موسسه حقوقی و داوری دادگستر برتر آمل

دعاوی حقوقی،ملکی،ثبتی ،خانوادگی و سازش و داوری کلیه دعاوی

موسسه حقوقی و داوری دادگستر برتر آمل

دعاوی حقوقی،ملکی،ثبتی ،خانوادگی و سازش و داوری کلیه دعاوی

مشخصات بلاگ
موسسه حقوقی و داوری دادگستر برتر آمل

علی امیرپور مدرس دانشگاه،مدیرموسسه
داور رسمی دادگستری
نظارت ،رسیدگی و صدور رای در کلیه دعاوی
تنظیم کلیه دادخواست ها،لوایح ،شکوائیه
حل اختلافات در دعاوی حقوقی،مالی و خانوادگی
وصول مطالبات بانکی و خانوادگی
حل و فصل اختلافات در کلیه دعاوی ناشی از اسناد تجاری،سفته ،چک و برات
رسیدگی در حداقل زمان ممکن
ارائه مشاوره و صدور وکالت در کلیه امور قضایی ،حقوقی و کیفری
با حضور وکلای درجه یک دادگستری

پیوندها

فرآیــند داوری

 

الف) اشخاص می‌توانند پیش از بروز اختلاف و یا پس از آن، اختلافات خود را با توافق یکدیگر به داوری ارجاع دهند. چنین توافقی می‌تواند در قالب شرط ضمن عقد در قرارداد اصلی طرفین و یا اساسنامه شرکت گنجانده شود و یا اینکه توافق بر داوری به صورت قرارداد جداگانه‌ای تنظیم شود. در همه حالت‌های مزبور، طرفین شرط پیشنهادی مرکز داوری اتاق بازرگانی تهران را عیناً در متن قرارداد یا اساسنامه درج می‌کنند. 

 

ب) پس از درج داوری، محاکم قضایی دیگر به اختلافات طرفین رسیدگی نخواهند کرد و هر یک از طرفین می‌توانند به موجب درخواستی از مرکز داوری اتاق بازرگانی تهران، تقاضای رسیدگی و حل و فصل اختلافات را مطرح نمایند. سپس این مرکز داوری نیز درخواست رسیدگی و دلایل آن را برای طرف مقابل ارسال کرده تا ایشان دفاعیات خود را اعلام نماید. پس از تکمیل پرونده و دریافت لوایح و مستندات طرفین، مرکز داوری (با توافق طرفین و در صورت عدم توافق ایشان، توسط خود این مرکز) داور یا داورانی را که در موضوع مورد نظر تخصص و تبحر دارند به عنوان داور پرونده انتخاب می‌کند.

 

ج) داور تعیین شده پس از قبول داوری اقدام به دعوت از طرفین دعوی و تشکیل جلسه رسیدگی می‌نماید و عندالزوم از نظر کارشناسان رسمی دادگستری نیز استفاده خواهد کرد و در نهایت، ظرف سه ماه رأی مقتضی را صادر می­کند. این رأی توسط مرکز داوری اتاق بازرگانی تهران به طرفین ابلاغ می‌شود.

 

د) شخصی که رأی داور به نفع وی می‌باشد (محکوم‌له)، رأی مزبور را جهت اجراء به محاکم دادگستری تقدیم می‌کند و محاکم قضایی نیز رأی داور را همانند یک رأی قطعی قضایی اجراء می‌نمایند. سپس، در صورتی که محکوم‌علیه ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ، آن را اجرا ننماید، دادگاه مکلف است به درخواست ذینفع و طبق رأی داوری صادره، «برگ اجرایی» صادر کند. پس از صدور «برگ اجرایی»، هرگاه محکوم‌به عین معین باشد آن مال أخذ و به ذینفع تسلیم می‌شود و در صورتیکه رد عین ممکن نباشد یا محکوم‌به عین معین نباشد، دادگاه ضمن شناسایی اموال محکوم‌علیه (از طریق بانک مرکزی، ادارات ثبت، شهرداری‌ها، سازمان بورس و اوراق بهادار، پلیس راهور و غیره)، اقدام به توقیف اموال به میزان محکوم‌به و سپس فروش آن می‌کند. همچنین اگر استیفای محکوم‌به از این طرق ممکن نگردد، محکوم‌علیه به تقاضای ذینفع تا زمان اجرای رأی داوری (یا پذیرفته شدن ادعای اعسار محکوم‌علیه یا جلب رضایت محکوم‌له) حبس می‌شود.


ماده 454 قانون آیین دادرسی مدنی: کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوا دارند می‌توانند با تراضی یکدیگر منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه ها طرح شده یا نشده‌ باشد و در صورت طرح در هر مرحله ‌ای از رسیدگی باشد، به داوری یک یا چند نفر ارجاع دهند.


‌ماده 455 قانون آیین دادرسی مدنی: متعاملین می‌توانند ضمن معامله ملزم شوند و یا به‌ موجب قرارداد جداگانه تراضی نمایند که در صورت بروز اختلاف بین آنان به داوری ‌مراجعه کنند و نیز می‌توانند داور یا داوران خود را قبل یا بعد از بروز اختلاف تعیین نمایند.

‌تبصره- در کلیه موارد رجوع به‌ داور، طرفین می‌توانند انتخاب داور یا داوران را به شخص ثالث یا دادگاه واگذار کنند.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

قواعد داوری« قسمت سوم»

قواعد و آیین داوری مرکز داوری اتاق بازرگانی ایران

فصل اول- کلیات

ماده 1- تعاریف

اصطلاحاتی که در این آیین داوری به کار رفته است، دارای معانی زیر می‌باشد:

الف) «آیین نامه نحوه ارائه خدمات مرکز داوری در اختلافات تجاری داخلی و بین‌المللی» که از این پس «آیین داوری» نامیده می‌شود، عبارتست از مقررات حاضر که داوری در کلیه اختلافات تجاری داخلی و بین‌المللی که به مرکز داوری اتاق ایران ارجاع شود، مطابق آن انجام خواهد شد.

ب) آیین‌نامه‌های داخلی مرکز داوری در مورد نحوه ارائه خدمات­ آیین‌نامه‌هایی است که مستنداً به مجوز حاصل از ماده 6 قانون اساسنامه مرکز داوری به تأیید هیأت مدیره مرکز داوری و نیز به تصویب هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران رسیده است.

پ) خواهان یا خوانده به معنای یک یا چند خواهان یا خوانده است.

ت) «داوری تجاری داخلی» عبارت است از اختلافات و دعاوی راجع به روابط و معاملات تجاری بین اشخاص حقوقی یا حقیقی که در زمان انعقاد موافقتنامه داوری به موجب قوانین ایران، تبعه ایران باشند؛ و «داوری تجاری بین‌المللی» آن است که یکی از آن‌ها در زمان انعقاد موافقتنامه داوری، طبق قوانین ایران تبعه ایران نباشد.

ث) «داور»، اعم از «داور» واحد یا هیأت داوران است مگر آنکه با توجه به سیاق متن در این آیین داوری یا در موافقتنامه داوری، مراد از داور، یکی از اعضای هیأت داوران باشد.

ج) «دیوان داوری مرکز داوری» هیأتی است که به‌موجب مقررات فصل پنجم از آیین‌نامه داخلی مرکز داوری در مورد تشکیلات و نحوه ارائه خدمات تشکیل می‌شود و وظایف و صلاحیت‌های آن در آیین‌نامه تشکیلات مرکز داوری و نیز در این آیین داوری مشخص شده است.

چ) «قرارنامه داوری» عبارت است از صورت جلسه‌ای که طبق ماده 39 این آیین داوری تنظیم می‌شود.

ح) «مرکز داوری» عبارت است از مرکز داوری اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران که مطابق قانون اساسنامه تشکیل مرکز داوری اتاق ایران مصوب 14/ 11/ 1380 و در اجرای بند (ح) ماده 5 قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران (اصلاحی مصوب 25/ 9/ 1373) تشکیل شده است و مطابق قانون مذکور و نیز آیین‌نامه‌های داخلی مرکز داوری اداره می‌شود و به دعاوی که به آن ارجاع می‌شود رسیدگی می‌کند.

خ) «موافقتنامه داوری» توافقی است بین طرفین که به موجب آن حل و فصل تمام یا بعضی از اختلافاتی که در مورد یک یا چند رابطه حقوقی معین اعم از قراردادی یا غیر قراردادی به‌وجود آمده یا ممکن است در آینده پیش آید، به داوری مرکز داوری ارجاع شود. موافقتنامه داوری ممکن است به صورت شرط داوری در ضمن قرارداد و یا به صورت قرارداد جداگانه باشد.

 

ماده 2- مرکز داوری

مرکز داوری وظایف و اختیارات خود را از طریق هماهنگی، سازماندهی، نظارت و مدیریت جریان داوری انجام می‌دهد، بدون آنکه خود مباشرت به داوری کند.

ماده 3- قلمرو اجرا

الف) کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می‌توانند داوری در اختلافات خود را اعم از اینکه در مراجع قضایی طرح شده یا نشده باشد، با توافق به مرکز داوری ارجاع کنند. تراضی فوق شامل تراضی حاصل از موافقتنامه داوری و همچنین تراضی ناشی از مراجعه و پیشنهاد داوری توسط یکی از طرفین به داوری مرکز داوری و قبول آن از ناحیه طرف دیگر می‌باشد.

ب) رسیدگی داوری در کلیه دعاوی و اختلافاتی که به مرکز داوری ارجاع شود، مطابق مقررات این آیین داوری انجام می‌شود و در داوری‌های داخلی تابع مقررات باب هفتم قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 و در داوری‌های بین‌المللی تابع مقررات قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب 1376 خواهد بود.

