکثریت دولت های عضو به تصویب کلیه کشورهای عضو دائم شورای امنیت نیز برسد».

شخصیت بین المللی سازما ن ها

معمولاً به سازمانهای بین المللی شخصیت حقوقی داده می شود به ویژه اهلیت حقوقی برای عقد قرار داد، داشتن اموال و تصرف در آنها، حق دادخواهی. ماده ١٠٤منشور ملل متحد مقرر می دارد«سازمان در خاک هریک از اعضا از اهلیت حقوقی برای انجام وظایف و رسیدن به مقاصد آن ضروری است متمتع می شود.» ماده 105منشور ملل متحد اهلیت حقوقی سازمان ملل متحد راجع به مزایا و مصونیت سازمان چنین مقرر می دارد«سازمان در خاک هریک از اعضای خود از امتیازات و مصونیت هایی که برای رسیدن به مقاصد آن ضروری است برخوردار خواهد بود». همچنین دیوان بین المللی دادگستری در قضیه «جبران خسارت وارده به کارکنان سازمان ملل متحد» به سال1949 شخصیت حقوقی و بین المللی سازمان ملل متحد و به تبع آن سایر سازمان های بین المللی را به رسمیت شناخت. بنابراین

  • آنها از حقوق و تکالیف خاص برخوردار می شوند.
  • سازمان را از دولت های به وجود آوردنده متمایز می کند.
  • سازمان مسئول اقدامات خود و کارکنان خود است.
  • استقلال بودجه و تصمیم گیری پیدا می کنند.
  • جزء تابعان حقوق بین الملل محسوب می شوند.

صلاحیت سازمان های بین المللی

تعریف: عبارت است از اختیاراتی است که به موجب یک سند تاسیس به سازمان بین المللی اعطا می شود تا در چارچوب آن به اهداف خود نائل آید.

 صلاحیت سازمان ها می تواند صریح باشد یعنی مندرج در سند تأسیس و اساسنامه آن باشد. یا ضمنی باشد یعنی استنباط از مأموریت و نیز عمل و رویه سازمان قابل درک است.

صلاحیت هر سازمان بین المللی بر اساس مندرجات اساسنامه آن تعیین می شود.در پاسخ به این سوال که« آیا عدم صراحت اساسنامه می تواند به منزله عدم صلاحیت سازمان تلقی شود؟ آیا صلاحیت سازمان الزاماً باید بطور صریح در اساسنامه قید شود؟ در صورت عدم صراحت اساسنامه از چه راهی می توان به صلاحیت سازمان پی برد؟» در پاسخ به سوالات مطروحه در رابطه با صلاحیت یعنی حیطه عملکرد سازمان ها دو نظریه وجود دارد:

  • صلاحیت مصرح: که می توان با مراجعه به اساسنامه و معاهده مؤسس آن را استنباط و استخراج کرد. «روتر» و «هانس کلسن»از طرفدار این نظریه هستند.

 صلاحیت ضمنی : صلاحیت سازمان فقط موارد مصرح در اساسنامه نیست بلکه می توان آن را به طرق زیر تعیین کرد:

  • استخراج از طریق بررسی اساسنامه و سایر اسناد سازمان مثل «قراردادهای مقرر»
  • استنباط از رویه و عملکرد سازمان
  • توجیه اقدامات سازمان با اهداف سازمان
  • تعیین صلاحیت در چهارچوب فعالیت سازمان

دیوان بین المللی دادگستری در رأی سال1949 و همچنین در قضیه نامیبیا1950به این نوع صلاحیت اشاره کرد. از متاخرین نیز خانم« باستید» و« شرمرس» با این نظر موافقند.

حق عضویت سازمان های بین المللی

حق عضویت در سازمان های بین الملل مختص دولت هاست.سایر موجودیت ها مثل نهضت های آزادی بخش، از حق عضویت محدود برخوردار هستند. یعنی فقط می توانند عضو ناظر باشند.

مزایا و مصونیت های سازمان های بین المللی

مفهوم جدید مزایا و مصونیت های سازمان های بین المللی نخستین بار در کنفرانس سانفرانسیسکو1945 در زمان  تأسیس سازمان ملل مطرح شد.پس از آن کمیسیون حقوق بین الملل مأمور تدوین مقررات مربوط به مزایا و مصونیت سازمان های

بین المللی شد و در سال1946 تحت عنوان «کنوانسیون مزایا و مصونیت های سازمان ملل متحد»به تصویب مجمع عمومی رسید.

  • تدوین مقررات راجع به مزایا و مصونیت های سازمان های بین المللی در سال1946 زودتر از مزایا و مصونیت های دیپلماتیک کشورها که در سال1961 سیاسی و1963کنسولی بود صورت گرفت.
  • دولت ها در خصوص مزایا و مصونیت دیپلماتیک تا سال1961و1963 تابع قواعد عرفی بودند.
  • اعطای مزایای دیپلماتیک جزء نزاکت بین المللی است و اگر کشوری از اعطای آن به مأموران دیپلماتیک خودداری کرد مسئولیت بین المللی ندارد.
  • مصونیت مأموران دیپلماتیک جزء قواعد مسلّم حقوق بین الملل بوده و همه دولت ها ملزم به اجرای مقررات آن هستند و اگر رعایت نکنند دارای مسئولیت بین المللی هستند.

تعریف مصونیت و مزایا

تعریف مزایا : اعطای امتیازاتی است که سایر مردم حق استفاده از آنرا ندارند.

تعریف مصونیت : حقی است که به موجب قانون دارندگان آن از تعقیب جزایی،مدنی و اداری در امان باشند.

هدف مصونیت سازمان های بین المللی

  • برای این است که از حضور در دادگاه های کشور میزبان معاف باشند
  • حفظ حقوق کشور میزبان

هدف مزایای سازمان های بین المللی

برای معاف شدن از قوانین مالیاتی و پرداخت مالیات به کشور میزبان است.

  • سازمان ملل در سرزمین هر یک از اعضای خود از مزایا و مصونیت هایی که برای رسیدن به مقاصد آن سازمان لازم است برخوردار است. بند 1 ماده 105 منشور.
  • نمایندگان اعضای ملل متحد و کارمندان سازمان نیز از مزایا و مصونیت هایی که برای وظایف آنان به طور مستقل لازم است، تا آنجا که این وظایف مربوط به سازمان می باشد، برخوردار خواهند بود.
  • کنوانسیون1975 مجمع عمومی راجع به مزایا و مصونیت نمایندگان دولت ها نزد سازمان های بین المللی است.

اعتبار تصمیمات سازمان های بین المللی

کشورهای در حال توسعه از جمله اولین بار نماینده دولت فیلیپین سعی داشتند به تصمیمات مجمع عمومی سازمان ملل جنبه الزام آوری بخشند و آن را در زمره قواعد حقوقی الزام آور بین المللی تلقی کنند که موفق نشدند.تصمیمات سازمان های بین المللی می تواند عناوین متعددی داشته باشد از جمله:

  • اعلامیه
  • توصیه نامه
  • قطعنامه

قطعنامه های داخلی سازمان ملل

  • می توانند ماهیتاً اداری، حقوقی و یا تقنینی باشند.
  • تمامی آنها برای ارگان های سازمان ملل متحد الزام آور هستند.مانند تصویب بودجه سالانه، ایجاد ارکان فرعی جدید، انتخاب اعضای ارکان و...

قطعنامه های مربوط به حفظ صلح و امنیت بین المللی یا قطعنامه های عملیاتی

کلیه تصمیمات شورای امنیت در خصوص اقدامات قهر آمیز مستند به فصل هفتم منشور الزام آور هستند.

اکسون یا قطعنامه اتحاد برای صلح

هرگاه فعالیت شورای امنیت در قضیه خاصی در اثر حق وتوی اعضای دائم بی نتیجه بماند، مجمع عمومی می تواند تصمیمات لازم را در خصوص اقدامات دسته جمعی و حتی توسل به زور اتخاذ کند.

قطعنامه های اعلامی یا کاستاندا

حاوی اصول و مبانی بوده و به «اعلامیه اصول» یا به اختصار «اعلامیه» مشهورند.

اعلامیه ها جنبه الزام آوری ندارند ولی مقدمه ساز خوبی برای ایجاد قواعد حقوقی در آینده هستند.از اعلامیه های مهم می توان از  اعلامیه جهانی حقوق بشر ،اعلامیه حقوق کودک و اعلامیه حاکمیت دولت ها بر منابع طبیعی نام برد.

منابع حقوقی مزایا و مصونیت های سازمان های بین المللی

  • عرف بین الملل
  • اسناد مؤسس سازمان های بین المللی
  • اسناد و معاهدات دو و چند جانبه
  • رویه قضایی بین المللی
  • دکترین
  • انواع مصونیت های سازمان های بین الملل

 

  • مصونیت قضایی
  • مصونیت اموال و اماکن سازمان و اعضای دیپلماتیک
  • مصونیت بایگانی اسناد و آزادی ارتباطات
  • مصونیت از تعرض
  • پناهندگی

مصونیت فقدان مسئولیت نیست. انصراف از مصونیت باید توسط ارکان ذیصلاح سازمان که در سند تأسیس معین شده است صورت گیرد.دولت فرستنده می تواند مصونیت قضایی رئیس هیأت دیپلماتیک و کارمندان و اشخاص برخوردار از مصونیت را سلب کند.برابر قراردادهای مقرّ کشورهای عضو بدون اجازه بالاترین مسئول سازمان «رئیس هیأت دیپلماتیک» حق ورود به محدوده اماکن و عملکرد سازمان را ندارند و حتی مسئول حفاظت از آن هم هستند.اصولاً در «قراردادهای مقرّ» قید می شود، سازمان حق اعطای پناهندگی به افراد در محدوده مقرّ را ندارد.

انواع مزایای سازمان های بین المللی

 

  • معافیت از عوارض و مالیات ها
  • معافیت از حقوق گمرکی و بازرسی
  • معافیت از مقررات بیمه های اجتماعی
  • معافیت از خدمات شخصی

توشه شخصی رئیس هیأت دیپلماتیک از تفتیش معاف می باشد مگر دلایل جدی بر وجود اشیایی ممنوع باشد که در این صورت تفتیش با حضور شخص رئیس هیأت دیپلماتیک صورت می گیرد.

طبقه بندی سازمان های بین المللی

طبقه بندی سازمان های بین المللی از حیث جغرافیا )قلمرو(

  • سازمان های جهانی
  • سازمان های میان قاره ای
  • سازمان های درون قاره ای یا منطقه ای

طبقه بندی سازمان های بین المللی از حیث مؤسسین

  • سازمان های بین الدولی
  • سازمان های غیردولتی

طبقه بندی سازمان های بین المللی از حیث اختیارات آن ها

  • تصمیم گیر
  • اجرایی
  • تعیین معیار
  • مشورتی

- از حیث موضوع فعالیت آن ها

  • سیاسی
  • نظامی
  • اقتصادی
  • فرهنگی
  • ورزشی
  • ادبی و هنری، علمی
  • حقوقی- قضایی

بهترین نوع دسته بندی از نوع مؤسسین یا اعضای آن هاست که به نوعی سایر دسته جات را می توان در دل آن جای داد.

سازمان های بین المللی دولتی

  • سازما نهای دولتی جهانی
  • سازما نهای بین دولتی فرا منطقه ای
  • سازما نهای بین دولتی منطقه ای

سازمان های بین المللی دولتی جهانی

  • وابسته به سازمان ملل متحد

خود به چند گروه تقسیم می شوندکه عبارتند از:  سازمان های ارتباطی جهانی،سازمان های فرهنگی، اجتماعی جهانی،سازمان های پولی و مالی جهانی،سازمان های تجاری و صنعتی جهانی،سازمان های آموزشی و پژوهش جهانی

  • سازمان های بین الدولی جهانی خارج از ملل متحد که به گروه های زیر تقسیم می شوند: انجمن توانبخشی بین المللی معلولین،شهرهای متحد ،اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی

سازمان های بین الملل دولتی منطقه ای

  • سازمان های منطقه ای اروپایی
  • سازمان های منطقه ای آمریکایی
  • سازمان های منطقه ای آفریقایی
  • سازمان های منطقه ای آسیایی

سازمان های بین المللی دولتی فرا منطقه ای

مانند جنبش عدم تعهد،سازمان کنفرانس اسلامی،اتحادیه عرب و ناتو

سازمان های بین الملل غیردولتی[2] به دو گروه تقسیم می شوند:

  • سازمان های بین المللی غیردولتی انتفاعی مثل شرکت های چند ملیتی
  • سازمان های بین المللی غیردولتی غیر انتفاعی

مجمع عمومی در سال1946 از شورای اقتصادی و اجتماعی خواست کمیته ای کارشناسی جهت طبقه بندی سازمان های غیردولتی غیر انتفاعی تشکیل دهد.کمیته مزبور در سال1968 ضوابطی را برای فعالیت سازمان های غیردولتی تعیین و به تصویب شورای اقتصادی و اجتماعی رساند.که طی آن شورای اقتصادی اجتماعی ضمن پذیرش یک سازمان بین المللی می تواند به او مقام مشورتی هم اعطا کند.

شرایط پذیرش یک سازمان بین المللی غیردولتی غیر انتفاعی از سوی شورای اقتصادی اجتماعی

  • موضوع فعالیت سازمان یکی از موضوعات کاری شورای اقتصادی و اجتماعی باشد «اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و ..»
  • اهداف سازمان با اهداف و اصول منشور ملل متحد منطبق باشد.
  • سازمان باید حامی سازمان ملل باشد.
  • سازمان باید از منزلت بین المللی برخوردار بوده و ویژگی نماینده بودن را داشته باشد.
  • سازمان دارای مقر بوده و دارای اساسنامه ای باشد که دموکراتیک مصوب شده باشد.
  • نمایندگان سازمان مستقل و به نمایندگی از سازمان اقدام کنند.
  • سازمان باید دارای ساختار بین المللی باشد.
  • بودجه سازمان از سوی اعضا و وابستگان تهیه شود.
  • قابلیت همکاری با شورا را داشته باشد.
  • توان ارائه مشورت به شورا و نیز توان نمایندگی سازمان های ملی را داشته باشد.

طبقه بندی سازمان های بین المللی غیردولتی غیر انتفاعی

  • گروه 1سازمان های دارای مقام مشورتی عام
  • گروه 3 سازمان های دارای مقام مشورتی خاص
  • گروه راستر

گروه 1

فعالیت آنها با شورای اقتصادی، اجتماعی هماهنگی دارد.از سازمان های بین المللی غیردولتی و غیر انتفاعی می توان از اتحادیه بین المللی زنان،کنفدراسیون بین المللی،اتحادیه های آزاد کارگری،اتحادیه جهانی مسلمانان،کنگره جهانی مسلمانان،شورای بین المللی زنان،اتحادیه بین المجالس،اتحادیه انجمن های هلال احمر و صلیب سرخ نام برد.

این سازمان ها حق شرکت در جلسات شورا و ارگان های تابعه را دارند.

حق ارائه پیشنهاد جهت گنجاندن در تصمیمات شورا را دارند.

گروه3 شامل سازمان ها و مؤسساتی می شود که دارای صلاحیت ومسئولیت محدود می باشند و فقط در موضوعاتی که مرتبط با وظایف شورای اقتصادی و اجتماعی است فعالیت و اظهار نظر می کنند.

این سازمان ها در جلسات علنی شورا شرکت کرده و اظهارات کتبی و شفاهی خود را به شورا اظهار می دارند. اهم این سازمان ها عبارتند از: سازمان عفو بین الملل ،کمیته بین المللی صلیب سرخ ،کمیسون بین المللی حقوقدانان ،فدراسیون بین المللی حقوق بشر وگروه حقوق اقلیت ها.

سازمان های بین المللی غیردولتی و غیر انتفاعی راستر

سازمان هایی هستند که دارای مقام مشورتی با شورا نیستند ولی شورا یا دبیرکل تشخیص می دهد که سازمان های مذکور می توانند در برخی موارد کمک های مفیدی به بحث ها و موضوعات مطرح در ارگان های شورا نمایند.

سازمان هایی هم که نزد آژانس های تخصصی سازمان ملل دارای مقام مشورتی هستند، در این گروه قرار می گیرند.از نمونه سازمان های بین المللی غیردولتی واقع در گروه راستر می توان به «سازمان آموزش بین المللی سوسیالیستی »،«اتحادیه مبارزه با سرطان» اشاره کرد.هر سازمانی که فعالیت با اهمیتی دارد و مقاصد آن رابطه ای با اهداف و مقاصد سازمان ملل متحد دارد می تواند تقاضای اخذ مقام مشورتی و قرارگرفتن در یکی از گروه های سه گانه فوق را بکند.شورای اقتصادی و اجتماعی می تواند مقام مشورتی سازمان ها را پس بگیرد یا آن ها را از گروهی بالاتر به گروه پایین تر تنزل دهد. اگر اصول مربوطه را رعایت نکنند.

موارد امکان تعلیق مقام مشورتی سازمان از سوی شورا

دریافت کمک های مخفی از دولتی به منظور اعمال نفوذ در تصمیمات سازمان

سوء استفاده از موقعیت خود و عمل بر خلاف اصول و اهداف منشور ملل متحد

عدم ارائه کمک موثر در طول سه سال پیاپی

شورای اقتصادی و اجتماعی هر سال قبل از برگزاری اجلاس عادی درخواست سازمان های بین المللی غیردولتی در رابطه با کسب مقام مشورتی و یا تغییر گروه سازمان را بررسی می کند.

از سازمان های  جهانی ، جامعه ملل و سازمان ملل متحد بطور اجمال مورد بررسی قرار می گیرند.

 

[1] -ماده 5 و 6 منشور در این رابطه است. اخراج کوبا از سازمان کشورهای امریکایی 1961. اخراج تایوان از سازمان ملل متحد1971.

[2] - سازمان های بین الملل غیردولتی جزء تابعان حقوق بین الملل نیستند.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

مساله شناسایی کشورها

تعریف شناسایی

  • شناسایی روش و تشریفاتی است که بطور سنتی از قرن 18 به بعد در روابط بین الملل رایج گردیده و یکی از نهادهای اساسی در حقوق بین الملل به شمار می رود. موسسه حقوق بین الملل در اجلاسیه بروکسل مورخ 1936 شناسایی را این گونه تعریف کرده است :
  • «شناسایی عملی است که به موجب آن دولت های قدیمی وجود یک جامعه سیاسی جدید و مستقل را که قادر به رعایت حقوق بین الملل باشد در سرزمین معینی تایید و تصدیق می کند و در نتیجه اراده خود را مبنی بر شناسایی آن به عنوان عضو جامعه بین الملل اعلام می دارند.»

 

 ماهیت شناسایی[1]

در پاسخ به این پرسش که آیا شناسایی به کشور جدید شخصیت بین المللی می دهد یا نه و اینکه آیا کشور جدید قبلا از چنین شخصیتی برخوردار بوده و شناسایی فقط موید آن است؟ در این رابطه دو نظر وجود دارد:1-نظریه تاسیسی؛2-نظریه اعلامی.

  • نظریه تأسیسی (ایجادی): بعضی از حقوقدانان مانند انزیلوتی، اپنهایم و تری پل که از پیروان مکتب ارادی هستند، معتقدند همانطور که مبنای قواعد حقوق اعم از داخلی و یا بین المللی اراده موافق کشور یا کشورها ست، همان گونه هم اراده موافق کشورها ست که به جامعه سیاسی جدید موجودیت و شخصیت بین المللی می بخشد. جامعه بین المللی  قرن 19 تحت تاثیر اروپا دارای این نقیصه بود که شرط عضویت دولت های غیر اروپایی در جوامع بین المللی تایید  دولت های اروپایی بود همچنانکه حکومت های انقلابی از عضویت محروم بودند. این نظریه دارای چند ایراد است :
  • آنچه تاریخ و جامعه شناسی در خصوص به وجود آمدن کشورها به ما می آموزد، مغایر با این نظریه است، زیرا ایجاد کشور نتیجه اجتماع شرایط سیاسی، جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و آماری ناشی از جنبش های بشردوستانه، فتوحات یا نزاع های طبقاتی است. بنابر این به هیچ وجه نمی توان موجودیت آن را با رفتار ارادی کشورهای دیگر مرتبط دانست.
  • با قبول نظریه تاسیسی کشور جدیدی که هنوز مورد شناسایی قرار نگرفته، نمی تواند از هیچ گونه حمایت بین المللی برخوردار شود و در نتیجه می توان قلمرو آنرا چون سرزمین بدون صا حب تصرف نمود. در مقابل کشور جدید نیز می تواند از مقررات بین المللی پیروی نکند و مسؤلیتی نیز نخواهد داشت .زیرا طبق این نظریه کشور ،شناخته نشده است تا عدم اجرای مقررات بین المللی برایش مسؤلیت ایجاد کند.
  • چنانچه کشور جدید توسط برخی از کشورها مورد شناسایی قرار گیرد، فقط از نظر کشورهای مذبور عضو جامعه بین المللی شناخته می شود.
  •  نظریه اعلامی: طبق این تئوری دولت یک پدیده اجتماعی- تاریخی است نه مولود قواعد حقوقی. بنابراین، به محض اجتماع عناصر تشکیل دهنده آن یعنی جمعیت، سرزمین، حکومت و حاکمیت ،دولت ایجاد خواهد شد. شناسایی که یک قاعده حقوقی است جزء عناصر سازنده دولت محسوب نمی شود بلکه صرفاً به منزله اعلام ورود کشور جدید به صحنه بین المللی از سوی سایر کشورهاست. همچنین شناسایی می تواند سر آغاز برقراری روابط دیپلماتیک و انعقاد معاهدات بین المللی با کشور یاد شده باشد. از طرفداران این نظریه می توان« ژرژسل، کاواره و پیلو» را نام برد. موسسه حقوق بین الملل نیز در سال 1936 نظریه اعلامی را پذیرفته است. امروزه نیز نحوه رفتار کشورها و مقررات بین المللی کاملا منطبق با نظریه مذکور است.
  • زمان شناسایی 

ماهیت شناسایی حکم می کند که شناسایی پس از ایجاد و تاسیس دولت صورت گیرد، زیرا این عمل در واقع تایید کننده نهادی است که قبلا به وجود آمده است. اما امروزه گاهی ممکن است عمل شناسایی با تأخیر انجام شود. برای مثال، حکومت پاکستان تا سال 1974 از شناسایی کشور بنگلادش خود داری کرد. گاهی ممکن است اقدام به شناسایی «زود رس» باشد مانند شناسایی کشور الجزایر از طرف برخی از کشورها قبل از استقلال.

  • آزادی عمل در شناسایی و محدودیت های آن
  • موسسه حقوق بین الملل با صراحت در قطعنامه مورخ 1936 شناسایی را عمل آزادانه اعلام می دارد. این آزادی بدان معنا است که بطور کلی نه تکلیف و تعهد حقوقی نسبت به شناسایی و نه وظیفه ای در مورد عدم شناسایی وجود دارد. امروزه دولت ها از شناسایی به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده می کنند. از باب مثال کشور آلمان شرقی و یا چین کمونیست تا مدتی بیش از دو دهه مورد شناسایی قرار نگرفتند.
  • محدودیت های عمل شناسایی
  • هرچند کشورها در امر شناسایی از آزادی عمل برخوردارند اما محدودیت های نیز دراین زمینه وجود دارند که کشورها باید مورد توجه قرار دهند:
  • غیر قانونی بودن شناسایی نارس: در یک جنگ داخلی قبل از آنکه شورشیان کنترل یک سرزمین را به دست بگیرند، اگر از سوی کشورها مورد شناسایی قرار گیرد، این اقدام از سوی حکومت در حال جنگ با شورشیان غیر دوستانه تلقی خواهد شد.
  • منع شناسایی دولت های ایجاد شده توسط زور یا تجاوز: در سال 1931 ژاپن با حمله به خاک چین و تصرف منچوری، دولت دست نشانده ای را بنام «دولت مانچوکو»ایجاد و آن را به عنوان حکومت مستقل اعلام کرد. «استیمسون» وزیر خارجه وقت آمریکاه اعلام کرد که دولت متبوع او وضعیتی را که به وسیله تجاوز و زور به وجود آمده است به رسمیت نخواهد شناخت. یک سال بعد در 11 مارس 1933 جامعه ملل قطعنامه ای را تصویب کرد که در آن گفته شده بود:«کشورهای عضو جامعه ملل موظف اند هرگونه وضعیت، معاهده یا توافقی را که ممکن است بر خلاف میثاق جامعه ملل یا پیمان پاریس[2]1928که بیانگر اصل منع توسل به زور است، خود داری نمایند». در فاصله دو جنگ جهانی این نظریه توسط تعدادی از کشورها رعایت گردید از قبیل عدم شناسایی مانچوکو، اتیوپی و چکسلواکی. در سال 1970 نیز مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که یکی از اصول اساسی حقوق بین الملل این است که تملک اراضی با توسل به زور یا تهدید غیر قانونی بوده و نباید مورد شناسایی قرار گیرد.
  • منع شناسایی بخاطر تحریم: شورای امنیت سازمان ملل می تواند به عنوان اعمال تحریم، از کشورهای عضو بخواهد که از شناسایی یک دولت یا حکومت خودداری کند.

 

 انواع شناسایی

  • شناسایی دوژوره (قانونی): این شناسایی زمانی صورت می گیرد که دولت شناسایی کننده وضعیت مورد شناسایی را از هر جهت قانونی دانسته و واجد شرایط دولت بودن می داند. شناسایی دوروژه قطعی، غیر قابل لغو، کامل و تمام است و کلیه آثار شناسایی را به بار می آورد. تنها راه عملی بی اثر کردن شناسایی دوروژه قطع روابط دیپلماتیک و کنسولی با کشور یا دولت شناسایی شده از سوی کشور شناسایی کننده است.
  • شناسایی دو فاکتو (عملی): این شناسایی در مورد دولت یا حکومت های که شرایط قانونی آنها مورد تردید است انجام می شود. این شناسایی موقت و قابل لغو است و آثار محدودی را به بار می آورد. از جمله انعقاد موافقت نامه های موقت و اعزام نمایندگان دیپلماتیک فوق العاده. این نوع شناسایی ممکن است پس از مدتی بر اثر تغییر اوضاع و احوال یا تحت شرایط دیگر، از سوی کشور شناسایی کننده لغو گردد.  مثلاً دولت فرانسه هرچند در گذشته حکومت فنلاند را  به رسمیت شناخته بود اما بعداً در اکتبر 1918 لغو آن را اعلام نمود. گاهی نیز ممکن است شناسایی دوفاکتو به شناسایی دوروژه تبدیل گردد.به عنوان مثال امریکا و انگلستان ابتدا اسرائیل را  به صورت دوفاکتو به رسمیت شناختند اما بعداً آنرا به شناسایی دوروژه تبدیل کردند.

چگونگی شناسایی

  • شناسایی یا صریح است یا ضمنی و هریک یا فردی است یا جمعی
  •  شناسایی صریح یا ضمنی:

بطور کلی امروزه تفکیک بین شناسایی دوروژه و دوفاکتو تا حدی زیادی از میان رفته است. چنانچه شناسایی بطور صریح صورت گیرد به معنای شناسایی دوروژه تلقی می گردد و در صورتی که بطور تلویحی باشد، بستگی به قصد دولت شناسایی کننده خواهد داشت. روابط صریح معمولاً از طریق صدور بیانیه ای اعلام می گردد و شناسایی تلویحی یا ضمنی از طریق برقراری روابط سیاسی، مبادله نمایندگان سیاسی و عقد قرارداد های جامع صورت می گیرد. هریک از شناسایی صریح و یا ضمنی بصورت فردی یا جمعی صورت می گیرد.

  • شناسایی صریح فردی :

شناسایی کشور جدید به طور صریح و علنی از سوی هر یک از کشورها، ضمن تنظیم یک سند رسمی.مانند معاهده خاص ،اعلامیه یا یادداشت دیپلماتیک .

  • شناسایی صریح جمعی:

 شناسایی کشور جدید به گونه علنی از جانب تعدادی از کشورها، به طور دسته جمعی یا چند جانبه، ضمن تنظیم یک سند رسمی.مثل معاهده چند جانبه یا اعلامیه چند جانبه

  • شناسایی ضمنی فردی :

 شناسایی کشور جدید به صورت ضمنی از سوی هر یک از کشورها، ضمن برقراری روابط دیپلماتیک و یا انعقاد معاهدات بین المللی یا مکاتبات دیپلماتیک.

  • شناسایی ضمنی جمعی :

 شناسایی ضمنی کشور جدید توسط عده ای از کشورها به اشکال گوناگون مانند الحاق به یک معاهده بین المللی یا پذیرش عضویت در یک اتحادیه یا سازمان بین المللی یا شرکت در یک کنفرانس یا کنگره بین المللی.

آثار شناسایی

هرچند شناسایی عمل سیاسی است ولی دارای برخی آثار حقوقی است.

  • شناسایی عطف به ماسبق می گردد و شامل اعمال و قوانین کشور مورد شناسایی از بدو تأسیس می گردد.
  • شناسایی سبب می شود که قوانین و مقررات و اعمال اداری یک کشور، در کشور شناسنده قانوناً بتواند مورد استناد قرار گیرد.
  • دولت شناخته شده به عنوان مقام حاکمه، از صلاحیت محاکم داخلی کشور شناسنده مبرّا می باشد.
  • دولت شناخته شده می تواند از اجرای احکام دادگاه های کشور شناسنده ادعای مصونیّت نماید.
  • شناسایی سبب می شود که دولت شناخته شده بتواند در محاکم دولت شناسنده به نام خود طرح دعوی کند.
  • دولت شناخته شده حق دارد اموال خود در دولت شناسنده را مطالبه و مسترد دارد.

 شناسایی حکومت

  • هنگامی که کشور جدیدی تشکیل می گردد، شناسایی آن کشور متضمن شناسایی حکومت آن نیز هست . در غیر این صورت، یعنی چنانچه کشورها مدت زمان طولانی وجود داشته باشند، ولی شکل حکومت آنها، بر اثر انقلاب یا کودتا و یا هر موجب دیگر تغییر یابد، موضوع شناسایی حکومت جدید مورد بحث قرار می گیرد.

نظریه های عدم  شناسایی حکومت

  • نظریه عدم شناسایی استیمسون

در سال 1931 ژاپن با حمله به خاک چین و تصرف منچوری، دولت دست نشانده ای را بنام «دولت مانچوکو» ایجاد و آن را به عنوان حکومت مستقل اعلام کرد. «استیمسون» وزیر خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که دولت متبوع او وضعیتی را که به وسیله تجاوز و زور به وجود آمده است به رسمیت نخواهد شناخت.

  • نظریه مشروعیت توبار

توبار،وزیرامور خارجه اکوادور در مورد شناسایی حکومت های جدید نظری را ابراز نموده که به دکترین مشر وعیت معروف است این دکترین زمینه ساز اصلی انعقاد معاهده ای میان پنج کشور امریکای مرکزی «کاستاریکا، گواتمالا، هندوراس، نیکاراگوئه و السالوادور »در٢٠ دسامبر ١٩٢٠ گردید. براساس این معاهده، کشورهای مذکور  متعهد شدند تا چنانچه در آینده براثر انقلا ب یا کودتا، حکومت جدیدی در این کشورهای روی کار آید، از شناسایی آن خود داری ورزند. امروزه نظریه بتانکور جای نظریه توبار را گرفته است که بنابر آن، «کشورها باید از شناسایی حکومت هایی که از راه اعمال زور تشکیل می شوند، خودداری کنند».

  • نظریه استرادا

استرادا، وزیر امور خارجه مکزیک، در ٢٧ سپتامبر ١٩٣٠ از جانب کشور متبوع خویش درباره شناسایی حکومت های انقلابی سالهای ١٩٣٠ و ١٩٣١« آرژانتین، برزیل، پرو، شیلی، بولیوی و پاناما» طی بیانیه رسمی چنین اظهار داشت:«مکزیک معتقد به اعطای شناسایی نیست و این را عملی توهین آمیز می داند که به حاکمیت ملل دیگر لطمه وارد می آورد؛ عملی که در واقع ارزیابی امور داخلی کشوها از سوی حکومت های دیگر است.» این بیانیه به صورت دکترین یا «نظریه استرادا» معروف گشت.

 

[1] -نظریه های شناسایی عبارتند از نظریه تاسیسی یا ایجادی و نظریه اعلامی.

[2] - بریان - کلوک

  • امیرپور مدیر موسسه

مساله شناسایی کشورها

تعریف شناسایی

  • شناسایی روش و تشریفاتی است که بطور سنتی از قرن 18 به بعد در روابط بین الملل رایج گردیده و یکی از نهادهای اساسی در حقوق بین الملل به شمار می رود. موسسه حقوق بین الملل در اجلاسیه بروکسل مورخ 1936 شناسایی را این گونه تعریف کرده است :
  • «شناسایی عملی است که به موجب آن دولت های قدیمی وجود یک جامعه سیاسی جدید و مستقل را که قادر به رعایت حقوق بین الملل باشد در سرزمین معینی تایید و تصدیق می کند و در نتیجه اراده خود را مبنی بر شناسایی آن به عنوان عضو جامعه بین الملل اعلام می دارند.»

 

 ماهیت شناسایی[1]

در پاسخ به این پرسش که آیا شناسایی به کشور جدید شخصیت بین المللی می دهد یا نه و اینکه آیا کشور جدید قبلا از چنین شخصیتی برخوردار بوده و شناسایی فقط موید آن است؟ در این رابطه دو نظر وجود دارد:1-نظریه تاسیسی؛2-نظریه اعلامی.

  • نظریه تأسیسی (ایجادی): بعضی از حقوقدانان مانند انزیلوتی، اپنهایم و تری پل که از پیروان مکتب ارادی هستند، معتقدند همانطور که مبنای قواعد حقوق اعم از داخلی و یا بین المللی اراده موافق کشور یا کشورها ست، همان گونه هم اراده موافق کشورها ست که به جامعه سیاسی جدید موجودیت و شخصیت بین المللی می بخشد. جامعه بین المللی  قرن 19 تحت تاثیر اروپا دارای این نقیصه بود که شرط عضویت دولت های غیر اروپایی در جوامع بین المللی تایید  دولت های اروپایی بود همچنانکه حکومت های انقلابی از عضویت محروم بودند. این نظریه دارای چند ایراد است :
  • آنچه تاریخ و جامعه شناسی در خصوص به وجود آمدن کشورها به ما می آموزد، مغایر با این نظریه است، زیرا ایجاد کشور نتیجه اجتماع شرایط سیاسی، جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و آماری ناشی از جنبش های بشردوستانه، فتوحات یا نزاع های طبقاتی است. بنابر این به هیچ وجه نمی توان موجودیت آن را با رفتار ارادی کشورهای دیگر مرتبط دانست.
  • با قبول نظریه تاسیسی کشور جدیدی که هنوز مورد شناسایی قرار نگرفته، نمی تواند از هیچ گونه حمایت بین المللی برخوردار شود و در نتیجه می توان قلمرو آنرا چون سرزمین بدون صا حب تصرف نمود. در مقابل کشور جدید نیز می تواند از مقررات بین المللی پیروی نکند و مسؤلیتی نیز نخواهد داشت .زیرا طبق این نظریه کشور ،شناخته نشده است تا عدم اجرای مقررات بین المللی برایش مسؤلیت ایجاد کند.
  • چنانچه کشور جدید توسط برخی از کشورها مورد شناسایی قرار گیرد، فقط از نظر کشورهای مذبور عضو جامعه بین المللی شناخته می شود.
  •  نظریه اعلامی: طبق این تئوری دولت یک پدیده اجتماعی- تاریخی است نه مولود قواعد حقوقی. بنابراین، به محض اجتماع عناصر تشکیل دهنده آن یعنی جمعیت، سرزمین، حکومت و حاکمیت ،دولت ایجاد خواهد شد. شناسایی که یک قاعده حقوقی است جزء عناصر سازنده دولت محسوب نمی شود بلکه صرفاً به منزله اعلام ورود کشور جدید به صحنه بین المللی از سوی سایر کشورهاست. همچنین شناسایی می تواند سر آغاز برقراری روابط دیپلماتیک و انعقاد معاهدات بین المللی با کشور یاد شده باشد. از طرفداران این نظریه می توان« ژرژسل، کاواره و پیلو» را نام برد. موسسه حقوق بین الملل نیز در سال 1936 نظریه اعلامی را پذیرفته است. امروزه نیز نحوه رفتار کشورها و مقررات بین المللی کاملا منطبق با نظریه مذکور است.
  • زمان شناسایی 

ماهیت شناسایی حکم می کند که شناسایی پس از ایجاد و تاسیس دولت صورت گیرد، زیرا این عمل در واقع تایید کننده نهادی است که قبلا به وجود آمده است. اما امروزه گاهی ممکن است عمل شناسایی با تأخیر انجام شود. برای مثال، حکومت پاکستان تا سال 1974 از شناسایی کشور بنگلادش خود داری کرد. گاهی ممکن است اقدام به شناسایی «زود رس» باشد مانند شناسایی کشور الجزایر از طرف برخی از کشورها قبل از استقلال.

  • آزادی عمل در شناسایی و محدودیت های آن
  • موسسه حقوق بین الملل با صراحت در قطعنامه مورخ 1936 شناسایی را عمل آزادانه اعلام می دارد. این آزادی بدان معنا است که بطور کلی نه تکلیف و تعهد حقوقی نسبت به شناسایی و نه وظیفه ای در مورد عدم شناسایی وجود دارد. امروزه دولت ها از شناسایی به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده می کنند. از باب مثال کشور آلمان شرقی و یا چین کمونیست تا مدتی بیش از دو دهه مورد شناسایی قرار نگرفتند.
  • محدودیت های عمل شناسایی
  • هرچند کشورها در امر شناسایی از آزادی عمل برخوردارند اما محدودیت های نیز دراین زمینه وجود دارند که کشورها باید مورد توجه قرار دهند:
  • غیر قانونی بودن شناسایی نارس: در یک جنگ داخلی قبل از آنکه شورشیان کنترل یک سرزمین را به دست بگیرند، اگر از سوی کشورها مورد شناسایی قرار گیرد، این اقدام از سوی حکومت در حال جنگ با شورشیان غیر دوستانه تلقی خواهد شد.
  • منع شناسایی دولت های ایجاد شده توسط زور یا تجاوز: در سال 1931 ژاپن با حمله به خاک چین و تصرف منچوری، دولت دست نشانده ای را بنام «دولت مانچوکو»ایجاد و آن را به عنوان حکومت مستقل اعلام کرد. «استیمسون» وزیر خارجه وقت آمریکاه اعلام کرد که دولت متبوع او وضعیتی را که به وسیله تجاوز و زور به وجود آمده است به رسمیت نخواهد شناخت. یک سال بعد در 11 مارس 1933 جامعه ملل قطعنامه ای را تصویب کرد که در آن گفته شده بود:«کشورهای عضو جامعه ملل موظف اند هرگونه وضعیت، معاهده یا توافقی را که ممکن است بر خلاف میثاق جامعه ملل یا پیمان پاریس[2]1928که بیانگر اصل منع توسل به زور است، خود داری نمایند». در فاصله دو جنگ جهانی این نظریه توسط تعدادی از کشورها رعایت گردید از قبیل عدم شناسایی مانچوکو، اتیوپی و چکسلواکی. در سال 1970 نیز مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که یکی از اصول اساسی حقوق بین الملل این است که تملک اراضی با توسل به زور یا تهدید غیر قانونی بوده و نباید مورد شناسایی قرار گیرد.
  • منع شناسایی بخاطر تحریم: شورای امنیت سازمان ملل می تواند به عنوان اعمال تحریم، از کشورهای عضو بخواهد که از شناسایی یک دولت یا حکومت خودداری کند.

 

 انواع شناسایی

  • شناسایی دوژوره (قانونی): این شناسایی زمانی صورت می گیرد که دولت شناسایی کننده وضعیت مورد شناسایی را از هر جهت قانونی دانسته و واجد شرایط دولت بودن می داند. شناسایی دوروژه قطعی، غیر قابل لغو، کامل و تمام است و کلیه آثار شناسایی را به بار می آورد. تنها راه عملی بی اثر کردن شناسایی دوروژه قطع روابط دیپلماتیک و کنسولی با کشور یا دولت شناسایی شده از سوی کشور شناسایی کننده است.
  • شناسایی دو فاکتو (عملی): این شناسایی در مورد دولت یا حکومت های که شرایط قانونی آنها مورد تردید است انجام می شود. این شناسایی موقت و قابل لغو است و آثار محدودی را به بار می آورد. از جمله انعقاد موافقت نامه های موقت و اعزام نمایندگان دیپلماتیک فوق العاده. این نوع شناسایی ممکن است پس از مدتی بر اثر تغییر اوضاع و احوال یا تحت شرایط دیگر، از سوی کشور شناسایی کننده لغو گردد.  مثلاً دولت فرانسه هرچند در گذشته حکومت فنلاند را  به رسمیت شناخته بود اما بعداً در اکتبر 1918 لغو آن را اعلام نمود. گاهی نیز ممکن است شناسایی دوفاکتو به شناسایی دوروژه تبدیل گردد.به عنوان مثال امریکا و انگلستان ابتدا اسرائیل را  به صورت دوفاکتو به رسمیت شناختند اما بعداً آنرا به شناسایی دوروژه تبدیل کردند.

چگونگی شناسایی

  • شناسایی یا صریح است یا ضمنی و هریک یا فردی است یا جمعی
  •  شناسایی صریح یا ضمنی:

بطور کلی امروزه تفکیک بین شناسایی دوروژه و دوفاکتو تا حدی زیادی از میان رفته است. چنانچه شناسایی بطور صریح صورت گیرد به معنای شناسایی دوروژه تلقی می گردد و در صورتی که بطور تلویحی باشد، بستگی به قصد دولت شناسایی کننده خواهد داشت. روابط صریح معمولاً از طریق صدور بیانیه ای اعلام می گردد و شناسایی تلویحی یا ضمنی از طریق برقراری روابط سیاسی، مبادله نمایندگان سیاسی و عقد قرارداد های جامع صورت می گیرد. هریک از شناسایی صریح و یا ضمنی بصورت فردی یا جمعی صورت می گیرد.

  • شناسایی صریح فردی :

شناسایی کشور جدید به طور صریح و علنی از سوی هر یک از کشورها، ضمن تنظیم یک سند رسمی.مانند معاهده خاص ،اعلامیه یا یادداشت دیپلماتیک .

  • شناسایی صریح جمعی:

 شناسایی کشور جدید به گونه علنی از جانب تعدادی از کشورها، به طور دسته جمعی یا چند جانبه، ضمن تنظیم یک سند رسمی.مثل معاهده چند جانبه یا اعلامیه چند جانبه

  • شناسایی ضمنی فردی :

 شناسایی کشور جدید به صورت ضمنی از سوی هر یک از کشورها، ضمن برقراری روابط دیپلماتیک و یا انعقاد معاهدات بین المللی یا مکاتبات دیپلماتیک.

  • شناسایی ضمنی جمعی :

 شناسایی ضمنی کشور جدید توسط عده ای از کشورها به اشکال گوناگون مانند الحاق به یک معاهده بین المللی یا پذیرش عضویت در یک اتحادیه یا سازمان بین المللی یا شرکت در یک کنفرانس یا کنگره بین المللی.

آثار شناسایی

هرچند شناسایی عمل سیاسی است ولی دارای برخی آثار حقوقی است.

  • شناسایی عطف به ماسبق می گردد و شامل اعمال و قوانین کشور مورد شناسایی از بدو تأسیس می گردد.
  • شناسایی سبب می شود که قوانین و مقررات و اعمال اداری یک کشور، در کشور شناسنده قانوناً بتواند مورد استناد قرار گیرد.
  • دولت شناخته شده به عنوان مقام حاکمه، از صلاحیت محاکم داخلی کشور شناسنده مبرّا می باشد.
  • دولت شناخته شده می تواند از اجرای احکام دادگاه های کشور شناسنده ادعای مصونیّت نماید.
  • شناسایی سبب می شود که دولت شناخته شده بتواند در محاکم دولت شناسنده به نام خود طرح دعوی کند.
  • دولت شناخته شده حق دارد اموال خود در دولت شناسنده را مطالبه و مسترد دارد.

 شناسایی حکومت

  • هنگامی که کشور جدیدی تشکیل می گردد، شناسایی آن کشور متضمن شناسایی حکومت آن نیز هست . در غیر این صورت، یعنی چنانچه کشورها مدت زمان طولانی وجود داشته باشند، ولی شکل حکومت آنها، بر اثر انقلاب یا کودتا و یا هر موجب دیگر تغییر یابد، موضوع شناسایی حکومت جدید مورد بحث قرار می گیرد.

نظریه های عدم  شناسایی حکومت

  • نظریه عدم شناسایی استیمسون

در سال 1931 ژاپن با حمله به خاک چین و تصرف منچوری، دولت دست نشانده ای را بنام «دولت مانچوکو» ایجاد و آن را به عنوان حکومت مستقل اعلام کرد. «استیمسون» وزیر خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که دولت متبوع او وضعیتی را که به وسیله تجاوز و زور به وجود آمده است به رسمیت نخواهد شناخت.

  • نظریه مشروعیت توبار

توبار،وزیرامور خارجه اکوادور در مورد شناسایی حکومت های جدید نظری را ابراز نموده که به دکترین مشر وعیت معروف است این دکترین زمینه ساز اصلی انعقاد معاهده ای میان پنج کشور امریکای مرکزی «کاستاریکا، گواتمالا، هندوراس، نیکاراگوئه و السالوادور »در٢٠ دسامبر ١٩٢٠ گردید. براساس این معاهده، کشورهای مذکور  متعهد شدند تا چنانچه در آینده براثر انقلا ب یا کودتا، حکومت جدیدی در این کشورهای روی کار آید، از شناسایی آن خود داری ورزند. امروزه نظریه بتانکور جای نظریه توبار را گرفته است که بنابر آن، «کشورها باید از شناسایی حکومت هایی که از راه اعمال زور تشکیل می شوند، خودداری کنند».

  • نظریه استرادا

استرادا، وزیر امور خارجه مکزیک، در ٢٧ سپتامبر ١٩٣٠ از جانب کشور متبوع خویش درباره شناسایی حکومت های انقلابی سالهای ١٩٣٠ و ١٩٣١« آرژانتین، برزیل، پرو، شیلی، بولیوی و پاناما» طی بیانیه رسمی چنین اظهار داشت:«مکزیک معتقد به اعطای شناسایی نیست و این را عملی توهین آمیز می داند که به حاکمیت ملل دیگر لطمه وارد می آورد؛ عملی که در واقع ارزیابی امور داخلی کشوها از سوی حکومت های دیگر است.» این بیانیه به صورت دکترین یا «نظریه استرادا» معروف گشت.

 

[1] -نظریه های شناسایی عبارتند از نظریه تاسیسی یا ایجادی و نظریه اعلامی.

[2] - بریان - کلوک

  • امیرپور مدیر موسسه

اعضای جامعه بین المللی

«تابعان حقوق بین الملل»

 

بخش اول: کشورها

تابعان جمع تابع است و تابع ترجمه   subjectانگلیسی است.تابع حقوق یعنی شخصی که هم واضع قواعد حقوقی است هم دریافت کننده آن است.امروزه در جامعه بین المللی علاوه بر دولت ها،اشخاص دیگری که همانا سازمان های بین المللی واشخاص خصوصی اعم از حقیقی یا حقوقی باشند به عنوان تابعان حقوق بین الملل محسوب می شوند. بنابراین رسالت این حقوق ، تنظیم روابط میان این اشخاص است.

برای این منظور در حقوق بین الملل قواعدی وضع می گردد تا مناسبات میان این تابعان را در قالب حقوق قرار دهد،که  این روابط تحت سه عنوان بطور کلی دسته بندی می شوند:

 روابط دوستانه بین تابعان حقوق بین الملل

  • اصول حاکم بر روابط دوستانه
  • روابط دیپلماتیک و کنسولی
  • جانشینی دولتها
  • اصل عدم مداخله
  • حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی

روابط خصمانه میان تابعان حقوق بین الملل و حقوق حاکم بر مخاصمات مسلحانه بین المللی

  • اصل عدم توسل به زور و استثنائات وارد بر اصل
  • مسئولیت بین المللی

روابط مواصلاتی و ارتباطی میان تابعان حقوق بین الملل

  • روابط دولتها در دریاها
  • روابط دولتها در جو
  • روابط دولتها در ماوراء جو

تقسیم بندی  قواعد حقوق بین المل

  • قواعدی که دولت ها در روابط متقابل خود ملزم به اجرای آنها هستند؛
  • قواعد مربوط به تأسیس ، تشکیلات ، طرز کار و وظایف سازمانهای بین المللی؛
  • قواعدی که به موجب آنها حقوق و تکالیف بین المللی برای افراد ایجاد می شود؛
  • قواعدی که به موجب آنها حقوق و تکالیف شخصیت های جدید بین المللی مثل نهضت های آزادیبخش ،شرکت های چند ملیتی و ... تبیین می شود

اصول اساسی حاکم بر روابط بین المللی[1]

  • اصل برابری دولتها[2]
  • اصل حق ملتها در تعیین سرنوشت خویش
  • اصل منع توسل به زور
  • اصل حل مسالمت آمیز اختلافات
  • اصل عدم مداخله در امور داخلی یا خارجی کشورها
  • اصل احترام به حقوق بشر
  • اصل همکاری بین المللی
  • اصل حسن نیت

کشورهایی که دارای قانون اساسی مکتوبی هستند در قوانین خود به اصول اساسی حاکم بر روابط اجتماعی اشاره دارند .این اصول به منزله خط مشی اساسی زندگی هر جامعه ای محسوب می شود.اصول مورد بحث نه تنها تکالیف و تعهدات کلی را تعیین می کند بلکه خطو ط سیاسی و اهداف اساسی دستگاه های کشوری را مشخص می سازد. اما در جامعه جهانی وضع به این ترتیب  نیست زیرا در ابتدای پیدایش جامعه جهانی هیچ یک از کشورهای عضو این جامعه دارای چنان قدرت برتری نبود که بتواند برای سایر کشورها قواعد رفتار بین المللی و اصول اساسی لازم الرعایه ای را وضع کند. بسیلری از این گونه قواعد در سایه فشار خواسته ها و نیازهای کشورهای مختلف، به تدریج، تکمیل و تدوین گردید توسعه یافت.اما بر سر تصو یب هیچ اصل جهانشمولی توافق حاصل نشد.با این همه کشورها در قوانین داخلی خود به صورت خودجوش و تقریباً ناخودآگاه به وضع سایر ملل، دست به خلق پاره ای از قواعد و اصول کلی زدند.شاید بتوان گفت همه ی کشورها سه اصل      « برابری، آزادی و استقرار وضع حقوقی» را در مقررات داخلی و بین المللی را مورد توجه قرار دادند.

 

اصل برابری دولت ها

حقوق بین الملل سنتی طبیعتاً بر مبنای مجموعه قواعدی استوار بود که از حاکمیت ملی کشورها و از برابری رسمی آنها دفاع می کرد.در سال ١٩٤٥در جریان کارهای مقدماتی تهیه منشور ملل متحد بنیانگذاران سازمان ملل متحد به مساله «برابری مطلق همه اعضا» اشاره نمودند. که این برابری متضمن چهار عنصر است.

  • کشورها از لحاظ حقوقی برابرند.
  • کشورها از همه حقوقی که از حاکمیت آنها ناشی می شود برخوردارند.
  • شخصیت کشورها، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی آنها ... محترم است.
  • هر کشور باید در سطح بین المللی تکالیف و تعهدات خود را ایفا کند.

حق ملتها در تعیین سرنوشت خود

این اصل، مثل اصل برابری مطلق، که در مورد تابعان بین المللی قابل اعمال است  هم به ساختار درونی و هم به مشروعیت بخشیدن حقوقی این تابعان در عرصه بین المللی ارتباط پیدا می کند.درماده 2منشور آمده «توسعه روابط دوستانه بین ملتها براساس احترام به اصل برابری ملتها و حق آنها در تعیین سرنوشت خود می باشد»

 

  • این اصل متضمن تعهدی نیست که قدرت لازم الرعایه ای احترام بی چون و چرای آن را تضمین نماید بلکه به منزله هدفی است برای سازمان ملل متحد و کشورهای عضو آن که تعهد می کنند مشترکاً یا منفرداً با هماهنگی با سازمان ملل متحد آن را تعقیب کنند.
  • حق ملتها در تعیین سرنوشت خود و سیله ا ی برای تضمین روابط مودت آمیز و صلح بود و فی نفسه ارزشی نداشت؛ بنابراین، پی آمد آشکار آن این بود که اگر سبب بروز اختلاف و درگیری بین کشورها می شد ممکن بود یا می بایستی کنار گذاشته می شد.
  • این اصل تا جایی پذیرفته می شد که اجازه تجزیه کشوری را ندهد و باعث آن نشود. از سال1917 به بعد نظرات متفاتی نسبت به این اصل در عرصه بین المللی به وجود آمد.
  • لنین مخصوصاً روی ضد استعماری بودن این اصل تکیه می کرد.
  • ویلسون این اصل را به عنوان ضابطه بازسازی کشورهای موجود فرض می کرد.
  •  در سالهای اخیر کشورهای غربی بر این اصل تاکید داشتند که این اصل فقط باید شامل حق تعیین سرنوشت

ملت ها در داخل کشورهای مستقل بشود، یعنی به عنوان ضابطه مشروعیت دموکراتیک حکومت کشروهای مستقل محسوب گردد.

اصل منع توسل به زور

با استناد به ماده (4)منشور سازمان ملل متحد«کشورهای شیفته صلح که تعهدات مندرج در این منشور را بپذیرند و به نظر و تشخیص سازمان قادر ومایل به اجرای آن باشند می توانند به عضویت ملل متحد در آیند». حقوق بین الملل باید از به کار بردن زور توسط دولتها جلوگیری کند.منع توسل به زور امروزه از تکالیف مهم دولتهاست و به عنوان یک قاعده آمره بین المللی می باشد.هدف جامعه جهانی برقراری صلح و امنیت در جامعه بین المللی بود. بعد از سال ١٩٤٥؟«صلح» هدف اساسی جامعه جهانی شد.بنابراین، بسیار منطقی است که اگر کشورها تصمیم بگیرند در مورد اصلی که به نحوی بسیار جدی حاکمیت ملی آنها را محدود می سازد به توافق برسند و متقابلاً متعهد شوند از توسل به زور اجتناب ورزند.

استثنائات وارد بر اصل عدم توسل به زور

  • دفاع مشروع
  • دفاع جمعی
  • دعوت از نیروهای خارجی
  • تلافی
  • حمایت از اتباع و اموال خارجی
  • مداخله انساندوستانه یا بشر دوستانه
  • تعیین سرنوشت و جنبشهای آزادی بخش ملی

اعضای جامعه بین الملل

اعضای جامعه بین الملل به دو دسته تقسیم می شوند : 1-اعضای اصلی 2-اعضای استثنایی . اعضای اصلی عبارتند از :دولتها و سازمانهای بین المللی . اعضای استثنایی عبارتند از : اشخاص خصوصی حقیقی یا حقوقی ،شرکت های چند ملیتی،سازمان های بین المللی غیر دولتی و نهضت های آزادیبخش.

 

مبحث اول: عناصر تشکیل دهنده دولت                                                                                                                                                     

با عنایت به اینکه  ملت و دولت دو مفهوم مجزا هستند برای روشن شده موضوع ابتدا به تعریف هریک می پردازیم آنگاه عناصر تشکیل دهنده دولت  به تفضیل بیان خواهد شد.

 دولت : تجمعی از افراد انسانی است که در یک سرزمین مشخص و تحت حاکمیت انحصاری، مستقل و مؤثر یک حکومت قرار دارد . دولت[3] واژه ای حقوقی است که نه تنها یک محدوده جغرافیایی را در بر می گیرد بلکه ساختار سیاسی را نیز شامل می شود و می تواند خلق های مختلفی که همیشه تشکیل یک ملت را نمی دهد بلکه ملت های مختلفی به وجود می آورند را در بر گیرد . به طور مثال کشور سوئیس کشوری است که در آن سه گروه با زبانهای مختلف فرانسوی ، ایتالیایی، آلمانی وجود دارد .حال سوال مطروحه این است که از نظر حقوقی دولت از چه زمانی به وجود می آید ؟ در پاسخ به این سوال دو عامل مورد توجه قرار می گیرد:

1- عناصر تشکیل دهنده دولت                                                                                                                                                     2- مساله شناسایی                                                                                                                                                                   عناصر تشکیل دهنده دولت عبارتند از :جمعیت ، سرزمین ، حکومت و حاکمیت (قدرت عالیه سیاسی)[4] .

تعریف جمعیت: به گروهی از افراد انسانی گفته می شود که با رابطه و پیوندی حقوقی و سیاسی به نام تابعیت با یکدیگر متحد شده به کشوری مربوط هستند بدون آنکه لازم باشد دارای نژاد،زبان،ملیت و مذهب واحد باشند.

ملت : یک گروه انسانی است که با اتحاد و همبستگی سنت ها و فرهنگ ها و آرمان های مشترک اراده ی خود را برای زندگی با یکدیگر بیان می کنند .

 سرزمین

محدوده جغرافیایی است که در آن دولت حاکم و با جمعیت متشکل سیاسی اعمال قدرت می کند و دولت حقوق داخلی خود را در آن اجرا می نماید که از عوامل وجودی و ثبات و قدرت حاکمیت دولت محسوب می گردد شناسایی دولتی بدون وجود سرزمین اگر بگوییم غیر ممکن است باید بگوییم بسیار مشکل است سرزمین علاوه بر مکانی برای حیات یک ملت، دارای محدوده ی حقوقی و سیاسی است که توسط مرزها مشخص می شود و آن محدوده ای است که دولت حاکمیت خود را در آن اعمال می کند . به عبارت دیگر سرزمین قلمرو حاکمیت یک دولت را محدود می کند و دولت نمی تواند فراتر از مرز های خود اعمال قدرت کند .

 

قسمتهای مختلف سرزمین

به محدوده جغرافیایی با مرزهای کمابیش ثابت،معین و مشخص،سرزمین یا عنصر ارضی گفته می شود. سرزمین هر دولتی از این قسمت ها تشکیل می شود : 1- خاکی 2- آبی (دریایی) 3- هوایی.

نکته: سرزمین عنصر مادی و تشکیل کشور محسوب می شود.                                                                                                     نکته: کشور فاقد سرزمین مفهومی ندارد.

  • سرزمین خاکی یا خشکی : سرزمین خاکی یا خشکی در برگیرنده سطح زمین و زیر سطح زمین است و در تحت حاکمیت مطلق و انحصاری دولت می باشد. سرزمین خشکی به وسیله دو نوع مرز تعیین و تحدید می گردد.
  • انواع مرز

 1- مرزهای طبیعی  2- مرزهای مصنوعی                                                                                            

تعریف مرز

  • «حدی که اعمال قدرت سیاسی را متوقف می کند»
  • «حد فاصل حاکمیت دو کشور همجوار است».

مرزهای طبیعی

 موانعی هستند که در طبیعت وجود دارند و عامل جدایی یک کشور از کشور دیگر هستند. مثل کوه ها،دریاها،دریاچه ها و رودخانه ها . بنابراین خط مرزی بر اساس این که مانع طبیعی رودخانه یا کوه باشد متفاوت است.[5]فقط وجود موانع طبیعی به عنوان  تنها عامل برای تعیین مرز کافی نیست بلکه در حقوق بین الملل مرز باید ترسیم گردد. ترسیم مرز در دو مرحله انجام می گیرد :

  • مرحله اول: تعیین حدود می باشد که این مساله از طریق مذاکره و سپس انعقاد معاهده انجام می گیرد.          
  • مرحله دوم:  بعد از انعقاد معاهده این توافق ها توسط کمیسیون سر حدات بر اساس اصول مورد توافق ترسیم می گردد. گاه سر حدات با قرار دادن علائم، مشخص می گردد و گاه مرزها فقط بر روی نقشه تعیین می گردد و بر روی سرزمین علائمی دال بر وجود مرز دیده نمی شود .

دو نوع تحدید حدود وجود دارد : 1-تحدید حدود طبیعی 2-تحدید حدود مصنوعی .                                 

 

انواع مرزهای طبیعی                                                                                                                                                             

  • کوهستان

اگر سلسله جبالی دو کشور را از یکدیگر جدا نماید خط الراس یا خط مقسم آب و یا خط پایین دامنه کوهپایه به عنوان مرز شناخته می شود .                                                                                                                                             خط الراس : خطی است فرضی که مرتفع ترین قلل کوهها را به یکدیگر متصل می کند. مثل مرز میان هندوستان ،پاکستان ، چین . خط مقسم آب سلسله جبال: خطی است که آبهای کوه را بطور عادلانه بین دو کشور تقسیم می نماید. در این حالت مرز هرکشور در سمتی که آب از کوه فرو می ریزد وآب جاری می گردد تعیین می شود مثل مرز فرانسه و ایتالیا .

خط کوهپایه : که  در آن مرز از انتهای شیب کوهستان تعیین می شود.چنانچه در دامنه کوهستان پاسگاه مرزی مستقر شده  باشد  همانجا مرز دو کشور تعیین شده همان مرز دو کشور قرار می گیرد.                                                                    

  • رودخانه 
  • رودخانه های قابل کشتیرانی

 چنانچه در حد فاصل میان دو کشور  رودخانه ای قابل کشتیرانی وجود داشته باشد خط مرزی معمولاً خط القعر یا تالوگ[6] می باشد. با ترسیم تالوگ هر دو کشور می توانند از رودخانه برای کشتیرانی استفاده کنند.  مانند خط تالوگ در اروند رود میان عراق و ایران بر اساس معاهده 1975 .اگر چند راه آبی قابل کشتیرانی در یک رودخانه وجود داشته باشد رشته اصلی را به نحو تالوگ تقسیم می کنند . از تالوگ تعبیرات و تعاریف مختلفی شده است در بعضی از قرار دادها از آن به عنوان مناسب ترین آبراها برای کشتیرانی در قسمت پایین رودخانه تعبیر شده است ولی «تالوک خطی است که از عمیق ترین  نقطه بستر رودخانه می گذرد».

  • رودخانه های غیرقابل کشتیرانی                                                                                                               

 اگر رودخانه قابل کشتیرانی نباشد بر اساس قاعده میانه یا خط منصف[7]سطح رودخانه را از وسط به دو قسمت تقسیم         می کنند مثل رودخانه هیرمند که مرز مشترک ایران و افغانستان و 12 مایل دریایی را تشکیل می دهد.[8]

نکته: چنانچه پلی روی رودخانه مرزی باشد مرز خطی است که پل را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند.

  • دریا

اکر دریا میان دو کشور باشد هریک از آنها می تواند با عمل حقوقی یک جانبه عرض دریای سرزمینی خود را معین کند.خط انتهای دریای سرزمینی مرز آن کشور محسوب می شود.

 

 

  • دریاچه های مرزی

در این حالت برای تعیین مرز  از روش خط میانه استفاده می شود. مانند دریاچه لمان ژنو میان سوئیس و فرانسه ، دریاچه لوکارنو میان ایتالیا و اتریش ، دریاچه های بزرگ میان ایالات متحده و کانادا .گاهی در تعیین مرز دریاچه ها از طریق قرار داد عمل می شود و بر این اساس نظام حقوقی آنها تعیین می شود . در مورد دریاچه مازندران  تحلیل کنید مرز چگونه تعیین می شود؟ 

مرزهای مصنوعی

موانعی هستند که در صورت عدم وجود موانع طبیعی یا عدم توافق آنها در پذیرش موانع طبیعی میان کشورهای همجوار از آنها استفاده می شود.

روش های تحدید حدود مصنوعی 

  • تحدید حدود هندسی

در روش تحدید حدود هندسی از تیرک ،سیم خاردار یا دیوار استفاده می شود مانند مرز ایران با پاکستان ،افغانستان،ترکیه و عراق

  • تحدید حدود نجومی

در روش نجومی ،مرزها با استفاده از طول و عرض جغرافیایی ترسیم می شوند.مانند مرز میان کره شمال و کره جنوبی، مرز کشورهای ساحلی دریاچه ویکتوریا(کنیا،اوگاندا و تانزانیا)[9].

  • حکومت
  • حکومت[10] از سه قوه یا قدرت اساسی تشکیل می شود. قوه مجریه،قوه مقننه،قوه قضائیه. ریشه و اساس قدرت کلیه گروه های اجتماعی داخلی،ناشی از قدرت واحدی است که به آن قدرت سیاسی یا قدرت حکومت می گویند.
  • حاکمیت

در حقوق عمومی، حاکمیت به معنی قدرت برتر، قدرت مافوق و قدرت مطلق و انحصاری هر کشور است. اصل حاکمیت برای نخستین بار در قرن شانزدهم توسط «ژان بدن»فرانسوی ابراز گردید.اختلاف نظر زیادی در مورد مفهوم حاکمیت وجود دارد. برخی حاکمیت را به معنی استقلال داخلی و خارجی دانسته اند. برخی آنرا به معنای صلاحیت می دانند[11]. بعضی آنرا به حاکمیت داخلی یا آزادی و حاکمیت خارجی یا استقلال تعبیر می کنند. برخی هم آنرا مغایر حقوق عمومی می دانند. بنابراین حاکمیت عبارت است از «حق تصمیم گیری و آزادی عمل کشور در کلیه امور در چارچوب مرزهای خود و عدم وابستگی به هر قدرت داخلی یا خارجی»[12]. آنچه مسلم است حقوق بین الملل جدید، حاکمیت کشورها را به رسمیت شناخته و بند اول ماده ٢ منشور ملل متحد در این مورد مقرر می دارد:«سازمان بر اصل برابر حاکمیت کلیه اعضا پایه گذاری شده است».

 

[1] -اصول پنجگانه یا اصول همزیستی مسالمت آمیز عبارتند از :1-اصل احترام به تمامیت ارضی و اصل حاکمیت2-اصل برابری و تساوی حقوق 3-اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها4-اصل عدم تجاوزیا اصل عدم توسل به زور 5-اصل حق تعیین سرنوشت.

[2] -استقلال باضافه برابری مساوی است با اصل برابری دولت ها یعنی استقلال و برابری لازم و ملزوم یکدیگرند.

[3] - state

[4] - ماده یک کنواسیون مونته ویدئو (Monte Video)  مؤرخ 1933 راجع به حقوق و تکالیف دولت ها، دولت را با مشخصات زیر تعریف می کند: دولت به عنوان تابع حقوق بین الملل باید دارای شرایط ذیل باشد: جمعیت دایمی، سرزمین معین، حکومت و حاکمیت.

[5] - اگر میان دو کشور موانع طبیعی مانند«کوه» یا «رود» وجود داشته باشد از آنها برای تعیین مرزهای طبیعی که قلمرو دو دولت را از یکدیگر جدا می کند استفاده می شود.

 

[6] - Thalweg

[7] - خط میانه یا منصف ،خطی است که رودخانه را به دو بخش مساوی تقسیم می کند.

[8] - برای تعیین مرز رودخانه ها راه حل دیگری است ، که همان ساحل رودخانه، خط مرزی تعیین می شود. به این ترتیب رودخانه در خاک یکی از کشورها قرار می گیرد مثل تعیین خطوط مرزی ایران و عراق طبق معاهده  1937 که ساحل ایران مرز شناخته شده بود این قرارداد در 1969 توسط ایران لغو گردید .

[9] - مرز آمریکا و کانادا در طول مدار 49 درجه عرض جغرافیایی در حدود 200 کیلومتر ادامه دارد.

[10] - government 

[11] -در سطح بین الملل حاکمیت به مفهوم صلاحیت است.

[12] - از میان عناصر چهارگانه دولت برجسته ترین ویژگی یک دولت حاکمیت یا استقلال آن است.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

منابع فرعی حقوق بین الملل

رویه قضایی بین المللی

رویه قضایی مورد نظر در فقره (4) ماده (38) اساسنامه دیوان تصمیمات قضایی بین المللی است و تصمیمات قضایی ملی را شامل نمی شود.تصمیمات قضایی بین المللی شامل تصمیمات دیوان دادگستری بین المللی و دیوان داوری بین المللی و نیز شامل تفاسیری است که قضات یا داوران از قواعد حقوقی اعم از عرفی و قراردادی یا اصول کلی حقوق ارائه می نماید.

دکترین

در ماده (38) اساسنامه از نظریه علمای برجسته حقوق به عنوان یک ابزار کمکی برای تشخیص قواعد حقوقی یاد شده است. بررسی تاریخی سیر تحویل حقوق بین الملل به خوبی نشان می دهد که حقوقدانان و نظریه پردازان برجسته حقوق، نقش موثر در شکل دهی مفاهیم حقوق بین الملل داشته اند. در آن مقطع زمانی که از یک طرف نهاد های قانونگذار حقوق بین الملل و از طرف دیگر رویه و عملکرد دولت ها هنوز شکل نگرفته بود روی آوردن به نظریات دانشمندان برجسته حقوق شاید تنها راه موجود برای پاسخگویی به سیستم جدید جهانی بود. امروزه نیز از دکترین در تفسیر قواعد حقوق بین الملل بطور گسترده استفاده می شود.

 

اصل انصاف

 اصل انصاف یک مفهوم حقوق طبیعی و برگرفته از مفهوم عدالت است. هدف نهایی از وضع قوانین و مقررات تامین عدل و قسط است اما در هر قانون و مقرراتی تحقق چنین هدفی شاید امکان پذیر نباشد براینکه میان اجرای قانون و تامین عدالت فاصله ها برداشته شود یا به حداقل برسد ماده 38 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری به دیوان اختیار داده که در صورت تراضی طرفین اختلاف رسیدگی خود را بر اساس عدالت و انصاف انجام دهد. مطابق فقره (2) ماده (38) اساسنامه دیوان در دو مورد می تواند مکمل حقوق بین الملل باشد : 1-درصورت عدم کفایت حقوق موضوعه 2-در صورت سکوت حقوق موضوعه

نکته: استناد به اصل انصاف جهت حل وفصل اختلافات فقط درصورت موافقت دوطرف دعوا امکان پذیر می باشد.

منابع فرعی خارج از اساسنامه دیوان

تحولات بوجود آمده در جامعه بین المللی امروزه نشان می دهد که ماده (38) اساسنامه دیوان بین المللی بیانگر تمام منابع حقوق بین الملل نیست و بدین جهت به نظر می رسد که این ماده باید تکمیل گردد. تصمیمات سازمان های بین المللی واعمال حقوقی یک جانبه را نیز می توان بر منابع کنونی حقوق بین الملل اضافه نمود.