تبصره- در دعاوی کوچک که خواسته آن‌ها کمتر از پانصد میلیون ریال (000,000,500 ریال) یا معادل ارزی آن یا معادل مبلغ مذکور در دعاوی غیر مالی باشد، طرفین می‌توانند توافق کنند که رسیدگی به صورت اختصاری انجام شود و از اجرای مواد 39 و 40 و 53 این آیین‌نامه صرف‌نظر کنند یا مواعد مربوط را کوتاه نمایند.

ماده 4- پذیرش آیین داوری مرکز داوری

تراضی بر ارجاع اختلاف به مرکز داوری، به منزله التزام و قبول این آیین داوری و سایر آیین نامه‌های داخلی مرکز داوری در مورد نحوه ارائه خدمات می‌باشد.

ماده 5- انصراف از حق ایراد

در صورتی که هر یک از طرفین پس از علم به عدم رعایت مقررات این آیین داوری و یا شرایط قابل عدول موافقتنامه داوری، سکوت اختیار کرده و داوری را ادامه دهد و در مهلت مقرر ایراد خود را مطرح نکند، چنین تلقی خواهد شد که از حق ایراد خود صرف نظر کرده است.

 

 

فصل دوم- جریان داوری

 

ماده 6- دادخواست داوری

الف) خواهان یا متقاضی داوری، باید دادخواست داوری خود را به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم کند. دبیرخانه وصول آن را با قید تاریخ وصول، به خواهان و خوانده اعلام خواهد کرد.

ب) دادخواست داوری باید مشتمل بر موارد زیر باشد:

1- مشخصات کامل طرفین همراه با ذکر نشانی پستی و الکترونیکی و هرگونه اسناد مثبت سمت؛ در صورتی که دعوی به نمایندگی یا وکالت طرح شده باشد.

2- توضیح درباره ماهیت معامله یا قرارداد یا وقایعی که موجب بروز اختلاف شده و بیان منشأ ادعا و دلایل آن.

3- تعیین خواسته دعوی و مبلغ آن، مگر آنکه خواسته غیر مالی باشد.

4- توضیح درباره موافقتنامه داوری.

5- در صورت امکان، اظهار نظر در مورد تعداد داوران و چگونگی انتخاب آنان با توجه به موافقتنامه داوری و نیز در صورت ضرورت، معرفی «داور» خود در داوری سه نفری.

6- در صورتی که داوری بین‌المللی باشد، اظهار نظر در خصوص محل داوری، زبان داوری و قانون و قواعد حقوقی قابل اعمال.

تبصره- تسلیم درخواست داوری ناقص در دبیرخانه مرکز داوری، مادام که تکمیل نشده، تکلیفی برای مرکز ایجاد نمی‌نماید.

پ) در صورتی که دادخواست داوری راجع به معامله، قرارداد یا روابط حقوقی‌ای باشد که در مورد آن پیش از زمان تقدیم دادخواست بین همان طرفین، رسیدگی داوری در مرکز داوری شروع شده باشد، به درخواست هر یک از طرف‌ها، درخواست داوری جدید با پرونده داوری مقدم توأم می­شود، به شرط آنکه در داوری مقدم هنوز قرارنامه داوری به امضای طرفین و «داور» نرسیده باشد یا توسط مرکز داوری تأیید نشده باشد و مانع قانونی هم برای ادغام پرونده‌ها وجود نداشته باشد. در صورتی که درخواست داوری جدید پس از امضاء یا تأیید قرارنامه داوری در پرونده مقدم شروع شده باشد، رسیدگی توأم به دو یا چند پرونده منوط به این است که «داور» پرونده مقدم، با توجه به ماهیت ادعاهای موضوع داوری جدید و نیز با توجه به مرحله داوری مقدم و سایر اوضاع و احوال، اجازه توأم نمودن دو پرونده را بدهد.

 

ماده 7- پاسخ خوانده؛ دعوای تقابل

الف) پس از دریافت دادخواست داوری دبیرخانه مرکز داوری یک نسخه از دادخواست و اسناد و مدارک ضمیمه آن را جهت پاسخ گویی به خوانده، ابلاغ می‌کند. خوانده باید در داوری داخلی ظرف 10 روز و در داوری بین‌المللی ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ دادخواست داوری، پاسخ خود را که مشتمل بر اطلاعات ذیل باشد، به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نماید:

1- مشخصات کامل همراه با نشانی پستی و الکترونیکی و حسب مورد هرگونه اسناد مثبت سمت؛ در صورتی که دفاع به نمایندگی یا وکالت به عمل آید.

2- پاسخ به ادعا‌ها و خواسته، بیان ایرادات و مدافعات و ارائه هرگونه دلیل و اسناد و مدارک؛

3 - در صورت امکان، اظهار نظر در خصوص تعداد داوران و چگونگی انتخاب آنان با توجه به موافقتنامه داوری و نیز معرفی «داور» اختصاصی خود در داوری سه نفری؛

4 - در صورتی‌که داوری بین‌المللی باشد، اظهار نظر در خصوص محل داوری، زبان داوری و نیز قواعد حقوقی قابل اعمال.

ب) دبیرخانه مرکز داوری، نسخه ای از پاسخ خوانده به دادخواست داوری را به خواهان ابلاغ می‌کند.

پ) در صورتی‌که خوانده ادعاهای متقابلی داشته باشد، باید ضمن پاسخ به دادخواست داوری، به دبیرخانه تسلیم و ثبت کند. دعوای متقابل باید مشتمل بر موارد زیر باشد:

1 - بیان ادعای متقابل و منشأ و دلایل آن.

2 - ذکر خواسته دعوای متقابل و بهای آن، مگر آنکه خواسته غیر مالی باشد؛

ت) دبیرخانه، ادعای متقابل خوانده را به خواهان ابلاغ می­کند و خواهان باید در داوری داخلی ظرف 10 روز و در داوری بین‌المللی ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ دعوای متقابل، لایحه جوابیه ­خود به دعوای متقابل را به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نماید.

 

ماده 8- پس از تبادل لوایح اولیه به شرح فوق و تکمیل پرونده و تعیین «داور» طبق این آیین داوری و اعلام قبولی او، دبیرخانه پرونده را به «داور» تسلیم می­کند و داوری از تاریخ ابلاغ موضوع به طرفین و داور، شروع می‌شود.

 

تبصره 1- در مواردی که «داور» قبلاً توسط طرفین تعیین شده باشد و اعلام قبولی هم کرده باشد، دبیرخانه مرکز داوری پرونده را بدون انجام تبادل لوایح، به «داور» تسلیم می‌نماید و تبادل لوایح با نظر «داور» تعیین شده، انجام خواهد شد.

 

تبصره 2- دبیرخانه مرکز داوری می‌تواند مواعد پیش بینی شده در این ماده را به درخواست خواهان یا خوانده حسب مورد، تمدید نماید، مشروط به اینکه متقاضی تمدید مهلت، حسب مورد، «داور» اختصاصی خود را معرفی نماید و یا درباره تعداد داوران و نحوه انتخاب ایشان اظهار نظر کرده باشد.

 

 

ماده 9- آثار موافقت نامه داوری

الف) در کلیه مواردی که رسیدگی به اختلاف به مرکز داوری ارجاع می‌شود، رسیدگی طبق مقررات لازم‌الاجرا در زمان تقدیم دادخواست داوری به عمل خواهد آمد مگر اینکه طرفین توافق کرده باشند که داوری مطابق قواعد موجود در تاریخ انعقاد موافقتنامه داوری انجام شود.

ب) چنانچه خوانده از پاسخ به درخواست داوری مطابق ماده 7 این آیین داوری امتناع کند، در صورتی که دیوان داوری مرکز احراز کند که ظاهراً موافقت نامه داوری بین طرفین منعقد شده است، داوری ادامه خواهد یافت، بدون اینکه تصمیم دیوان داوری در مورد وجود ظاهری موافقت نامه داوری، مانع طرح ایرادات راجع به وجود یا اعتبار موافقت نامه داوری نزد «داور» گردد. چنانچه دیوان داوری مرکز داوری وجود ظاهری موافقت نامه داوری را احراز نکند عدم امکان ادامه داوری از طرف دبیرخانه مرکز به طرفین ابلاغ می‌شود، در این صورت هریک از طرفین می‌تواند اتخاذ تصمیم در مورد وجود یا فقدان موافقت نامه داوری را از دادگاه صلاحیت‌دار تقاضا کند.

پ) چنانچه هریک از طرفین دعوا قبل از نصب «داور» نسبت به وجود موافقت نامه داوری، اعتبار یا حوزه شمول آن ایراد کند، تصمیم گیری در مورد ایراد مطروحه با دیوان داوری مرکز داوری خواهد بود، بدون اینکه تصمیم دیوان داوری مانع طرح ایراد نزد «داور» باشد. در صورتی که دیوان داوری مرکز ایراد را وارد تشخیص دهد، عدم امکان ادامه داوری از طرف دبیرخانه مرکز به طرفین ابلاغ می‌شود، و پرونده مختومه می‌شود. در این صورت هریک از طرفین می‌تواند به دادگاه صلاحیت‌دار مراجعه کند.

ت) عدم شرکت هر یک از طرفین در جلسات داوری یا هریک از مراحل آن مانع جریان داوری نخواهد بود، و «داور» می­تواند با ادامه رسیدگی بر اساس دلایل و مدارک موجود مبادرت به صدور رأی نماید.