تصمیمات سازمان های بین المللی

  •  هرچند ماده (38) اساسنامه دیوان قطعنامه ها و تصمیمات سازمان های بین المللی را در شمار منابع حقوق بین الملل ذکرنکرده است با این وجود دیوان درموارد معتددی قطعنامه های شورای امنیت ومجمع عمومی سازمان ملل متحد را واجد ارزش حقوقی مسلم دانسته است. از باب مثال می توان به رای دیوان در قضیه پذیرش اعضا در سازمان ملل متحد که درسال 1950 صادر شد اشاره نمود.  قطعنامه های سازمان ملل دارای ارزش حقوقی یکسان نیست و باید انواع آن و ارزش حقوقی هریک را به طور جداگانه ارزیابی نمود. مثلاً «تصمیم» شامل اعمال الزام آور است درحالی که «توصیه» از قدرت الزامی چندانی برخوردار نیست و «اعلامیه» و «بیانیه» فاقد هرگونه الزام حقوقی است.تاکنون تلاش های زیادی از سوی کشورهای در حال توسعه جهت الزام آور کردن قطعنامه های سازمان ملل مخصوصاً قطعنامه های مجمع عمومی صورت گرفته است که همۀ آنها بی نتیجه مانده است. برای اولین بار، کشور فلیپین در کنفرانس سانفرانسیسکو که هدفش تدوین نهایی منشور ملل متحد بود، پیشنهاد کرد مصوبات مجموع عمومی که با اکثریت آرا تصویب می شوند در حکم قواعد حقوقی الزام آور تلقی شوند اما این پیشنهاد با مخالفت کشورهای قدرتمند مواجه شد و در نهایت با 26 رای مخالف رد گردید. در دهۀ شصت نیز کشورهای در حال توسعه کوشیدند تا به قطعنامه های مجمع عمومی خصوصیت الزامی بدهد اما این تلاشها نیز با مخالفت شدید کشورهای غربی و سوسیالیستی مواجه شده و ناکام ماند.البته این حرف به این معنا نیست که هیچ یک از قطعنامه های سازمان ملل متحد دارای خصیصۀ الزام آور نباشد بلکه به معنای حکایت از تنوع قطعنامه ها و ارزش حقوقی هریک دارد که به شرح ذیل مورد اشاره قرار می گیرد:
  • قطعنامه های داخلی سازمان : حدود چهار پنجم  قطعنامه های سازمان ملل را تشکیل می دهد، مربوط به حقوق داخلی آن سازمان میباشد. از آنجا که هدف این نوع قطعنامه ها تنظیم روابط ارکان مختلف سازمان است لذا الزام آور می باشد.
  • قطع نامه های مربوط به حفظ صلح وامنیت بین المللی: بخش قابل توجه از قطعنامه های سازمان ملل متحد مربوط به حفظ صلح و امنیت بین المللی است. این نوع قطعنامه ها مطابق ماده (25) منشور ملل متحد برای همه الزام آور است.
  •  قطعنامه های الزامی: هدف این نوع قطعنامه ها بیشتر تایید وتوضیح قواعد موجود است تا وضع قواعد جدید لذا بنام «اعلامیه اصول» یا به اختصار «قطعنامه اعلامی»معروف شده اند. از جمله مهمترین قطعنامه های اعلامی عبارتند از:
  • اعلامیه جهانی حقوق بشر(10 دسامبر1948)[1]
  •  اعلامیه جهانی حقوق کودک (20 دسامبر1959)
  •  اعلامیه اعطای استقلال به ملت های مستعمره (14 دسامبر 1960 )
  •  اعلامیه حاکمیت دایمی بر منابع صلبی (14 دسامبر1962)

اعمال یک جانبه دولت ها

درحقوق بین الملل برخلاف حقوق داخلی، اعمال یک جانبه که حالت امری داشته باشد[2]وجود ندارد؛ با این وجود رویه عمومی بین المللی موجودیت و اعتبار دسته ای از اعمال حقوقی را به آن جهت که بیانگر اراده یک تابع حقوق بین الملل است، به رسمیت شناخته است. درمیان اعمال یک جانبه کشورها که دارای قابلیت ایجاد تعهدات حقوقی بین المللی هستند می توان به اعمال زیر اشاره کرد:

  • شناسائی کشور یا حکومت جدید
  • اعتراض یا سکوت[3]
  •  اطلاعیه[4]
  •  اعلامیه[5]

 

 

 

 

 

[1] - اعلامیه های مذکور محصوصاً اعلامیه جهانی حقوق بشر از نظر الزام آور بودن مورد مناقشه کشور ها می باشد .

 

[2] - مانندایقاع، وقف یا وصیت

[3] - اعتراض درنقطه مقابل شناسائی قراردارد و در واقع اعلان عدم شناسائی یک وضعیت، واقعه ویا یک سند است مانند اعتراض یونان به بمباران تنگه کورفو درسال 1923.سکوت نیز درمواردی به معنای پذیرش وضعیت و واقعه مورد نظر تعبیر می شود چنانکه دیوان بین المللی دادگستری درقضیه (مناطق ماهی گیری) اعلام داشت: «عدم اعتراض انگلستان به تعیین خط مبدأ دریای ساحلی ناروی عاملی است که می تواند بعداً علیه انگلستان قابل استناد باشد».

 

[4] - درحقوق جنگ کشور های درحال جنگ ملزم شده اند که به کشورهای بی طرف درمورد جنگ و محاصره دریایی اطلاع دهد.

[5] - مانند اعلامیه بی طرفی، اعلامیه پذیرش شرط قضاوت اجباری دیوان واعلامیه قطع روابط دیپلوماتیک با سایرکشورها.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

بخش دوم : عرف بین المللی

هرچند در قرن بیستم، معاهدات بین المللی اهمیت روز افزون را به عنوان منبع حقوق بین الملل کسب کرده اند مع هذا عرف بین المللی هنوز به عنوان یکی از منابع اصلی حقوق بین الملل به حساب می آید .

تعریف عرف بین المللی

مطابق ماده (38) اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری عرف بین الملل عبارت است از« رویه عمومی که به صورت یک قاعده حقوقی پذیرفته شده است». از این بیان دو نکته استنباط می شود: 1- اینکه عرف یک رویه عمومی است .2-اینکه باید این عملکرد به صورت قاعده حقوق پذیرفته شده و الزام آور شده باشد.

تعریف عرف بین المللی:«تکراراعمال مشابه توسط اشخاص بین المللی که به تدریج در روابط مشترک آنها با یکدیگر جنبه الزامی یافته و به شکل قاعده حقوقی در آمده است» .

 عناصر سازنده عرف بین المللی

  • عنصرمادی: عنصر مادی عرف طبق بند (2) ماده (38) اساسنامه دیوان بین المللی رویه عمومی است. دیوان در رای صادره درقضیه حق پناهنده گی درسال 1950 به روشنی بیان نموده است که منظور از رویه عمومی، رویه مستمر و متحدالشکل دولت ها و تکرار اعمال مادی متشابه توسط تابعان حقوق بین الملل می باشد[1].
  • عنصر معنوی : در کنار رویه مستمر دولت باید تکامل دیگر یعنی اعتقاد دولت ها به حق بودن آن رویه وجود داشته باشد تا آن رویه بتواند به عنوان قاعده عرفی به وجود آید. در بند (2) ماده (38) اساسنامه دیوان بیان شده است که رفتار دولت ها باید به گونه ای باشد که آن رویه عمومی همانند قاعده حقوقی پذیرفته شده باشد[2].

عوامل تاثیر گذار در تشکیل عناصر مادی  (شرط زمان،تعدد رفتار ،عدم تساوی ارزش رفتارها)

  • شرط مدت

1-برای شکل گیری قواعد ارضی مدت زمانی لازم است . این مدت زمان می تواند کوتاه باشد به شرط اینکه رویه و عملکرد دولت ها متداول و عملا هم شکل بوده و مثل فلات قاره و موضوع ماهیگیری از 12 مایل بیشتر نباشد چون طبق حقوق بین الملل مرز مشترک بین المللی 12 مایل می باشد .

2- شرط تعدد سوابق نباید در مفهومی محدود تعبیر شود . شرط تعدد سوابق بستگی به نوع رویه و عملکرد دولت ها دارد . مثل مصونیت دیپلماتیک .

3- شرط اساسی تشکیل عرف متحدالشکل بودن رویه و عملکرد دولت هاست. مانندقضیه تنگه کورفو که بین آلبانی و انگلستان. در حقوق بین الملل مفهوم خاصی وجود دارد به نام «عبور»آلبانی ها باید کشتی انگلیسی را از وجود مین های بکار گذاشته شده آگاه می کرد .

4-در نظر گرفتن سوابق تمامی دولت ها ضروری نیست و برای اثبات وجود قواعد عرفی ، جهانشمول بودن کافیست .

  • تعدد رفتار

انواع رفتارهای موثر در شکل دهی قواعد عرفی عبارتست از :

  • رفتارهای فعال مولد آثار حقوقی؛
  • رفتارهای کاملا انفعالی که در برخی شرایط بیانگر پذیرش وجود قاعده حقوقی است ؛
  • رفتاری که حکایت از اجماع دولت ها در مورد یک قاعده عرفی وجود دارد ؛
  • عدم تساوی ارزش رفتارها
  • ارزش بعضی رفتارها ناشی از اهمیت و عرفی بودن دولتی است که منشاء به وجودآمدن قاعده عرفی شده؛
  •  ارزش برخی رفتارها به دلیل پذیرش آن به عنوان یک قاعده عرفی توسط بخش عظیمی از جامعه بین المللی است.

رابطه عرف و معاهده

برخی از دانشمندان حقوق بین الملل معتقدند چون عرف درماده (38) اساسنامه دیوان پس از معاهده آمده بنابر این در درجه پایین تری از معاهده قرار دارد . اما این سخن صحیح نیست زیرا در حقوق بین الملل موضوعه در منابع حقوق سلسله مراتب وجود ندارد.

بنابر این عرف و معاهده هرکدام برای خود نهاد مستقل بوده و نمی توان برای آنها تقدم و تاخر قایل شد .

آثار حقوقی معاهده و عرف بین المللی

آیا مراد از رویه عمومی، عملکرد تمام دولت های جهان است؟باید گفت مراد از رویه عمومی،عملکرد تمام دولت ها نیست بلکه منظور رفتار تعدادی ازکشورهاست که بطور خاص در مساله ای که درآن عرف مطرح است ذی نفع باشد .[3]                               رویه دولت چگونه احراز می گردد؟ معمولاً رویه ها از طریق وضع قوانین داخلی کشور، گزارشات بین المللی که در آن نظر دولت ها بیان شده، آرای محاکم ،رای مثبت به قطع نامه ها واظهارات نمایندگان رسمی کشور ها به وجود می آید .

  • فسخ عرف توسط معاهده: درمواردی ممکن است معاهده عرف را فسخ نماید برای مثال می توان بند(3) ماده (27) کنوانسیون 1961 وین در مورد روابط دیپلماتیک را  نام برد که می گوید بازکردن و توقیف» بسته دیپلماتیک» ممنوع است درحالی که عرف پذیرفته بود که درصورت عدم مخالف دیپلمات می توان این بسته ها را بازرسی نمود.
  •  فسخ معاهده توسط عرف: گاهی اتفاق می افتد که عرف ، معاهده را فسخ نماید، از باب مثال در دوران جنگ جهانی دوم بسیار اتفاق افتاد که جنگ دریایی با مقررات مندرج در قسمت چهارم موافقتنامه دریایی 22 اپریل سال 1930 لندن مغایر بود.
  • تقدم معاهده برعرف: در زمینه پیشرفت های تکنولوژی، معاهده مقدم برعرف است زیرا فرصت و زمان لازم برای شکل گیری قواعد عرفی از طریق استمرار و تدوام رویه ها در اختیار نیست از جمله می توان موافقتنامه مربوط به کره ماه و منظومات آسمانی نام برد که توسط مجمع عمومی ملل متحد تصویب شد.
  • تدوین عرف توسط معاهده: گاهی معاهده قواعد عرفی را تدوین و به حقوق قرار دادی تبدیل می نماید که از جمله می توان از حقوق دریاها درسال 1958 نام برد که برخی از حقوق عرفی را تبدیل به حقوق قراردادی نموده است برای مثال: اصل آزادی کشیرانی در دریای آزاد.

از نظر حقوقی هیچ فرقی در آثار معاهده و عرف بین المللی نیست و هر دو در شرایط مساوی از ارزش و اعتبار حقوقی یکسانی برخوردارند.مدون بودن معاهده و غیر مدون بودن عرف هیچ گونه تمایزی از حیث آثار حقوقی به وجود نمی آورد. در صورت وجود تعارض در اجرای معاهده و عرف راجع به یک مساله با مساوی تلقی کردن اعتبار و ارزش هر دو نوع منبع با رعایت موارد زیر نسبت به مرتفع نمودن تعارض مزبور اقدام می گردد:

1-تقدم قاعده حقوقی موخر نسبت به قاعده حقوقی مقدم اعم از قراردادی یا عرفی

2-تقدم قاعده حقوقی آمره نسبت به هر نوع قاعده حقوقی دیگر اعم از قراردادی یا عرفی 

مبانی عرف

اینکه نیروی الزام آور عرف از کجا و چگونه نشات پیدا می کند دو نظریه وجود دارد:1-نظریه ارادی 2-نظریه جامعه شناختی.

  • نظریه ارادی

این نظریه اولین بار در قرن هفدهم توسط گروسیوس هلندی مطرح گردید و توسط آنزیلوتی و تریپل ادامه یافت .اینان معتقدند که «همانطور که مبانی کلیه قواعد حقوقی اراده کشورهاست قواعد عرفی نیز مبتنی بر توافق و تراضی فرضی و ضمنی کشورهاست». این توافق به جای آنکه به صراحت در یک متن مدون منعکس شود به صورت ضمنی پذیرفته شده است بنابراین خصوصیت الزامی قواعد عرفی نیز ناشی از اراده ی موافق کشورهاست و قاعده عرفی نسبت به کشورهای پذیرنده و کشورهایی که ملحق می گردند قابلیت اجرا دارد و علیه کشورهایی که آنرا نپذیرفته اند موثر نخواهد بود و برای جهانی شدن لازم است کلیه کشورها آنرا بپذیرند.

  • نظریه جامعه شناختی

از طرفداران این نظریه «ساوینی» است .وی معتقد است که قواعد عرفی به منظور پاسخگویی به ضرورت های زندگی اجتماعی به وجود می آیند و مولود مقتضیات زندگی جمعی هستند و توافق ضمنی کلیه کشورها لازم نیست و برای جهانی شدن یک عرف بین المللی اجرای عملی کلیه کشورها ضرورتی ندارد.

نکته: امروزه نظریه جامعه شناختی در عمل از نظر بین المللی مقبولیت بیشتری دارد.

انواع عرف بین المللی

  • عرف بین المللی جهانی

 قواعد است که تمام کشور ها آنرا قبول دارند مانند اینکه تمام کشور ها قبول دارند که هواپیما وکشتی جز کالا نیست لذا قواعد مربوط به کالا روی آنها اعمال نمی گردد .

  • عرف بین المللی منطقه ای یا محلی

آن دسته از قواعدی هستند که تمام یا تعدادی از کشورهای یک منطقه آنها را پذیرفته یا مستمراً به آن عمل کرده و هیچ گونه اعتراض یا مخالفتی با آن نکرده باشند. عرف محلی معمولا بین دوکشور مراعات می شود مانند دو روستا یا شهری که در اطراف مرز دوکشور واقع شده است وبرای تردد نیاز به ویزا ندارد. عرف منطقه ای مانند عدم پرداخت مالیات از سوی کشورهای خلیج فارس در امور کشتیرانی.اخذ عشریه از صیادان خارجی در خلیج فارس از طرف کشور ایران.

بخش سوم:  اصول کلی حقوق بین الملل

هدف از قراردادن اصول کلی حقوقی در ردیف منابع حقوق بین الملل، پیش گیری از خلأ حقوقی در صورت فقدان معاهده و عرف بوده است. همچنین منظور از اصول کلی حقوقی ،اصول کلی حقوقی پذیرفته شده از سوی ملل متمدن است. بنابراین منظور اصول حقوق توسعه یافته در مقابل حقوق ابتدائی است و ارتباط با درجه پیشرفت ملت ها از نظر توسعه اقتصادی و صنعتی ندارد.امروزه باتوجه به دکترین و رویه عمومی دولت ها، اصول کلی حقوقی را می توان به دو گروه تقسیم نمود:

  • اصول کلی حقوقی خاص حقوق بین الملل

مهمترین اصول کلی حقوق که از مقتضیات جامعه بین المللی ناشی شده و در رویه قضایی بین المللی و عملکرد کشور ها تا حدودی تجلی یافته است عبارت انداز:

  • اصل دوام کشورها یعنی درصورت تغییر درحکومت ویا رژیم سیاسی، تغییری در وضعیت کشور ایجاد نمی شود.
  •  اصل مراجعه به محاکم داخلی قبل از رجوع به محاکم بین المللی .
  • اصل احترام به استقلال کشورها .
  • اصل تساوی حاکمیت ها .
  • اصل تقدم معاهدات بین المللی بر قوانین داخلی .
  • اصل حاکمیت دایمی کشورها بر منابع طبیعی داخلی خود.
  • اصل مصونیت دولت ها.
  • اصل عدم توسل به زور  که جزء قواعد آمره بین المللی است .
  •  اصل همزیستی مسالمت آمیز  
  • اصول کلی حقوق مشترک بین حقوق داخلی و حقوق بین الملل

دو دسته از اصول کلی حقوق مشترک بین نظام های حقوقی برجسته قابل توجه است:

  • اصول مربوط به قواعد شکلی

 مهمترین این اصول حقوقی مشترک  عبارتند از :

  • اصل اعتبار مختومه (اصل اعتبار قضیه محکوم بها)
  • اصل تساوی طرفین اختلاف
  •  اصل احترام به حق دفاع
  • اصل عدم صلاحیت محکمه نسبت به رسیدگی به دعوایی که در محکمه دیگری مطرح است.
  • اصول مربوط به قواعدمادی (ماهوی)

 مهمترین اصول کلی حقوقی مشترک بین نظام های حقوقی برجسته جهانی که جنبه مادی و ماهوی دارند عبارتند از:

  •  اصل عدالت
  •  اصل وفای به عهد
  •  اصل جبران خسارات ناروا
  • اصل فورس ماژور (قوه قاهره، حوادث غیر قابل کنترول و پیشگیری)
  • اصل عیوب رضا (معیوب بودن رضایت طرف)

اصول مذکور اصولی هستند که در روابط  بین المللی کشورها مورد استناد بوده و در اسناد بین المللی مثل عهدنامه ها و قطعه نامه های مجامع بین المللی به آنها اشاره می شود.

 

 

[1] -عنصر مادی عرف در واقع انجام عمل،خوداری از عمل و امتناع از انجام عمل می باشد.

-[2] به رویه الزام آور حقوقی یعنی اعتقاد به الزامی بودن یا بر حق بودن و یا عقیده به ضروری بودن عنصر معنوی گفته می شود.

[3]- برای اینکه عملی به عرف تبدیل شود حداقل باید بیش از یکبار تکرار شود

  • امیرپور مدیر موسسه

منابع حقوق بین الملل

 

گفتار اول:  منابع اصلی حقوق بین الملل

بخش اول : معاهدات بین المللی

منابع حقوق بین الملل

در مورد منابع حقوق بین الملل دو دیدگاه مطرح شده است :

1-نظریه طرفدراران حقوق تحققی

2-نظریه طرفدران حقوق طبیعی

منبع حقوق از دیدگاه طرفداران حقوق تحققی

طرفداران حقوق تحققی معتقدند که تنها منبع حقوق بین الملل ،توافق اراده دولت هاست.این توافق اراده یا صریح است یا ضمنی.

  • اگر این توافق صریح باشد به عنوان قرارداد یا عهدنامه شناخته می شود.
  • اگر توافق اراده ها ضمنی باشد؛این نوع توافق ،عرف و عادت نامیده می شود.

منبع حقوق از دیدگاه طرفداران حقوق طبیعی

طرفداران حقوق طبیعی معتقدند منابع حقوق دو نوع هستند : 1- منابع اصلی 2- منابع صوری.

1-منابع اصلی: منابع واقعی حقوق به شمار می روند که عبارتند از : وجدان اجتماعی،تعاون،وابستگی متقابل،ایمان قضایی و افکار عمومی.

2- منابع صوری(شکلی): این دسته از منابع ، حقوقی ایجاد نمی کنند بلکه فقط حقوق را بیان می کنند که خود به دو دسته تقسیم می شوند:1-منابع اصلی 2-منابع فرعی.

  • منابع اصلی عبارتند از:1-عهدنامه های بین المللی 2-عرف بین المللی 3-اصول کلی حقوقی
  •  منابع فرعی عبارتند از : 1-رویه قضایی 2-دکترین 3-اصل  انصاف.

منشاء منابع حقوق بین الملل

  • ماده7 قرارداد 1907 لاهه
  • ماده 38 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری

سلسله مراتب منابع حقوق بین الملل

با اینکه ماده 38 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری را به عنوان مرجع  منابع حقوق بین الملل می دانند؛ اما در این ماده ذکری از سلسله مراتب و تقدم و تاخر منبعی بر منبع دیگر نشده است و بیان نشد معاهدات بین المللی بر اصول کلی یا بر عرف تقدم دارد و در رویه ی دیوان بین المللی دادگستری هم به صورت شفاهی و اعلامی به این تقدم اشاره ای نگردیده است اما در رویه دیوان در موازین استنادی  مشاهده می کنیم که ابتدا به معاهدات بین المللی و سپس به عرف بین المللی و بعد از آنها به اصول کلی توجه و استناد شده است . اگر بخواهیم برای منابع حقوق بین الملل سلسله مراتب قائل شویم ترتیب ذیل معقول تر خواهد بود:

  • معاهدات بین المللی
  • عرف های عام بین المللی
  • معاهدات خاص
  • عرفهای خاص
  • اصول کلی حقوقی
  • تصمیمات نهایی مراجع و سازمان های بین المللی[1]
  • اصل انصاف
  • رویه ی قضایی
  • دکترین

هر چند تجلی منابع حقوق بین الملل را در ماده 38 اساسنامه ی دیوان بین المللی دادگستری می دانند در حالی که می دانیم در ماده 38  ذکری از عنوان«منابع شکلی حقوق بین الملل» برده نشده است. اما ماده ی مذکور به عنوان مقرره ای که در آن از منابع حقوق بین الملل نام برده شده  به عنوان یک قاعده ی عرفی بین المللی پذیرفته شده است  چرا که اساسنامه ی دیوان جزء لاینفک منشور ملل متحد محسوب می گردد و به همین خاطر امروزه اساسنامه نه یک معاهده ی عام بین المللی ، که مربوط به منابع حقوق بین الملل باشد، بلکه به عنوان جزء جدایی ناپذیر منشور و الزام دول عضو به رعایت مقررات آن می باشد به این دلیل این امر به عنوان یک عرف بین المللی پذیرفته شده در سطح بین الملل مورد اقبال همگان قرار گرفته است.

متذکر شدیم که در ماده ی 38 ذکری از منابع حقوق بین الملل نشده است و فقط این ماده اشاره به حل و فصل اختلافات از ناحیه ی دیوان می نماید و راهنمایی برای دیوان و مبین قواعدی است که دیوان براساس آن ،دعاوی ارجاعی به آن را فیصله می دهد . نکته ای که باید توجه داشت این است که ماده  38 تصویر کاملی از منابع حقوق بین الملل ارائه  نمی دهد ، زیرا امروزه خیلی از دعاوی با اصل انصاف،اعمال حقوقی یک جانبه کشورها و سازمان های بین المللی و قواعد آمره حل و فصل می گردند با این حال هریک از منابع به نوبه ی خود در تنظیم حقوقی روابط بین الملل مؤثرند و می توانند به عنوان منبع حقوق بین الملل لحاظ گردند .

منابع شکلی حقوق بین الملل [2]

  • معاهده

 

قبل از ورود به مبحث معاهدات به عنوان یکی از منابع حقوق بین الملل لازم است ابتدا بدانیم که عهدنامه به چه معناست. تفاوت بین «قراردادهای بین المللی» با معاهدات بین المللی چیست؟

 

مفهوم قرارداد و قرار داد بین المللی

قرارداد[3]به توافق بین دو یا چند نفر در خصوص چیزی که متضمن نفع حقوقی باشد گفته می شود. چنین قراردادی موضوعاً         می تواند راجع به شناسایی و یا ایجاد و یا تغییر و یا اسقاط تعهد و یا انتقال حقی باشد. در حقوق ایران و عقود غالباً مرادف هم به کار گرفته می شوند و هر دو دارای مفهوم واحدی تلقی گردیده است. لذا قراردادی که موجب تعهد یا تعهداتی باشد به عقد موسوم بوده در قانون مدنی ایران در مواد 10 و 975 به آنها تصریحاً اشاره رفته است.


قراردادهای بین المللی[4]به معاملات و عقودی اطلاق می شود که اساساً تحت حکومت قواعد و مقررات حقوق مدنی بوده  تابع این باشد.بنابراین وصف بین المللی آن نباید موجب ایجاد تردیدی از نظر شمولیت آن به قواعد و مقررات حقوق مدنی گردد. به عبارت دیگر چه مجرد قرارداد و چه عنوان«قرارداد بین المللی» از نظر تبعیت آنها از حقوق مدنی و نیز شمولیتشان به احکام و مقررات جاری در حقوق مدنی هیچ گونه تفاوتی با همدیگر ندارند.لکن صفت بین المللی ملحق واژه «قرارداد» صرفاً به منظور تفکیک این معنی می باشد که زمانی که طرفین قرارداد ، تابعیت های مختلفی داشته باشند و... مفهوم یک قرارداد بین المللی را دارا گردد. این نوع قرارداد علی رغم ویژگی مذکور بین المللی آن نوعاً به حاکمیت دولت ها ارتباطی پیدا نمی کند و در نتیجه تابع ضوابط حقوق بین المللی عمومی نیز نخواهد بود. از این رو قراردادهای مزبور به رغم وجود عنصر خارجی و خصوصیت بین المللی آن همچنان تابع مقررات حقوقی مدنی یا داخلی خواهند بود. به عبارت دیگر در صورتی قرارداد بین المللی«موضوعاً به تعهدات مربوط به انتقال کالا و یا خرید و فروش میان اشخاص حقیقی و یا حقوقی » یا «سازمان دولتی در دو کشور مختلف» باشد به لحاظ این که تابع قانون مدنی کشور خاصی بوده و از سوی دیگر ارتباطی هم با حاکمیت کشورها پیدا نمی کنند لذا مشمول حقوق بین الملل عمومی نمی گردند.به عنوان مثال قرارداد خرید کابل که بین شرکت برق با یک شرکت خارجی منعقد می گردد و یا قرارداد خرید تاسیسات و لوازم تجهیزاتی و مخابراتی که برای وزارت پست و تلگراف و تلفن از یک کشور خارجی و همچنین قرارداد استفاده از خدمات یک کشور خصوصی خارجی در کشور دیگر منعقد می شود همگی در زمره قراردادهای بین المللی محسوب می شوند که باید مقررات قانون مدنی و حقوق اداری و همچنین محاسبات عمومی اعمال و اجرا گردد.

دیوان بین المللی دادگستری » نیز در دعوای « شرکت نفت ایران و انگلیس» در رای مورخ 22 ژوئیه 1952 در خصوص قرار داد آوریل 1933 منعقده بین ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس آنرا یک قرارداد اعطای امتیاز بین یک دولت[5] و یک شرکت خصوصی خارجی[6]تلقی نموده به لحاظ عدم امکان شمول آن به قواعد و ضوابط حقوق بین المللی «عمومی» در رای اصداری خود ادعای بریتانیا را مبنی بر لزوم تلقی آن به عنوان یک معاهده بین المللی مردود خوانده و نتیجتاً حکم خود را بر« له» ایران داده است بنابراین یک قرارداد در حقوق داخلی و موضوع حقوق مدنی از نظر ماهیت و کیفیت و همچنین آثار حقوقی با یک قراردادها بین المللی تفاوتی بنیادی نداشته و کاملاً داخل در یک ردیف حقوقی قابل مطالعه بوده و بین المللی تلقی شدن آن به لحاظ یک عنصر خارجی همچون تابعیت های متفاوت طرفین و یا محل انجام و یا موضوع قرارداد که مربوط به یک کشور دیگر است بوده و ارتباطی با حاکمیت دولت ها که موضوع اصلی حقوق بین الملل است ندارد[7].

مفهوم  و تعریف معاهده بین المللی

معاهده بین المللی[8] مطابق تعریفی که در بند الف از فراز یک ماده دو کنوانسیون های مورخ 1969 و 1989 وین از معاهدات        بین المللی شده است به توافق بین المللی اطلاق می گردد که بین تابعان حقوق بین الملل به صورت مکتوب تنظیم و منعقد شده و مشمول حقوق بین المللی «عمومی» باشد[9].بنا بر این تعریف،معاهده در مفهوم موسع ،یک توافق کتبی مابین یا دو یا چند تابع حقوق بین الملل [10]است که مشمول قواعد و مقررات حقوق بین الملل می باشد[11].

 تعریف«معاهده»: عبارت است از یک توافق بین المللی که بین کشورها بصورت کتبی منعقد شده و مشمول حقوق بین الملل باشد، صرف نظر از عنوان خاصّ آن و اعم از اینکه در سندی واحد یا در دو یا چند سند مرتبت به هم منعکس شده باشد».

معاهدات بین المللی چهار قسمند :1-عهدنامه ؛2-کنوانسیون ؛ 3-موافقت نامه ؛ 4-پیمان نامه .


1 ـ عهدنامه
عهدنامه معاهده ای است راجع به بنیادی ترین روابط بین دو یا چند کشور که طی تشریفات کاملاً رسمی منعقد می گردد مانند «عهدنامه مودت ایران و سوئد» و «عهدنامه مودت ایران و ترکیه».
2 ـ کنوانسیون[12]
کنوانسیون به معاهده ای گفته می شود که با هدف تدوین قواعد حقوقی و مهم مابین کشورهای متعددی تنظیم و منعقد می گردد.مانند «مقاوله نامه های چهارگانه ژنو در مقابل مقاوله نامه راجع به منع کار اجباری»[13].  

3 ـ موافقت نامه[14]
به معاهده ای اطلاق می گردد که روابط دو کشور در زمینه های مختلفی از قبیل فرهنگی و اقتصادی و بازرگانی و حمل و نقل و مانند اینها  را تنظیم و نتیجتاً منشاء تعهدات متقابل می گردد مانند «موافقت نامه سرحدی بین ایران و ترکیه» و «موافقت نامه حل مسائل مرزی بین ایران و شوروی سابق».
4 ـ پیمان [15]
پیمان به هر نوع معاهده ای اطلاق می گردد که دولت را به یکی از تشکیلات بین المللی وارد و یا دولت را در سازمان های بین المللی عضو نماید مانند« پیمان بغداد».

طبقه بندی معاهدات

  • از لحاظ تشریفات: 1-معاهدات رسمی 2-موافقت نامه های ساده یا اجرایی
  • از لحاظ ماهوی : 1-معاهدات قانون ساز 2-معاهدات قراردادی

تعریف معاهده رسمی: معاهداه ای است که انعقاد آن مستلزم طی تشریفات قانونی پیچیده و طولانی است.                                  تعریف معاهده ساده یا اجرایی:معاهده ای است که بطور ساده و سریع منعقد می شود و نیاز به تشریفات ندارد.                          تعریف معاهده قانون ساز یا عام: متضمن قواعد اساسی بوده در حکم قوانین بین المللی به شمار می آیند و رعایت آنها برای کلیه کشورها و سازمان های بین المللی لازم الاجرا ست. در این خصوص ذکر چند نکته ضرورت دارد:                                                                        

  • این دسته از معاهدات معمولاً چند جانبه اند.                                                                                            
  • برخی از معاهدات دو جانبه مانند معاهدات مرزی،معاهدات بی طرفی و معاهدات انتقال اراضی چون مربوط به نظم عمومی بین المللی هستند در شمار معاهدات قانون ساز به شمار می آیند.                                                       
  • امروزه معاهدات عام در چارچوب فعالیت مجامع و کنفرانس های جهانی به ویژه مجمع عمومی سازمان ملل تهیه و تنظیم می شوند.مانند میثاق جامع ملل،منشور سازمان ملل ،عهدنامه های چهارگانه ژنو1949،عهدنامه1958حقوق دریاها،عهدنامه  1961و1963وین،عهدنامه1969وین،عهدنامه 1982حقوق دریاها و اساسنامه سازمان های بین المللی جهانی.                                 

تعریف معاهده قراردادی یا خاص: اعمال حقوقی مشخص و محدودی است میان دو یا چند کشور برای نیل به هدف و منافع خاص

  • معاهدات قراردادی دارای موضوع معین و مدت زمان معین است.
  •  بعد از ایفای مورد تعهد یا پایان یافتن مهلت قرارداد از بین می رود و هیچ گونه ضرورتی برای جایگزینی معاهده دیگر وجود ندارد.
  • موضوع معاهدات قراردادی غالباً ماهیت فرهنگی ، اقتصادی، تجارتی ، گمرکی و بهداشتی دارند.
  • معاهدات دو جانبه غالباً دارای ماهیت قراردادی هستند بجز معاهدات مرزی که دارای ماهیت قانونی است .

نکته: تفاوت معاهده رسمی با معاهده ساده از حیث تشریفات انعقاد آنهاست.

موافقت نامه نزاکتی : موافقت نامه های نزاکتی یا اخلاقی دارای ماهیت و خصوصیات صرفاً سیاسی هستند که میان تابعان حقوق بین الملل بعمل می آید و طرفین توافق معمولاً برای دوری جستن از ایجاد تعهدات حقوقی بین المللی به امضای آن روی می آورند بنابراین فاقد آثار حقوقی لازم الاجرا هستند.[16] مثل منشور آتلانتیک14اوت1941.امروزه عناوین«یادداشت تفاهم،اعلامیه مشترک،اعلامیه سران،تفاهم نامه،صورت مذاکرات،بیانیه مشترک،صورت جلسه،صورت مجلس،توصیه نامه»برای موافقت نامه های نزاکتی استفاده می شود.

آیین انعقاد معاهدات

یعنی مراحل و تشریفات خاص و مختلف تهیه و تنظیم و ایجاد معاهده بین المللی  که عبارتند از :                                                      1-مذاکره2-نگارش و امضاء 3-تصویب 4-مبادله یا تودیع اسناد.

تعریف مذاکره : به کلیه گفت و گوهای منظم،رو در رو و سازمان یافته ،مکاتبات ،مبادله یادداشت ها و تماس های مخابراتی طرف های مذاکره کفته می شود.                                                                                                                                                اشخاص دارای اختیارات تام در یک معاهده

  • تعریف «اختیارات تام»

سندی است که به وسیلة مرجع صالح(صلاحیتدار) یک کشور صادر می شود و طبق آن شخص یا اشخاصی برای نمایندگی آن کشور جهت مذاکره، قبول، یا تأیید اعتبار متن یک معاهده، یا جهت اعلام رضایت آن دولت به التزام در قبال یک معاهده، و یا جهت انجام هر اقدام دیگری در مورد یک معاهده تعیین می گردد.

بنابراین «کشور مذاکره کننده» عبارت است از کشوری که در تنظیم و پذیرفته شدن متن معاهده شرکت نموده باشد و «کشور متعاهد» عبارت است از کشوری که رضایت خود را به التزام در قبال یک معاهده اعلام نموده باشد، اعم از اینکه معاهده لازم الاجرا شده باشد یا خیر. همچنین«طرف» معاهده عبارت است از کشوری که رضایت خود را به التزام در قبال یک معاهده اعلام نموده و معاهده در ارتباط با او لازم الاجرا باشد؛

یک شخص در صورتی نمایندة یک کشور به منظور پذیرفتن یا اعتبار بخشیدن به متن یک معاهده یا به منظور اعلام رضایت آن کشور به التزام در قبال یک معاهده شمرده می شود که:

الف: مدارک مناسب و مقتضی در مورد تام الاختیار بودن خود ارائه کند؛ و یا

ب: از نحوة عمل کشورهای ذینفع یا اوضاع و احوال دیگر معلوم شود که قصد آنها این بوده است تا آن شخص را برای مقاصد مذکور نمایندة آن کشور تلقی نموده و از لزوم ارائة مدارک اختیارات تام صرف نظر نمایند.

بنابراین مقام صلاحیتدار و مسئول مذاکره باید جهت انجام مذاکره : 1-تام الاختیار باشد ؛2-دارای اختیار نامه باشد.                                      نکته: رکن اصلی و مسئول مذاکره در کشورها روسای کشورها به ویژه وزیر امورخارجه است و در سازمانهای بین المللی خود سازمان معین می کند.

اشخاص بی نیاز از اختیارنامه

 اشخاص مذکور در ذیل بر حسب سمت هائی که دارند و بی آنکه لازم باشد مدارکی دال بر تامّ الاختیار بودن ارائه دهند، نمایندة کشور خویش محسوب می شوند:
1- رؤسای کشورها، رؤسای دولتها و وزرای امور خارجه، به منظور انجام تمام اعمال مربوط به انعقاد یک معاهده؛

2-رؤسای هیأتهای سیاسی (دیپلماتیک) به منظور پذیرفتن متن یک معاهده بین کشوری که به آنها استوارنامه داده و کشوری که استوارنامه آنها را پذیرفته است؛

3-نمایندگانی که کشورها به یک کنفرانس بین المللی، یا یک سازمان بین المللی، یا یکی از ارگانهای آنها به منظور پذیرفتن متن یک معاهده در آن کنفرانس یا سازمان یا ارگان معرفی کرده باشند.

نگارش یا تحریر

به مرحله نوشتن معاهده نگارش گفته می شود.مذاکرات به نگارش متن مکتوب منجر می شود .به این متن مکتوب معاهده می گویند.کار نگارش توسط کارشناسانی صورت می گیرد که مذاکره کنندگان را همراهی می کنند.

پذیرش متن معاهده

  «تنفیذ»، «قبول»، «تصویب» و «الحاق» به معنای آن اقدام بین المللی است که به حسب موارد واجد یکی از عناوین مزبور بوده و به وسیلة آن، کشوری در عرصة بین المللی رضایت خود را به التزام در قبال یک معاهده ابراز می کند.

پذیرش متن یک معاهده با رضایت همة دولت هایی که در تنظیم آن شرکت کرده اند تحقق می یابد.پذیرش متن یک معاهده در یک کنفرانس بین المللی با رأی دو سوّم کشورهای حاضر و رأی دهنده صورت می گیرد مگر آنکه آنها با همین اکثریّت برای اعمال قاعدة دیگری اتّخاذ تصمیم نمایند.

پذیرش متن معاهده یعنی پایان مرحله مذاکره و تهیه و تنظیم معاهده.پذیرش دو مغهوم دارد :1-تایید متن یعنی مذاکره خاتمه یافته و مذاکره کنندگان معاهده را مورد پذیرش قرار داده اند. 2-تصدیق اعتبار متن به معنای قطعی تلقی کردن متن نگاشته شده است.
روش های نگارش در تحریر معاهدات دو جانبه[17]

1-طرف ها به اتفاق هم مبادرت به تهیه متن معاهده می نمایند.                                                                                                        2-متن معاهده به وسیله یکی از طرفین تهیه می شود و پیرامون مفاد آن مذاکره می کنند.                                                                  3-آماده ساختن دو متن بر اساس توافق طرف ها و سپس هماهنگی و تلفیق و تبدیل آنها به متن واحد.

زبان معاهده[18]

  • اهمیت انتخاب زبان در نگارش معاهده

انتخاب زبان با چندین موضوع  از جمله با اصل حاکمیت ،استقلا ل و برای کشورها، ایجاد اعتبار و حیثیت کشورها،مرتبط است . درصورتی که زبان دو کشور یکی باشد مشکلی بروز نمی کند.مشکل زمانی آشکار می شود که زبان طرفین معاهده مختلف و متنوع باشد.

  • روش انتخاب زبان معاهده

چند روش از قدیم الایام تا کنون در نگارش بکار برده می شده است:                                                                                              1-انتخاب یک زبان : از قرون وسطی تا عصر جدید معاهدات را فقط به زبان لاتین می نوشتند. تا جنگ جهانی اول زبان فرانسه جانشین زبان لاتین شد. از سال 1919 زبان فرانسه انحصاری بودن خود را از دست داد و زبان انگلیسی موقعیت خاصی پیدا کرد.                                                                                                                                                          2-انتخاب چند زبان با رجحان یکی : بر این اساس معاهده را به دو یا چند زبان می نویسند و در معاهده ذکر می کنند کدام زبان اولویت دارد. این عمل زمانی مفید است که چنانچه میان طرفین اختلافی بروز نماید در این صورت در تفسیر یا اجرای معاهده متنی که به زبان مرجح نگاشته شده برتر و ملاک است.                                                                                                                          نکته : امروزه در نگارش اکثر معاهدات از این روش استفاده می شود.                                                                                               3-انتخاب چند زبان با اعتبار برابر: معاهده در دو یا چند نسخه و به دو یا چند زبان نوشته می شود و در معاهده ذکرمی شود که کلیه نسخه های آن در حکم واحد و برابرند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد.                                                                             نکته : عهدنامه حقوق معاهدات مساله انتخاب زبان را به عهده طرفین معاهده گذاشته اند تا به هر نحو که بخواهند عمل کنند. 

بافت معاهده

از نظر شکلی معاهده تشکیل شده از یک مقدمه،یک متن  و ضمایم.

مقدمه : در مقدمه معمولاً به کلیات اسامی کشورهای متعاهد ،موجبات معاهده و هدف های کلی معاهده پرداخته می شود. مقدمه معاهده خود دارای قدرت الزام ور نیست بلکه عنصر تفسیر معاهده است.                                                                                           متن: متن معاهده بدنه معاهده بوده الزام آور است. بدنه معاهده شامل مواد اصلی و قیود نهایی است.                                                            نکته: علت انفکاک ضمایم از متن اصلی برای احتراز از سنگینی و حجیم شدن معاهده است.                                                         ضمایم: به ضمایم همراه متن معاهده پروتکل یا پروتکل الحاقی می گویند.                                                                                پروتکل: شامل مقررات مربوط به توضیح بعضی از کلمات و لغات متن و شیوه اجرای معاهدات است.متن معاهده ممکن است علاوه بر پروتکل دارای اسناد ضمیمه هم باشد.                                                                                                                            اسناد ضمیمه: شامل امور فنی و فهرست اسامی است.                                                                                                                    رسمیت معاهده: با توافق متعاهدها نحوه رسمیت معاهده تعیین می شود . در صورت نبود توافق صریح ،رسمیت معاهده از طریق امضاء یا پاراف حاصل می گردد.

امضاء

معاهده ای که مراحل مذاکره و نگارش آن پایان پذیرفته به وسیله نمایندگان صلاحیتدار متعاهدها امضا می شود و اگر نمایندگان دارای اختیار امضای معاهده نباشند و یا علاقه مند به حصول اطمینان از قصد و نیت دولت های متبوع خود باشند آنرا امضای ناقص نموده بعد از تحصیل اختیار یا حصول اطمینان نسبت به امضای آن اقدام می کنند.                                                                            نکته: امضادر یک معاهده وقتی الزام آور است که قوانین و مقررات کشور متبوع نماینده امضا کننده چنین موردی را تجویز نماید.

 

انواع و صور امضاء

  • امضای عادی : تابع هیچ نوع قید و شرطی نمی باشد.
  • امضاء با کسب تکلیف: نماینده در خصوص اختیارات خود یا مندرجات متن معاهده دچار تردید است لذا معاهده را به شرط مشورت با مقامات متبوع خود امضا می کند.
  • امضای معوق: بعد از اتمام مذاکرات ،مدت معینی جهت امضا برای پذیرش آن مقرر می گردد مثلاً تا یک سال یا تا لازم الاجرا شدن معاهده .
  • پاراف: هنگامی که بعد از مذاکره متن معاهده نگارش می شود نمایندگان با گذاشتن حرف اول اسامی خود در ذیل آن نسبت به پاراف اقدام می کنند. یعنی موقتاً امضا می کنند تا برای تصمیم گیری نهایی از کشور خود کسب تکلیف کنند.

موارد استعمال پاراف[19]

  • اگر قرار باشد معاهده با امضاء قطعیت یابد.
  • اگر قرار باشد معاهده توسط مقامات عالی رتبه و یا در سطح سران امضاء شود.
  • اگر در مذاکرات ،نمایندگان مذاکره کنندگان اختیار امضا نداشته باشند .

اعتبار بخشیدن به متن معاهده

متن یک معاهده به طرق ذیل قانوناً معتبر و قطعی شمرده می شود:

  • به شیوه ای که در متن معاهده مقرّر شده و یا مورد موافقت کشورهائی است که در تنظیم آن شرکت کرده اند. 
  • در غیاب چنین شیوه ای، از طریق امضاء، امضای همزمان با کسب تکلیف، یا پاراف متن معاهده، یا قطعنامة نهائی کنفرانسی که دربر گیرندة متن معاهده باشد توسّط نمایندگان آن کشورها.

روشهای اعلام رضایت کشورها به التزام درقبال یک معاهده

رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده، از طریق« امضاء، مبادلةاسناد تشکیل دهندة یک معاهده، تنفیذ، پذیرش، تصویب، الحاق، یا به هر وسیلة دیگری که مورد توافق قرار گرفته باشد» اعلام می شود.

اعلام رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق امضاء

1- رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده از طریق امضای نمایندة آن کشور، در صورتی ابراز می شود که:                    الف: معاهده مقرر کرده باشد که امضاء واجد چنین اثری خواهد بود؛                                                                                           ب: به نحو دیگری ثابت شود که کشورهای مذاکره کننده در خصوص اینکه امضاء می بایست چنین اثری داشته باشد، توافق کرده اند؛                                                                                                                                                                                           ج: قصد کشور برای اعطای این اثر به امضا از اختیارات تام نماینده آن معلوم شود، یا در حین مذاکرات بیان شده باشد.

2- بمنظور اجرای مفادّ بند 1:                                                                                                                                            الف:در صورت ثبوت و توافق کشورهای مذاکره کننده: در این خصوص، پاراف متن به منزلة امضای معاهده محسوب می شود؛          ب: امضای همزمان با کسب تکلیف به وسیلة یک نماینده :در صورتی که به وسیلة کشور مربوطه تأیید شود امضای قطعی معاهده محسوب خواهد شد.

تعریف تصویب

چند تعریف در ذیل ذکر می شود.

  • عمل حقوقی یک جانبه است که موخر بر امضاست و به وسیله آن مقامات عالی یک کشور معاهده ی تهیه  و امضا شده توسط نمایندگان تام الاختیار را تایید و تصدیق نموده رضایت می دهند تا معاهده قطعی و لازم الاجرا گردد.
  • تصویب «اعلام رضایت متعاهدها در التزام به معاهده است».
  •  تصویب عبارت است از اعلامیه رسمی که بموجب آن دولتی رضایت خود را مبنی برملتزم شدن به معاهده بیان می دارد.                                                                                                                                                                     نکته: معاهده تنها با عمل تصویب، قدرت حقوقی می یابد. 

مقامات صلاحیتدار تصویب

 تعیین اینکه چه مقام یا مقاماتی صلاحیت تصویب معاهدات بین المللی را دارند برعهده حقوق عمومی داخلی است. به عبارت دیگر قانون اساسی هرکشور است که تعیین می کند کدام مقام یا مقاماتی صلاحیت تصویب قراردادهای بین المللی را دارد . با توجه به قوانین اساسی کشورها نشان می دهد که کدام مرجع صلاحیتدار خاص را برای تصویب معاهده تعیین نموده اند؛ گاهی قوه مجریه، گاهی قوه مقننه، وگاهی تقسیم صلاحیت بین قوه مجریه و قوه مقننه وگاهی هم طریقه خاص دیگر.                                                                      نکته: خصیصه بارز تصویب ارادی یا اختیاری بودن آن است. 

نتایج اصل ارادی بودن تصویب

  • نامعین بودن مهلت تصویب
  • امکان تصویب مشروط
  • مشروعیت خودداری از تصویب

مشروعیت تصویب معاهده در ایران

  • اصل77قانون اساسی
  • اصل 125قانون اساسی
  • ماده 1قانون مدنی

تصویب ناقص

هرگاه مطابق قانون اساسی یک کشور، تصویب یک معاهده بین المللی توسط پارلمان آن کشور لازم باشد اما رئیس کشور یا هرمقام دیگری بدون کسب اجازه از قوه مقننه؛ عهدنامه را تصویب نماید، چنین تصویب را تصویب ناقص یا بی قاعده می گویند.

تصویب ناقص تا چه اندازه مورد پذیرش حقوق بین الملل است؟کشورها به معاهده ای که توسط مقام صلاحیتدار داخلی تصویب نشده باشد اعتباری قائل نبوده معتقدند آثار حقوقی بر آن مترتب نخواهد بود. در رابطه با اعتبار حقوقی تصویب ناقص چندین نظر بیان شده است:

  1. نظریه اعتبار مطلق: ازآنجا که حقوق بین الملل با حقوق داخلی تفاوت دارد لذا محدودیت های که طبق قانون اساسی ایجاد شده است بر حقوق بین الملل تاثیر ندارد و اصولاً این محدودیت ها از دید بین المللی دارای اعتبار نمی باشد. «ژورسیل»که از طرفداران مکتب یگانکی حقوقی با برتری حقوق بین المللی است، معتقد به این نوع قرارداد ها می باشد.
  2. نظریه بی اعتباری مطلق: طبق این نظریه معاهده که بطور ناقص یا بی قاعده تصویب شده باشد کاملاً بی اعتبار است. «شارل روسو»معتقد است که بنا به اقتضای اولیه تکنیک حقوقی، عملی می تواند دارای آثار حقوقی باشد که انجام دهنده آن صلاحیت داشته باشد.
  3. نظریه بی اعتباری مشروط:  طبق این نظریه معاهده که به طور ناقص تصویب شده باشد از اعتبار حقوقی کامل برخوردار است مگر اینکه نقض آشکار قانون اساسی باشد که در این صورت معاهده فاقد آثار حقوقی است.
  4.  نظریه اعتبار با الهام از مسئولیت بین المللی: طرفداران این نظریه از جمله«آنزیلوتی» معتقد است کشوری که قانون اساسی خود را نادیده گرفته و مرتکب خطا شده است کاملاً مسئول وضعیت ایجاد شده است که خود علت آن بوده است. آن کشور حق ندارد که برای فرار از تعهد به خطای خود متوسل شود . زیرا در غیر این صورت سایر متعاهدین مجبور می شود که پیامد های خطایی که خود مرتکب نشده اند تحمل کند.

 اعلام رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق مبادلة اسناد

تعریف مبادله : تهیه و ارسال سند تصویب برای طرف های معاهده توسط هریک از طرف های معاهده .                                               رضایت کشورها به التزام در قبال معاهده ای که به وسیلة مبادله ی اسناد به وجود می آید از طریق همان مبادله به این صورت اعلام می گردد که اسناد معاهده مقرر کرده باشد که مبادله ی آنها چنین اثری خواهد داشت؛ یا  به نحو دیگر ثابت شود که آن کشورها در آن خصوص که مبادله ی اسناد معاهده می بایست چنین اثری داشته باشد، توافق کرده باشند.

ماهیت حقوقی مبادله یا تودیع: تبادل یا تودیع اسناد ضمن آنکه یکی از مراحل انعقاد معاهدات چندجانبه می باشد یکی از اشکال رضایت کشورها یا سازمان های بین المللی به التزام درقبال معاهده نیز است. مبادله یا تودیع اسناد دارای ماهیت بین المللی بوده و زمینه ورود یک معاهده را به نظام بین المللی فراهم می سازد.

رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق تنفیذ، قبولی یا تصویب

1-رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده از طریق تنفیذ، به صورت زیر اعلام می گردد:

  • معاهدة اعلام چنین رضایتی را از طریق تنفیذ پیش بینی نموده باشد؛
  • به نحو دیگری ثابت شود که کشورهای مذاکره کننده در خصوص لزوم تنفیذ توافق کرده اند؛
  •  نمایندة کشور مربوطه معاهده را بشرط تنفیذ امضاء کرده باشد، 
  • قصد کشور مربوطه دایر بر امضای معاهده به شرط تنفیذ از اختیارات تام نمایندة آن کشور معلوم شود یا در حین مذاکره بیان شده باشد

2- اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده از طریق قبولی یا تصویب تحت همان شرایط ناظر بر مورد تنفیذ، صورت می گیرد.

رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق الحاق

تعریف الحاق : عملی است حقوقی که به موجب آن کشوری که در مراحل مذاکره و امضاء و...مربوط به معاهده قبلاً شرکت نداشته می تواند به عنوان متعاهد همان معاهده در آید.                                                                                                                              رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده از طریق الحاق بصورت زیر اعلام می گردد:

  • معاهدة اعلام رضایت آن کشور به وسیله الحاق به معاهده را پیش بینی نموده باشد؛                                               
  • به نحو دیگری ثابت شود که کشورهای مذاکره کننده در خصوص اعلام رضایت آن کشور از طریق الحاق به معاهده توافق کرده اند؛                                                                                                                                                    
  • همة طرف های معاهده بعداً توافق کرده باشند که رضایت آن کشور ممکن است با الحاق به معاهده اعلام گردد.

تودیع اسناد تصویب

 اسناد تصویب معاهدات چندجانبه نزد مقامی بنام«امین» تودیع می گردد. امین معاهده پس از وصول اسناد تصویب، نخست آن را جهت اطلاع سایر طرف های که حق عضویت درآن معاهده را دارند به آنها ابلاغ می کند.امین معاهده می تواند یک کشور، سازمان بین المللی ویا عالی ترین مقام اداری آن سازمان باشد. برای مثال امروزه امین معاهداتی که تحت نظرسازمان ملل متحد تهیه و تدوین می گردد دبیرکل سازمان ملل متحد است. امین معاهده متعهد است که وظایفش را با بی طرفی انجام دهد. این وظایف را می توان به سه دسته تقسیم نمود.

وظایف امین معاهدات

1- وظیفه حفظ اسناد ومدارک مربوط به معاهده ؛

2- وظیفه اطلاع رسانی درمورد معاهده ؛

3- وظیفه درخواست ثبت معاهده در دبیرخانه سازمان ملل متحد؛                                                                                                 بجز در مواردی که معاهده روش دیگری را مقرر کرده باشد، اسناد تنفیذ، قبولی، تصویب یا الحاق در صورتی به منزلة اعلام رضایت کشور به التزام در قبال یک معاهده محسوب می شود که:
الف. اسناد میان کشورهای متعاهد مبادله شود؛                                                                                                                             ب. اسناد نزد امین تودیع گردد؛                                                                                                                                                      ج. در صورتی که در این موارد توافق شده باشد اسناد به کشورهای متعاهد یا امین ابلاغ گردد.                                                       نکته: عدم ثبت معاهدات در دبیرخانه ی سازمان ملل ،عدم امکان استناد به آن در ارکان سازمان ملل است.

رضایت به التزام در قبال قسمتی از معاهده یا انتخاب مقررات مختلف آن

 رضایت یک کشور به التزام در قبال قسمتی از یک معاهده فقط در صورتی مؤثر است که معاهده چنین اجازه ای را بدهد، یا سایر کشورهای متعاهد در این مورد موافقت نمایند. بنابراین رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده ای که حقّ انتخاب بین مقررات مختلف آنرا مجاز می داند فقط در صورتی مؤثر است که تصریح شود رضایت مزبور در خصوص کدام یک از مقررات معاهده ابراز شده است.

الزام به خود داری از لطمه زدن به هدف و منظور یک معاهده قبل از لازم الاجرا شدن آن

 یک کشور ملزم است از اقداماتی که به هدف و منظور یک معاهده لطمه وارد می کند خودداری ورزد هرگاه: الف. معاهده را به شرط تنفیذ، قبولی، یا تصویب امضاء نموده و یا اسناد تشکیل دهندة معاهده را مبادله کرده باشد؛ تا زمانی که قصدش را دایر بر عدم الحاق به معاهده تصریح نماید؛ یا رضایت خود را به التزام در قبال معاهده را صراحتاً موکول به لازم الاجرا شدن معاهده کرده باشد، مشروط بر اینکه لازم الاجرا شدن آن به طور نامعقول به تأخیر نیفتد.

حق شرط

تعریف«حق شرط»:عبارت است از بیانیة یک جانبه ای که یک کشور تحت هر نام یا به هر عبارت در موقع امضا، تنفیذ، قبول، تصویب یا الحاق به یک معاهده صادر می کند و به وسیلة آن قصد خود را دایر بر عدم شمول یا تعدیل آثار حقوقی بعضی از مقررات معاهدات نسبت به خود بیان می دارد». یک کشور هنگام امضاء، تنفیذ، قبولی، تصویب یا الحاق به یک معاهده می تواند تعهد خود نسبت به آن معاهده را مشروط کند مگر در صورتی که:

الف: معاهده حق شرط را ممنوع کرده باشد؛                                                                                                                                 ب: معاهده مقرر کرده باشد که حق شرط فقط در موارد خاص که شامل تعهد مورد بحث نیست، مجاز است؛                                    ج: وقتی که حق شرط با هدف و منظور معاهده مغایرت داشته باشد.

قبول یا مخالفت با تحدید تعهد

 1-حق شرط که صریحاً در یک معاهده مجاز شمرده شده باشد، موافقت بعدی سایر کشورهای متعاهد را لازم ندارد مگر آنکه لزوم آن در معاهده قید شده باشد.

2-در موردی که از تعداد محدود کشورهای مذاکره کننده و نیز از هدف و منظور معاهده معلوم شود که جاری بودن معاهده در کلیت آن نسبت به تمام کشورهای طرف معاهده شرط ضروری رضایت هریک از آنها به التزام در قبال معاهده است، حق شرط باید مورد قبول همة طرفهای معاهده قرار گیرد.

3- در موردی که معاهدة سند تأسیس یک سازمان بین المللی باشد، حق شرط منوط به قبول ارگان ذی صلاح آن سازمان است، مگر اینکه معاهده ترتیب دیگری را مقرر کرده باشد.

4-در مواردی که مشمول بندهای مذکور در فوق نبوده و در معاهده به نحو دیگری مقرر نشده باشد:                                             الف: قبول حق شرط یک کشور به وسیله یک کشور دیگر متعاهد موجب می گردد آن دو کشور در صورت یا از زمان لازم الاجرا شدن معاهده نسبت به آنها، در مقابل یکدیگر طرف معاهده محسوب شوند؛                                                                                   ب: مخالفت یک کشور متعاهد با حق شرط یک کشور مانع از لازم الاجرا شدن معاهده بین کشور مخالفت کننده و کشوری که حق شرط ارائه نموده است ، نمی شود مگر آنکه کشور مخالفت کننده قطعاً منظور مخالف آن را ابراز نموده باشد؛                                ج: اقدامی که رضایت یک دولت را دایر بر التزام در قبال یک معاهده منعکس نموده و مضافاً متضمن حق شرط باشد، به محض آنکه حداقل یک کشور دیگر متعاهد حق شرط را بپذیرد اثر قانونی خواهد داشت.                                                                          5-به منظور اجرای بندهای 2 و 4 چنانچه معاهده به نحو دیگری مقرر نکرده باشد، حق شرط یک کشور وقتی از جانب کشور دیگر قبول شده تلقی می شود که کشور اخیر تا پایان دورة دوازده ماه پس از تاریخ آگاهی از ارائه حق شرط یا تا زمان اعلام رضایت خود به التزام در قبال معاهده، هرکدام که مؤخر باشد، مخالفتی نسبت به حق شرط ابراز نکرده باشد.

آثار حقوقی حق شرط و مخالفت با آن

1- حق شرطی که نسبت به طرف دیگر معاهده صورت گرفته باشد:

  • برای کشوری که به حق شرط اقدام نموده آن قسمت و به همان میزان از مقرّرات معاهده را که موضوع حق شرط قرار گرفته است در رابطة وی با طرف دیگر، تعدیل می نماید.
  • برای طرف دیگر معاهده، همان قسمت از مقرّرات معاهده را تا همان میزان در قبال کشوری که از حق شرط استفاده می کند، تعدیل می نماید.

2- حق شرط به خودی خود مقرّرات معاهده را برای سایر طرف های معاهده تعدیل می نماید.

3- اگر کشوری که با حق شرط مخالفت کرده، با لازم الاجرا شدن معاهده بین خود و کشوری که به حق شرط اقدام نموده مخالفت نکند آن قسمت و به همان میزان از مقرّرات معاهده که موضوع حق شرط واقع شده است  بین آنها اعمال نخواهد شد.

انصراف از حق شرط و مخالفت با آن

 1- بجز در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرّر نماید حق شرط را می توان در هر زمان مسترد داشت و رضایت کشوری که حق شرط را پذیرفته است برای آن انصراف ضرورت ندارد.

2-بجز در مواردی که معاهده نحوة دیگری را مقرّر نماید و یا روی نحوة دیگری توافق شده باشد:                                                  الف: انصراف از حق شرط تنها وقتی در مورد کشور دیگر متعاهد واجد اثر حقوقی است که این امر به آن کشور دیگر ابلاغ شده باشد؛                                                                                                                                                                                  ب:انصراف از مخالفت نسبت به حق شرط اقدام نموده است، ابلاغ شده باشد.                                                                               

روش اعمال حق شرط[20]

 حق شرط ، پذیرش صریح و یا مخالفت نسبت به آن باید کتباً تنظیم شود و به کشورهای متعاهد و سایر کشورهائی که حق پیوستن به آن معاهده را دارند ابلاغ گردد. در صورتی که حق شرط در هنگام امضای مشروط به تنفیذ یا قبول یا تصویب صورت گرفته باشد، لازم است کشوری که به ارائه حق شرط اقدام می کند هنگام اعلام رضایت به التزام در قبال معاهده، اقدام خود را رسماً تأیید نماید. در چنین موردی، تاریخ ارائه حق شرط همان تاریخ تأیید در نظر گرفته خواهد شد. اگر قبولی تصریح یا مخالفت با حق شرط قبل از تأیید حق شرط بعمل آمده باشد، احتیاجی به تأیید مجدّد آن قبولی یا مخالفت نیست.انصراف از حق شرط با مخالفت با آن باید کتباً تنظیم شود.

چگونگی لازم الاجرا شدن معاهدات

یک معاهده به صورت و تاریخی که در معاهده مقرّر شده است و یا به طریقی که کشورهای مذاکره کننده توافق کرده باشند، لازم الاجرا می گردد. درصورتی که معاهده این امر را مقرّر نکرده یا توافقی در این مورد نشده باشد، معاهده به محض آنکه تمام کشورهای مذاکره کننده رضایت خود به التزام در قبال آن را اعلام کنند، لازم الاجرا می گردد.در صورتی که اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده در تاریخی بعد از تاریخ لازم الاجرا شدن معاهده صورت گیرد، معاهده برای آن کشور از زمان تاریخ مؤخر لازم الاجرا خواهد بود مگر در مواردی که معاهده نحوة دیگری را مقرّر کرده باشد. مقرّرات معاهده ناظر بر تأیید اعتبار متن آن، ثبوت رضایت کشورها به التزام نسبت به معاهده، نحوه و تاریخ لازم الاجرا شدن، تحدید تعهّد، وظایف امین و سایر موضوعاتی که لزوماً قبل از لازم الاجرا شدن معاهده مطرح می شود، از زمان پذیرفتن متن معاهده لازم الرّعایه خواهند بود.

چگونگی اجرای موقّت معاهده

 یک معاهده یا قسمتی از آن در صورتی قبل از لازم الاجرا شدن آن موقتاً اجرا خواهد شد که معاهده خود چنین امری را مقرّر نماید یا کشورهای مذاکره  کننده به طریق دیگری در این مورد توافق کرده باشند.                                                                        بجز در مواردی که معاهده نحوة دیگری را مقرّر نماید و یا کشورهای مذاکره کننده به نحو دیگری توافق کرده باشند، در صورتی که کشوری به کشورهای دیگری که ما بین آنها معاهده موقتاً اجرا می شود اطّلاع بدهد که قصد پیوستن به معاهده را ندارد،اجرای موقّت معاهده یا قسمتی از آن در ارتباط با کشور مذکور متوقّف خواهد شد.                                                                                    نکته:  هر معاهدة لازم الاجرائی برای طرف های آن تعهّدآور است و باید توسط آنها با حسن نیّت اجرا گردد.                                  نکته: یک طرف معاهده نمی تواند به حقوق داخلی خود به عنوان توجیهی برای قصور خود در اجرای معاهده استناد نماید.

عطف یا ماسبق نشدن معاهدات
به استثنای مواردی که از معاهده یا از طرق دیگر قصد دیگری استنباط شود، مقرّرات یک معاهده برای یک طرف در ارتباط با عمل حقوقی یا واقعه ای که قبل از تاریخ لازم الاجرا شدن معاهده صورت گرفته یا وضعیّتی که قبل از لازم الاجرا شدن معاهده خاتمه یافته باشد، تعهّد آور نیست.

 

تفسیـر معاهـدات

تعریف تفسیر: «انجام یک فعالیت ذهنی حقوقی است که جهت روشن ساختن ابهامات موجود در یک معاهده و یا شفافیت بخشیدن به مفاهیم و نکات به ظاهر متناقص بکار گرفته می شود».

قاعدة کلی تفسیر:  یک معاهده به حسن نیت و منطبق با معنای معمولی آن که باید به اصطلاحات آن در سیاق عبارت و در پرتو موضوع و هدف معاهده داده شود، تفسیر خواهد شد. به منظور تفسیر یک معاهده، سیاق عبارت، علاوه بر متن که شامل مقدّمه و ضمائم نیز می شود، مشتمل است بر:                                                                                                                                          الف: هرگونه توافق مربوط به معاهده که بین کلیة طرف های معاهده در ارتباط با انعقاد آن حاصل شده است؛                                        ب: هر نوع سندی که توسط یک یا چند طرف در ارتباط با انعقاد معاهده تنظیم شده و توسط طرف های دیگر به عنوان سندی مربوط به معاهده پذیرفته شده است.

 همراه با سیاق عبارت، به موارد زیر نیز توجه خواهد شد:                                                                                                            الف: هرگونه توافق آتی بین طرف های معاهده درخصوص تفسیرمعاهده یا اجرای مقرّرات آن؛                                                      ب:هرنوع رویّة بعدی در اجرای معاهده که مؤیّد توافق طرف های معاهده درخصوص تفسیر آن باشد؛                                              ج: هر قاعدة مرتبط حقوق بین الملل که در روابط بین طرف های معاهده قابل اجرا باشد.                                                                         در صورتی که ثابت شود قصد طرف های معاهده معنای خاصّی از یک اصطلاح بوده است، همان معنی به اصطلاح مزبور داده خواهد شد.                                                                                                                                                                                 نکته: در تفسیر معاهده ،انتخاب زبان نقش اساسی دارد.

انواع تفسیر

  • تفسیر قانونی یا رسمی:یعنی صلاحیت تفسیر قاعده حقوقی توسط مرجعی که آن قاعده را وضع کرده است.
  • تفسیر اثباتی:به تفسیر قاعده حقوقی توسط ثالث(قاضی-داور)تفسیر اثباتی گویند.
  • تفسیر علمی:به تفسیر قاعده حقوقی توسط حقوقدانان برجسته گفته می شود.این نوع تفسیر هر چند فاقد ارزش حقوقی است اما در سطح بین الملل دارای اهمیت زیادی است.

صلاحیت تفسیر

  • تفسیر یک جانبه
  • تفسیر جمعی
  • تفسیر توسط سازمان های بین المللی

اصول تفسیر

  • اصل حسن نیت[21]
  • اصل آثار مفید[22]
  • آنچه نیاز به تفسیر ندارد نباید تفسیر شود[23]
  • تفسر باید طبق مفاهیم عادی و متداول باشد
  • تفسیر معاهده باید در چارچوب هدف و موضوع آنها باشد
  • توجه به سیاق و عبارات معاهده

روش های تفسیر

  • روش ذهنی : به این معناست که از آنجا که معاهده ناشی از توافق صریح دو یا چند اراده است به همین جهت در تفسیر آن باید به قصد و نیت طرفین پی برد.
  • روش عینی:درست است که معاهده ناشی از توافق صریح طرف های معاهده است اما چنین قاعده ای نمی تواند جدا از اوضاع و احوال مرتبط به ایجادش باشد .این اوضاع و احوال عناصر عینی هستند که مستقل از اراده طرفین می باشند.

وسائل تکمیلی تفسیر

از وسائل تکمیلی تفسیر، از جمله کارهای مقدماتی و اوضاع و احوال ناظر بر انعقاد معاهده می توان به منظور تأیید معنای متّخذ از اجرای ماده  31 و یا تعیین معنای معاهده در صورتی که تفسیر آن طبق ماده  31 عهدنامه1969استفاده نمود:                                         الف: معانی مبهم یا بی مفهوم القا کند؛                                                                                                                                      ب: منجر به نتیجه ای شود که آشکارا بی مفهوم یا نا معقول باشد.

تفسیر معاهداتی که به دو یا چند زبان اعتبار دارند

وقتی که اعتبار معاهده ای به دو یا چند زبان تصدیق شده باشد، متن آن در هر یک از زبان ها به نحو یکسان معتبر خواهد بود مگر آنکه معاهده مقرّر نماید، یا طرف های معاهده توافق کنند که در صورت اختلاف، متن معیّنی ملاک خواهد بود. متن معاهده به زبانی غیر از زبان هایی که اعتبار معاهده به آنها تصدیق شده است تنها در صورتی معتبر محسوب خواهد شد که معاهده آن را پیش بینی کرده باشد، یا طرف های متعاهد آن گونه که توافق کرده باشند. اصل بر این است که اصطلاحات یک معاهده در تمامی بخش های آن ، دارای معنای واحدی هستند. بجز مواردی که متن خاصی به موجب بند 1 ملاک قرار می گیرد، چنانچه مقایسة متون معتبر معاهده اختلافی را در معنی نشان دهد که از طریق اعمال موادّ 31 و 32 قابل رفع نباشد معنایی برگزیده خواهد شد که نظر به موضوع و هدف معاهده ، بهترین تلفیق را بین متون مزبور بر قرار می سازد.

قاعدة کلی  معاهده در ارتباط با کشورهای ثالث

«کشور ثالث» عبارت است از کشوری که طرف معاهده نباشد.

  • معاهداتی که برای ثالث ایجاد تعهد نمی کنند

یک معاهده برای کشور ثالث بدون رضایت وی تعهدات یا حقوقی ایجاد نمی کند.
مقرّرات یک معاهده در صورتی برای یک کشور ثالث ایجاد تعهد می نماید که قصد طرف های معاهده ایجاد تعهّد برای آن کشور از طریق مقرّرات مزبور باشد و کشور ثالث کتباً و بطور صریح آنرا بپذیرد.

  • معاهداتی که برای کشورهای ثالث آثار حقوقی ایجاد می نمایند

 مقررات یک معاهده در صورتی برای یک کشور ثالث ایجاد حقّ می نماید که قصد طرف های معاهده از مقرّرات مزبور اعطای آن حق به کشور ثالث، یا به گروهی از کشورها که کشور ثالث بدان تعلق دارد، یا به همة کشورها باشد و خود کشور ثالث نیز با آن موافقت نماید. تا زمانی که خلاف آن احراز نشود، اصل، رضایت کشور ثالث است مگر آنکه معاهده ترتیب دیگری مقرر نماید.کشوری که در اجرای موارد یاد شده حقی را اعمال می کند باید در خصوص شرایط پیش بینی شده در معاهده یا شرایطی را که در انطباق با معاهده ثابت است، رعایت کند.