ث) ایراد به وجود یا اعتبار قرارداد اصلی رافع صلاحیت «داور» برای رسیدگی به چنین ایرادی نیست مشروط بر اینکه «داور» اعتبار موافقت‌نامه داوری را احراز کند. حتی اگر قرارداد اصلی وجود نداشته و یا باطل باشد، «داور» می­تواند درباره حقوق طرفین رسیدگی کرده و نسبت به ادعاها ایرادات آن‌ها اتخاذ تصمیم کند و به هر حال شرط داوری، مستقل از قرارداد اصلی است.

 

ماده 10- تعداد داوران و نحوه انتخاب ایشان

الف) طرفین می‌توانند ضمن موافقتنامه داوری یا به موجب توافقنامه جداگانه، در خصوص تعداد و نحوه انتخاب داور یا داوران، توافق نمایند. در صورت فقدان چنین توافقی و نیز در صورتی‌که بین طرفین در این خصوص اختلاف باشد، به ترتیب زیر اقدام خواهد شد و رجوع طرفین به مرکز داوری به منزله قبول ترتیبات زیر می‌باشد:

مرکز داوری با توجه به موضوع دعوی، یک نفر را به عنوان «داور» انتخاب می‌نماید و به طرفین اعلام می‌کند تا اگر اعتراض یا جهات رد نسبت به «داور» مذکور وجود دارند، ظرف مهلت پانزده (15) روز پس از معرفی داور به دبیرخانه، اعلام کنند.

چنانچه هریک از طرفین ظرف مهلت مقرر اعتراض یا جهات رد موجهی نسبت به «داور» منتخب اعلام نمایند و مورد قبول مرکز واقع شود، مرکز داوری فرد دیگری را معرفی خواهد نمود، در غیر این صورت همین‌که «داور» منتخب مرکز قبولی خود را اعلام کرد، مرکز داوری پرونده را به او تسلیم می‌کند.

ب) در مواردی که توافق شده هیأت داوری تشکیل شود، به ترتیب زیر عمل می‌شود:

1- هریک از طرفین مکلف است «داور» اختصاصی خود را ظرف مدتی که مرکز تعیین می‌کند انتخاب و معرفی کند و سپس طرفین یا با موافقت طرفین، داوران اختصاصی ایشان، مکلفند ظرف مدت ده (10) روز «داور» سوم (سرداور) را به اتفاق تعیین و معرفی نمایند.

2- در صورتی‌که طرفین ظرف مهلت مقرر داوران اختصاصی خود یا سرداور را انتخاب و معرفی نکنند، مرکز داوری حسب مورد، «داور» طرف ممتنع یا سرداور (یا هردو) را، انتخاب و معرفی می‌نماید تا اگر هریک از طرفین اعتراض یا جهات رد نسبت به «داور» اختصاصی طرف دیگر یا سرداور دارند، ظرف مهلت پانزده (15) روز پس از معرفی «داور» به دبیرخانه مرکز اعلام کنند.

 

تبصره ـ رسیدگی به اعتراض یا جهات رد نسبت به «داور» یا سرداور که در این مرحله مطرح شود، با مرکز داوری است و تصمیم مرکز در این خصوص قطعی است و در صورتی‌که اعتراض یا جهات رد موجه باشد و مورد قبول قرار گیرد، مرکز داوری فرد دیگری به ترتیب فوق انتخاب می‌کند.

 

ماده 11- علاوه بر موارد فوق، در موارد زیر نیز مرکز داوری حسب مورد، اقدام به تعیین «داور» خواهد کرد:

1- چنانچه طبق موافقتنامه داوری انتخاب «داور» یا هیأت داوری یا سرداور برعهدة شخص ثالث باشد و شخص مذکور در مهلت مقرر «داور» یا هیأت داوری را معرفی نکند.

2- چنانچه شخص ثالث منتخب ایشان تعیین «داور» یا هیأت داوری یا سرداور را به مرکز داوری واگذار کرده باشد.

3- چنانچه «داور» یا داوران یا سرداور تعیین شده، پیشنهاد داوری را رد کنند یا اعلام قبولی نکنند یا به ایشان دسترسی نباشد.

 

ماده 12- هرگاه در موافقتنامه داوری طرفین ملتزم شده باشند که در صورت بروز اختلاف، شخص یا اشخاص معینی داوری نمایند و آن شخص یا اشخاص ظرف مهلت مقرر اعلام قبولی نکنند یا داوری را رد کنند یا به ایشان دسترسی نباشد و یا به هر دلیل نخواهند یا نتوانند به عنوان «داور» رسیدگی کنند، مرکز داوری، جریان داوری را منتفی و نتیجه را به طرفین اعلام خواهد کرد، مگر آنکه طرفین، در مورد روش دیگری برای انتخاب «داور» توافق نمایند، یا انتخاب «داور» یا داوران را به مرکز داوری محول نمایند.

 

ماده 13- انتخاب و تعیین «داور» یا هیأت داوری توسط طرفین یا مرکز داوری همواره باید از بین داوران معتمد مرکز داوری انجام شود، مع‌ذلک، طرفین می‌توانند، «داور» مورد نظر خود از خارج از فهرست داوران معتمد مرکز انتخاب نمایند، مشروط به اینکه شخص منتخب واجد شرایط لازم باشد و نام او به عنوان «داور» داوران معتمد مرکز به تصویب هیأت مدیره مرکز برسد.

 

تبصره- مرکز داوری مکلف است در انتخاب و تعیین «داور» یا هیأت داوران، کلیه شرایطی را که طرفین در موافقتنامه داوری تعیین کرده‌اند، رعایت نموده و با توجه به موضوع دعوی، شخص یا اشخاص واجد شرایط را انتخاب و تعیین کند.

 

ماده 14- در داوری‌های بین‌المللی «داور» منفرد یا سرداور نباید با اصحاب دعوی هم تابعیت باشد، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند.

 

ماده 15- داوری چند جانبه

در صورتی که داوری بیش از دو طرف داشته باشد و طرف‌ها در مورد تعیین «داور» به نحو دیگری توافق نکرده باشند، به ترتیب زیر عمل خواهد شد:

1- برای خواهان واحد، یک «داور» و در صورت تعدد خواهان‌ها، مشترکاً یک «داور» تعیین خواهد شد. «داور» خوانده یا خواندگان متعدد نیز به همین روش تعیین می­شود.

2- چنانچه خواهان‌ها یا خواندگان متعدد ظرف مهلت مقرر، در مورد تعیین «داور» مشترک به توافق نرسند، مرکز داوری، «داور» اختصاصی هر یک از طرفین متعدد (خواهان‌ها یا خواندگان) را انتخاب و تعیین خواهد کرد.

3- در داوری‌های چند جانبه، انتخاب سرداور بر عهده داوران اختصاصی طرفین است و در صورتی که ظرف مدت 15 روز از تاریخی که مرکز داوری تعیین می‌کند به توافق نرسند، سرداور توسط مرکز داوری تعیین می­گردد.

4- هرگاه در داوری‌های چند جانبه، در مورد خواهان یا خوانده بودن یک یا چند طرف داوری اختلاف باشد، هیأت داوری مرکب از سه نفر به انتخاب مرکز داوری خواهد بود و مرکز داوری با توجه به مفاد موافقتنامه داوری در مورد شرایط «داور» و نیز با توجه به موضوع دعوی، هیأت داوری انتخاب و تعیین می‌کند.

5- سایر امور مربوط به داوری‌های چند جانبه از جمله تعویض «داور» یا جرح داور، تابع مقرراتی است که برای داوری‌های دو جانبه مقرر شده است.

 

ماده 16- محل داوری

الف) در داوری‌های داخلی، محل انجام داوری در مقر مرکز داوری خواهد بود، مگر اینکه طرفین، با توافق صریحاً محل دیگری را تعیین نمایند.

ب) در داوری‌های بین‌المللی انتخاب محل داوری با طرفین است و در صورت عدم توافق، مرکز داوری با توجه به اوضاع و احوال پرونده و سهولت دسترسی طرفین، محل را تعیین می‌کند.

پ) در داوری‌های بین‌المللی، «داور» می‌تواند برای شور، استماع طرفین یا شهود یا کارشناسان، یا بازرسی کالا یا اسناد و مدارک، در هر محلی که مقتضی بداند تشکیل جلسه دهد، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند. به هرحال، رأی داوری در محل داوری صادر خواهد شد.

 

ماده 17- زبان داوری

 الف) در داوری‌های داخلی زبان داوری، فارسی است و در صورتی‌که اسناد و مدارک مورد استناد به زبان دیگری باشد، طرفی که چنین مدارکی را ارائه و به آن‌ها استناد می‌کند، مکلف است ترجمه فارسی آن را تهیه و تسلیم کند، مگر اینکه «داور» ترجمه رسمی آن‌ها را لازم بداند.

ب) در داوری‌های بین‌المللی، انتخاب زبان داوری با طرفین است و در صورتی‌که در این خصوص توافق حاصل نشود، «داور» با توجه به قرارداد و اوضاع و احوال پرونده زبان داوری را تعیین می‌کند.

 

ماده 18- ابلاغ اوراق و اخطاریه‌ها، مواعد

الف) طرفین باید کلیه لوایح و مراسلات خود با یکدیگر و با «داور» را همراه با مدارک پیوست، به تعداد طرف‌های دعوی و «داور» یا داوران، به اضافه یک نسخه برای مرکز داوری، به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نمایند.

ب) کلیه مکاتبات، دستورات و درخواست‌ها، تصمیمات و قرارها که «داور» در جریان رسیدگی صادر یا اتخاذ می‌کند، از طریق و توسط دبیرخانه مرکز داوری به طرفین، ابلاغ و پیگیری می‌شود.

پ) در داوری‌هایی که به مرکز داوری ارجاع می‌شود، امر ابلاغ اوراق و نیز رأی داوری توسط دبیرخانه مرکز داوری انجام می‌شود، مگر اینکه طرفین طریق دیگری برای ابلاغ تعیین و توافق کرده باشند.

ت) ابلاغ کلیه اوراق و مکاتبات به نشانی‌های اعلام شده طرفین در موافقتنامه داوری یا هر نشانی دیگری که طرفین متعاقباً اعلام کرده باشند، به عمل خواهد آمد. در صورتی که هیچ یک از نشانی‌های فوق در دسترس نباشد یا امکان ابلاغ در آن نشانی وجود نداشته باشد، ارسال اوراق به آخرین محل تجارت یا محل سکونت طرف داوری، یا به هر محل دیگری که در پرونده مطروحه سابقه ابلاغ داشته باشد، ابلاغ شده محسوب می‌شود.

ث) امر ابلاغ می‌تواند از طریق تحویل در قبال رسید، نامه سفارشی، دورنگار، تلکس، تلگرام، پست الکترونیکی که متضمن ثبت و ضبط سابقه ارسال و وصول به گیرنده باشد، انجام گیرد. در موارد زیر اوراق مربوط، ابلاغ شده محسوب می‌شود:

وصول آن به مخاطب به نظر «داور» یا مرکز داوری محرز باشد؛

مخاطب بر طبق ابلاغیه مربوط، اقدامی کرده باشد؛

مخاطب نفیاً یا اثباتاً پاسخ داده باشد.

ابلاغ به محلی باشد که سابقه ابلاغ داشته باشد.

ابلاغ در جلسه داوری واقع شود.

 

ماده 19- تاریخ ابلاغ، همان تاریخی است که مخاطب یا نماینده او، برگ مربوط را دریافت کرده یا تاریخی است که اوراق مربوط مطابق بند پ، ت یا ث ماده 18، ابلاغ شده یا عرفاً و نوعاً اوراق دریافت شده محسوب شود و سابقه آن در دبیرخانه مرکز داوری ثبت شده باشد.

ماده 20 - مهلت‌های مقرر در این آیین داوری بدون احتساب روز ابلاغ و اقدام، محاسبه می‌شود. چنانچه روز آخر مواعد، در محل ابلاغ تعطیل رسمی یا روز غیرکاری باشد، نخستین روز کاری بعدی، آخرین روز مهلت محسوب خواهد گردید. تعطیلات رسمی و روزهای غیرکاری داخل در مواعد و جزء مهلت محسوب خواهد شد.

به مهلت‌های مقرر در این آیین‌نامه نسبت به اشخاصی که مقیم خارج از کشور می‌باشند، یک ماه اضافه می‌گردد.

ماده 21- در صورتی که اوضاع و احوال اقتضاء کند، «داور» می‌تواند مهلت‌ها و مواعد پیش‌بینی شده در این آیین داوری را تمدید کند به نحوی که هریک از طرفین بتواند به مسئولیت و وظایف خود در جریان داوری عمل کند.

فصل سوم- شرایط داور، جرح داور و تشریفات آن

ماده 22- استقلال و بی طرفی داور

الف) «داور» باید در تاریخ تعیین و انتخاب به این سمت و شروع بکار و نیز در طول جریان رسیدگی داوری تا زمان صدور رأی، علاوه بر داشتن اوصاف قانونی و شرایط مقرر در موافقتنامه داوری، بی طرف و مستقل باشد و ذینفع در قضیه نباشد.

ب) «داور» باید همزمان با قبول سمت، اعلامیه ای مکتوب مبنی بر تأیید بی‌طرفی و استقلال خود امضاء و به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم کند و مکلف است هرگونه واقعیت یا اوضاع و احوالی را که ممکن است استقلال او را نزد طرفین با تردید مواجه سازد، در اعلامیه مذکور ذکر نماید. چنانچه اعلامیه بی‌طرفی و استقلال «داور» متضمن چنین اطلاعاتی باشد، دبیرخانه مراتب را به طرفین ابلاغ می‌کند و مهلتی را جهت اظهار نظر آنان تعیین می‌نماید. پس از وصول نظرات طرفین، دیوان داوری مرکز داوری در خصوص اعلامیه «داور» و اظهارات طرفین رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ می‌کند.

پ) پس از شروع داوری نیز «داور» مکلف است هرگونه واقعیت یا اوضاع و احوال را که احیاناً در جریان داوری حادث شود و موجب تردید در بی طرفی و استقلال او گردد، فوراً و به‌صورت کتبی به دبیرخانه مرکز و به طرفین اعلام نماید.

ماده 23- موارد جرح داور

«داور» در صورتی قابل جرح است که اوضاع و احوال موجود، باعث تردید موجهی نسبت به بی‌طرفی و استقلال او شود و یا واجد اوصافی که طرفین تعیین کرده‌اند، نباشد. هریک از طرفین تنها به استناد دلایلی که پس از تعیین «داور» از آن مطلع شده‌اند، می‌تواند داوری که خود تعیین کرده یا در جریان تعیین او مشارکت داشته، جرح کند.

الف)‏‏ در داوری‌های داخلی، اشخاص زیر را ­­هر چند با­ تـراضی نمی‌توان به عنوان «داور» انتخاب نمود و از موجبات رد و جرح «داور» است:

1- اشخاصی که بی‌طرفی و استقلال ایشان در موضوع داوری، محل تردید باشد؛

2- اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند؛

3- اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شده‌اند؛

4- کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی.

ب) در داوری‌های داخلی، اشخاص زیر، را نمی‌توان به عنوان «داور» معرفی و منصوب کرد مگر با تراضی طرفین:

1- کسانی که سن آن‌ها کمتر از 25 سال تمام باشد؛

2- کسانی که در دعوی ذی‌نفع باشند؛

3- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.

4- کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا می‌باشند؛ یا یکی از اصحاب دعوا مباشر امور آن‌ها باشد.

5- کسانی که خود یا همسرشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند؛

6- کسانی که خود یا همسرشان با یکی از اصحاب دعوا یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا دارند، درگذشته یا حال دعوی کیفری داشته باشند.

7- کسانی که خود یا همسرشان و یا یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او با یکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا­ یکی ­از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دعوی حقوقی داشته باشد.

8- کارمندان دولت در حوزه مأموریت آنان.

ماده 24- تشریفات جرح، تعویض داور به علت قصور یا عدم امکان انجام وظیفه داور

الف) طرفین می‌توانند در مورد تشریفات جرح «داور» توافق نمایند. در غیر این صورت طرفی که قصد جرح «داور» را دارد، باید ظرف 15 روز از تاریخ وصول قبولی «داور» مربوط، یا در صورتی‌که جهات رد و جرح «داور» بعداً در جریان داوری حادث شود، ظرف 15 روز از تاریخ اطلاع از هرگونه اوضاع و احوال مذکور در ماده 23 این آیین داوری، دلایل جرح را همراه با ادله و مدارک مثبته، طی لایحه ای همزمان کتباً به دبیرخانه مرکز داوری، «داور» مربوط، سایر داوران (در صورتی‌که هیأت داوران تشکیل شده باشد) و طرف‌های دیگر داوری اعلام کند.

ب) «داور» مکلف است ظرف 10 روز از تاریخ دریافت جرح، در مورد آن اعلام نظر کند و کتباً به طرفین و به مرکز داوری اطلاع دهد. در صورتی که «داور» مربوط جرح را نپذیرد، طرفی که «داور» را جرح کرده می‌تواند ظرف 20 روز از ابلاغ تصمیم مذکور، به دیوان داوری مرکز داوری (موضوع فصل پنجم آیین‌نامه داخلی مرکز داوری در مورد تشکیلات) مراجعه و درخواست رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.

پ) دیوان داوری مرکز داوری قبل از تصمیم گیری راجع به جرح، مراتب را از طریق دبیرخانه مرکز به «داور» یا داوران مورد جرح، طرف مقابل و نیز سایر اعضای هیأت داوری اطلاع می‌دهد و مهلت مناسب و معقولی جهت اظهار نظر آن‌ها تعیین می‌کند. اظهار نظر کتبی هریک از طرفین و «داور» یا داوران در خصوص جرح به طرفین و سایر داوران ابلاغ می‌شود.

ماده 25- در صورتی‌که «داور» از دادن رأی امتناع ورزد و یا در جلسه داوری دوبار متوالی حضور پیدا نکند یا در انجام وظیفه قصور کند، و هم‌چنین در صورتی‌که «داور» به عللی از قبیل مسافرت، غیبت طولانی، عدم دسترسی، اشتغال یا بیماری و امثال آن، قادر به انجام وظیفه نباشد، هریک از طرفین می‌تواند مراتب را همراه با ادله و مدارک مثبته همزمان به دبیرخانه مرکز داوری، «داور» مربوط، سایر داوران (در­صورتی‌که هیأت­داوری تشکیل شده باشد) و طرف‌های دیگر دعوی اعلام و درخواست تعویض او را بنمایند.

تبصره ـ در صورتی‌که بین طرفین در خصوص موارد فوق اختلاف باشد، دیوان داوری مرکز نسبت به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم می‌کند.

ماده 26- تصمیم دیوان داوری مرکز در مورد جرح یا تعویض «داور» قطعی است و دیوان مکلف نیست دلایل خود را اعلام کند.

ماده 27- اعلام جرح، یا درخواست تعویض «داور» به علت قصور یا عدم امکان انجام وظیفه «داور» مادام که تعیین تکلیف نشده، مانع از ادامه رسیدگی «داور» و صدور رأی نیست.