رجوع یا جرح و تعدیل تعهدات یا حقوق کشورهای ثالث

 در بعضی موارد تعهدی برای کشور ثالث قابل رجوع یا جرح و تعدیل خواهد بود مگر آنکه ثابت شود آنها در خصوص ترتیب دیگری توافق کرده اند. در موردی که حقی برای یک کشور ثالث ایجاد شده باشد، چنانچه ثابت شود که مقصود این بوده است که از آن حق رجوع نشود و یا بدون رضایت کشور ثالث جرح یا تعدیل نشود، طرف های معاهده نمی توانند از آن حق رجوع و یا در آن جرح و تعدیل نمایند.[24]

اصلاح[25] معاهدات

یک معاهده با موافقت طرف های معاهده قابل اصلاح می باشد. جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را معین کرده باشد. اصلاح معاهدات چند جانبه تابع مقررات زیر است.هر نوع پیشنهاد اصلاح معاهده چند جانبه بین تمامی طرف های معاهده باید به همه کشورهای متعاهد ابلاغ شود و هر کدام از آنها حق خواهد داشت در امور زیر شرکت کند:

  • اتخاذ تصمیم در خصوص اقدامی که می باید در ارتباط با پیشنهاد صورت گیرد؛                                        
  •  مذاکره و انعقاد هر نوع موافقتنامه های برای اصلاح معاهده

هر کشوری که حق الحاق به معاهده ای را داشته باشد، حق الحاق به معاهده اصلاح شده را نیز خواهد داشت.موافقتنامه اصلاح شده ، کشوری را که قبلاً طرف معاهده بوده ولی به موافقتنامه اصلاح شده ملحق نمی شود، اجبار نمی کند. بند 4 «ب» ماده 30 در مورد این چنین کشوری مجری خواهد بود. هر کشوری که پس از لازم الاجرا شدن موافقتنامه اصلاحی، به معاهده ملحق شود، در صورتی که خلاف آنرا اظهار  نکند:

  • طرف معاهده اصلاح شده محسوب خواهد شد؛ 
  • در قبال هر طرف معاهده ای که تعهدی در قبال موافقتنامه اصلاحی ندارد، طرف معاهده اصلاح نشده محسوب خواهد شد.

 جرح و تعدیل معاهدات

دو یا چند طرف[26] یک معاهده چند جانبه فقط در صورتی می توانند موافقتنامه هایی برای جرح و تعدیل معاهده بین خود منعقد کنند که:

الف: امکان چنین جرح و تعدیلی توسّط معاهده پیش بینی شده باشد؛
ب: معاهده، جرح و تعدیل مزبور را ممنوع ننموده باشد مشروط بر اینکه:                                                                                         1- جرح و تعدیل تأثیری در استفاده از حقوق سایر طرف های معاهده، طبق معاهده، و یا در انجام تعهدات آنان نداشته باشد؛          2-جرح و تعدیل مزبور به ترتیباتی از معاهده مربوط نشود که تخلف از آنها با اجرای مؤثر موضوع و هدف معاهده در کلیت آن، مباینت داشته باشد.

شرایط اعتبار معاهده

  • اهلیت طرف های مهاهده
  • رضایت طرف های معاهده
  • مشروعیت موضوع و هدف معاهده

 بطلان معاهدات

  • بطلان مطلق:موجباتی است که تحقق آنها منجر به بطلان خود به خود معاهدات می گردد. بطلان نسبی به واسطه عیوب رضا فراهم می شود. منظور ازعیوب رضا عواملی است که رضایت کشورهای متعاهد را آسیب زده و بی اعتباری آنها را به همراه می آورد. عیوب رضا عبارتنداز: نقض حقوق داخلی، تجاوز نماینده کشور ازحدود اختیارات خویش، اشتباه، تقلب، تطمیع نماینده کشور، اجبار به وسیله اعمال فشار برکشور یا نماینده کشور. از آنجا که موارد مذکور با منافع جامعه بین المللی درتعارض نیست لذا فقط جزء اسباب بطلان نسبی معاهده به شمار می آیند. به عبارت دیگر در اثر بطلان نسبی کشور متعاهد که متضرر شده است می تواند مدعی بطلان معاهده شود و در صورت انصراف، ازطریق اعلام رضایت بعدی خود که به صورت صریح یا ضمنی انجام می شود، بطلان را بی اثر سازد. طبق ماده (45) کنوانسیون 1969 وین بدین ترتیب معاهدات فی ذاته باطل نمی شود بلکه قابل ابطال است.
  • بطلان نسبی:موجباتی است که نسبت به طرف زیاندیده و مدعی بطلان قابلیت اجرا دارد. بطلان قطعی معاهده در اثر عواملی به وجود می آید که بنیان حقوقی معاهدات را متزلزل می سازد و یا با رضایت طرفین معاهده نیز قابل تصحیح و تنفیذ نیست.در واقع این عوامل به نقض قواعد بنیادین حقوق بین الملل مربوط می شود.عواملی که باعث بطلان قطعی معاهدات می شوند عبارتند از: عدم رعایت قواعد آمره، نابرابری معاهدات، اجبار به وسیله تهدید یا اعمال زور.

موجبات بطلان معاهده

  • نقض مقررات داخلی
  • تجاوز نماینده از حدود اختیارات
  • اشتباه
  • تقلب یا تدلیس
  • تطمیع نماینده
  • اجبار نماینده یا کشور یا سازمان بین المللی
  • عدم رعایت قواعد آمره بین المللی
  • نابرابری در معاهدات
  • نمایندگی غیر مجاز

علل اختتام ؛فسخ یا کناره گیری از معاهدات

  • انقضای مدت معاهده
  • شرط فاسخ معاهده
  • شرط فسخ یا کناره گیری از معاهده
  • اختتام معاهده بر اثر اجرای آن
  • تفاسخ
  • اختتام معاهده براثر انعقاد معاهده موخر
  • نقض ماهوی معاهده
  • قوه قاهره یا فورس ماژور
  • تغییر بنیادین اوضاع و احوال
  • قطع روابط دیپلماتیک یا کنسولی
  • پیدایش قاعده آمره جدید
  • مخاصمات مسلحانه بین المللی
  • تاثیر جانشینی کشورها بر معاهدات

اعتبار یک معاهده یا رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده تنها از طریق اعمال همان عهدنامه قابل اعتراض                می باشد.فسخ یا رد یک معاهده، یا خروج یک طرف از آن تنها بر اساس اعمال مقرّرات همان معاهده یا عهدنامه حاضر صورت می گیرد. همین قاعده در مورد تعلیق اجرای یک معاهده مجری است.بی اعتباری، فسخ، یا رد یک معاهده و نیز خروج یکی از طرف های معاهده یا تعلیق اجرای آن که ناشی از اعمال عهدنامة 1969یا مقرّرات خود معاهده باشد، به هیچ وجه تأثیری، در وظیفة یک کشور در انجام تعهدات مندرج در معاهده که طبق حقوق بین الملل مستقل از معاهدة مزبور ملزم به رعایت آنها است، نخواهد داشت. هر طرف می تواند حق خود را دایر و رد، یا خروج از یک معاهده، یا تعلیق اجرای آن که ناشی از مقررات معاهده یا ماده  56 عهدنامة 1969 باشد، تنها در خصوص تمامی معاهده اعمال کند مگر آنکه معاهدة مزبور ترتیب دیگری را مقرر نماید یا طرف های معاهده به نحو دیگری توافق کنند.استناد به مبنای بی اعتباری، فسخ، یا خروج از یک معاهده و یا تعلیق اجرای آن که طبق عهدنامة حاضر پذیرفته شده باشد، جز در شرایط پیش بینی شده در بندهای ذیل یا ماده 60، فقط می تواند نسبت به تمامی معاهده انجام گیرد.اگر مبنای مورد بحث فقط به مواد مشخصی مرتبط باشد، تنها در خصوص همان مواد می توان به آن استناد کرد منوط به اینکه:

  • موادّ مزبور از حیث اجرا از بقیة معاهده قابل تفکیک باشند؛                                                                                
  • از معاهده بتوان استنباط کرد یا به نحو دیگری ثابت شود که پذیرش موادّ مورد بحث مبنای اساسی رضایت طرف یا طرف های دیگر به التزام نسبت به کلّ معاهده نبوده است؛                                                                                   
  •  ادامة اجرای بقیة ترتیبات معاهده غیر عادلانه نباشد.                                                                                                                   در موارد ی که کشوری که حق استناد به تقلب یا ارتشاء را دارد می تواند حق مزبور را چه نسبت به تمامی معاهده و چه با در نظر گرفتن  تنها بعضی از موادّ مشخص اعمال کند.

مقرّرات حقوق داخلی در خصوص صلاحیت انعقاد معاهدات

 یک کشور نمی تواند با تکیه بر این واقعیت که اعلام رضایت وی به التزام در قبال یک معاهده تجاوزی نسبت به مقررات حقوق داخلی وی در خصوص صلاحیت انعقاد معاهدات بوده است، به بی اعتباری رضایت خود استناد نماید مگر آنکه تجاوز مزبور بارز بوده و به قاعده ای از حقوق داخلی مربوط شود که دارای اهمیت اساسی است.تجاوز وقتی بارز است که بر کشوری که بر طبق رویة معمول و حسن نیت در این مورد عمل کرده است بطور عینی روشن باشد.اگر اختیار یک نماینده برای اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال معاهده های معین موضوع محدودیت خاص واقع شود، عدم رعایت این محدودیت توسّط نمایندة مزبور نمی تواند به عنوان بی اعتباری رضایت ابراز شده مورد استناد واقع شود مگر آنکه پیش از اعلام رضایت، این محدودیت به آگاهی دیگر دولت های طرف مذاکره رسیده باشد.

چگونگی استناد به اشتباه ، تقلب، ارتشا  و اجبار در معاهده

 درصورتی که اشتباه به واقعیت یا وضعیتی مربوط باشد که در زمان انعقاد معاهده موجود بوده است و این امر مبنای اساسی رضایت وی به التزام نسبت به معاهده را تشکیل داده باشد، آن کشورمی تواند به عنوان بی اعتبار بودن رضایت خود به التزام نسبت به معاهده، به اشتباه استناد کند چنانچه کشور مزبور با رفتار خود به بروز اشتباه کمک کرده باشد یا اوضاع و احوال به گونه ای باشد که وی می باید از امکان اشتباه آگاه می بود موارد مذکور ناظر بر موضوع نخواهد بود.اشتباهی که منحصراً مربوط به عبارت متن معاهده می شود، تأثیری در اعتبار آن ندارد و در آن صورت مفادّ ماده  79 عهدنامه 1969حاکم خواهد بود.هرگاه کشوری بر اثر رفتار متقلبانة کشور دیگر طرف مذاکره معاهده ای منعقد سازد، می تواند به عنوان بی اعتبار بودن رضایت خود به التزام در قبال معاهده به تقلب استناد نماید.هرگاه اعلام رضایت کشوری به التزام در قبال یک معاهده از طریق رشوه به نمایندة وی، خواه بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم و توسط کشور دیگر طرف مذاکره، تحصیل شده باشد کشور مزبور می تواند به عنوان بی اعتبار بودن رضایت خود در التزام در قبال معاهده ، به تقلب استناد نماید.اگر اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده بر اثر اجبار نمایندة آن کشور از طریق اقدامات یا تهدیدات علیه او تحصیل شده باشد دارای هیچ گونه اثر حقوقی نیست.معاهده ای که انعقاد آن بوسیلة تحدید یا اعمال زور بر خلاف اصول حقوق بین الملل مندرج در منشور ملل متّحد تحصیل شده باشد، باطل خواهد بود.

معاهدات متعارض با یک عاقدة آمرة حقوق بین الملل عامّ
معاهده ای که در زمان انعقاد با یک عاقدة آمره حقوق بین الملل عام در تعارض باشد، باطل است. منظور از
  قاعدة آمره حقوق بین الملل عامّ قاعده ای است که به وسیلة اجماع جامعة بین المللی کشورها به عنوان قاعدة تخلف ناپذیر که تنها توسط یک قاعدة بعدی حقوق بین الملل عام با همان ویژگی قابل تعدیل می باشد، پذیرفته و به رسمیت شناخته شده است.
نکته : اگر یک قاعدة آمرة جدید حقوق بین الملل عام تأسیس گردد، هر معاهدة موجودی که در تعارض با قاعدة مزبور باشد باطل و منفسخ می گردد.

چگونگی فسخ یک معاهده یا خروج از آن

فسخ معاهده یا خروج یک طرف از آن به طرق ذیل ممکن خواهد بود:
الف: به موجب مقرّرات معاهده؛                                                                                                                                                   ب:در هر زمان، با رضایت کلیّة طرف ها پس از مشاوره با دیگر کشورهای متعاهد.

چگونگی رد یا خروج از معاهده ای که حاوی مقرّراتی در خصوص فسخ، ردّ یا خروج از آن نیست

 معاهده ای که در آن مقرّرات مربوط به فسخ وجود ندارد و ردّ یا خروج از آن پیش بینی نشده است، قابل ردّ نیست و نمی توان از آن خارج شد مگر آنکه مسلّم شود که طرف های معاهده قصد داشته اند امکان رد یا خروج از آن را نپذیرند؛ یا ماهیّت معاهده به گونه ای باشد که بتوان حقّ رد یا خروج از آن را استنباط کرد. قصد ردّ معاهده یا خروج باید پیش از ردّ یا خروج ابلاغ شود[27].

تعلیق اجرای یک معاهده

تعلیق در لغت به معنی بلاتکلیف نهادن یک کار است بطوریکه نفیاً و اثباتاً راجع به آن تصمیمی نگرفته باشد . به این دلیل امری را معلق می گویند که نه معدوم کامل است نه موجود کامل بلکه وجودی است ناقص مانند کارمند معلق از خدمت که عنوان کارمند را دارد ولی یک کارمند کامل هم نیست. در حقوق بین الملل و حقوق معاهدات اجرای یک معاهده را در قبال همة طرف های معاهده یا یک طرف خاصّ معاهده می توان در موارد ذیل معلّق کرد:

الف: طبق مقرّرات خود معاهده؛                                                                                                                                                ب: در هر زمان، با رضایت کلّیة طرفهای معاهده پس از مشاوره با دیگر کشورهای متعاهد.

تعلیق یک معاهدة چندجانبه به موجب توافق فقط بعضی از طرف های معاهده بدین معناست که دو یا چند طرف یک معاهدة چند جانبه می توانند موافقتنامه ای منعقد ساخته و اجرای مقرّرات عهدنامه را موقّتاً و تنها بین خود به حال تعلیق درآورند اگر امکان چنین تعلیقی در خود معاهده پیش بینی شده باشد؛ یا تعلیق مورد بحث به موجب معاهده ممنوع نگردیده باشد، مشروط براینکه تعلیق اجرای معاهده به استفادة حقوق دیگر طرف های معاهده، طبق معاهده، آسیب نرسانده و مانع از انجام تعهدات آنان نگردد؛ و با موضوع و هدف معاهده مباینت نداشته باشد.با توجه به موارد مذکور چنانچه معاهده ترتیب دیگری معین نکرده باشد، طرف های مورد بحث باید دیگر طرف های معاهده را از قصد خود مبنی بر انعقاد موافقتنامه و از آن دسته از مقررات معاهده که قصد تعلیق اجرای آنها را دارند مطّلع نمایند.

فسخ یا تعلیق تلویحی اجرای یک معاهده به سبب انعقاد معاهده مؤخر

وقتی که کلیة طرفهای یک معاهده به انعقاد معاهده مؤخری در خصوص موضوع واحد مبادرت می ورزند، معاهده مقدم فسخ شده محسوب خواهد شد اگر از معاهده مؤخر استنباط شود یا به نحوه دیگری مسلم شود که قصد طرف ها این بوده است که موضوع تابع مقررات معاهده مؤخر باشد؛ یا مقررات معاهده مؤخر به گونه ای با مقررات معاهده مقدم غیرقابل انطباق باشد که اجرای هم زمان هر دو معاهده غیر ممکن باشد. اگر از مفّاد معاهده مؤخر استنباط شود، یا به نحوه دیگری ثابت شود که قصد دول متعاهد تنها تعلیق معاهده مقدم بوده است، فقط اجرای معاهده مزبور معلق تلّقی خواهد گردید.

چگونگی فسخ یک معاهده یا تعلیق اجرای آن در نتیجة نقض

 نقض اساسی یک معاهده دو جانبه از سوی یکی از طرفین، طرف دیگر معاهده را مجاز می دارد تا به نقض مزبور به عنوان مبنای فسخ، یا تعلیق کامل یا بخشی از آن استناد نماید.اما نقض اساسی یک معاهده چند جانبه توسط یکی از طرف های معاهده به دیگر طرف های معاهده حق می دهد تا با موافقت جمعی به تعلیق اجرای تمام یا بخشی از معاهده اقدام کننده، و یا نسبت به فسخ آن خواه در روابط بین خود از سوئی و کشور متخلف از سوی دیگر؛ و یا  در روابط بین تمامی کشورهای امضاء کننده مبادرت نمایند؛ به طرفی که به ویژه از نقض معاهده زیان دیده است حق می دهد تا با استناد به آن، تمام یا بخشی از اجرای معاهده را در روابط بین خود و کشور متخلف به حال تعلیق در آورد؛به هر یک از طرف های معاهده به استثنای کشور متخلف حق می دهد تا با استناد به آن، اجرای تمام یا بخشی از معاهده را در ارتباط با خود معلق نماید، به شرط آنکه ماهیت معاهده به گونه ای باشد که نقض اساسی مقررات آن توسط یک طرف، وضعیت هر کدام از طرف های دیگر را در اجرای بعدی تعهدات وی که از معاهده ناشی می شوند، از پایه دگرگون سازد.

شرایطی که اجرای معاهده را غیر ممکن می سازند

اگر عدم امکان اجرای معاهده ناشی از اختتامه معاهده و یا خروج  دائمی ازموضوعی باشد که برای اجرای معاهده اجتناب ناپذیر باشد، هر طرف معاهده می تواند به عدم امکان اجرای معاهده به عنوان مبنای فسخ معاهده یا خروج از آن استناد نماید. چنانچه عدم امکان اجرا موقت باشد، تنها می توان برای تعلیق اجرای معاهده به آن استناد کرد. عدم امکان اجرای معاهده نمی تواند به عنوان مبنای فسخ یا خروج از یک معاهده ویا تعلیق اجرای آن مورد استناد یا طرف قرار گیرد هرگاه عدم امکان، خود ناشی از نقض تعهدات معاهده یا نقض هر تعهد دیگر بین المللی در قبال طرف های دیگر معاهده ، از سوی طرف متخلف باشد.

تغییر اساسی اوضاع و احوال زمان انعقاد معاهده

تغییر اساسی در اوضاع و احوال موجود در زمان انعقاد معاهده که حدوث آن توسط طرف های معاهده پیش بینی نشده باشد، نمی تواند به عنوان مبنای فسخ یا خروج از معاهده مورد استناد قرار گیرد مگر آنکه: وجود اوضاع و احوال مزبور مبنای اساسی رضایت طرف های معاهده به التزام نسبت به معاهده باشد؛ و اثر این تغییر، دگرگونی اساسی در ابعاد تعهداتی باشد که بموجب معاهده هنوز می بایست اجرا شوند.در موارد ذیل، تغییر اساسی اوضاع و احوال نمی تواند به عنوان مبنای فسخ یا خروج از معاهده مورد استناد واقع شود:

  • اگر معاهده ای باشد که مرز را تعیین می نماید ( معاهدات مرزی ) .
  •  اگر تغییر اساسی ناشی از نقض تعهدات معاهده، یا نقض هر تعهد دیگر بین المللی در قبال طرف های دیگر معاهده، از سوی طرفی باشد که به آن تغییر استناد می کند.
  •  اگر به موجب یکی از بندهای اخیرالذکر،یکی از طرف های معاهده حق داشته باشد که به تغییر اساسی اوضاع و احوال به عنوان مبنای فسخ یا خروج از معاهده استناد نماید، مضافاً حق خواهد داشت تا به آن تغییر به عنوان مبنای تعلیق اجرای معاهده نیز استناد کند.

تاثیر قطع رابطة دیپلماتیک یا کنسولی بر معاهده

جز در مواردی که وجود روابط دیپلماتیک یا کنسولی برای اجرای معاهده اجتناب ناپذیر باشد، قطع رابطة دیپلماتیک یا کنسولی بین طرف های معاهده تأثیری در روابط حقوقی آنها که به موجب معاهده برقرار شده است، نمی گذارد.

روشی که باید در موارد بی اعتباری، فسخ، یا خروج از یک معاهده و یا تعلیق آن تبعیّت گردد

 طرفی که بر اساس مقررات عهدنامه به عیبی در اعلام قصد خود دایر بر التزام نسبت به یک معاهده یا به مبنای دیگری برای نفی اعتبار معاهده استناد کند تا آن را فسخ نماید، یا خروج خود از آن را اعلام داشته ویا اجرایش را معلق نماید ، باید دیگر طرف های معاهده را از ادعایش آگاه کند. در این اخطار، اقداماتی که به پیشنهاد وی می باید انجام گیرد و دلایل آنها ،باید مشخص گردند. اگر پس از انقضای مهلتی که به استثنای موارد فوری خاص، کمتر از سه ماه از زمان دریافت اخطار مزبور نخواهد بود، هیچ یک از طرف های معاهده اعتراضی نکند،طرفی که اقدام به اخطار کرده است می تواند به نحوی در مورد عمل به پیشنهاداتش اقدام نماید. اگر از جانب دیگر هر یک از طرف های معاهده اعتراضی مطرح سازد، طرف های معاهده باید با توسل به طرق مذکور در ماده  33 منشور ملل متحد، راه حلی را جستجو نمایند. هیچ یک از موارد مذکور در حقوق یا تعهدات طرف های معاهده که ناشی از مقررات لازم الاجرائی باشد که آنها در خصوص حل و فصل اختلافاتشان متعهد می کند، تأثیری نخواهد داشت.

روشهای حلّ و فصل قضائی، داوری و سازش

 اگر پس از دوازده ماه از اعلام تاریخ اعلام اعتراض هیچ راه حلی یافت نشده باشد، بدین گونه عمل خواهد شد که هر طرف اختلاف در رابطه با اجرا یا تفسیر مواد می تواند به موجب یک دادخواست کتبی، دعوی را به منظور اتخاذ تصمیم در دیوان بین المللی دادگستری مطرح نماید مگر آنکه طرف های اختلاف با رضایت مشترک توافق نمایند که آن را به داوری ارجاع کنند. هر طرف اختلاف در رابطه با اجرا یا تفسیر یکی دیگر از موادّ می تواند با تسلیم تقاضائی در این خصوص به دبیر کل سازمان ملل متحد، روشی را که در ضمیمة عهدنامة1969 پیش بینی شده است، تعقیب کند.

 

 

اسناد اعلام بی اعتباری، یا خروج از یک معاهده یا تعلیق اجرای آن

هرگونه اخطار باید کتبی باشد[28].همچنین هر اقدامی جهت اعلام بی اعتباری، فسخ، یا خرج از یک معاهده، یا تعلیق اجرای آن طبق مقررات آن معاهده باید از طریق سندی صورت گیرد که به دیگر طرف ها منعکس شده باشد. اگر سند مزبور به وسیله رئیس کشور، رئیس دولت، یا وزیر امور خارجه امضاء نشده باشد، ممکن است از نمایندة کشور ارسال کنندة سند دعوت شود تا سند تامّ الاختیار بودن خود را ارائه نماید.                                                                                                                                                       

 نکته: اخطار در هر زمان پیش از تاریخ نفوذ آن قابل استرداد می باشد.

آثار بی اعتباری یک معاهده

 معاهده ای که عدم اعتبار آن به موجب عهدنامه محقّق شده است، باطل می باشد. مقررات یک معاهده باطل اثر حقوقی ندارد.مع هذا در صورتی که با تکیه بر چنان معاهده ای، اَعمالی صورت گرفته باشد هر طرف می تواند از طرف دیگر معاهده بخواهد تا آنجا که ممکن است در روابط متقابل خود وضع را به گونه ای که در غیاب اعمال مزبور وجود می داشت، اعاده نماید و اعمالی که بر اساس حسن نیت و قبل از آنکه بی اعتباری معاهده مورد استناد واقع شود انجام گرفته است، به صرف بی اعتباری معاهده مشروعیت خود را از دست نمی دهد. [29]و در صورت بی اعتباری رضایت یک کشور مشخص به التزام نسبت به یک معاهده چند جانبه، مقررات اخیرالذّکر در روابط فیمابین آن کشور با دیگر طرف های معاهده مجری خواهد بود.

آثار پایان یافتن یک معاهده

 جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را مقرر نماید، یا طرف های معاهده به نحو دیگری توافق کنند ، فسخ یک معاهده به موجب مقررات آن، طرف های معاهده را از تعهد ادامه اجرای آن معاف می نماید؛اثری برحقوق، تکالیف، یا وضغیت حقوقی طرف های معاهده که به دلیل اجرای معاهده و قبل از فسخ آن ایجاد شده باشد، نخواهد داشت.وقتی که کشوری معاهده چند جانبه ای را رد می کند یا خروج خود را از آن اعلام می دارد، موارد فوق در روابط بین آن کشور و هر یک از طرف های دیگر معاهده، از تاریخ نفوذ آن ردّ یا خروج ،  مجری خواهد بود.

 آثار تعلیق اجرای یک معاهده

جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری مقرر نماید یا طرف های معاهده به نحوه دیگری توافق کنند، تعلیق اجرای معاهده بر اساس مقررات آن یا به موجب عهدنامه آن دسته از طرف های معاهده را که بین آنها اجرای معاهده معلق شده است، در دوره تعلیق از تعهد اجرای معاهده در روابط متقابل معاف می نماید؛ اضافه بر آن، تأثیری در روابط حقوقی موجود بین طرف های معاهده که به موجب معاهده بین آنها ایجاد شده است، نخواهد داشت .در دوره تعلیق، طرف های معاهده باید از انجام اقداماتی که مانع از سرگیری اجرای معاهده می شود، استنکاف ورزند.

ثبت و انتشار معاهدات

معاهدات پس از لازم الاجرا شدن [30]به دبیرخانه سازمان ملل متحد ارسال می گردند تا حسب مورد، ثبت دبیرخانه، بایگانی، با ثبت در سوابق شده و منتشر گردند.

 

[1] - تصمیمات و اعمال یک جانبه ی دولتها و سازمان های بین المللی

[2] - عهدنامه های بین المللی -عرف بین المللی -اصول کلی حقوقی -رویه قضایی -دکترین -اصل عدالت و انصاف.

[3] - معادل Contract انگلیسی وContratفرانسوی است.

[4] - معاده International Contract انگلیسی و Le Contract International فرانسوی می باشد.

 

[5] - منظور دولت ایران است.

[6] -شرکت نفت ایران و انگلیس

[7] - مثلاً در قرارداد خرید کابل برق که بین شرکت خارجی با یک شرکت برق ایرانی منعقد می گردد طرف ایرانی قرارداد یک سازمان و موسسه دولتی بوده و خود حکومت ایران نمی باشد.

[8] -معادل Treaty انگلیسی که در فرانسه Traite ودر آلمان معادلVerttagمی باشد.

[9] - لازم به ذکر است که همانطوری که در حقوق داخلی منشاء تعهدات و الزامات افراد کشور را قانون و قراردادها تشکیل می دهد در حقوق بین الملل عمومی نیز تعهدات دولتها عمدتاً ناشی از معاهدات منعقده بین آنها می باشد. نظر به اینکه موضوعات معاهدات ارتباط تنگاتنگی با حاکمیت دولتها پیدا می کنند لذا بر خلاف قراردادهای بین المللی معاهدات مزبور در چهارچوب حقوق بین المللی قابل مطالعه بوده و مالاً نیز مشمول مقررات آن می باشد.

 

[10] -کشورها و سازمان های بین المللی

[11] - برای اینکه معاهده از نظر اجرایی قدرت قانونی اجرا نماید به دستور اصل 77 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باید تشریفات کامل در تصویب یک قانون را عیناً طی نماید. به عبارت دیگر یک معاهده بین المللی در قوه قانونگذاری کشور مجلس شورای اسلامی تصویب نشده و در شورای نگهبان تایید نگردیده و در روزنامه رسمی به چاپ نرسیده باشد برخوردار از اعتبار قانونی نخواهد بود.

 

[12] -کنوانسیون یا مقاوله نامه ترجمه Convention است.

[13] - لازم به ذکر است که اکثر مقاوله نامه ها (کنوانسیون ) در زبان قانونگذاری ایران مسامحتاً با عنوان کلی قراردادها آورده شده اند مانند قرارداد تعریف تجاوز مورخ 3 ژوئیه 1933 مصوب 12 تیرماه 1312 و یا قرارداد هواپیمایی کشوری بین المللی مورخ 7 دسامبر 1944 مصوب 30 تیرماه 1328.

[14] - موافقت نامه معادل Agreement انگلیسی و Accord فرانسوی است.

 

[15] - pactیا پیمان های مربوط به اتحادیه های بین المللی.

[16] -معاهدات نزاکتی در تقسیم بندی معاهدات در ردیف معاهدات بین المللی ازحیث تشریفات انعقاد قرار دارند.

[17] -امروزه تابعان حقوق بین الملل مستقیماً در نگارش معاهده چند جانبه مداخله نمی کنند بل که این وظیفه را نهادهای دائمی یا موقتی بر عهده دارند.

[18] - یعنی معاهده باید به چه زبانی نوشته شود؟

 

[19] -امضای موقت

[20] -ضابطه شکلی حق شرط عبارتند از : 1-مکتوب باشد 2-به کلیه طرف ها ابلاغ شود3-مخالفت و اعتراض به حق شرط نیز باید کتبی باشد.

[21] -قاعده اساسی تفسیر حسن نیت است.

[22] -در تفسیر عبارات و کلمات یک معاهده آن دسته از معانی را باید پذیرفت که اثر مفید و مطلوبی بر آنها مترتب باشد و از تفسیر هایی که به نتایجی آشکارا بی معنا و نامعقول منجر می شوند باید جداً پرهیز نمود.

[23] -عبارات روشن نیاز به تفسیر ندارد.

[24] -ماده35و36عهدنامه 1969وین.

[25] -اصلاح یعنی تغییر مفاد معاهده نسبت به کلیه طرف های معاهده.

[26] -جرح و تعدیل در معاهدات چند جانبه فقط بین بعضی از طرف های معاهده اجرا می گردد.

[27] - قصد ردّ معاهده یا خروج از آن طبق معاهده1969وین  باید لااقلّ دوازده ماه پیش از ردّ یا خروج اعلام گردد.

[28] -طبق بند 1ماده65عهدنامه1969وین.

[29] - بجز اعمال تقّلب، ارتشاء یا اجبار نسبت به طرفی که  آن عمل قابل انتساب به وی می باشد .

 

[30] - عهدنامه حقوق معاهدات 1969وین  در سی امین روز پس از سپردن سی و پنجمین سند تنفیذ یا الحاق، لازم الاجرا خواهد شد و برای هر کدام از کشورهایی که آن را پس از سپردن سی و پنجمین سند تنفیذ یا الحاق، تنفیذ کنند یا به آن ملحق شوند، در سی امین روز پس از سپردن سند تنفیذ یا الحاق، لازم الاجرا خواهد شد.

  • امیرپور مدیر موسسه

باسمه تعالی

سوالات فصل  چهارم  حقوق بین الملل عمومی  از کتاب دکتر ضیایی بیگدلی                 دانشگاه پیام نور آمل               مدرس: آفای امیرپور

شماره

سوال

1

کدام گزینه در رابطه با موقعیت حقوق داخلی در حقوق بین الملل نادرست است؟

الف-حقوق داخلی ،مشخص کننده مواضع حقوقی کشورها در جامعه بین المللی است.                                                                                                              ب-حقوق داخلی نقش مهمی در ایجاد رویه بین المللی و عرف بین المللی دارد و یا نشانه و اماره ای از عرف بین المللی موجود است.

ج-حقوق داخلی هر کشور در زمینه بین المللی می تواند در زمره اعمال حقوقی یک جانبه بین المللی محسوب شود یا اصول کلی حقوقی مشترک میان نظام های حقوقی ممکن است به حقوق بین الملل انتقال یابد.

د-برخی از دادگاه های داخلی کشورها در مواردی حقوق بین الملل را مستقیماً مستند احکام و آرای خود قرار می دهند.

2

کدام گزینه در رابطه با موقعیت حقوق بین الملل در حقوق داخلی نادرست است؟

الف-هر کشوری که ملتزم به تعهدات بین المللی می گردد باید طبق حقوق داخلی خود مقررات مناسبی جهت اجرای آن تعهدات در داخل قلمرو وضع نماید.

ب-امروزه بسیاری از کشورها در حقوق داخلی ،حقوق بین الملل را مورد پذیرش قرار دادند .

ج-در حقوق داخلی برخی از کشورها حقوق بین الملل موضوع احاله مستقیم حقوق داخلی قرار گرفته  صریحاً بهحقوق بین الملل رجوع داده می شود.

د-هیچ کشوری نمی تواند در توجیه نقض حقوق بین الملل به وجود یا عدم مقررات خاص در ساختار حقوق داخلی اش استناد کند.

3

امروزه بسیاری از کشورها در حقوق داخلی ،حقوق بین الملل را مورد پذیرش قرار دادند در آلمان این موضوع چگونه مورد شناسایی قرار گرفت؟

الف-برتری حقوق بین الملل بر حقوق داخلی          ب-برتری حقوق داخلی بر حقوق بین الملل           ج-برابری حقوق بین المللی وداخلی        د-هیچکدام

 

امروزه بسیاری از کشورها در حقوق داخلی ،حقوق بین الملل را مورد پذیرش قرار دادند در ایران این موضوع چگونه مورد شناسایی قرار گرفت؟

الف-برتری حقوق بین الملل بر حقوق داخلی      ب-برتری حقوق داخلی بر حقوق بین الملل      ج-برابری حقوق بین المللی و داخلی         د-هیچکدام

4

طبق ماده 1آیین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین المللی مصوب1371هیات وزیران ایران در تعریف اصطلاحات چنین آمده است:«اعلام قبولی:هر اقدامی که در حقوق بین الملل متضمن قبول توافق حقوقی باشد...» تاثیر حقوق بین الملل و داخلی ،بیانگر چیست؟

الف-در حقوق داخلی برخی از کشورها حقوق بین الملل موضوع احاله مستقیم حقوق داخلی است.

ب-در قوانین و مقررات داخلی برخی کشورها صریحاً به حقوق بین الملل رجوع داده شده است.

ج-قواعد حقوق داخلی را می توان شاهدی بر رعایت یا عدم رعایت حقوق بین الملل تلقی نمود.        د- موارد الف و ب

5

مناسبات میان حقوق بین الملل و حقوق داخلی از دو جهت قابل بررسی است .آن دو کدامند؟

الف-عینی/دینی                 ب-علمی/عملی                  ج-ماهوی/شکلی               د-داخلی/بین المللی

6

بررسی ماهوی حقوق بین الملل و حقوق داخلی به چه معناست؟

الف-بررسی این مناسبات بر تعیین موضوعاتی است که باید طبق حقوق داخلی یا حقوق بین الملل قاعده مند گردند.

ب-با رجوع به آیین شکل گیری اش مورد بررسی قرار می گیرند.

ج-بررسی ماهوی و شکلی همان بررسی موضوعات حقوقی در حقوق داخلی و بین المللی است.

د-هر کشوری به نوعی ملتزم به تعهدات بین المللی می گردد.

7

بررسی شکلی حقوق بین الملل و حقوق داخلی به چه معناست؟

الف-بررسی این مناسبات بر تعیین موضوعاتی است که باید طبق حقوق داخلی یا حقوق بین الملل قاعده مند گردند.