ماده 28- تعیین داور جانشین

هرگاه مأموریت «داور» به موجب یکی از موارد مذکور در ماده 23 و ماده 25 یا به علت استعفای او با توافق طرفین، و یا به جهات و دلایل قانونی دیگری، خاتمه پذیرد و نیز درصورت حجر یا فوت داور، جانشین او مطابق مقررات حاکم بر داوری و نیز این آیین داوری در مورد انتخاب داور، تعیین می‌شود.

تبصره- «داور» جانشین مکلف است با توجه به لوایح طرفین و رسیدگی‌های انجام شده تا زمان انتخاب او، رسیدگی را ادامه دهد، مگر اینکه با ذکر ادله موجه، تجدید تمام یا بخشی از رسیدگی‌های قبلی را ضروری بداند.

فصل چهارم- صلاحیت داور

ماده 29- اتخاذ تصمیم در مورد صلاحیت

الف) «داور» می‌تواند در مورد حدود صلاحیت خود و همچنین درباره وجود و یا اعتبار موافقتنامه داوری، نفیاً و یا اثباتاً اتخاذ تصمیم نماید. ارجاع اختلافات­ و­ دعاوی به­ مرکز ­داوری، به­منزله پذیرش این اختیار «داور»­ خواهد بود.

ب) شرط داوری که به صورت جزئی از یک قرارداد باشد، به عنوان موافقتنامه مستقل تلقی می‌شود و تصمیم «داور» در خصوص بطلان و ملغی‌الاثر بودن اصل قرارداد، تأثیری در شرط داوری ندارد و فی نفسه به منزله بطلان یا عدم اعتبار شرط داوری مندرج در قرارداد نخواهد بود.

ماده 30- ایراد به صلاحیت «داور» باید همزمان با تسلیم اولین جواب و لایحه دفاعیه اعلام گردد. صرف تعیین «داور» و یا مشارکت در تعیین «داور» توسط هریک از طرفین مانع از ایراد او به صلاحیت داوری نخواهد بود. ایراد به خروج «داور» از حدود صلاحیت در جریان رسیدگی داوری، باید به محض بروز و اطلاع از آن، اعلام گردد، مع‌ذلک در صورتی‌که «داور» تأخیر در ایراد در موارد مذکور را موجه تشخیص دهد، می‌تواند ایراد خارج از موعد را بپذیرد.

ماده 31- در صورت ایراد به صلاحیت «داور» و یا ایراد به وجود و یا اعتبار موافقتنامه داوری، «داور» باید به عنوان یک امر مقدماتی و قبل از ورود به ماهیت دعوی، نسبت به آن اتخاذ تصمیم کند، مگر اینکه «داور» با توجه به موضوع ایراد و ادله آن، اتخاذ تصمیم راجع به ایراد را به رسیدگی در مورد ماهیت دعوی، موکول نماید.

ماده 32- اتخاذ تصمیم «داور» در مورد ایراد خروج «داور» از حدود صلاحیت که سبب آن در حین رسیدگی حادث می‌شود، می‌تواند در ضمن رأی ماهوی به عمل آید.

ماده 33- در صورتی که رأی «داور» بر رد ایراد و قبول صلاحیت خود باشد، اعتراض به رأی مذکور مانع ادامه رسیدگی و صدور رأی نخواهد بود.

ماده 34- در صورتی که طرفین درباره موارد مذکور در این فصل به نحو دیگری توافق کرده باشند، بر طبق آن عمل خواهد شد.

ماده 35- دستور موقت

الف) «داور» می‌تواند در امور مربوط به موضوع اختلاف که محتاج به تعیین تکلیف فوری است، به درخواست هرکدام از طرفین دستور موقت صادر نماید. دستور موقت باید مستدل باشد جهت یا جهات ضرورت تعیین تکلیف فوری باید مشخص شود.

ب) هرگونه ادعا یا اختلاف طرفین در مورد خسارت ناشی از اجرای دستور موقت، به داوری مرکز داوری ارجاع می‌شود. در صورتی‌که دستور موقت قبل از شروع داوری صادر شود، متقاضی مکلف است دعوای ماهوی خود را ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ دستور موقت طرح نماید در غیر این صورت از دستور موقت رفع اثر می‌شود.

پ) «داور» می‌تواند مقرر نماید که متقاضی دستور موقت، تأمین مناسبی مانند وجه نقد یا اوراق و اسناد بهادار یا ضمانت‌نامه بانکی به منظور جبران خسارت ناشی از اجرای دستور موقت، نزد مرکز داوری بسپارد.

چنانچه طرف دیگر، تأمینی بدهد که متناسب با موضوع دستور موقت باشد، «داور» از دستور موقت رفع اثر خواهد کرد.

ت) مراجعه به محاکم دادگستری و درخواست دستور موقت در موارد استثنائی، قبل از داوری یا حین داوری به معنای عدول و نقض موافقتنامه داوری نیست و مانع از رسیدگی داوری نخواهد بود. تقاضای دستور موقت از محاکم دادگستری توسط هر یک از طرفین و نیز دستور صادره باید توسط متقاضی و بدون تأخیر به دبیرخانه مرکز اطلاع داده شود.

تبصره ـ ارجاع اختلافات و دعاوی به مرکز داوری، به منزله پذیرش اختیارات «داور» در صدور دستور موقت و اخذ تأمین مناسب است و طرفین ملزم به رعایت مفاد دستور می‌باشند.

فصل پنجم- رسیدگی داوری

ماده 36- تسلیم پرونده به «داور»

بلافاصله پس از انتخاب «داور» واحد یا تشکیل هیأت داوری و اخذ قبولی داور یا داوران، دبیرخانه مرکز داوری پرونده را جهت رسیدگی در اختیار آنان قرار می‌دهد، مشروط بر اینکه آن قسمت از هزینه‌های داوری که دبیرخانه در این مرحله مطالبه کرده است، تأدیه شده باشد.

ماده 37- اداره داوری

الف) اداره جریان داوری بر عهده داور واحد و در صورت تشکیل هیأت داوران، با سرداور خواهد بود.

ب) رفتار مرکز داوری و داور با طرفین باید با رعایت مساوات، بی‌طرفانه و منصفانه باشد و با لحاظ مدت داوری به هرکدام از آنان فرصت کافی برای طرح ادعا یا دفاع و ارائه دلایل داده شود.

ماده 38- معرفی وکیل یا نماینده

هر یک از طرفین می‌تواند برای خود وکیل یا نماینده یا مشاور انتخاب و کتباً معرفی نماید.

 

ماده 39- قرارنامه داوری و برنامه زمان بندی

الف) «داور» مکلف است پس از تحویل گرفتن پرونده از دبیرخانه، ظرف 15 روز بر اساس آخرین لوایح و اظهارات طرفین، و عندالاقتضاء با حضور ایشان، «قرارنامه داوری» را تنظیم نماید. دبیرخانه می‌تواند این مدت را به درخواست «داور» که باید موجه باشد، تمدید کند.

قرارنامه داوری باید مشتمل بر موارد زیر باشد:

1 - نام و مشخصات کامل طرفین؛

2 - نشانی اقامتگاه طرفین که ابلاغ‌ها و مراسلات در جریان داوری باید به آن جا ارسال شود؛

3 - خلاصه ای از ادعاها و مدافعات طرفین و خواسته هر یک از ایشان و تا حدودی که در این مرحله ممکن باشد، ذکر مبلغ خواسته اصلی و خواسته متقابل؛

4 - در صورت امکان، تحریر محل نزاع و موضوعاتی که باید تصمیم گیری شوند؛

5 - نام و مشخصات و نشانی اقامتگاه «داور» یا داوران؛

6 - محل داوری و زبان داوری (در داوری‌های بین‌المللی)؛

7 - قوانین و قواعد حقوقی حاکم بر موضوع دعوی

8 - ذکر اختیارات «داور» از قبیل تفویض اختیار برای تعیین و تمدید مدت داوری به داور، نحوه تعیین کارشناس، نحوه استماع کارشناس و شهود، اختیار صدور رأی بر اساس صلح و سازش یا انصاف، نحوه صدور دستور موقت و نحوه اخذ تضمین مناسب برای دستور موقت؛

9 - هرگونه اختیار و موضوع دیگری که برای حل و فصل اختلاف از طریق داوری لازم باشد.

ب) قرارنامه داوری باید به امضای طرف‌ها و «داور» برسد.

پ) اگر هر یک از طرف‌ها از مشارکت در تنظیم قرارنامه داوری یا از امضای آن امتناع ورزد، یا به او دسترسی نباشد، «داور» باید قرارنامه داوری را پس از امضاء جهت تأیید به مرکز داوری تسلیم کند. با امضای قرارنامه داوری مطابق این ماده یا تأیید آن توسط مرکز داوری، جریان داوری ادامه می‌یابد.

ماده 40- در داوری‌های بین‌المللی، «داور» باید حین تنظیم قرارنامه داوری یا در اسرع وقت ممکن پس از آن، با مشورت طرفین برنامه زمان بندی را که در نظر دارد داوری را مطابق آن انجام دهد، جداگانه تنظیم و برای طرفین و مرکز داوری ارسال کند. هرگونه اصلاح و تغییر در برنامه زمان بندی باید به طرفین و مرکز اطلاع داده شود.

ماده 41- اصلاح ادعا یا دفاع

چنانچه بین طرفین ترتیب دیگری مقرر نشده باشد، هیچ‌یک از طرفین نمی‌تواند ادعای جدیدی به غیر از آنچه در قرارنامه داوری ذکر شده، طرح کند. مگر آنکه «داور» با توجه به ماهیت ادعای جدید و سایر اوضاع و احوال، آن را موجب تأخیر در رسیدگی یا تبعیض نسبت به طرف دیگر تشخیص ندهد. در هرحال، درصورت اصلاح یا تکمیل ادعا یا دفاع باید به طرف مقابل اجازه و مهلت پاسخ گویی داده شود.

ماده 42- قانون حاکم

الف) «داور» مکلف است براساس قانون و قواعد­حقوقی قابل اعمال­ رأی دهد.

ب) در داوری‌های بین‌المللی «داور» مکلف است قانون منتخب طرفین را اعمال کند و در صورتی‌که طرفین قانون حاکم را انتخاب نکرده باشند، طبق قواعد تعارضی که «داور» مناسب تشخیص دهد قانون مناسب را تعیین و مطابق آن رأی دهد.

پ) تعیین قانون یک کشور به هر نحو که صورت گیرد، به منزله ارجاع به قوانین ماهوی آن کشور است و شامل حل تعارض آن نمی‌شود، مگر طرفین طور دیگری توافق نموده باشند.

ت) «داور» مکلف است در کلیه موارد، مطابق مفاد قرارداد تصمیم بگیرد و عرف و عادت تجاری ذی‌ربط را رعایت کند.

ث) «داور» در صورتی حق دارد براساس کدخدا منشی و انصاف رأی دهد که طرفین صریحاً چنین اختیاری به او داده باشند.

ماده 43- جلسه استماع و رسیدگی

الف) پس از تسلیم پرونده به «داور»، هرگونه تبادل لوایح زیر نظر «داور» انجام می‌شود، مع‌ذلک در صورتی‌که «داور» تشخیص دهد که با توجه به موضوع پرونده، نیازی به تبادل لوایح بیشتر نیست می‌تواند براساس لوایح و اسناد و مدارک موجود در پرونده، رسیدگی و رأی صادر کند.

ب) در صورتی‌که «داور» با توجه به موضوع پرونده، اخذ توضیح از طرفین یا ملاحظه اصول اسناد و مدارک را لازم بداند، می‌تواند دستور تشکیل جلسه استماع را با ذکر محل، تاریخ و ساعت تشکیل جلسه، صادر و به طرفین ابلاغ کند. به هر حال، در صورتی که یکی از طرفین در زمان مناسب درخواست تشکیل جلسه استماع نماید، «داور» مکلف است جلسه را برگزار کند. «داور» می‌تواند برای تسهیل رسیدگی موضوعات یا سؤالاتی که باید در جلسه استماع پاسخ داده شود، تعیین و برای طرفین ارسال کند.

پ) چنانچه «داور» تشکیل جلسه رسیدگی برای بازرسی کالا و یا معاینه سایر اموال و یا مستندات طرفین را ضروری بداند، باید موعد و مکان جلسه را تعیین و به طرفین و سایر اشخاصی که باید حضور یابند، ابلاغ کند.

ت) «داور» می­تواند پس از مشورت با طرفین، جلسات استماع، بازرسی اموال یا مستندات یا شور را در هر محلی که لازم و مقتضی بداند تشکیل دهد، مگر طرفین طور دیگری توافق کرده باشند.

ث) جلسات استماع و رسیدگی داوری غیرعلنی است، مگر آنکه طرفین به طور کتبی بر خلاف آن توافق کنند. به هر حال، «داور» باید برای حفظ اسرار تجاری و اطلاعات محرمانه، اقدامات لازم را به عمل آورد.

ج) جلسات رسیدگی و استماع با حضور طرفین یا وکلا و نمایندگان آنان تشکیل می‌شود و هر یک از طرفین می‌تواند مشاور خود را نیز، همراه داشته باشد.

چ) «داور» می‌تواند هر زمان در جریان رسیدگی، به هر یک از طرفین ابلاغ کند لوایح یا ادله و مستندات تکمیلی ارائه کنند یا ایشان را برای ادای توضیح دعوت نماید.

ماده 44- قصور در تسلیم لوایح و مدارک

الف) چنانچه خواهان بدون عذر موجه، لوایح و مدارک و ادله خود را ظرف مهلت مقرر تسلیم نکند و «داور» با اخذ توضیح از خوانده هم نتواند رأی بدهد، حسب مورد، قرار ابطال دادخواست داوری را صادر خواهد کرد.

ب) در صورتی که خوانده از دادن لایحه دفاعیه قصور نماید، همچنین در صورتی که خواهان از دادن لایحه جوابیه به دعوای تقابل خوانده خودداری کند، بدون اینکه این قصورها فی نفسه به معنای قبول ادعای خواهان یا دعوای متقابل خوانده تلقی شود «داور» بر اساس مدارک موجود در پرونده رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد کرد.

پ) اگر هریک از طرفین با وجود ابلاغ مراتب به او، از حضور در جلسه استماع و یا ارائه اسناد و مدارک و ادله مورد استناد خویش ظرف مهلت مقرر، خودداری کند، «داور» می‌تواند بر اساس مدارک موجود رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ کند. در صورتی‌که هیچ یک از طرفین علیرغم دعوت قبلی برای ادای توضیح، حاضر نشوند و «داور» هم نتواند بدون اخذ توضیح در ماهیت دعوی رأی صادر کند، قرار ابطال دادخواست صادر می‌شود.

ماده 45- شهادت

الف) در صورتی‌که هریک از طرفین جهت اثبات ادعا یا مدافعات خود به شهادت شهود استناد کند، باید قبل از تشکیل جلسه استماع، نام و مشخصات شهود و موضوع شهادت ایشان و ارتباط آن با موضوع داوری را کتباً، تسلیم کند. در صورت احراز تأثیر مؤّدای شهادت شهود و ارتباط آن با موضوع دعوی، «داور» مقرر می‌کند جلسه‌ای برای استماع شهادت تعیین و از طرفین و شهود جهت استماع شهادت دعوت به عمل می‌آورد و به طرف استناد کننده به شهادت شهود، تذکر داده می‌شود که شهود را در جلسه استماع حاضر کند. در صورت عدم حضور شهود بدون عذر موجه، شهادت شهود از عداد دلایل استناد کننده خارج می‌شود.

ب) شهادت شهود می‌تواند به صورت شهادت‌نامه کتبی امضا شده که صحت امضای شهود قابل احراز باشد، تسلیم گردد.

پ) هر یک از طرفین می‌تواند در جلسه استماع و رسیدگی، تحت نظارت «داور» از شهود خود یا شهود طرف مقابل پرسش‌هایی را که مرتبط با قضیه باشد، مطرح نماید و «داور» نیز می‌تواند رأساً پرسش‌هایی را از شهود به‌عمل آورد.

ت) صلاحیت‌های شهود و موارد جرح شاهد در داوری‌های داخلی به کیفیت مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 است و در داوری‌های بین‌المللی تابع مقررات حاکم بر داوری است و ارزیابی ارزش اثباتی شهادت شهود یا شهادتنامه کتبی با «داور» است.

 

ماده 46- ارجاع امر به کارشناس

الف) «داور» می‌تواند در مواردی که لازم بداند رأساً و یا به درخواست هر یک از طرفین، موضوع را به کارشناسی یک یا چند نفر ارجاع دهد و مقرر کند که هرکدام از طرفین هرگونه اطلاعات مرتبط را در اختیار کارشناس قرار دهد و موجبات دسترسی او را به مدارک مربوط، کالا یا سایر اموال و امکنه برای انجام معاینه و بازبینی، فراهم آورد مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده‌اند. دستمزد کارشناس و هزینه‌های آن برعهده متقاضی کارشناسی است و در صورتی‌که متقاضی کارشناسی، دستمزد و هزینه‌های کارشناس را ظرف مهلتی که «داور» تعیین می‌کند نپردازد، کارشناسی از عداد دلایل او خارج می‌شود.

ب) هرگاه قرار کارشناسی به تشخیص و نظر «داور» باشد، و «داور» نتواند بدون انجام کارشناسی رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند، پرداخت دستمزد و هزینه‌های کارشناسی بالمناصفه برعهده طرفین است و چنانچه طرفین دستمزد و هزینه کارشناسی را نپردازند و «داور» هم نتواند بدون انجام کارشناسی رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند، «داور» قرار ابطال دادخواست را صادر می‌کند.

پ) درصورتی که «داور» لازم بداند، می‌تواند از کارشناس نظریه تکمیلی بخواهد شرکت کند و درصورت درخواست یکی از طرفین یا درصورتی که «داور» لازم بداند، کارشناس باید پس از تقدیم گزارش کتبی برای ادای توضیح و پاسخ سؤالات در جلسه استماع شرکت کند.

ت) نظریه کارشناسی به طرفین ابلاغ می‌شود تا چنانچه اظهار نظری در خصوص آن دارند ظرف 10 روز از ابلاغ، اعلام نمایند.

ث) هریک از طرفین می‌تواند در مقام توجیه ادعا یا دفاع، رأساً مبادرت به اخذ نظر کارشناس کنند و آن را به ضمیمه لایحه تسلیم کند و یا کارشناس یا کارشناسان مورد نظر خود را برای استماع نظریه ایشان در جلسه رسیدگی به هزینه خود، معرفی کنند. ارزیابی ارزش اثباتی نظریه کارشناس منتخب هریک از طرفین، با «داور» است.

ج) دستمزد و هزینه‌های کارشناس با توجه به تعرفه‌های ذی‌ربط، تعیین می‌شود و به هرحال، هنگام صدور رأی جزو هزینه‌های داوری محسوب خواهد شد.