ب-با رجوع به آیین شکل گیری اش مورد بررسی قرار می گیرند.

ج-بررسی ماهوی و شکلی همان بررسی موضوعات حقوقی در حقوق داخلی و بین المللی است.

د-هر کشوری به نوعی ملتزم به تعهدات بین المللی می گردد.

8

طبق نظریه طرفداران کدام یک از مکاتب زیر «با توجه به اصل حاکمیت ملی و اصل آزادی اراده ی کشورها برای ایجاد قواعد حقوق بین الملل،حقوق بین الملل و حقوق داخلی دو نظام یا سیستم حقوقی مجزا و مستقل هستند»؟الف-مکتب اراده گرایی     ب-مکتب اثبات گرایی      ج-مکتب عینی گرایی   د-همه

9

کدام یک از دانشمندان زیر از طرفداران «نظریه ثنویت حقوقی» نیست؟ الف-تریپل         ب-آنزیلوتی          ج-اپن هایم            د-کلسن

10

به اعتقاد طرفداران نظریه« یگانگی حقوق » حقوق بین الملل و حقوق داخلی غیر قابل تفکیک هستند زیرا ...........................؟

الف-مفهوم واقعی حقوق از تجمع اصولی ناشی می شود که حاکم بر فعالیت های اجتماعی است.

ب-مفهوم واقعی حقوق از تجمع اصولی ناشی می شود که حاکم بر فعالیت های اجتماعی نمی باشد.

ج- مفهوم واقعی حقوق از تجمع اصولی  مانند اصل حاکمیت ملی و اصل آزادی اراده ناشی می شود.

د- مفهوم واقعی حقوق از تجمع اصولی ناشی می شودکه جداگانه دارای اعتبار و خصوصیت الزام آور هستند.

11

کدام یک از دانشمندان زیر از طرفدان نظریه «وحدت حقوقی» نمی باشد؟                                                                                                                                الف-تریپل/اپن هایم              ب-لوفر/کلسن                    ج-ژرژسل/دوگی                     د-پولی تیس/لاترپاخت

12

کدام گزینه درباره نظریه «ثنویت حقوقی» نادرست است؟

الف-حقوق بین الملل و حقوق داخلی دو نظام حقوقی برابر ،مستقل و مجزا از یکدیگر هستند.

ب- حقوق بین الملل و حقوق داخلی هریک دارای اعتبار و خصوصیت الزام آور هستند .

ج- حقوق بین الملل و حقوق داخلی هرگز با هم مخلوط نمی شوند و نمی توان آنها را با یکدیگر در هم آمیخت.

د-نظریه دوگانگی حقوقی نتیجه منطقی تفاوت های بنیادینی نیست که میان حقوق بین الملل و حقوق داخلی دیده می شود.

12

کدام گزینه بیانگر تفاوت های بنیادین میان حقوق بین الملل و حقوق داخلی نمی باشد؟تفاوت از جهت ....

الف-مبانی و منابع               ب-تابعان و خصوصیت و ساختار حقوقی               ج-اعتبار قواعد و پذیرش      د-تاریخی و منطقی       

13

بطور کلی مبنای تشکیل حقوق ...................است که در  حقوق بین الملل و حقوق داخلی یکی نیست؟

الف-اراده                 ب-سیاست                   ج-عرف                    د-اصول کلی حقوق

14

به ترتیب« اراده یک جانبه یک کشور» و« اراده مشترک چند کشور» مبنای تشکیل حقوق کدام یک از نظام هاست؟

الف-بین المللی/داخلی                  ب-داخلی /بین المللی                   ج-داخلی/داخلی               د-بین المللی/بین المللی

15

وجه اشتراک حقوق بین الملل و حقوق داخلی از لحاظ مبانی چیست؟همه گزینه ها درست است بجز گزینه ..................

الف-هر دو مبتنی بر اراده هستند.  ب-هر دو محصول زیست اجتماعی هستند.   ج-در مبانی میان حقوق بین الملل و حقوق داخلی اختلافی نیست.   د-بیان اراده

16

مناع اصلی حقوق داخلی کدامند ؟ الف-قوانین/عرف و عادات                ب-معاهدات/عرف          ج-قانون اساسی/قانون مدنی           د-قوانین موضوعه

17

مناع اصلی حقوق بین الملل کدامند ؟ الف-قوانین/عرف و عادات                ب-معاهدات/عرف          ج-قانون اساسی/قنون مدنی           د-قوانین موضوعه

18

تابعان حقوق داخلی ................................هستند و تابعان حقوق بین الملل ....................................هستند؟

الف-افراد/کشورها                 ب-اشخاص/سازمان های بین المللی                ج-افراد/کشورها و سازمان های بین المللی           د-دولت ها/کشورها

19

هرگاه اختلاف میان کشورها بروز کند قاضی بین المللی در صورتی حق مداخله دارد که .............................؟

الف-کشورهابه این امر تن در دهند    ب-طرفین دعوی به این امر تن در دهند       ج-دولت ها به این امر تن در دهند       د-قوانین بین المللی چنین اقتضا کند

20

تفاوت حقوق بین الملل و حقوق داخلی از حیث خصوصیت و ساختار حقوقی ،صرفا ً تفاوت ..................است؟

الف-ماهوی                ب-عینی                ج-انتزاعی           د-شکلی

21

وضع  یک قاعده یا قانون داخلی مغایر با حقوق بین الملل از سوی یک کشور ........................؟

الف-هریک از آن قواعد مغایر به اعتبار خود باقی خواهند ماند.      ب-ممکن است باعث مسئولیت بین المللی واضع آن قانون  شود.

ج- باعث مسئولیت بین المللی واضع آن قانون  نخواهد بود.            د- هیچ یک از آن قواعد مغایر به اعتبار خود باقی نخواهند ماند

22

هرگاه یک قاعده حقوق بین الملل در حقوق داخلی کشوری پذیرفته شده  دارای ارزش و آثارگردد باید طبق قانون اساسی تصویب و منتشر گردد .این عمل را ...........................می گویند؟ الف-احاله یا احاله همراه با پذیرش            ب-اعتبار قواعد حقوقی              ج-ساختار حقوقی              د-تبعیت                

23

احاله همراه با پذیرش به این معناست که یکی..............به دیگری............احاله داده شده مورد پذیرش این نظام حقوقی.........قرار گرفته است؟

الف-حقوق داخلی/حقوق بین الملل/حقوق داخلی                ب-حقوق بین الملل/حقوق داخلی/حقوق داخلی

ج-حقوق داخلی/حقوق داخلی/حقوق بین المل                    د-حقوق بین الملل/حقوق بین الملل/حقوق داخلی

24

اخذ قاعده ای از قواعد لازم الاجرا ی نظام داخلی مانند ماده واحده بیانگر کدام یک موارد زیر است؟

الف-احاله یا احاله همراه با پذیرش            ب-اعتبار قواعد حقوقی              ج-ساختار حقوقی              د-تبعیت

25

مغایرت ها و تضادهای موجود میان این دو نظام حقوقی مبین آن است که ......................؟

الف-هریک می توانند در یکدیگر نفوذ کنند.           ب-هیچ یک نمی توانند در دیگری نفوذ کنند.           ج-اثر متقابل دارند.           د-اثر معکوس دارند.

26

پذیرش قواعد حقوق بین الملل در نظام حقوق داخلی ضرورتی منطقی نیست زیرا ....................؟همه گزینه ها درست است بجز گزینه ......

الف-قواعد حقوق بین الملل حتی بدون پذیرش نیز معتبرند.             ب-پذیرش قواعد بین المللی فقط زمینه اجرای آنرا درداخل هر کشور فراهم می کند.

ج- قواعد عرفی بین المللی عام بدون پذیرش در نظام داخلی معتبر بوده برای کلیه اعضای جامعه بین المللی لازم الاجرا هستند.

د-معاهدات قانون ساز بین المللی بدون پذیرش در نظام داخلی معتبر بوده برای کلیه اعضای جامعه بین المللی لازم الاجرا نیستند.

27

نقطه  آغازین نظریه یگانگی حقوقی وحدت هنجارهای حقوقی است این نظام هنجاری بر کدام اصل بنا شده است؟

الف-اصل رفتار متقابل             ب-اصل تبعیت                ج-اصل حسن نیت                 د-اصل حاکمیت

28

...................اصلی است که به موجب آن کلیه هنجارهای حقوقی در نظام دقیقاً مبتنی بر سلسله مراتب از یکدیگر تبعیت می کنند؟

الف-اصل رفتار متقابل             ب-اصل تبعیت                ج-اصل حسن نیت                 د-اصل حاکمیت

29

اولین کسی که به نظریه «یگانگی حقوقی» نمادی علمی بخشید چه کسی است؟الف-ژرژسل       ب-ویرالی            ج-استوان         د-کلسن

30

نظریه یگانگی جامعه شناسی را چه کسی مطرح کرد؟ الف-ژرژسل       ب-ویرالی            ج-استوان         د-کلسن

31

این عقیده«در نظام مبتنی بر سلسله مراتب ،قواعد تابع مبدایی هستند که از سوی مفسر انتخاب شده است» از کیست؟

الف-ژرژسل       ب-ویرالی            ج-استوان         د-کلسن

32

از نظر «کلسن» و «مرکل» از نظر علمی دو نظریه ای که می توان آنها را موجد نظریه یگانگی حقوقی دانست کدامند؟

الف-نظریه وحدت /نظریه کثرت                                       ب-نظریه تبعیت /نظریه  اثبات گرایی                                                                                                                         ج-نظریه اثبات گرایی/ نظریه عینی گرایی                       د-نظریه مبتنی بر برتری حقوق داخلی  و نظریه مبتنی بر برتری حقوق بین الملل

33

از نظر کلسن نتیجه برتری حقوق داخلی  باعث چیست؟باعث................

 الف-تایید حقوق بین الملل         ب-نفی حقوق بین الملل         ج-تاثیرگذاری حقوق بین الملل        د- برتری حقوق بین الملل

34

کدام یک از دانشمندان زیر از طرفداران نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی هستند؟ همه گزینه ها درست است بجز گزینه ..........

الف-کلسن/کونز       ب-زورن/اریش کافمن             ج-ماکس ونز/دوسان سیرفراندیر              د-یلی نک/ایهرینگ و علمای حقوق بین الملل شوروی سابق

35

این عبارت«حقوق بین الملل برپایه صلاحیت های متخذه از حقوق داخلی قرار دارد که بر اساس معاهدات بین المللی معلوم می گردند حقوق بین الملل یک حقوق عمومی خارجی بوده در آخرین مرحله به قواعد حقوق داخلی بستگی پیدا می کند» بیانگر کدام نظریه است؟

الف- نظریه ثنویت حقوقی         ب-نظریه یگانگی حقوقی        ج-نظریه یگانگی با برتری حقوق بین الملل             د-نظریه یگانگی با  برتری حقوق داخلی 

36

کدام یک از موارد زیر از دلایل طرفداران یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی نیست؟از حیث

الف-تاریخی/منطقی              ب-خصوصیت و ساختار حقوقی                 ج-برتری قانون اساسی برتعهدات بین المللی         د-مبانی /منابع

37

طرفداران نظریه یگانگی حقوق معتقدند حقوق داخلی از حیث تاریخی بر حقوق بین الملل برتری دارد زیرا...........................؟

الف-ابتدا کشورها به وجود آمده اند و قواعد ی را مقرر نمودند و حقوق داخلی دوره تکامل خود را سپری کرده و حقوق بین الملل در مراحل اولیه است.

ب- هرچند ابتدا کشورها به وجود آمده اند و حقوق داخلی دوره تکامل خود را سپری کرده اما  حقوق بین الملل هم به درجه تکامل رسیده است.

ج- نه تنها کشورها  می توانند طبق  حقوق داخلی  قواعدی را مقرر دارند که  حقوق بین الملل هم می تواند قواعد عرفی و معاهدات بین المللی را عرضه نماید.

د- درست است که ابتدا کشورها به وجود آمده اند و حقوق داخلی دوره تکامل خود را سپری کرده اما حقوق بین الملل هم می تواند در آن اثرگذار باشد.

38

از نظر طرفداران نظریه وحدت حقوقی باید قبل از ایجاد روابط حقوقی و توسعه آن میان کشورها وجود چه چیزی را بپذیریم؟وجود...........

الف-حکومت                 ب-اصل استقلال                  ج-کشور              د-رابطه حقوق داخلی و بین المللی

39

به موجب کدام یک از موارد زیر هر کشور ،مقامات صلاحیتدار را جهت انعقاد معاهدات بین المللی معین می کند وآن کشور را در صحنه بین المللی متعهد می سازد؟ الف-حقوق داخلی و بین المللی                    ب-قانون اساسی              ج-حقوق بشر            د-حقوق بشردوستانه

40

کدام گزینه در رابطه با برتری  حقوق داخلی بر حقوق  بین المللی  نادرست است؟

الف-تقدم و تاخر زمانی وضع قواعد حقوقی،دلیل اولویت و رجحان یکی بر دیگری نیست.

ب-فقدان اقتدار فراکشوری در حقوق بین الملل شرط ماهوی برتری حقوق داخلی بر حقوق بین الملل نیست.

ج-دلیل برتری قانون اساسی بر تعهدات بین المللی فقط در بخش تعهدات بین المللی ناشی از معاهدات است.

د-  برتری قانون اساسی بر تعهدات بین المللی قابل تسری به عرف بین المللی و اصول کلی حقوقی است.

41

در فرض پذیرفتن اینکه «موجودیت حقوق بین الملل  را تابع حقوق داخلی و قانون اساسی بدانیم» در این صورت.............................؟

الف-از واقعیت های موجود در حقوق بین الملل موضوعه دور خواهیم شد.

ب-با هر گونه تغییر و تحول در حقوق داخلی مانند وضع و تجدید نظر در قانون اساسی جدید و انقلاب و...تعهدات بین المللی اعتبار خود را از دست می دهند.

ج-هرگونه تغییر وتحول در داخل کشورها از جمله حقوق داخلی،به تعهدات بین المللی پذیرفته شده آنها خللی وارد نمی سازند.

وجود اصل «دوام و بقا کشورها» در حقوق بین الملل موید این است که تغییر و تحول حقوق داخلی به تعهدات بین المللی  پذیرفته شده خللی وارد نمی سازند.

42

کدام حقوقدان از اشتقاق یا نیابت حقوق داخلی از حقوق بین الملل سخن گفته است؟ الف-مرکل        ب-کونز         ج-ژرژسل      د-کلسن

 

 «اشتقاق یا نیابت» در کدام یک از موارد حقوقی زیر مطرح گردید؟            الف-نظریه یگانگی حقوقی                    ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                       

                                                                           ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی     د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

43

نظریه« نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل» توسط طرفداران کدام یک از مکاتب زیر توسعه یافت؟

الف-مکتب اصالت اراده            ب-مکتب جامعه شناختی حقوق           ج-مکتب هنجارگرایی حقوقی             د-مکتب دوآلیسم

44

کدام یک از دانشمندان زیر از طرفداران نظریه« نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل» به شمار نمی آیند؟

الف-کونز/کلسن          ب-پلی تیس/دوگی           ج-سل/بورگن                 د-زورن/یلی نک

45

کدام گزینه بیانگر دلایل طرفداران نظریه « نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل» می باشد؟

الف-حقوق بین الملل کشورها را حائز عنوان کشور می نماید و با تحدید حدود مرزهای سیاسی کشورها را مشخص می کند.

ب-مقررات حقوق داخلی توسط حقوق بین الملل ارزیابی نمی شوند و نظریه مسئولیت بین المللی کشورها نافی این مساله است.

ج-هدف اساسی حقوق داخلی و حقوق بین الملل یکی نیست چرا که نیازهای جامعه بین المللی بر جامعه داخلی برتری ندارد.

د-حقوق بین الملل در رابطه با ایجاد یا انحلال کشورها قواعدی دارد اما حیات کشورها را هنگام بحران های داخلی تضمین نمی کند.

46

این سخن از کیست؟«هر نظام حقوقی ،به تابعان خود حقوق و اختیاراتی اعطا می کند که بدون آنها نمی توانند این حقوق را مطالبه کنند و تعهداتی بر آنان تحمیل می کند که انان را به انجام آن ملزم می سازد». الف-دوگی         ب-ژرژسل         ج-میشل ویرالی            د-رگلاد

47

این سخن «هر نظام حقوقی ،به تابعان خود حقوق و اختیاراتی اعطا می کند که بدون آنها نمی توانند این حقوق را مطالبه کنند و تعهداتی بر آنان تحمیل می کند که انان را به انجام آن ملزم می سازد».بیانگر کدام یک از نظریه های حقوقی است؟               الف-الف-نظریه یگانگی حقوقی                                                                   ب-نظریه ثنویت حقوقی             ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی                د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

48

متابعت کشورها از حقوق بین الملل ریشه در چه چیزی دارد؟ الف-روابط بین المللی         ب-نظام حقوقی بین المللی          ج-هر دو          د-هیچکدام

49

از نظر منتقدان نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل اگر حقوق بین الملل کاملاً و بطور اساسی در زیست کشورها وارد شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

الف-ناودی حاکمیت کشورها          ب-نابودی استقلال کشورها               ج- اضمحلال حقوق بین الملل           د- همه گزینه ها

50

این سخن از کیست؟«قلمرو انحصاری فقط اموری نیستند که در زمان حال توسط حقوق بین الملل به قاعده در نیامده اند بلکه اموری هستند که حقوق بین الملل اساساً نمی تواند آنها را قاعده مند سازد».   الف-کلسن            ب-استریس اور             ج-میشل ویرالی          د-شوارزنبرگر

51

در نظریه مشورتی دیوان دائمی دادگستری در قضیه «مبادله اتباع یونانی و ترک 21فوریه1925» به کدام یک از نظریه های حقوقی زیر تاکید شده است؟

الف-الف-نظریه یگانگی حقوقی                                                   ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                                                                                                                ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی                            د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

52

در نظریه مشورتی دیوان دائمی دادگستری در قضیه «جامعه یونانی-بلغاری 31ژوئیه1930» به کدام یک از نظریه های حقوقی زیر تاکید شده است؟

الف-نظریه یگانگی حقوقی                                                   ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                                                                                                                ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی                            د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

53

در نظر مشورتی دیوان دائمی دادگستری در قضیه «کشتی لوتوس7سپتامبر1927» به کدام یک از نظریه های حقوقی زیر تاکید شده است؟

الف-نظریه یگانگی حقوقی                                                   ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                                                                                                                ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی                            د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

54

دیوان دائمی در قضیه «مبادله اتباع یونانی و ترک 21فوریه1925»:«از اینکه طرفین متعاهدین ملزم و متعهد شده اند که قوانین داخلی خود را با معاهده لوزان1923هماهنگ سازند به هیچ وجه این نتیجه به دست نمی آید که معاهده مزبور به قوانین داخلی در آن حدودی که مغایرتی با عهدنمه ندارد احاله داده شده باشد». به کدام یک از نظریه های حقوقی اشاره دارد؟ الف-نظریه یگانگی حقوقی                      ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                                                                                                                      

                                                          ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی                            د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

55

دیوان دائمی در قضیه لوتوس1927:«این ضروری نیست که هر کشوری در توجیه اعمال خود در صحنه بین المللی به یکی از قواعد حقوق بین الملل استناد کند بلکه همان قدر که آن اعمال مخالف مقررات حقوق بین الملل نباشد کافی است». ». به کدام یک از نظریه های حقوقی اشاره دارد؟                                           

                                           الف-الف-نظریه یگانگی حقوقی                                              ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                                                                                                                      

                                      ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی                            د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

56

دیوان دادگستری اتحادیه اروپا1978 :»قانون داخلی و لاحق کشورهای عضو نمی تواند در صورت مغایرت با قانون اتحادیه حاکم باشد». ».                                         به کدام یک از نظریه های حقوقی اشاره دارد؟                 الف-نظریه یگانگی حقوقی                      ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                                                                                                                     

                                                          ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی                            د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

57

کدام یک از کشورهای اروپایی در مقابل نظر دیوان اتحادیه اروپا نسبت به مساله رجحان حقوق بین الملل مخالفت نمود؟

الف-بلژیک             ب-فرانسه              ج-ایتالیا            د-آلمان

58

پیشرفت تدریجی و مترقیانه نظام های حقوقی کشورها بیشتر به سمت و سوی پذیرش کدام یک از نظریه های زیر است؟

                                                            الف-نظریه یگانگی حقوقی                                  ب-نظریه ثنویت حقوقی                                                                                                                                                     

                                                          ج-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی      د-نظریه یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

59

طبق بند دوم اصل ششم قانون اساسی امریکا «...کلیه معاهدات منعقده یا معاهداتی که به نام ایالات متحده منعقد می شوند قوانین برتر این سرزمین هستند و قضات در تمام ایالات بدون توجه به آنچه با قانون اساسی یا سایر قوانین هریک از ایالات مغایر است از آن تبعیت می نمایند». بیانگرنظریه  ............

الف- یگانگی حقوقی          ب- ثنویت حقوقی            ج-یگانگی حقوقی با برتری حقوق داخلی      د- یگانگی حقوقی با برتری حقوق بین الملل

60

در نظام حقوق انگلستان چنانچه دادگاه ها با تعارض صریح قوانین داخلی با حقوق بین الملل عرفی مواجه گردند کدام قانون ارجحیت دارد؟

الف-قانون داخلی                ب-قانون بین المللی                   ج-قوانین موضوعه                  د-قوانین عرفی

61

در نظام حقوق انگلستان در صورت تعارض معاهدات با قوانین داخلی کدام یک مرجح شناخته شده است؟

الف-قانون داخلی                ب-معاهدات بین المللی                   ج-قوانین موضوعه                  د-قوانین عرفی

62

کدام گزینه در رابطه با برتری حقوق داخلی و بین المللی نظام های حقوقی زیر نادرست است؟

الف-در ایالات متحده امریکا نوعی تعارض میان قانون اساسی و قانون روابط خارجی و رویه قضایی دادگاه های آن کشور وجود دارد.

ب-در انگلستان ضمن شناسایی برتری حقوق بین الملل معاهده ای ،حقوق داخلی را در صورت تعارض بر حقوق بین الملل عرفی مقدم می داند.

ج-نظام حقوقی  فرانسه معتقد به تقدم حقوق بین الملل معاهده ای و عرفی بر حقوق داخلی است.

د-در آلمان و ایران نظریه یگانگی حقوق با برتری حقوق بین الملل پذیرفته شده است.

63

کدام یک از نظام های حقوقی زیر بازگو کننده بهترین و جامع ترین مقررات حقوقی در جهت اعتلای جایگاه حقوق بین الملل است؟

 الف-امریکا                ب-فرانسه                 ج-آلمان                د-ایتالیا

64

در ایران در کدام یک از نظریه های حقوقی زیر پذیرفته شده است؟ نظریه ................                                                                                                              الف- یگانگی حقوقی       ب-ثنویت حقوقی       ج- برتری حقوقی با برتری حقوق داخلی         د- تساوی اعتبار حقوق داخلی و حقوق بین الملل

65

منظور از تساوی اعتبار حقوق داخلی و حقوق بین الملل پذیرفته شده در ایران چیست؟ الف-حقوق عرفی    ب-حقوق معاهده ای   ج-حقوق داخلی   د-همه

66

طبق قانون الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با قاقاق مواد مخدر و داروهای روان گردان1988در مجلس شورای اسلامی تصویب شد به این شرط که«مفاد کنوانسیون در مواردی که با قانون داخلی و موازین اسلام معارض گردد از طرف جمهوری اسلامی ایران لازم الرعایه نباشد».بیانگر  نظریه ..............

الف- یگانگی حقوقی       ب-ثنویت حقوقی       ج- برتری حقوقی با برتری حقوق داخلی         د- تساوی اعتبار حقوق داخلی و حقوق بین الملل

67

درقانون اساسی کدام یک از نظام های حقوقی زیر بر نظریه برتری حقوق داخلی بر حقوق بین الملل تاکید شده است؟

الف-روسیه          ب-ژاپن             ج-نیکاراگوئه               د-سوئیس

68

با طرح نظریه ..............................برتری حقوق بین الملل دارای ضمانت اجرا می گرد؟

الف-تبعیت                  ب-حاکمیت                  ج-ملیت ها                د-مسولیت بین المللی

69

کدام یک از دانشمندان زیر هیچ یک از دو نظریه وحدت و ثنویت حقوقی را نپذیرفتند؟همه گزینه ها درست است بجز گزینه .................

الف-مستر/اسپیروپولوس          ب-میرکین گتزریج/شی یی                   ج-الف و ب                 د-کلسن/مرکل

70

طرفداران نظریه دوگانگی هم قائل به نوعی اولویت حقوق بین الملل هستند اما با این شرط که ................................؟

الف-نخست موضوع مسئولیت بین المللی خاطی باید به موقع اجرا گذاشته شود و سپس قاعده مخالف حقوق بین الملل توسط دستگاه های صلاحیتدار داخلی لغو وابطال گردد.

ب-  نباید موضوع مسئولیت بین المللی خاطی باید به موقع اجرا گذاشته شود اما می تواند قاعده  حقوق بین الملل  اجرا گردد.

ج-نیازی نیست مسئولیت بین المللی خاطی  اجرا گردد اما می تواند قاعده  حقوق بین الملل  اجرا گردد

د-در هر صورت چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملل  یک قاعده حاکم است آن هم بر مبنای حقوق داخلی

 

 

 

  • امیرپور مدیر موسسه

باسمه تعالی

سوالات فصل  سوم  حقوق بین الملل عمومی  از کتاب دکتر ضیایی بیگدلی                 دانشگاه پیام نور آمل               مدرس: آفای امیرپور

شماره

سوال

1

 از ویژگی های قاعده حقوق داخلی و بین المللی ................................است؟الف-اجباری بودن        ب-الزامی بودن       ج-التزام داشتن        د-ارادی بودن

2

دو بینش اساسی در خصوص مبانی حقوق بین الملل کدامند؟

الف-مکتب اراده گرایی/مکتب حقوق طبیعی                                                                    ب-مکتب اراده گرایی/مکتب اصالت اراده                                                         ج-مکتب اراده گرایی/مکتب عینی گرایی                                                                           د-مکتب حقوق طبیعی/مکتب حقوق فطری

3

این دیدگاه کدام یک از مکاتب حقوقی می باشد«حقوق مجموعه قواعدی است مبتنی بر عقل و فطرت آدمی که در روابط میان افراد بدون دخالت قدرت های اجتماعی الزامی است»؟الف- مکتب اراده گرایی                   ب- مکتب حقوق طبیعی                    ج- مکتب عینی گرایی                 د- مکتب اصالت اعیان                                                        

4

طبق نظریه مکتب ...........این قواعد ثابت و تغییر ناپذیر است جنبه عام و جهانی داشته کشورها در روابط متقابل خود چون افراد مکلف به رعایت آنها هستند؟

الف- مکتب اراده گرایی                   ب- مکتب حقوق طبیعی                    ج- مکتب عینی گرایی                 د- مکتب اصالت اعیان                                                        

5

قواعد «اصل وفای به عهد،دفاع مشروع ،حق حیات و حسن نیت»در وحله اول مربوط به کدام یک از مکاتب زیر  است؟

الف- مکتب اراده گرایی                   ب- مکتب حقوق طبیعی                    ج- مکتب عینی گرایی                 د- مکتب اصالت اعیان                                                        

6

مکتب حقوق طبیعی ریشه در نظریات فلاسفه دوران باستان دارد .کدام یک از شخصیت های زیر به عنوان فلاسفه دوران باستان نمی باشند؟

الف-سقراط             ب-افلاطون                    ج-سیسرون                 د-تری پل

7

از میان نظریه پردازان دین مسیح در باب حقوق بین الملل،نظریات کدام یک درباره حقوق طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است؟

الف-سنت آمرواز/سنت آگوستین            ب-سن توماس داکن/ویتوریا            ج-سوآرز/تری پل              د-ویتوریا/سوآرز

8

به نظر «ویتوریا»الزام آور بودن حقوق ملل ناشی از چیست؟ الف-حقوق طبیعی          ب-حقوق موضوعه           ج-انصاف          د-اصل وداد

9

از نظر ویتوریا قواعدی که با رضایت اکثریت و به نفع عموم تنظیم شده و به اقلیت تحمیل می شود کدامند؟

الف-حقوق طبیعی          ب-حقوق ملل           ج-حقوق جنگ          د-حقوق اساسی

10

ویتوریا قواعد مربوط به مصونیت سفرا را در ردیف کدام یک از حقوق زیر می داند؟ الف-حقوق طبیعی     ب-حقوق ملل    ج-حقوق جنگ    د-حقوق اساسی

11

کدام گزینه در رابطه با فرانسیس دو ویتوریا  نادرست است؟

الف-به عقیده وی مبانی حقوق بین الملل حقوق طبیعی است و آن مجموعه قواعدی است که عقل طبیعی میان ملت ها برقرار نموده است.

ب-وی الزام آور بودن حقوق ملل را ناشی از حقوق طبیعی می داند که این قواعد با رضایت اکثریت و به نفع عموم تنظیم شده به اقلیت تحمیل می شود.

ج-کشورها در روابط خود با یکدیگر دارای آزادی مطلق و تابع قواعد حقوق ملل هستند.

د-حقوق ملل برای کشورها در روابطشان با یکدیگر محدودیت هایی قائل شده است.از طرفداران وی سوآرز بود.

12

به عقیده سوآرز اقتدار کشورها عملاً چگونه محدود می شود؟                                                                                                                                              الف-به دو وسیله یکی جامعه کشورها دیگری اخلاق و حقوق     ب-به دو  وسیله یکی قدرت دیگری سیاست                                                                                   ج-به وسیله اخلاق و حقوق                                                        د-به وسیله قدرت و حاکمیت

13

کدام گزینه بیانگر عقاید« فرانسیسکو سوآرز» نمی باشد؟

الف-حقوق ملل از حقوق طبیعی جداست.

ب-حقوق طبیعی منشاء عقلی داشته غیر قابل تغییر و جهانی است ومجموعه قواعد عینی است که برای تمام افراد در تمام اعصار و در تمام کشورها معتبر است.

ج-حقوق ملل مجموعه قواعدی است که از عرف یا عادت یا رفتار کشورهای مختلف نشات می گیرد.

د-حقوق ملل جدا از اراده بشری است ولی حقوق طبیعی عینی تحت اراده بشر است

14

از نظر «سوآرز » شرط معتبر بودن حقوق ملل چیست؟       الف-منطبق با قواعد حقوق طبیعی باشد.           ب-منطبق با قوانین الهی باشد.

                                                                                       ج-منطبق با اخلاق و حقوق باشد.                   د-منطبق با قوانین عام جامعه باشد.

15

از قرن ..............حقوق طبیعی با گذشت زمان جنبه مذهبی خود را در اروپا از دست داد و صورت علمی به خود گرفت؟

الف- شانزدهم              ب-هفدهم                  ج-هیجدهم                 د-نوزدهم

16

کدام یک از دانشمندان زیر را به عنوان بنیانگذار واقعی حقوق بین الملل می دانند؟ الف-سقراط         ب-سوآرز                 ج-سیسرون                 د-گروسیوس

17

چرا هو گو گروسیوس را به عنوان بنیانگذار و پدر حقوق بین الملل می شناسند؟زیرا او بود که برای اولین بار ..................

الف-حقوق بین الملل را از صورت مذهبی خارج نمود.                   ب-حقوق طبیعی را به حقوق مذهبی پیوند زد.

ج-نظریات حقوق جنگ و صلح را بیان نمود.                                  د-مساله حاکمیت را بیان نمود.

18

کتاب«حقوق جنگ و صلح» اثر کدام دانشمند است؟ الف-ویتوریا         ب-سنت آگوستین                ج-سیسرون                 د-گروسیوس

19

گروسیوس بین کدام یک از حقوق های زیر قائل به تفکیک بود؟                                                                                                                                               الف-حقوق طبیعی/حقوق سیاسی           ب-حقوق طبیعی/حقوق اداری و وضعی         ج-حقوق اساسی/حقوق سیاسی             د-حقوق وضعی/حقوق مدنی

20

از نظر گروسیوس کدام یک از موارد زیر حقوق ارادی هستند؟ الف-حقوق طبیعی         ب-حقوق وضعی          ج-حقوق ملل          د-حقوق مدنی

21

کدام گزینه در باره حقوق طبیعی از دیدگاه گروسیوس نادرست است؟

الف-حقوق طبیعی مبتنی بر اصولی است که عقل سایم انسانی رعایت آنرا بین افراد بشر بدون دخالت قدرت های اجتماعی ایجاب می کند.

ب-حقوق طبیعی با طبیعت عقلی و اجتماعی بشر مطابقت دارد و به ما می شناساند که چه عملی از حیث اخلاقی صحیح و چه عملی نا صحیح است.

ج-حقوق طبیعی تغییر پذیر و مستقل از هرگونه اراده است و کشورها ملزم به رعایت آن هستند.

د-حقوق وضعی یا ارادی مبتنی بر اراده کشورها و ناشی از عرف و معاهدات است و اراده یک ملت را به منزله ایجادکننده حقوق ملل مردود می داند.

22

عقاید گروسیوس در افکار کدام یک از دانشمندان بعد از خود اثر عمیقی گذاشت؟همه گزینه هادرست است بجز گزینه....................

الف-پوفندروف          ب-بینکر شوک            ج-ولف/واتل                  د-ویتوریا/سوآرز

23

از نظر فلسفی ،هدف رنسانس حقوق طبیعی بر چه معیارهایی استوار است؟

الف-مقابله با اراده گرایی              ب-ضرورت مبارزه با آثار منحط هرج و مرج حاکمیت های دولتی          ج-علم و اخلاق و سیاست         د-گزینه الف و ب

14

کدام یک از اشخاص زیر از طرفداران رنسانس یا احیای مجدد حقوق طبیعی محسوب نمی شوند؟

الف-لویی فور/فرانسوا ژنی            ب-آلبر دولاپرادول                    ج-پیله               د-ویتوریا/گروسیوس

15

در اواسط قرن هفدم کدام یک از بحث های نظری جدید زمینه ساز مبانی حقوق بین الملل گردید؟

الف-جنگ های سی ساله /کنفرانس صلح وستفالی1648         ب-انعقادمعاهدات وستفالی و ایجاد رنسانس        ج- تشکیل کشور-ملت ها     د-همه موارد

16

اولین حقوقدان مکتب اراده گرایی چه نام دارد؟ الف-گروسیوس          ب-بینکر شوک            ج-ولف                 د-ویتوریا

17

«نظریه حاکمیت ملی » را کدام دانشمند مطرح ساخت؟ گروسیوس          ب-بینکر شوک            ج-سوآرز                 د-روسو

18

در کدام یک از مکاتب زیر نظریاتی در زمینه نقش اراده در وضع قواعد حقوقی داخلی و بین المللی ابراز گردید ؟ همه گزینه درست است بجز گزینه ......