ماده 47- ورود شخص ثالث

هرگاه شخص ثالثی در موضوع داوری برای خود مستقلاً حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی‌نفع بداند، می‌تواند مادام که ختم رسیدگی اعلام نشده است وارد داوری شود، مشروط بر اینکه موافقتنامه داوری، «داور» تعیین شده و آیین داوری را بپذیرد و ورود وی مورد ایراد هیچ کدام از طرفین واقع نشود. در صورتی که یکی از طرفین به ورود شخص ثالث ایراد نماید، «داور» نخست در آن مورد اظهار نظر خواهد نمود و تصمیم وی قطعی است.

 

فصل ششم- ختم رسیدگی و صدور رأی

ماده 48- ختم رسیدگی

الف) «داور» پس از احراز اینکه طرفین از فرصت کافی و معقول برای ارائه مطالب و دفاع برخوردار شده‌اند، و با رعایت مفاد ماده 49 ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به اصدار رأی می‌نماید. پس از اعلام ختم رسیدگی، هیچ لایحه یا دلیل و مدرک جدیدی قابل طرح و ارائه نخواهد بود.

ب) «داور» می­تواند در صورت تعدد دعاوی (اعم از اصلی و طاری) با تفکیک دعوایی که معد برای صدور رأی باشد، نسبت به آن ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رأی نماید و رسیدگی را نسبت به دعوی یا دعاوی دیگر ادامه دهد.

پ) «داور» مکلف است حداکثر ظرف 20 روز پس از اعلام ختم رسیدگی، پیش نویس رأی داوری را قبل از امضاء، جهت اعمال مقررات ماده 53 این آیین داوری به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم کند. در صورتی‌که «داور» مهلت بیشتری لازم داشته باشد، می‌تواند با ذکر دلیل و موجبات تأخیر، مدت مذکور را یک‌بار تمدید کند.

ماده 49- مهلت صدور رأی

الف) در داوری‌های داخلی، مدت داوری‌هایی که به مرکز ارجاع می‌شود سه ماه از تاریخ قبولی «داور» و اطلاع به طرفین است مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند. تمدید مدت مذکور ولو کراراً، با توافق طرفین بلامانع است، مشروط به اینکه مدت جدیدی مشخص و تعیین شود. طرفین می‌توانند اختیار تمدید مدت داوری را به «داور» اعطا کنند یا مرکز داوری تفویض کنند.

ب) در داوری‌های بین‌المللی «داور» مکلف است ظرف 6 ماه از تاریخ نهایی شدن قرارنامه داوری طبق ماده 39 این قواعد داوری، رسیدگی و رأی صادر کند. در صورتی‌که اوضاع و احوال پرونده اقتضاء کند که مدت مذکور تمدید شود، «داور» مکلف است مراتب تمدید را به طرفین و دبیرخانه مرکز داوری اعلام کند.

 

ماده 50- رأی مبتنی بر سازش طرفین

الف) چنانچه طرفین در جریان رسیدگی، اختلافات خود را از طریق سازش فیصله دهند، «داور» به درخواست طرفین مراتب وقوع سازش را همراه با شرایط سازش و نحوة فیصله دعوی، به صورت گزارش اصلاحی تنظیم و رأی سازشی صادر می‌نماید و قرار سقوط دعوی صادر می‌کند.

ب) رأی سازشی که به صورت فوق صادر می‌شود، برای طرفین قطعی و لازم‌الاجرا است.

 

ماده 51- اخذ تصمیم توسط هیأت داوران

الف) در مواردی که رسیدگی به وسیله هیأتی از داوران به‌عمل می‌آید، اعضای هیأت داوری باید از تاریخ و محل جلسه ای که برای رسیدگی و مشاوره و یا صدور رأی تشکیل می‌شود، مطلع باشند.

ب) تصمیم «هیأت داوران» با اکثریت آراء، معتبر است، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند. در صورتی‌که اکثریت حاصل نشود، رئیس هیأت داوری به تنهایی رأی را صادر می‌کند.

 

تبصره- در صورتی که یکی از اعضای هیأت داوران استعفا کند یا دو جلسه متوالی حضور پیدا نکند یا از دادن رأی امتناع نماید، دو عضو دیگر به موضوع رسیدگی و رأی خواهند داد و چنانچه بین دو «داور» دیگر اتفاق نظر حاصل نگردد، مرکز داوری طبق مقررات این آیین‌نامه «داور» دیگری به جای «داور» مستعفی یا ممتنع یا غایب، انتخاب و منصوب می‌نماید، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کنند.

 

ماده 52- شکل و محتوای رأی

الف) رأی داوری باید کتبی باشد و به امضای «داور» برسد. در موردی که «داور» بیش از یک نفر باشد، امضای اکثریت داوران کافی خواهد بود، مشروط بر اینکه علت عدم امضای اعضای دیگر هیأت داوری در برگ رأی ذکر شود. نظر مخالف یا جداگانه هر داور، به رأی ضمیمه می‌شود، مگر طرفین طور دیگر توافق کنند.

ب) رأی داوری مشتمل است بر «مقدمه»، «خلا­صه جریان رسیدگی»، «متن رأی داور» و «بخش اجرایی رأی».

1- «مقدمه» رأی شامل شماره پرونده، شماره و تاریخ رأی، و محل رسیدگی، مشخصات و نشانی طرفین، نام داور و خواسته دعوی خواهد بود.

2- «خلاصه جریان رسیدگی» مشتمل است بر خلاصه‌ای از اظهارات طرفین و مذاکرات جلسه یا جلسات استماع ونیز اقداماتی که به منظور احراز واقعیات و بررسی دلایل صورت گرفته است.

3- «متن رأی» مشتمل است بر ذکر موضوع دعوی یا دعاوی و خواسته و نیز کلیه دلایلی که رأی بر آن‌ها مبتنی است مگر اینکه طرفین توافق کرده باشند که دلایل رأی ذکر نشود یا رأی سازشی طبق ماده 50 باشد یا براساس اختیار «داور» برای طرف‌های صلح و سازش صادر شده باشد.

4- بخش اجرایی رأی، مشتمل است بر تشخیص منجز «داور» نسبت به خواسته و دفاعیات طرفین و نیز نسبت به تکالیف و اقداماتی که طرف‌های ذی‌ربط دعوی باید مطابق بخش اجرایی رأی به عمل آورند.

5- رأی داوری، باید حاوی تاریخ و محل داوری طبق ماده 16 این آیین داوری باشد.

 

ماده 53- بررسی پیش نویس رأی داوری و ابلاغ آن

الف) به منظور بررسی و حصول اطمینان از رعایت تشریفات قانونی و نیز این آیین داوری، «داور» باید قبل از امضای رأی، پیش نویس آن را به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نماید و دبیرخانه مرکز با رعایت مقررات فصل پنجم از آیین‌نامه داخلی مرکز در مورد نحوه ارائه خدمات و تشکیلات مرکز داوری مصوب 23/ 12/ 1384 در اولین جلسه دیوان داوری مرکز مطرح می‌کند. دیوان داوری مرکز داوری می‌تواند بدون آنکه در آزادی عمل و اختیارات «داور» از نظر تصمیم گیری مداخله کند، توجه «داور» را به نکات شکلی و یا ماهوی جلب و یادآوری کند. «داور» در قبول یا رد نکات ماهوی مخیّر است، لکن مکلف است نظرات دیوان داوری مرکز درباره مسایل شکلی را رعایت کند. پس از تأیید پیش نویس رأی توسط دیوان داوری مرکز و از لحاظ شکلی، «داور» مجاز به امضای آن می‌باشد.

ب) رأی داوری که به ترتیب فوق صادر و امضاء شده، توسط دبیرخانه مرکز داوری در دفتر ثبت آراء با قید شماره و تاریخ صدور، ثبت می‌شود و شماره و تاریخ فوق بر روی رأی درج و صفحات رأی به مهر دبیرخانه مرکز داوری ممهور خواهد شد. نسخه اصل رأی داوری در پرونده ضبط و تصویر مصدق آن که دارای اعتبار نسخه اصل است، به اصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد، مشروط به آن که کلیه هزینه‌های داوری پرداخت شده باشد.

 

ماده 54- قطعیت و قابلیت اجرای رای

الف) رأی «داور» قطعی است و پس از ابلاغ طبق مقررات قانونی لازم‌الاجراست.

ب) با پذیرش داوری از طریق مرکز داوری، طرفین متعهد می‌شوند که رأی داوری صادره را قطعی و لازم‌الاجرا دانسته و بدون تأخیر اجرا نمایند.

پ) اجرای رأی داوری در داوری‌های داخلی تابع مقررات آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 و سایر قوانین ذی‌ربط در باب اجرای احکام داوری است، و در داوری‌های بین‌المللی، حسب مورد، تابع مقررات قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب 1376 یا کنوانسیون نیویورک در مورد اجرای احکام داوری خارجی مصوب 1380 می‌باشد.

ت) در صورتی‌که محکوم علیه عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن باشد و بدون عذر موجه، رأی را تا 20 روز پس از ابلاغ اجرا نکند، طرف دیگر، می‌تواند جهت رسیدگی و اتخاذ تصمیم لازم به کمیسیون انضباطی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران مراجعه نماید.

 

ماده 55- ختم داوری

رسیدگی داوری با صدور رأی یا به موجب تصمیم «داور» در موارد زیر خاتمه یافته یا متوقف می‌گردد:

الف) استرداد دعوا توسط خواهان، مگر اینکه خوانده با ذکر ادله موجه به آن اعتراض نماید و «داور» برای وی نفع قانونی و موجهی در ادامه داوری احراز کند.

ب) عدم امکان و یا عدم لزوم ادامه رسیدگی به هر دلیل دیگر.

پ) توافق طرفین بر ختم رسیدگی داوری

ت) فوت یا حجر یکی از طرفین دعوی در صورتی‌که شخص حقیقی باشد.