الف-مکتب اصالت دولت               ب-مکتب دولت گرایی                 ج-مکتب حقوق طبیعی        د-توتالیتاریسم            

19

در مکتب اصالت اراده چند نظریه مطرح شد؟ الف- چهار نظریه اصلی          ب-دو نظریه اصلی        ج-سه نظریه اصلی       د-پنج نظریه اصلی

20

کدام یک از نظریه های زیر از نظریه های مطرح در مکتب اصالت اراده نیست؟

الف-نظریه اراده گرایی حقوقی       ب-نظریه اثبات گرایی یک جانبه         ج-نظریه اراده گرایی مشترک              د-نظریه محض حقوقی

21

منظور از نظریه «خود محدود سازی ارادی» کدام یک از نظریه های مکتب اراده گرایی است؟

ف-نظریه اراده گرایی حقوقی       ب-نظریه اثبات گرایی یک جانبه         ج-نظریه اراده گرایی مشترک              د-نظریه  اثبات گرایی جدید

22

منظور از نظریه «حقوق وضعی جدید» کدام یک از نظریه های مکتب اراده گرایی است ؟

ف-نظریه اراده گرایی حقوقی       ب-نظریه اثبات گرایی یک جانبه         ج-نظریه اراده گرایی مشترک              د-نظریه  اثبات گرایی جدید

23

در قلمرو حقوق نظریه اثبات گرایی حقوقی ،اختلاطی است از .................................و...................................؟

الف-حقوق/سیاست             ب-اخلاق/اراده                  ج-اراده گرایی/دولت گرایی              د-مردم سالاری/توتالیتاریسم

24

نظریه اثبات گرایی براساس  کدام اصل بنا شده است؟ الف-حاکمیت مطلق       ب-حاکمیت نسبی              ج-حاکمیت محض        د-حاکمیت مطلق و محض

25

طبق نظریه اثبات گرایی حقوقی نیروی الزام آور بودن حقوق بین الملل ناشی از چیست؟

الف-قدرت حاکمیت        ب-قدرت حکومت               ج-اراده کشورهای حاکم        د-حاکمیت  نسبی کشورها

26

کدام یک از دانشمندان برای نخستین  بار در قرن هیجدهم اثبات گرایی حقوق بین الملل را مطرح ساخت؟

الف-گروسیوس          ب-بینکر شوک            ج-سوآرز                 د-موزر

27

کدام یک از دانشمندان در اواخر قرن 19نظریه خود محدود سازی ارادی را مطرح نمودند؟

الف-لویی فور/فرانسوا ژنی            ب-ایهرینگ/یلی نک                    ج-پیله/موزر              د-ویتوریا/گروسیوس

28

در قرن نوزدهم حقوقدانان آلمانی تحت تاثیر کدام یک از فلاسفه نظریه خود محدود سازی ارادی را مطرح کردند؟

الف-مارکس                 ب-ایهرینگ                   ج-هگل              د-یلی نک

29

مبانی عقیده «یلی نک» مبتنی بر چیست؟مبتنی بر تلقی ..............بود.

الف- حکومت به مثابه یک مفهوم حقوقی    ب-حاکمیت به مثابه یک مفهوم حقوقی     ج-کشور به مثابه یک مفهوم حقوقی بود.      د-دولت به مثابه یک مفهوم حقوقی           

30

اراده خود محدود سازی که «یلی نک» مطرح نمود به چه معناست؟                                                                                                                                              الف-اراده خود متعهد نمودن      ب-تحمیل تعهدات حقوقی بر کشور          ج-محدودیت ارادی هر کشور نشانه قدرت و تمایل       د-همه موارد

31

این نظریه کدام دانشمند است؟ «محدودیت ارادی هر کشور نشانه قدرت و تمایل اوست». الف-گروسیوس      ب-یلی نک       ج-سوآرز           د-موزر

32

طبق نظریه اثبات گرایی حقوقی «هر کشوری می تواند روابطش را با سایر کشورها محدود سازد در نتیجه حقوق بین الملل عبارت خواهد بود از ......................؟

الف-مجموعه قواعدی که کشوری در ارتباط با کشوری دیگر می پذیرد.              ب- مجموعه قواعدی که کشوری در ارتباط با کشوری دیگر نمی پذیرد.

ج- مجموعه قواعدی که کشوری در ارتباط با  همه کشورها ممکن است  بپذیرد  د- مجموعه قواعدی که کشوری در ارتباط با  همه کشورها ممکن است  نپذیرد

33

نظریه اراده گرایی مشترک برای اولین بار توسط کدام حقوقدان مطرح شد؟ الف-ایهرینگ      ب-یلی نک       ج-تری پل          د-موزر

34

به نظر تریپل مبنای تشکیل حقوق بین الملل چیست؟ الف-اراده مشترک کشورها        ب-خود محدود سازی ارادی             ج-اثبات گرایی    د-اراده گرایی

35

طبق نظر طرفداران مکتب« اراده گرایی مشترک» اراده صریح مبنای تشکیل حقوق بین الملل  چیست؟

الف-عرف           ب-معاهدات           ج-رویه قضایی              د-عدالت و انصاف

36

طبق نظر طرفداران مکتب« اراده گرایی مشترک» اراده ضمنی مبنای تشکیل حقوق بین الملل  چیست؟

الف-عرف           ب-معاهدات           ج-رویه قضایی              د-عدالت و انصاف

37

کدام یک از مکاتب  زیرمکتب کامل و مستقلی است و  ارتباط خود را با حقوق طبیعی قطع کرده است؟

الف- مکتب اراده گرایی                   ب- مکتب حقوق طبیعی                    ج- مکتب حقوق وضعی جدید                 د- مکتب اثبات گرایی                                                       

38

این نظریه که می گوید«حقوق را یک کشور ایجاد نکرده بلکه  حقوق یک واقعه اجتماعی و ناشی از زندگی اجتماعی است» بیانگر کدام نظریه است؟

الف- مکتب اراده گرایی            ب- مکتب خود محدود سازی ارادی             ج- مکتب اثبات گرایی جدید                 د- مکتب اثبات گرایی یک جانبه                                                      

39

از اولین نظریه پردازان «نظریه حقوق وضعی جدید» کدام است؟  الف-آنزیلوتی     ب-یلی نک       ج-تری پل          د-موزر

40

طبق نظریه........................حقوق وضعی عبارتست از مجموعه قواعدی که توسط مرجع صلاحیتدار مقرر شده و اجرای آن الزامی است؟

الف- مکتب اراده گرایی            ب- مکتب خود محدود سازی ارادی             ج- مکتب اثبات گرایی جدید                 د- مکتب اثبات گرایی یک جانبه                                                       

41

پذیرش نظریه مکتب اراده گرایی در حقوق داخلی چه آثاری دارد؟همه گزینه ها درست است بجز گزینه .......................

الف-باعث از بین رفتن کلیه تضمینات حقوق و آزادی های فردی می شود زیرا  در این نظریه نوعی استبداد وجود دارد.

ب-اراده یک کشور نمی تواند آنچه را که خود به وجود آورده از بین ببرد .کشورها تاجایی از این قواعد پیروی می کنند که با سیاست آنهاهماهنگ باشد.

ج-هیچ کس در قبال این اراده از حق مکتسبه ای برخوردار نیست و قدرت الزامی و اجرایی قواعد حقوق بین الملل با منافع کشورها ارتباط مستقیم دارد.

د-مکتب اراده گرایی در حقوق داخلی و در حقوق بین الملل تا حدود زیادی مردود است. با تهدید و تحمیل کشورهای قدرتمند جامعه بین المللی با خطرعظیمی مواجه خواهد شد.

42

طرفداران کدام یک از مکاتب حقوقی زیر مبنای قواعد حقوقی را خارج از اراده بشری و مستقل از اراده خاص کشورها می دانند؟

الف- مکتب اراده گرایی            ب- مکتب خود محدود سازی ارادی             ج- مکتب اثبات گرایی جدید                 د- مکتب عینی گرایی                                                      

43

نظریه محض حقوقی در کدام یک از مکاتب زیر مطرح شده است؟

الف- مکتب اراده گرایی            ب- مکتب خود محدود سازی ارادی             ج- مکتب اثبات گرایی جدید                 د- مکتب عینی گرایی                                                      

44

مکتب جامعه شناسی حقوقی در کدام یک از مکاتب زیر مطرح شده است؟

الف- مکتب اراده گرایی            ب- مکتب خود محدود سازی ارادی             ج- مکتب اثبات گرایی جدید                 د- مکتب عینی گرایی                                                      

45

منظور از «مکتب وین» کدام یک از مکاتب زیر است؟ الف- مکتب اراده گرایی    ب- مکتب محض حقوقی    ج- مکتب اثبات گرایی    د- مکتب عینی گرایی                                                     

46

بنیانگذار مکتب «وین» کدام حقوقدان است؟ الف-سلن          ب-کلسن               ج-اگوست کنت              د-ژرژ سل

47

نظریه کلسن یک نظریه عینی است زیرا ........................................؟

الف-حقوق را خارج از قلمرو نفوذ و تسلط اراده بشری می داند.                ب- حقوق را خارج از قلمرو نفوذ و تسلط اراده بشری نمی داند.

ج- سیاست و دولت را خارج از قلمرو نفوذ و تسلط اراده بشری می داند.   د- سیاست و دولت را خارج از قلمرو نفوذ و تسلط اراده بشری نمی داند

48

منظور از «  Sollen » چیست؟ الف-علم بایستن است         ب-قواعدی که باید حاکم بر روابط اجتماعی باشد       ج-علم دستوری       د-همه موارد

49

کلسن ،حقوق را برابر با کدام علم می داند؟ الف-علم بایستن           ب-علوم اجتماعی          ج-علم روانشناختی               د-علوم سیاسی

50

از دیدگاه کدام حقوقدان«مبنای حقوق فقط قاعده بنیادین فرضی است که پایه و اساس ساختمان حقوقی است»؟

الف-سلن          ب-کلسن               ج-اگوست کنت              د-ژرژ سل

51

از دیدگاه کلسن مبنای نیروی الزام قواعد حقوقی کدام قاعده است؟ الف-قاعده بنیادین فرضی       ب-اخلاق             ج-سیاست          د-حقوق

53

به نظر کلسن ،حقوق بین الملل به مثابه چیست؟ الف-حقوق داخلی        ب-حقوق روابط بین الملل             ج-حقوق جامعه بین المللی          د-حقوق اساسی

54

به عقیده کلسن«از نظام حقوق بین الملل به نظام حقوق داخلی می رسیم» . وی این نظام حقوقی را چه می نامد؟

الف-نظام هرمی شکل داخلی             ب-نظام هرمی شکل بین المللی            ج-نظام هرمی شکل اصول و قواعد         د-نظام هرمی شکل سیاسی

55

از نظر کلسن کدام عقیده درست است؟

الف- از نظام حقوق بین الملل به نظام حقوق داخلی می رسیم.                                ب- از  نظام حقوق داخلی به  نظام حقوق بین الملل می رسیم.

ج- از نظام حقوق بین الملل به نظام حقوق بین الملل می رسیم .                               ج- از نظام حقوق داخلی به نظام حقوق داخلی می رسیم

56

در نظام «اصول و قواعد مبتنی بر سلسله مراتب» نقطه ای وجود دارد که کلسن آنرا ...........نامیده که در حقوق داخلی .........و در حقوق بین الملل .............است؟

الف-قانون /عرف/معاهده               ب-قانون قاعده مند/حقوق اساسی/اصل وفای به عهد          ج-اصل/مبنا /عرف             د-همبستگی اجتماعی/عرف/معاهده

57

از نظر کلسن مبنای حقوق بین الملل معاهده ای که کلیه قواعد معاهده ای حقوق بین الملل به این اصل منتهی می شود چیست؟

الف-همبستگی اجتماعی         ب-اصل وفای به عهد              ج-قاعده فرضی              د-اراده مشترک

58

در مکتب وین کدام یک از موارد زیر به عنوان یک اصل حقوق بین الملل عرفی  در سلسله مراتب قواعد حقوقی بین المللی مافوق حقوق معاهده ای است؟

الف-همبستگی اجتماعی         ب-اصل وفای به عهد              ج-اصل حق تعیین سرنوشت              د-اصل حاکمیت اراده

60

از نظر کلسن مبنای خصوصیت الزامی بودن عرف چیست؟ الف-اراده گرایی      ب-علم گرایی          ج-عینی گرایی            د-وابسته گرایی

61

کلسن معتقد است که در نظام نهادهای بین المللی که هرم قواعد و اصول وجود دارد هر قاعده به این دلیل قدرت الزامی می یابد که ...................؟

الف-بر مبنای قاعده اولیه دیگری قرار دارد.                                           ب-بر مبنای اراده یک شخص حقوقی قرار دارد.                                                                          ج-برمبنای اراده کشور قرار دارد                                                             د-اراده شخص مقوله ای واقعی است.

62

قاعده بنیادین کلسن چه نام دارد؟ الف-همبستگی اجتماعی         ب-اصل وفای به عهد              ج-اصل حق تعیین سرنوشت              د-اصل حاکمیت اراده

63

کلسن در نظریه خود منکر کدام یک از مبانی حقوقی است؟ الف-اصل وفای به عهد       ب-قاعده قانون مند         ج-قاعده فرضی           د-مبانی جامعه شناسی

64

چرا قاعده بنیادین کلسن نمی تواند در خدمت مبانی قواعد عرفی بین المللی باشد؟چون ...........

الف-حقوق بین الملل را به سطح قواعد معاهداتی که بخشی از قواعد بین المللی است کاهش می دهد.

ب- حقوق بین الملل را به سطح قواعد معاهداتی که بخشی از قواعد بین المللی است ارتقا می دهد.

ج- حقوق بین الملل را به سطح قواعد داخلی که بخشی از قواعد بین المللی است کاهش می دهد.

د- حقوق بین الملل را به سطح قواعد بین المللی که بخشی از قواعد داخلی است کاهش می دهد.

65

در کدام یک از مکاتب حقوقی زیر بر این عقیده اند که«باید به یاری مشاهده وقایع،استفاده از تحقیقات تاریخی و آماری،شرایط زندگی اجتماعی ،رابطه علیت بین حوادث را احراز کرد و قواعد حاکم بر این امور را بدست آورد»؟

الف- مکتب اراده گرایی            ب- مکتب خود محدود سازی ارادی             ج- مکتب اثبات گرایی جدید                 د- مکتب جامعه شناسی حقوقی                                                     

66

بر اثر نفوذ کدام یک از اشخاص زیر مکتب جامعه شناسی در فرانسه شکل تازه ای گرفت؟

الف-امیل دورکهیم                   ب-اگوست کنت                    ج-لئون دوگی                د-فریدمن

67

کدام یک از نظریه ها در مکتب جامعه شناسی ایجاد گردید؟

الف-وضع طبیعی/وضع فطری    ب- اراده گرایی/عینی گرایی          ج- اثبات گرایی/اراده گرایی            د-همبستگی اجتماعی/زیست شناختی حقوق

68

کدام یک از شخصیت های زیر به عنوان نظریه پرداز اصلی «نظریه همبستگی اجتماعی» می باشد؟

الف-مارکس هوبر                 ب-روتر                     ج-میشل ویرالی               د-لئون دوگی

69

از نظر دوگی حقوق مجموعه قواعدی است که بر .....................استوار است؟ کدام گزینه نادرست است

الف-اراده یک کشور یا کشورها            ب-ضرورت های زیست اجتماعی          ج-تعاون و همبستگی افراد                  د-تعاون و همبستگی کشورها

70

دوگی ،حقوق ناشی از ضرورت های اجتماعی را چه می نامد؟الف-حقوق ارادی       ب-حقوق عینی              ج-حقوق مشترک          د-هدف حقوق

71

حقوق ناشی از ضرورت های اجتماعی که از نظر دوگی برای همه الزام آور و مستقل از اراده کشوری شکل گرفته است چه نام دارد؟

الف-حقوق ارادی       ب-حقوق عینی       ج-حقوق مشترک          د- حقوق بین الملل

72

کدام گزینه بیانگر مفهوم حاکمیت و شخصیت حقوقی کشورها از دیدگاه دوگی است؟

الف-دوگی مفهوم حاکمیت و شخصیت حقوقی کشورها را رد می کند.                                                                                                                                 ب-کشورها را می توان ایجاد کننده حقوق قلمداد کرد.کشورها ابراز کننده حقوق اند.

ج-حقوق محصول جریان های همبستگی اجتماعی و کشورها تایید کننده آن هستند .

د-هدف حقوق داخلی و بین المللی افراد حقیقی هستند.

73

از نظر دوگی هدف حقوق واقعیت های زنده و متفکر هستند یعنی ............؟الف-کشورها        ب-دولت ها             ج-افراد حقیقی               د-حکومت ها

74

دیدگاه دوگی مورد انتقاد  است زیرا................................؟

الف-حذف دخالت کشورها در ایجاد قواعد حقوقی                      ب-شناسایی نقش افراطی و انحصاری برای افراد حقیقی                                                                  ج-نادیده انگاشتن نقش کشورها در نظم بین المللی اثباتی              د-همه موارد

75

کدام دانشمند نظریه «زیست شناختی حقوق» را مطرح کرد؟ الف-دوگی         ب-ژرژسل                ج-مارکس              د-شارل دو وبشر

76

ژرژسل تحت تاثیر کدام دانشمند نظریه زیست شناختی حقوق را مطرح کرد؟الف-دوگی         ب-ژرژسل                ج-مارکس              د-شارل دو وبشر

77

این عقیده«رعایت اصل همبستگی اجتماعی به عنوان مبنای حقوق یک ضرورت زیست شناختی است» از کیست؟

الف-دوگی         ب-ژرژسل                ج-مارکس              د-شارل دو وبشر

78

از نظر ژرژسل قواعد حقوقی ناشی از چیست؟

الف-واقعه اجتماعی         ب-وجود گروه های بشری                ج- ارتباط گروه های بشری  با یکدیگر          د-همه موارد

79

از نظر ژرژسل عامل ارتباط دهنده گروه های بشری چیست؟

الف-اصل همبستگی مبتنی بر تشابه         ب-اصل همبستگی مبتنی بر تقسیم کار          ج-الف و ب                 د-اصل همبستگی اجتماعی

80

خصوصیات مشترک ظاهری میان گروه های بشری،دین واحد،زبان مشترک،نژاد مشابه،رنگ پوست یکسان بیانگر کدام یک از اصولی است که ژرژسل در عقاید خود بیان نموده است؟ الف-اصل تقسیم کار             ب-اصل عدم تشابه              ج-اصل تشابه              د-اصل همکاری

81

اختلاف میان گروه های بشری از حیث خصوصیات ملی و نؤادی و نیاز متقابل آن گروه ها به یکدیگر بیانگر کدام یک از اصولی است که ژرژسل در عقاید خود بیان نموده است؟ الف-اصل تقسیم کار             ب-اصل عدم همکاری             ج-اصل تشابه              د-اصل همکاری

82

به نظر «سل» پدید آورنده اخلاق اجتماعی  و قدرت چیست؟ الف-اخلاق        ب-خیر و شر            ج-واقعه اجتماعی             د-واقعه سیاسی

83

به نظر سل واقعه اجتماعی پدید آورنده اخلاق اجتماعی است یعنی....................؟

الف-در نتیجه احساس اجتماعی است که امری را خیر یا شر و عملی را مشروع یا نامشروع می دانیم.

ب-قدرت اجتماعی مشترکی که به تدریج سازمان یافته و در روش ها و سازمان های مبتنی بر سلسله مراتب جا گرفته است.

ج-هیچ کس نمی تواند بدون لطمه به حیات جامعه و به زندگی خویش همبستگی اجتماعی را دچار مخاطره کند.

د-هیچکدام  

84

از نظر ژرژسل نظام حقوقی نتیجه اتحاد چیست؟الف-سیاست و حقوق    ب-اخلاق و حقوق         ج-اخلاق و قدرت         د-قدرت و ثروت

85

از نظر «سل» جامعه بین المللی ،اجتماعی است که ..................................؟

الف-از نفوذ متقابل ملت ها در یکدیگر پدید می آید.                   ب-از نفوذ متقابل مردم و دولت پدید می آید.

ج-از نفوذ متقابل قدرت حاکمیت و حکومت پدید می آید.          د-از نفوذ متقابل حقوق و سیاست و اخلاق به وجود می آید.

86

کدام گزینه نادرست است؟

الف-امروزه حقوق بین الملل با حقوق طبیعی ارتباط ندارد اما بسیاری از قواعد حقوق طبیعی وارد حقوق موضوعه شده اند.

ب-حقوق بین الملل حقوق موضوعه است و قواعدی که توسط تابعان حقوق بین الملل وضع شده  نیروی الزام آور بودن آنها ناشی از همین امر است.

ج-نظریه محض حقوقی کلسن هر چند در تحول مبانی حقوق بین الملل تاثیر داشته به دلیل تصنعی بودن جایی در حقوق بین الملل ندارد.

د-حقوق بین الملل بیش از آنکه به صورت قواعد عرفی باشد یک حقوق موضوعه است و عینی بودن آن ناشی از مداخله پدیدارهای جامعه شناختی نیست.

87

کدام نظریه مکاتب زیر امروزه مورد پذیرش واقع شده است؟

الف-نظریه محض حقوقی کلسن        ب-نظریه زیست شناختی حقوق       ج-نظریه همبستگی اجتماعی       د-نظریه حقوقی وضعی جدید یا اثبات گرایی نوین

88

چرا نظریه حقوقی وضعی جدید امروزه مورد پذیرش حقوقدانان می باشد؟

الف-به ضرورت های زندگی اجتماعی توجه دارد.                        ب-به نیازهایزندگی اجتماعی توجه دارد.

ج-به اراده تابعان حقوق توجه دارد                                                 د-همه موارد

 

 

  • امیرپور مدیر موسسه

باسمه تعالی

سوالات فصل  دوم حقوق بین الملل عمومی  از کتاب دکتر ضیایی بیگدلی                 دانشگاه پیام نور آمل               مدرس: آفای امیرپور

شماره

سوال

1

تاریخ تحول حقوق بین الملل به چند دوره قابل تقسیم است؟ الف-شش دوره            ب-پنج دوره               ج-هشت دوره             د-هفت دوره

2

در تاریخ تحول حقوق بین الملل دوران باستان به چند دوره تقسیم می شود؟

 الف-مشرق زمین/یونان/روم                  ب-قرون وسطی/عهد عتیق                    ج-روم /یونان                  د-عصر قدیم/عصرجدید

3

نخستین اسناد حقوق بین الملل مربوط به .............................است؟

الف-(4000) سال پیش از میلاد مسیح              ب-(3100)  سال پیش از میلاد مسیح         ج-(2000) سال پیش از میلاد مسیح                د-(476) میلادی

4

اولین معاهده بین المللی مکشوف از کتیبه سنگی متعلق به کدام تمدن مشرق زمین بود؟ الف-بابل     ب-سومر             ج-آشور               د-مصر

5

نخستین معاهده عد تجاوز به نقاط مرزی یکدیگر در سرزمین بین اانهرین مابین کدام شهرها منعقد گردید؟

الف-لاگاش و اوما            ب-ایناتوم و لاگاش                   ج-لاگاش و هیتیت                د-سومر  و بابل

6

منظور از « هیتیت ها» کدام یک از تمدن های مشرق زمین ات؟  الف-بابل     ب-سومر             ج-آشور               د-مصر

7

اولین پدیده استرداد مجرمان در تمدن ................بین ................و....................به سال 1278قبل از میلاد منعقد گردید؟

الف-مصر/رامسس دوم /هاتوسیل دوم               ب- لاگاش /ایناتوم/اوما                ج-سومر/لاگاش/اوما                د-هیتیت /رامسس دوم /ایناتوم

8

دوران باستان به چه دوره ای از تاریخ اطلاق می شود؟

الف-از زمان های قدیم تا سقوط امپراطوری روم شرقی به سال 476 میلادی.         ب- از زمان های قدیم تا سقوط امپراطوری روم غربی  به سال 476 میلادی

ج-هزاره دوم از( 2000تا 1200 )سال پیش از میلاد تا  سقوط امپراطوری روم       د-(4000)سال پیش از میلاد تا سقوط امپراطوری روم

9

در قرن پنجم قبل از میلاد چه کسی طرح  اتحاد ایالات چین را تنظیم کرد؟الف-هووخشتر           ب-لائوتسه          ج-کنفوسیوس         د-حکیمان هندچین

10

یونانیان در زمان  ....................................پیش از میلاد .به صحنه تاریخ وارد شدند؟

الف-هزاره اول پیش از میلاد             ب-هزاره دوم پیش از میلاد               ج-476                                د-1200 سال

11

اهمیت یونان باستان در تحول حقوق بین الملل از چه جهت است؟

الف-بینش جاه طلبانه                ب-توسعه روابط دولت  شهرهای های مستقل آتن و اسپارت              ج-اتحاد بزرگ                د-پیشرفت در عرصه بین المللی

12

در یونان باستان کدام واژه معادل کنسول امروز کاربرد داشت؟ الف-نماینده           ب-سرپرست                ج-نهاد نمایندگی یا سرپرستی        د-همه موارد

13

در یونان باستان «طریقه حل اختلافات مرزی و حقوقی طرفین» چه نامیده می شد؟ الف-حکمیت        ب-داوری          ج-قضاوت           د-کنسولی

14

اتحادیه های سیاسی موسوم به« آمفیکسیونی» در کدام یک از تمدن ها ایجاد گردید؟ الف-روم        ب- مصر           ج-بابل           د-یونان

15

کدام گزینه در مورد « آمفیکسیونی»نادرست است؟

الف-اتحادیه هایی سیاسی بودند.                                                                                ب-بر اساس مذهب و به منظور اداره مشترک معابد تشکیل شده بودند.

ج-مهمترین « آمفیکسیونی» در قرن ششم برای پاسداری از معبد دلف تاسیس شد .        د- اعضای « آمفیکسیونی»پانزده دولت شهر یونان بودند.

16

در یونان باستان حرمت به چه معناست؟ الف-احترام به بی طرفی بعضی از مکان ها                                              ب- احترام به بی طرفی بعضی از افراد

                                                        ج-   احترام به بی طرفی بعضی از شخصیت های مذهبی                                        د- احترام به شعائر مذهبی در هر حال                

17

در روم باستان «روحانیونی»که سازمان روابط خارجی را پایه ریزی نمودند چه نامیده می شدند؟

الف-فسیال                    ب-آمفیکسیونی                   ج-ایناتوم                           د-هاتوسیل          

18

در روم باستان پایه گذاران فسیال کدام طبقه بودند؟الف-پادشاهان           ب-روحانیون                 ج-برزگران                        د-صنعتگران

19

وظیفه « فسیال » در روم باستان  چه بود؟ا

لف-مراسم و تشریفات مذهبی مربوط به معاهدات و امور بین المللی از قبیل امور سفارت و استرداد مجرمین را انجام می دادند.

ب- مراسم و تشریفات سیاسی مربوط به معاهدات را انجام می دادند و هنگام شروع و پایان جنگ و صلح و انعقاد معاهدات نظامی دخالت نمی کردن.

ج- مراسم و تشریفات مذهبی مربوط به عامه جامعه و امور بین المللی از قبیل امور سفارت و استرداد مجرمین را انجام می دادند.

د- مراسم و تشریفات مادی مربوط به معاهدات و امور بین المللی را انجام می دادند و در امور سیاسی دخالتی نداشتند.

20

نظریه «جنگ عادلانه » یا «جنگ مشروع» از ابداعات کدام یک از  ادوار تاریخی زیر می باشد؟

الف-یونان باستان                  ب-روم باستان                    ج-هیتیت ها                   د-اوما                       

21

در میان معاهداتی که روم در دوره جمهوری با سایر ملل منعقد نمود معاهدات منعقده با .....در سال های(509و306و279)قبل از میلاد دارای اهمیت خاصی است؟

الف-ایناتوم                       ب-رامسس دوم                      ج-هاتوسیل دوم                    د-کارتاژ

22

جمهوری روم بعد از تبدیل شدن به امپراطوری باوجود اعلام بی نیازی به میثاق های بین المللی ،کدام یک از موارد زیر را پذیرفته بود؟

الف-حقوق جنگ                  ب-حقوق معاهدات                  ج-مصونیت سفرا                د-مصونیت روسای دول

23

نمایان ترین ارتباط تاریخی حقوق روم و حقوق بین الملل که بطور یک جانبه از سوی روم وضع شده بود چه نامیده می شد؟

الف-حقوق ملل                          ب-حقوق ملل مسیحی                       ج-حقوق کلاسیک                   د-گزینه الف و ب

24

برخی معتقدند حقوق ملل رومیان با حقوق بین الملل معاصر فرق دارد زیرا ..............................؟

الف-در دوران باستان میان ملت های گوناگون مقررات مشترکی وجود نداشته است.            ب- در دوران باستان تساوی حقوق نژادهای مختلف نیز پذیرفته نشد.

ج- دوران باستان فاقد مبانی جامعه شناختی حقوق بین الملل بود.                                         د-همه موارد

25

امپراطوری روم در چه سالی به روم غربی و شرقی تقسیم شد؟ الف-سال395             ب-سال 476                  ج-سال 1453                 د-سال843

26

روم غربی در چه سالی از بین رفت؟ الف-سال395             ب-سال 476                  ج-سال 1453                 د-سال843

27

بعد از تهاجم بربرها به روم غربی حکومت های سیاسی ناپایداری را که در اروپا ایجاد شدند چه می نامیدند؟

الف-کارتاژ                      ب-دومینیون                          ج-رژیم ملوک الطوایفی                       د-آمفیکسیونی

28

کدام گزینه نادرست است؟

الف-در آستانه قرن نهم ،فرانک شارل،امپراطوری روم غربی را احیا و در سال800در روم تاجگذاری کرد اما این وحدت در سال843با تقسیم روم به سه بخش از بین رفت.

ب-با شکست و تقسیم امپراطوری روم  نقش مسیحیت و کلیسای کاتولیک افزایش یافت بطوریکه این دوره را دوران پیروزی مسیحیت می نامند.

ج-اسلام به موازات گسترش مسیحیت در اواخر قرن ششم میلادی در مشرق زمین ظهور و گسترش یافت.

د-در قرن هشتم میلادی مسیحیان در تقابل با مسلمانان جنگ های صلیبی را به مدت دو قرن به راه انداختند . 

29

جنگ های صلیبی در قرن....................  مابین .................در تقابل با ...................... به وقوع پیوست؟

الف-قرن یازدهم /مسیحیان/مسلمانان         ب-قرن یازدهم/مسلمانان /مسیحیان           ج-قرن هشتم/ مسیحیان/مسلمانان         د- قرن هشتم/ مسلمانان /مسیحیان              

30

سه واقعه مهم در قرون وسطی که در تحول حقوق بین الملل تاثیر گذار بودند عبارتند از .............................؟

الف-پیروزی مسیحیت/ظهور اسلام/جنگ های صلیبی                              ب-ایجاد دومینیون/شکست رومیان/تقسیم روم به غربی و شرقی

ج-جنگ خونین صلیبی علیه مسلمانان/شکست روم/پیروزی اسلام           د-وحدت امپراطوری روم/ظهور کلیسای کاتولیک/جنگ های صلیبی

31

قرون وسطی به چه دورانی از تاریخ اطلاق می شود؟ به .......................اطلاق می گردد.

الف-دوره میانه     ب-دوره باستان        ج-دوره امپراطوری روم         د- زمان بین سقوط امپراطوری روم غربی در سال476 تا سقوط امپراطوری روم شرقی1453

32

در قرون وسطی تنها عامل وحدت اروپا چه بود؟ الف-مسیحیت         ب-وجود شخص شاه              ج-روحانیون                   د-اتحاد ملل

33

در دوران پیروزی مسیحیت در قرون وسطی برای اولین بار کدام یک از اصول زیر مورد تایید و اعلام شد؟

الف-فقدان مشترک میان ملت ها                                                         ب-عدم شناسایی برابری حقوق نژادهای گوناگون                                                                                                   ج-قدرت مطلقه کلیسا و مداخله پاپ ها امور امپراطوری                     د-برابری ملت ها از حیث زبان،نژاد و موقعیت اجتماعی

34

کدام گزینه نادرست است؟

الف-در جامعه مسیحیت قرون وسطی کلیه افراد بشر دارای ریشه و سرنوشت مشترکند اما ملل متشکل از افراد مساوی با یکدیگر مساوی نبودند.

ب-حقوق بین الملل همان احکامی است که در جنگل زیتون بر مسیح وحی شد و به صورت کتاب مقدس انجیل در آمد پایه ریزی گردید.

ج-در دوران ملوک الطوایفی  اصل تساوی و اشتراک مذهبی میان گروه های بشری روابط نیمه مذهبی و نیمه حقوقی برقرار نمود و به جامعه مسیحیت شکل داد.

د-وحدت کشورهای اروپایی ناشی از عرف رومی بر مبنای وجود امپراطوری جهانی ژرمن بوده هر کشور دارای حقوق مدنی بود و جامعه مشترک ملل مسیحی از حقوق ملل برخوردار بودند.

35

در دوران پیروزی مسیحیت در قرون وسطی ،«حقوق ملل» شباهت به کدام یک  از حقوق زیر دارد؟

الف-حقوق مبت                        ب-حقوق موضوعه                      ج-حقوق طبیعی                د-حقوق مدنی

36

جامعه مسیحیت قرون وسطی ، یک جامعه بین المللی متشکل از کشورهای .......................................بود؟

الف- مشترالمنافع             ب-متمایز                            ج-متمایز و مختلف از افکار مشترک                       د-مختلف از افکار مختلف

37

خصوصیت عمده جامعه مسیحیت در دوران پیروزی مسیحیت قرون وسطی ..................................بود؟همه گزینه ها درست است بجز گزینه..........

الف-اتحاد                      ب-جنبه های مذهبی                       ج-جنبه های اخلاقی             د-عدم شناسایی برابری حقوق نژادها           

38

به عقیده برخی از دانشمندان شکل واحد کشورهای اروپایی در قرون وسطی ناشی از جنبه  ..........................بود؟

الف- جهانی کلیسا                 ب-برتری اقتدار امپراطور                    ج- قدرت سیاسی                 د-قدرت مذهبی

39

مبنای نظریه «دو شمشیر» در قرون وسطی چیست؟

الف-تفسیری است از مفسران مذهبی قرون وسطی از جمله پاپ گرگوارهفتم از باب(22)آیه(38)انجیل لوتا. که حواریون به مسیح خطاب می کنند.

ب-مقصود از دو شمشیر دو مظهر قدرت است یکی قدرت سیاسی یا مادی و دیگری قدرت مذهبی یا معنوی.

ج-مظهر قدرت سیاسی ،امپراطور و مظهر قدرت مذهبی پاپ بود اما هریک در قلمرو خود دارای حاکمییت هستند.

د-با تاجگذاری شارلمانی (800.م.)به دست پاپ لئون سوم،نظریه دو شمشیر را چنین تفسیر کردند که خداوند هر دو شمشیر یا قدرت سیاسی و مذهبی را به پاپ اعطا کرد اما پاپ ،خود،قدرت سیاسی را به امپراطور بخشیده است.

40

منظور از «دو شمشیر» در قرون وسطی چیست؟

الف-تفسیر مفسران مذهبی قرون وسطی  از باب(22)آیه(38)انجیل لوتا. که حواریون به مسیح خطاب می کنند«ای خداوند اینک دو شمشیر».

ب-مقصود از دو شمشیر دو مظهر قدرت است یکی قدرت سیاسی یا مادی و دیگری قدرت مذهبی یا معنوی.

ج-مظهر قدرت سیاسی ،امپراطور و پشتوانه قدرت شاه درباریان و کلیسا بودند اما هریک در قلمرو خود دارای حاکمییت هستند.

د- خداوند هر دو شمشیر  را به پاپ اعطا کرد اما پاپ اعطا کننده قدرت  به امپراطور است.

41

در قرون وسطی مظهر قدرت سیاسی و مذهبی به ترتیب چه کسانی بودند؟

الف-امپراطور/پاپ               ب-پاپ/امپراطور                       ج-امپراطور/امپراطور                د-پاپ /پاپ

42

کدام گزینه بیانگر مهمترین قواعد حقوق ملل مسیحی  قرون وسطی بود؟

الف-صلح / جنگ                  ب-صلح / عدم تجاوز                ج-صلح الهی / متارکه الهی                    د-صلح ملل /جنگ ملل

43

در قرون وسطی به ترتیب صلح الهی 1059 و متارکه الهی1905 توسط کدام شورا وضع گردید؟

الف-شورای امپراطوری/شورای کلیسا       ب-شورای لاتران/شورای کلرمن        ج-شورای کلرمن/شورای کلرمن         د-شورای لاتران/شورای لاتران

44

به موجب مقررات شورای کلرمن 1905 کدام یک از موارد زیر محدود شده بود؟

الف-مصونیت اموال متبرکه و اموال کلیسا        ب-مصونیت غیر جنگجویان             ج-مصونیت زنان و کودکان و افراد بی سلاح     د-ایام جنگ و ستیز             

45

به موجب مقررات شورای لاتران 1059کدام یک از موارد زیر  مصون از تعرض اعلام نشد؟

الف-مصونیت اموال متبرکه و اموال کلیسا        ب-مصونیت غیر جنگجویان             ج-مصونیت زنان و کودکان و افراد بی سلاح     د-ایام جنگ و ستیز             

46

اختلاف حقوق ملل مسیحی با حقوق بین الملل معاصر چیست؟ گزینه نادست کدام است؟

الف-حقوق ملل به اراده کشورها به وجود نیامده است.

ب-حقوق ملل حقوق مشترکی بود که بر اساس مقتضیات عقل طبیعی برای مات های مختلف تاسیس شده بود.

ج-تنظیم روابط میان کشورها تنها هدف حقوق ملل بود .

د-کلیه روابطی که از حدود قلمرو حقوق مدنی خارج بود مشمول احکام حقوق ملل می شد.

47

دین اسلام در چه قرن میلادی و در کجا ظهور یافت؟

 الف-اوایل قرن ششم/مکه                 ب-اواخر قرن ششم /مکه                   ج-اوایل قرن هفتم/مکه                   د-اواخر قرن هفتم/مکه         

48

تاثیر گذاری  و ظهور دین اسلام بر حقوق بین الملل به چه دلیل است؟

الف-از نظر مقررات بین المللی که در شریعت اسلام وجود داشت.                                                                                    ب-از حیث تاریخ پیدایش اسلام  بود.

ج- از حیث زمان و تاریخ پیدایش اسلام  که به زمان وحدت جامعه اروپایی از طریق دین مسیح و بروز جنگ های صلیبی مصادف بود.          د-موارد الف وج 

49

علت پیروزی و توسعه سریع اسلام در سطح جهانی ظرف نیم قرن بعد از رحلت پیامبر(ص)چیست؟

الف-نیروی ایمان مسلمانان صدر اسلام/فساد و انحطاط کشورهایی که از حیث تمدن در معرض تهاجم مسلمانان قرار داشتند.

ب-وجود قران/ فساد و انحطاط کشورهایی که از حیث تمدن در معرض تهاجم مسلمانان قرار داشتند.

ج-وجود قرآن/ نیروی ایمان مسلمانان صدر اسلام     د-اتحاد مسلمانان / فساد و انحطاط کشورهایی که از حیث تمدن در معرض تهاجم مسلمانان قرار داشتند.

50

در سال 732میلادی .............مانع پیشرفت اسلام در اسپانیا گردید و زمینه شکست تدریجی مسلمانان در سرزمین های فتح شده اروپایی فراهم گشت؟

الف-پاپ گرگوار                    ب-هانری چهارم                 ج-شارلمانی و پاپ لئون                 د-شارل مارتل

51

تنها نظام حقوقی مذهبی که به عنوان یکی از نظام های حقوقی معاصر در سیستم مطالعات حقوق تطبیقی جهان مورد شناسایی قرار گرفت حقوق..............است؟

الف-اسلام                     ب-کامن لا                    ج-مسیحیت                  د-رومی ژرمنی

52

در حقوق بین الملل اسلام ....................پیمان های الهی هستند که به نام خداوند و بر اساس آیین الهی منعقد می گردند؟

الف-معاهدات                         ب-عرف                      ج-قوانین موضوعه                          د-قوانین صلح

53

در عبارت«اوفوا بالعهد» بر کدام اصل تاکید دارد؟ الف-وفای به عهد            ب-پیمان الهی                ج-سنت نبوی                         د-سنن الهی

54

کتاب «اسلام و حقوق بین الملل»اثرکدام حقوقدان است؟ الف-دکتر صفایی          ب-دکتر ضیایی بیگدلی          ج-دکتر عرفانی          د-دکتر افشار

55

با پیشروی اسلام در  اواخر قرن ششم میلادی ، ملل غربی ازسه سو خود را در معرض حمله مسلمانان می دیدند این سه کشور عبارتند از....................؟

الف-اسپانیا/ایتالیا/استانبول            ب-فرانسه/انگلستان/ایتالیا             ج-اسپانیا/یونان/فرانسه                  د-ایتالیا/فرانسه/اسپانیا 

56

علت به وجود آمدن جنگ های صلیبی چه بود؟

الف-استرداد بیت المقدس از مسلمانان                                                     ب-  جنگ های صلیبی را فئودال های اروپایی به رهبری کلیسای مسیحی آغاز کردند.

ج-جنگ های صلیبی در هشت مرحله از قرن 11تا13ادامه داشت.            ج- جنگ صلیبی از سال 1095 تا 1270 میلادی ادامه داشت.

57

نتیجه اولیه جنگ های صلیبی چه بود؟

الف-استرداد بیت المقدس از مسلمانان                                                     ب-  جنگ های صلیبی را فئودال های اروپایی به رهبری کلیسای مسیحی آغاز کردند.

ج-تزلزل نظام ملوک الطوایفی در اروپا و خاتمه پیروزی مسیحیت           د-افزایش نفوذ متقابل مدنیت شرق و غرب 

58

صلیبی های مسیحی و مسلمانان درسال 1229.م. طی معاهده .........................به توافق بین المللی رسیدند؟

الف-ژوپا                        ب-پیزا                         ج-جنوا                      د-بیت لحم

59

معاهده ژویا بین کدام یک از شخصیت ها بسته شد ؟

الف-فردریک دوم/سلطان الکامل       ب-فردریک دوم/شارل مارتل           ج-گرگوار/هانری چهارم                    د-فردریک اول/سلطان کامل

60

طی معاهده ژوپا کدام شهرها توسط صلیبی ها بدون خونریزی و با دیپلماسی باز پس گرفته شد؟

الف-پیزا/جنوا/ونیز             ب-آرگون/قبرس/ناصره             ج-فلسطین/ناصره/بیت لحم            د-بیت لحم/ناصره /آرگون

61

این جمله درباره جنگ های صلیبی  از کیست؟«جنگ  به خودی خود نفوذ متقابل مدنیت شرق و غرب را افزایش داد».

الف-البر کلییار                    ب-آرتور نوس بام                   ج-دکتر احمد متین دفتری             د-ماری دوپویی

62

مرکز قدرت جنگی مسلمانان در جنگ های صلیبی کدام کشور بود؟ الف-اسپانیا        ب-ایتالیا               ج-استانبول               د-مصر

63

طبق اصول حقوق بین الملل قرون وسطی تابعان حقوق بین الملل ........................بودند؟

الف-کشورها                  ب-سازمان های بین المللی                      ج-افراد                      د-اشخاص مذهبی

64

رکن قانونگذاری مرکزی قرون وسطی ...................؟الف-مسیحیت بود           ب-پاپ  بود              ج-امپراطور بود               د-وجود ندارد

65

منابع حقوق بین الملل در قرون وسطی کدامند؟ الف-معاهدات        ب-عرف              ج-عرف و معاهدات                د-اصول کلی حقوقی

66

منابع حقوق بین الملل در قرون وسطی مبتنی بر چه اصولی پایه ریزی شده بود؟

الف-اصول حقوقی عام ملهم از دکترین مسیحیت                       ب-اصول حقوقی تدوین شده به وسیله مقام عالی روحانیت روم

ج-گزینه الف و ب                                                                    د-هیچکدام

67

در قرون وسطی اختلافات میان کشورها چگونه حل و فصل می گردید؟

الف-با توافق زیرا قضاوت اجباری وجود ندارد.                   ب-با توسل به زور زیرا قضاوت اجباری وجود ندارد.

ج- با توافق زیرا قضاوت اجباری وجود دارد.                     د- با توسل به زور زیرا قضاوت اجباری وجود دارد.

68

این عبارت بیانگر کدام نظریه است؟ «کشور زیاندیده را که حق دفاع یا تعقیب دارد به اقدامات مقابله به مثل یا جنگ سوق می دهد این گونه اعمال تنهادر صورتی مجازند که عادلانه باشند».الف-نظریه صلح عادلانه           ب-نظریه جنگ عادلانه               ج-نظریه دوشمشیر               د-نظریه عدم توسل به زور

69

به سال های میان کشف قاره امریکا1492تا آغاز قرن نوزدهم ...........................اطلاق می شود؟

الف-عصر جدید               ب-عصر رنسانس                   ج-قرون وسطی              د-دوره میانه

70

به دوره ای از تاریخ اطلاق می گردد که از پایان قرن پانزدهم شروع و تا نیمه اول قرن شانزدهم ادامه داشت؟

الف-عصر جدید               ب-عصر رنسانس                   ج-قرون وسطی              د-دوره میانه

71

 از« رفرم »در عصر جدید کدام معنا مستفاد می شود؟الف-اصلاح سیاسی             ب-اصلاح اجتماعی            ج-اصلاح اقتصادی           د-اصلاح مذهبی

72

در قرن شانزدهم ،حاکمیت مفهوم جدید و خطرناک ...............را پیدا کرد که مضمومن آن ..............................بود؟

الف-قدرت نامحدود/خودمختاری کامل کشورها            ب-قدرت محدود/وابستگی کامل              ج-جنگ/خودمختاری         د-عدم توسل به زور/جنگ

73

بر اساس کدام یک از معاهدات 1648به جنگ های خونین سی ساله مذهبی پروتستان ها و کاتولیک ها خاتمه داد؟

الف-معاهدات صلح ورسای                ب-معاهدات وستفالی               ج-معاهدات مونستر                   د-معاهدات اوزنابورگ

74

بر اساس اصل ..........................هیچ کشوری اجازه نداشت در صدد تحمیل اراده خود به دیگران باشد؟

الف-تساوی دولت ها                ب-برابری حاکمیت ها                  ج-حق تعیین سرنوشت                  د-موازنه سیاسی 

75

کدام یک از اصول زیر جانشین عقیده قرون وسطایی«جامعه مشترک» گردید؟

الف-تساوی دولت ها                ب-برابری حاکمیت ها                  ج-حق تعیین سرنوشت                  د-موازنه سیاسی 

76

وقوع دو واقعه مهم در اواخر قرن 18 که در سیر تحول و تکامل حقوق بین الملل تاثیر گذار بود کدامند؟

الف-قیام مردم امریکای شمالی/انقلاب کبیر فرانسه                                                ب-کنگره وین/کنفرانس صلح لاهه                                                                                           ج-اتحاد مقدس/انقلاب کبیر فرانسه                                                                       د-کنفرانس صلح لاهه/اعلامیه ویلسون

77

کدام یک از موارد زیر بیانگر جنبه ملی انقلاب کبیر فرانسه 1789می باشد؟

الف-آزادی فردی و اعلام حقوق سیاسی برای فرانسویان                        ب- عدالت

ج-نسخ  بردگی واعلام آزادی                                                           د- تساوی افراد بشر در مقابل قانون ،آزادی وجدان

78

اعلامیه حقوق بشر در سال ................................توسط مجلس موسسان فرانسه به تمام اروپا اشاعه یافت؟

الف-اوت 1789                      ب-14ژوئیه1789                    ج-ژوئن 1815                  د-18نوامبر 1814 تا 9ژوئن1815

79

کدام گزینه  دربیان اصول حقوق بین الملل عصر جدید  نادرست است؟              الف-کشورها نسبت به یکدیگر مستقل اما از نظر حقوقی مساوی نیستند.                                        ب-کشورها حق توسل به جنگ را دارند.                                                          ج-دکترین قرون وسطایی جنگ مشروع به تدریج از بین می رود.

د-کشورها تجمعات حاکمی هستند که هریک قدرت انحصاری را در قلمرو خود اعمال می کنند.

80

کدام گزینه در رابطه با عهدنامه های (کنگره)وین صحیح می باشد؟

الف-کشورهای اروپایی آنرا  در وین تشکیل دادند.                      ب-پس از شکست ناپلئون و پیروزی نهایی کورهای اروپایی به منظور انعقاد صلح تشکیل شد

ج-برای بررسی نتایج جنگ و تعیین سرنوشت اروپا تشکیل شد.     د-همه موارد صحیح است.

81

در کنگره وین کدام کشور حضور داشت؟ الف-اتریش /انگلستان     ب-پروس /روسیه      ج-فرانسه/پرتغال                 د-سوئد و همه کشورهای مذکور

82

تعداد نمایندگان سیاسی کشورهای شرکت کندده در کنگره وین1815چند نفر بود؟ الف-6 نفر              ب-16نفر        ج-116نفر               د-216نفر

84

کدام گزینه در رابطه با کنگره وین نادرست است؟

الف-هرگز عملاً افتتاح نشد بلکه کمیسیون های متعددی طرح های مورد نظر را آماده  و کمیسیون سند نهایی را در 9ژوئن1815 امضا کرد.

ب-خاندان های سابق سلطنتی کشورهای اروپایی مجدداً به تخت و تاج بازگشتند ؛خاندان بناپارت خلع و تبعید گردید.

ج-فرانسه به سرحدات سابق خود در 1792 محدود شد ؛بلژیک ضمیمه هلند گردید و بی طرفی سوئیس رسماً اعلام شد.

د-تغیرات وسیع دیگری در نقشه جغرافیایی قاره اروپا پدید نیامد.

85

اتحاد مقدس1815 توسط کدام یک از کشورها و امضا کنندگان عهدنامه های وین منعقد گردید؟همه گزینه ها درست است بجز گزینه...................

الف-انگلستان - روسیه                ب-اتریش - پروس                  ج-انگلستان- فرانسه                      د-انگلستان - پروس                 

86

کدام کشور در سال 1818 به پیمان اتحاد مقدس ملحق گردید؟الف-انگلستان                 ب-فرانسه                  ج-اتریش                 د-پروس

87

متعاهدین معاهده اتحاد مقدس تعهد کردند که ..........................؟

الف-جنبش های انقلابی را که خواستار آزادی و حقوق مردم باشند با توسل به زور سرکوب کنندزیراآنها را تهدیدی علیه حکومت های مشروع خود می دانستند.

ب- جنبش های انقلابی را که خواستار آزادی و حقوق مردم باشند با توسل به زور سرکوب نکنندزیراآنها را تهدیدی علیه حکومت های مشروع خود نمی دانستند.

ج- جنبش های انقلابی را که خواستار آزادی و حقوق مردم نباشند با توسل به زور سرکوب کنندزیراآنها را تهدیدی علیه حکومت های مشروع خود می دانستند.

د- جنبش های انقلابی را که خواستار آزادی و حقوق مردم باشند با توسل به زور سرکوب کنندهرچندآنها تهدیدی علیه حکومت های مشروعشان نباشد.

88

به موجب کدام پیمان ،ایران از سیاست تجاوزکارانه کشورهای اروپا بی بهره نماند؟

الف-اعلامیه ویلسون              ب-عهدنامه وین                ج-اتحاد مقدس               د-کنفرانس صلح لاهه

89

عهدنامه ترکمانچای1828.م. معلول حمایت ........................از .............................بود؟

 الف-صلح مقدس/فرانسه              ب-عهدنامه وین/اتریش                ج-اتحاد مقدس  /روسیه             د-صلح لاهه/انگلستان

90

اتحاد مقدس را می یک سازمان بین المللی ..........نامید که ...............؟

الف-ناقص نامید که بر اصول مشروعیت سلطنت،برتری قدرت های بزرگ،مداخله در امور داخلی کشورهای خارج از سازمان و کشورگشایی پایه گذاری شده بود.

ب-کامل نامید که بر اصول مشروعیت سلطنت،برتری قدرت های بزرگ،مداخله در امور داخلی کشورهای داخل سازمان و کشورگشایی پایه گذاری شده بود.

ج-تام نامید که بر اصول مشروعیت سلطنت،برتری قدرت های بزرگ،مداخله در امور داخلی کشورهای خارج از سازمان و کشورگشایی پایه گذاری شده بود.

د-ناقص نامید که بر اصول مشروعیت سلطنت،برتری قدرت های بزرگ،مداخله در امور داخلی کشورهای داخل سازمان و کشورگشایی پایه گذاری شده بود

91

از اولین جنبش های انقلابی که موجب گردید اتحاد مقدس ،قدرت اجرایی خود را از دست داد کدام یک از نهضت های استقلال طلبانه و ضد استعماری بود؟

الف-اسپانیا              ب-پرتغال                       ج-اسپانیا و پرتغال                     د-روسیه/فرانسه

92

اتحاد مقدس بر اساس کدام یک از اصول زیر بنیان نهاده شد؟الف-اصل مداخله در امور داخلی کشورها                   ب-اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها

                                                                                             ج-اصل توسل به زور                                                 د-اصل عدم توسل به زور           

93

کدام یک از روسای جمهور امریکا علیه اتحاد مقدس اعلامیه صادر کرد؟الف-جرج بوش                  ب-کلینتن                 ج-مونرو                    د-واشنگتن

94

این جمله» امریکا از آن امریکاییان است» از کیست؟                                  الف-جرج بوش                  ب-کلینتن                 ج-مونرو                    د-واشنگتن

95

اتحاد مقدس با اعلام کدام یک از نظریه های زیر بیشتر به ظهور رسید؟ الف-اصل مداخله در امور داخلی کشورها     ب-اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها

                                                                                                        ج-اصل عدم توسل به زور                              د-اصل ملیتها          

96

نظریه اصل ملیتها ریشه در حوادث کدام کشور و چه شخصیتی قرار دارد؟ الف-انقلاب کبیر فرانسه /منچینی                ب-انقلاب کبیر فرانسه/ساوینی

                                                                                                               ج-انقلاب کبیر روسیه/لنین                        د-انقلاب کبیر روسیه/مارکس

97

عهدنامه گلستان 1813با وساطتت کدام کشور  بین ایران و روسیه به امضا رسید؟الف-فرانسه             ب-انگلستان         ج-امریکا               د-پرتغال

98

این عبارت«ملتها با یکدیگر جنگی ندارند» از کدام شخصیت است؟الف-منچینی                  ب-مونرو                    ج-ساوینی              د-هاله

99

این قاعده«افرادی که دارای نژاد،زبان،سنن،رسوم و تمایلات مشترک هستند یک ملت را تشکیل می دهند و حق دارند در کشور مستقلی جمع شوند.مرزهای یک کشور باید منطبق با یک ملت باشد اگر در یک کشور چندین ملت تجمع کرده باشد این انطباق عملی نخواهد گردید.به عکس اگر یک ملت به چندین قسمت تقسیم و جذب کشورهای مختلف شده باشد آن ملت حق دارد در یک کشور به وحدت برسد».بیانگر کدام یک از اصول زیر است؟

الف-اصل مشروعیت                ب-اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها                       ج-اصل برابری کشورها                                       د-اصل ملیتها         

100

دو ویژگی «اصل ملیتها» عبارتند از ..........؟ الف-صلح جو/جنگ طلب          ب-انقلابی/محافظه کار           ج-صلح جو/محافظه کار        د-جنگ طلب/انقلابی

101

انقلابی بودن اصل ملیتها به چه معناست؟ الف-مخالف نظم عمومی دولت های سلطنتی است.              ب-به دولت ملی و دولت حاکم سنتی مشروعیت می بخشد.

                                                            ج-مخالف نظم عمومی دولت های سلطنتی نیست.              د-به دولت ملی و دولت حاکم سنتی مشروعیت می بخشد.

102

اصل ملیتها محافظه کارانه است یعنی ......؟ الف-مخالف نظم عمومی دولت های سلطنتی است.            ب-به دولت ملی و دولت حاکم سنتی مشروعیت می بخشد.

                                                            ج-مخالف نظم عمومی دولت های سلطنتی نیست.              د-به دولت ملی و دولت حاکم سنتی مشروعیت می بخشد.

103

اتحاد مقدس از سال ..............از فعالیت ایستاد و با مرگ ..........در سال1825کاملاً محو گردید؟

الف-1815/ ناپلئون              ب-1822/الکساند امپراطور روسیه                    ج-1914/منچینی              د-1855/ساوینی

104

بعد از« از بین رفتن اتحاد مقدس ،کنگره های گسترده یا محدودی در اروپا تشکیل شد و نهادی را به وجود آورد که به ...................معروف گشت؟

الف-صلح لاهه                     ب-جامعه ملل                      ج-اتحاد اروپایی                         د-اتفاق اروپایی

105

جنگ موسوم به «جنگ تریاک» در سال 1839 میان کدام یک از کشورها  در گرفت؟

الف-فرانسه/انگلستان              ب-انگلستان/پروس                 ج-چین انگلستان                 د-انگلستان/عثمانی

106

جنگ معروف به«ججنگ انفصال در کشورهای کدام قاره جهان اتفاق افتاد؟ الف-آسیا                ب-اروپا                  ج-آمریکا               د-افریقا

107

در سال1899اولین کنفرانس صلح لاهه به پیشنهاد چه کسی تشکیل شد؟

 الف- ناپلئون              ب-الکساندر اول امپراطور روسیه                    ج-نیکلای دوم امپراطور روسیه              د-الکساندر  دوم امپراطور روسیه

108

اولین کنفرانس صلح در سال 1899 در کدام شهر و کدام کشور تشکیل شد؟ الف-لاهه هلند        ب-آمستردام هلند      ج-پاریس فرانسه       د-سن ژرمن اتریش

109

هدف اولیه کنفرانس لاهه1899 چه بود؟ الف-بکاربردن تسلیحات جنگی          ب-صلح               ج-تاسیس دیوان دائمی داوری           د-قوانین جنگ زمینی

110

در کنفرانس صلح لاهه جمعاً چند کشور شرکت نمودند؟ الف- 16کشور                 ب- 26کشور                   ج-36کشور               د-46کشور

111

از میان کشورهای امریکایی شرکت کننده در کنفرانس صلح لاهه 1899علاوه بر ایالات متحده کدام کشور دیگر هم شرکت داشت؟

الف-کانادا                 ب-برزیل                    ج-مکزیک                     د-واشنگتن

112

 کشورهای آسیایی شرکت کننده در کنفرانس صلح لاهه 1899عبارتند از .....................................؟

الف-ایران/چین/ژاپن/سیام                  ب-چین /ژاپن/ مصر/عثمانی                  ج-ژاپن/ایران/چین/مالزی                         د-ایران/چین/عثمانی/سیام

113

کدام گزینه زیر نادرست است؟

الف-کنفرانس صلح لاهه1899در ابتدا بیشتر جنبه سیاس داشت ولی بعداً جنبه حقوقی آن چیره گردید .

ب- در کنفرانس صلح لاهه1899  روی سه اصل اساسی«تاسیس دیوان دائمی داوری،تنظیم قوانین و عرف های جنگ زمینی  و جنگ هوایی »توافق شد.

ج-تاسیس دیوان دائمی داوری،تهیه و تنظیم قوانین و عرف های جنگ زمینی و شمول عهدنامه 1864ژنو به جنگ دریایی اصول مورد توافق شرکت کنندگان کنفرانس صلح لاهه بود.

د-مرجع صلاحیتدار برای جلوگیری از جنگ،از راه اقدامات اصلاحی میانجی گری و داوری از اصول اساسی مورد توافق در کنفرانس صلح لاهه 1899بود.

114

دومین کنفرانس صلح لاهه به دعوت ....................در شهر .................با شرکت .................کشور   از ژوئن تا اکتبر سال 1907تشکیل شد؟

الف- ناپلئون /پاریس/26             ب-الکساندر اول /لیتوانی/26                  ج-نیکلای دوم /لاهه/44             د-الکساندر  دوم /اکراین/44

115

اولین اثر مثبت کنفرانس دوم لاهه1907آن بود که بسیاری از کشورهای جهان به بعضی معاهدات بین المللی که سابقاً منعقد شده بود ملحق گردیدند این معاهدات عبارتند از ...........................؟ کدام گزینه نادرست است؟

الف-مقررات کنگره پاریس1815راجع به تحریم راهزنی دریایی              ب- مصونیت اموال اتباع دشمن که با کشتی های بی طرف حمل شود.

ج-محاصره دریایی و عهدنامه 1864ژنو                                                    د-اتفاق اروپایی

116

کنفرانس صلح لاهه علاوه بر تکمیل کارهای کنفرانس اول ....................معاهعده جدید مربوط به حقوق جنگ و بی طرفی را به امضا رسانید؟

الف-سیزده                   ب-بیست و سه                   ج-هفت                      د-پنج

117

در جنگ جهانی اول کدام یک از کشورهای زیر اعلام بی طرفی نمودند؟ الف-ایران              ب-بلژیک                     ج-لوکزامبورگ               د-هر سه کشور

118

پس از خاتمه جنگ جهانی اول برای چاره جویی و اتخاذ تصمیم درباره مسائل ناشی از جنگ کدام یک از کنفرانس ها به سال1919تشکیل شد؟

الف-کنفرانس اول  لاهه                  ب-کنفرانس صلح پاریس                 ج-کنفرانس دوم لاهه                 د-معاهدات لوکارنو

119

کدام گزینه در رابطه با جنگ جهانی اول نادرست است؟

الف-به بهانه قتل ولی عهد اتریش توسط یکی از اتباع صربستان به وسیله آلمان در ژوئیه 1914آغاز گردیدکه با شکست آلمان در سال1918پایان یافت.

ب-متفقین جنگ شامل «انگلستان،فرانسه،روسیه،ایتالیا،ژاپن،پرتغال،رومانی،یونان،امریکا ،برزیل ،سیام و چین» بودند.

ج-متحدین آلمان عبارت بودند از«عثمانی،اتریش،بلغارستان و مجارستان »

د-در سال 1935آلمان ،نواحی«سار،اتریش و چکسلواکی را اشغال کرد و با اشغال لهستان توسط آلمان جنگ جهانی آغاز شد و گسترش یافت.

120

کدام گزینه درباره جنگ جهانی دوم صحیح می باشد؟

الف-به بهانه قتل ولی عهد اتریش توسط یکی از اتباع صربستان به وسیله آلمان در ژوئیه 1914آغاز گردیدکه با شکست آلمان در سال1918پایان یافت.

ب-متفقین جنگ شامل «انگلستان،فرانسه،روسیه،ایتالیا،ژاپن،پرتغال،رومانی،یونان،امریکا ،برزیل ،سیام و چین» بودند.

ج-متحدین آلمان عبارت بودند از«عثمانی،اتریش،بلغارستان و مجارستان »

د-در سال 1935آلمان ،نواحی«سار،اتریش و چکسلواکی را اشغال کرد و با اشغال لهستان توسط آلمان جنگ جهانی آغاز شد و گسترش یافت.

121

در کنفرانس صلح پاریس چند معاهده با کشورهای مغلوب امضا شد؟ الف-شش              ب-پنج                 ج-هشت                  د-هفت

122

در کنفرانس صلح پاریس ،عهدنامه ورسای در 28ژوئیه1919 با کدام کشور منعقد گردید؟الف-آلمان          ب-اتریش          ج-بلغارستان           د-مجارستان

123

در کنفرانس صلح پاریس ،عهدنامه سن ژرمن در 10سپتامبر1919 با کدام کشور منعقد گردید؟الف-آلمان          ب-اتریش          ج-بلغارستان           د-مجارستان

124

در کنفرانس صلح پاریس ،عهدنامه نویی در 27نوامبر1919 با کدام کشور منعقد گردید؟الف-آلمان          ب-اتریش          ج-بلغارستان           د-مجارستان

125

در کنفرانس صلح پاریس ،عهدنامه تریانون در 4ژوئن 1919 با کدام کشور منعقد گردید؟الف-آلمان          ب-اتریش          ج-بلغارستان           د-مجارستان

 

در کنفرانس صلح پاریس ،عهدنامه سور در 10 اوت1920 با کدام کشور منعقد گردید؟الف-آلمان          ب-اتریش             ج-عثمانی           د-مجارستان

126

به موجب عهدنامه ها صلح پاریس1919کدام کشورها ایجاد گردیدند؟ همه گزینه ها درست است بجز گزینه ................

الف-لهستان/چکسلواکی             ب-یوگسلاوی/لیتوانی              ج-لتونی/استونی               د-بلژیک/لوکزامبرگ

127

به موجب عهدنامه ها صلح پاریس1919بی طرفی کدام کشورها برای همیشه لغو گردید؟ 

الف-لهستان/چکسلواکی             ب-یوگسلاوی/لیتوانی              ج-لتونی/استونی               د-بلژیک/لوکزامبرگ

128

هدف نهایی« عهدنامه های صلح» پاریس1919چه بود؟ الف-تامین صلح جهانی           ب-توسل به زور              ج-منع جنگ دریایی         د-منع جنگ زمینی

129

کدام شخصیت زیر پیشنهاد چهارده ماده ای صلح خود را در 8ژانویه 1918 اعلام نمود؟الف-مونرو             ب-ویلسون          ج-چرچیل           د-استالین

130

استثنایی که در اعلامیه چهارده ماده ای رئیس جمهور امریکا درباره آزادی کامل دریانوردی در کلیه دریاها شامل کدام یک از موارد زیر می باشد؟

الف-خط مبداء              ب-منطقه انحصاری اقتصادی              ج-دریای سرزمینی یا ساحلی             د-فلات قاره

131

طبق اعلامیه ویلسون1918محدودیت تسلیحات ملل تا چه اندازه پیش بینی شده بود؟به اندازه ای محدود شود که ..............

الف-طبق قوانین بین المللی باشد         ب-واقعاً برای امنیت داخلی کشورها ضرورت دارد         ج-مطابق استقلال کشورباشد       د-درچارچوب عدم تجاوز باشد

132

طبق اعلامیه ویلسون1918خاک ..........باید تخلیه و حاکمیت این کشور بدون هیچ گونه محدودیتی اعاده شود؟

الف-فرانسه                     ب-روسیه                     ج-لتونی                د-بلژیک

 

طبق اعلامیه ویلسون1918خاک ..........باید کاملاً تخلیه شود و ظلمی که به این کشور در مورد آلزاس و لورن1871 شده باید رفع و جبران شود؟

 الف-فرانسه                     ب-روسیه                     ج-لتونی                د-بلژیک

133

طبق اعلامیه ویلسون1918وضعیت تنگه داردانل چگونه پیش بینی شد؟

الف-بطور دائم باز باشد        ب-با تضمینات بین المللی محل عبور آزاد کشتی ها و مراودات تجارتی کلیه ملل باشد       ج-محدود باشد          د-گزینه الف و ب

134

مهم ترین اثر مثبت عهدنامه های صلح پاریس1919در کدام گزینه آمده است؟

الف-محدود کردن جنگ            ب-شکست آلمان           ج-برقراری صلح                     د-تاسیس جامعه ملل

135

اولین سازمان بین المللی که وظیفه عام در حفظ صلح جهانی به عهده گرفت کدام است؟

الف-سازمان ملل                        ب-جامعه ملل                 ج-سازمان بین المللی کار                 د-دیوان دائمی داوری

136

در بحبوحه جنگ جهانی اول برای نخستین بار در پیام اوت 1917 چه کسی نظریه تشکیل جامعه ملل را اعلام کرد؟

الف-ویلسون             ب-چرچیل                     ج-پاپ بنوای پانزدهم                 د-مونرو

137

در سال1918چه کسی ایجاد سازمانی جهانی برای برقراری صلح و امنیت را پیشنهاد کرد؟

الف-ویلسون             ب-چرچیل                     ج-پاپ بنوای پانزدهم                 د-مونرو

138

مقر جامعه ملل کجا بود؟ الف-لاهه            ب-نیویورک              ج-ژنو                   د-پاریس

139

در  زمان جامعه ملل کدام کشور قواعد بین المللی را  زیر پا گذاشت ؟الف-امریکا          ب-آلمان               ج-روسیه               د-فرانسه

140

طبق معاهده لوکارنو طرفین متعهد شدند که ............................... را در پیش بگیرند؟

الف-سیاست عدم تجاوز              ب-موازنه سیاسی                      ج-حفظ حقوق بین المللی                  د-تحریم اقتصادی و نظامی

141

معاهده لوکارنو شامل ............. سند بود که عبارتند از .........................................؟

الف-یک/معاهده چندجانبه منعقده میان آلمان/بلژیک/انگلستان/فرانسه و ایتالیا                

 ب-یک /معاهده دوجانبه میان آلمان از یک طرف و کشورهای بلژیک ،فرانسه،لهستان و چکسلواکی از طرف دیگر

ج-دو معاهده دو جانبه و چند جانبه

د-دو /یکی معاهده چندجانبه منعقده میان آلمان/بلژیک/انگلستان/فرانسه و ایتالیا .دیگری معاهده دوجانبه میان آلمان از یک طرف و کشورهای بلژیک ،فرانسه،لهستان و چکسلواکی از طرف دیگر              

142

کدام یک از موارد زیر از عللی است که معاهده لوکارنو قدرت اجرایی خود را عملاً از دست داد؟

الف-خروج آلمان از جامعه ملل1936                                                    ب-اشغال نظامی منطقه بی طرف رنانی که حریم بین فرانسه و آلمان  بود توسط آلمان.

ج-  10اکتبر1925در شهر لوکارنو پاراف و در اول دسامبر1925در لندن امضا و در اول سپتامبر1926به مرحله اجرا در آمد.                          د-گزینه الف و ب

143

 میثاق بریان کلوک  یا .........................در 27 اوت1928 منعقد شد؟الف-پاریس         ب-لوکارنو              ج-ورسای              د-عهدنامه صلح

 

کدام گزینه در رابطه با میثاق بریان-کلوک نادرست است؟

الف-به کوشش کلوک(وزیر امورخارجه امریکا ) و بریان(وزیر امور خارجه فرانسه منعقد شد.

ب-میان کشورهای آلمان،بلژیک،فرانسه،انگلستان،ایتالیا،ژاپن،لهستان و چکسلواکی بر اساس سیاست متقابل عدم تجاوز منعقد شد.

ج-یک معاهده عام منع یا تحریم جنگ ، اقدام مستقل و جدا از میثاق جامعه ملل بود.

د-امضا کنندگان معاهده بریان کلوک جنگ را به عنوان وسیله تعقیب سیاسی ملی در روابط با یکدیگر تحریم کرده و متعهدشدند که اختلافات خود را تنها با وسایل مسالمت آمیز حل و فصل نمایند.

144

 مساله«تحریم جنگ» بر اساس میثاق جامعه ملل چگونه بود؟  الف-جنگ را تحریم کرده بود و اقدام به آنرا مبتنی بر شرایطی دانسته است.                                                  ب- جنگ را تحریم نکرده بود و اقدام به آنرا مبتنی بر شرایطی دانسته است. ج- علاوه بر اینکه جنگ را تحریم کرده بود  اقدام به آنرا مبتنی بر شرایطی دانسته است د- جنگ  تحریم شده بود اما اقدام به آنرا هم مبتنی بر هیچ شرطی نمی دانست .

145

در دوران جنگ جهانی دوم1941براب 1320با وجود اینکه ایران اعلام بی طرفی نمود به چه دلیل از سوی روس و انگلیس اشغال شد؟

الف-مجوزعدم ورود به خاک ایران       ب-وجود تعدادی از اتباع آلمانی در ایران     ج-موقعیت استراتژیک ایران      د-عدم همکاری قدرت حاکمه 

146

در دوران جنگ جهانی دوم1941براب 1320با وجود اینکه ایران اعلام بی طرفی نمود  دلیل واقعی اشغال از سوی روس و انگلیس چه شد؟

الف-مجوزعدم ورود به خاک ایران       ب-وجود تعدادی از اتباع آلمانی در ایران     ج-موقعیت استراتژیک ایران      د-عدم همکاری قدرت حاکمه 

 

 

  • امیرپور مدیر موسسه