ث) در داوری‌های داخلی در صورت ورشکستگی یکی از طرفین دعوی در صورتی‌که شخص حقوقی باشد، مطابق مقررات ماده 418 و 419 قانون تجارت تا تعیین مدیر تصفیه داوری متوقف می‌گردد. در داوری‌های بین‌المللی موضوع تابع مقررات حاکم بر موضوع است.

 

ماده 56- ابلاغ رأی داوری

الف) پس از امضاء، رأی داوری توسط دبیرخانه مرکز داوری به طرفین ابلاغ خواهد شد، مشروط بر آنکه هزینه‌های داوری به مرکز داوری پرداخت شده باشد.

ب) در صورت در خواست، نسخ اضافی رأی که توسط دبیرکل تصدیق شده باشد، فقط در اختیار طرفین یا نمایندگان آنان قرار خواهد گرفت.

پ) با ابلاغ رأی داوری مطابق ترتیبات مذکور در این آیین داوری طرفین از ابلاغ رأی به سایر شیوه‌ها صرف نظر می‌نمایند.

 

ماده 57 تصحیح و تفسیر رأی؛ رأی تکمیلی

الف) در داوری‌های داخلی هر یک از طرفین می‌تواند با رعایت ماده 487 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 تقاضای اصلاح یا تفسیر رأی یا صدور رأی تکمیلی نماید. «داور» مکلف است ظرف 20 روز از تاریخ تقاضای مذکور نسبت به آن اتخاذ تصمیم نماید.

ب) در داوری‌های بین‌المللی هریک از طرفین می‌تواند ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ رأی درخواست اصلاح نگارشی، تایپی، اشتباه در محاسبه یا اشتباهات مشابه یا تفسیر و رفع ابهام از رأی را بنماید یا درخواست رأی تکمیلی نسبت به ادعایی که اقامه شده ولی در رأی مسکوت مانده مطرح کند. در مورد درخواست رأی اصلاحی«داور» باید ظرف مدت 30 روز از تاریخ درخواست اتخاذ تصمیم کند و در مورد درخواست رأی تکمیلی درصورتی‌که «داور» آن را موجه تشخیص دهد باید ظرف 60 روز رأی تکمیلی صادر کند. در صورتی‌که «داور» رأساً متوجه اشتباه یا ابهام رأی شده باشد، ظرف 30 روز نسبت به اصلاح رأی یا تفسیر آن اقدام خواهد کرد.

پ) درخواست اصلاح یا تفسیر رأی یا صدور رأی تکمیلی باید در نسخ کافی به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم شود و دبیرخانه یک نسخه را به طرف مقابل ابلاغ می‌کند و مهلت معقولی جهت اظهار نظر او تعیین می‌نماید.

ت) مقررات مواد 51-52-53-54 و 56 این آیین داوری در مورد رأی اصلاحی، تفسیری یا تکمیلی نیز لازم‌الاجرا است.

 

 

فصل هفتم- هزینه‌های داوری

 

ماده 58- هزینه‌های داوری

الف) مراجعه به مرکز داوری و استفاده از خدمات آن برای حل و فصل اختلافات، در هر مورد موکول به پرداخت هزینه‌هایی است که مطابق آیین‌نامه مربوط به نحوه ارائه خدمات در مورد هزینه‌های داوری و تعرفه آن در زمان طرح دعوی، محاسبه و دریافت می‌شود.

ب) پس از وصول دادخواست داوری و همزمان با تبادل لوایح اولیه طبق این آیین داوری، دبیرکل مرکز داوری، با توجه به مبلغ و نوع خواسته، هزینه­های داوری را طبق تعرفه مندرج در آیین‌نامه هزینه‌های داوری تعیین و به طرفین ابلاغ می‌کند و همزمان از خواهان مطالبه نماید که ظرف مهلت 15 روز، مبلغی را به‌عنوان پیش‌پرداخت هزینه‌ها به دبیرخانه مرکز بپردازد. مبلغ پیش پرداخت که خواهان می‌پردازد، بابت سهم او از هزینه‌های قطعی داوری، منظور و کسر خواهد شد.

پ) مرکز داوری می‌تواند هزینه‌های داوری را، با توجه به تغییر مبلغ و نوع خواسته در طول داوری تعدیل کند.

ت) در مواردی که علاوه بر ادعای اصلی، ادعای متقابل هم طرح شده باشد، دبیرکل می‌تواند مبلغ هزینه‌های داوری بابت هر یک از ادعای اصلی و ادعای متقابل را جداگانه تعیین نماید. در این‌صورت هر طرف باید هزینه‌های مربوط به ادعای خود را به دبیرخانه مرکز داوری بپردازد.

 

ماده 59- جز در مواردی که طرفین طور دیگری توافق کرده‌اند، پرداخت هزینه‌های داوری در مرکز داوری (هزینه اداری و حق‌الزحمه داوران) به تساوی بر عهدة خواهان و خوانده است که باید تا قبل از صدور رأی، به دبیرخانه مرکز بپردازند. اگر هر یک از طرفین از پرداخت تمام یا قسمتی از سهم خود از هزینه‌های داوری خودداری کند، هر یک از طرف‌های دیگر می‌تواند به منظور جلوگیری از توقف رسیدگی، سهم طرف ممتنع را بپردازد.

 

ماده 60- چنانچه طرفین از پرداخت هزینه‌های داوری ظرف مهلت مقرر امتناع ورزند، دبیرکل می‌تواند با مشورت «داور» رسیدگی را متوقف کند. در این صورت دبیرکل باید مهلتی که کمتر از 15 روز نباشد برای پرداخت هزینه‌ها به طرفین بدهد. عدم پرداخت هزینه‌های داوری ظرف این مهلت به منزله استرداد دادخواست مربوط به دعوای اصلی یا متقابل است که برای آن هزینه مطالبه ولی پرداخت نشده است، بدون اینکه مانع از طرح دعوی اصلی یا متقابل طی دادخواست داوری جدید باشد.

ماده 61- تصمیم مرکز داوری در این قبیل موارد ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض است و رسیدگی به آن با دیوان داوری مرکز داوری است.

 

ماده 62- اتخاذ تصمیم در خصوص هزینه‌های داوری

الف) هزینه‌های داوری شامل حق‌الزحمه داوران و هزینه‌های اداری مرکز داوری و همچنین شامل حق‌الزحمه و هزینه کارشناسی و مخارج متعارف حقوقی است که جریان داوری ایجاب می‌کند.

ب) «داور» باید ضمن رأی یا تصمیم داوری تکلیف هزینه‌های داوری را تعیین کند و در مورد تسهیم آن بین طرفین، اتخاذ تصمیم کند. در صورتی‌که طرفین درباره نحوه تسهیم هزینه‌ها توافقی کرده باشند، «داور» مکلف است آن را ملحوظ نماید.

 

 

فصل هشتم- مقررات متفرقه

 

ماده 63- در صورتی‌که لازم باشد، مرکز داوری کلیه مساعی و همکاری‌های لازم را معمول خواهد داشت تا رأی داوری با سهولت اجرا شود.

 

ماده 64- جز در مواردی که طور دیگری مقرر شده باشد، در کلیه مواردی که در این آیین داوری اختیارات یا وظایفی برای مرکز داوری پیش‌بینی شده، اعمال یا انجام آن بر عهده دبیرکل مرکز است، مگر مطابق این آیین داوری انجام آن در صلاحیت دیوان داوری مرکز باشد.

 

ماده 65- در مواردی که اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و یا شهرستان‌ها به عنوان «داور» تعیین شده باشد، انجام داوری با مرکز داوری اتاق ایران است و مشمول مقررات این آیین داوری خواهد بود.

 

ماده 66- معافیت از مسئولیت

مسئولیت دبیرکل و کارکنان مرکز داوری و داوران، از حیث اجرای مقررات این آیین داوری و آیین‌نامه هزینه‌های داوری همان است که به موجب قوانین ذی‌ربط مقرر شده و مسئولیت دیگری متوجه ایشان نخواهد بود.

 

ماده 67- قاعده کلی

نسبت به موضوعاتی که در این آیین‌نامه صریحاً تعیین تکلیف نشده، مرکز داوری، دیوان داوری مرکز و «داور»، حسب مورد، مطابق روح قانون اساسنامه تشکیل مرکز داوری مصوب 14/ 11/ 1380 و مقررات باب هفتم قانون آیین دادرسی مصوب 1379 و نیز قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب 1376 و هم چنین روح این آیین داوری عمل خواهند کرد.

 

این آیین‌نامه در اجرای ماده 6 قانون اساسنامه مرکز داوری اتاق ایران مصوب 14 بهمن 1380، در 67 ماده و 10 تبصره در تاریخ 5/ 6/ 1386 در هیأت مدیره مرکز داوری اتاق ایران تأیید شد و در تاریخ
 27/8/1386 به تصویب هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران رسید و جایگزین آیین‌نامه به نحوه ارائه خدمات مرکز داوری در مورد حل و فصل اختلافات تجاری داخلی مصوب 23/12/1384 هیأت نمایندگان گردید.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

قواعد داوری «قسمت دوم»

آیین نامه حق ­الزحمه داوری مصوب 20/9/1380

ماده 1- حق الزحمه داوری برابر مقررات و در مهلت تعیین شده تا 50/000/000 ریال خواسته پنج درصد و نسبت به مازاد از پنجاه میلیون ریال تا 250/000/000 ریال سه درصد و مازاد برآن دودرصد خواسته خواهد بود مگر اینکه در قرارداد داوری ترتیب دیگری مقرر شده باشد.

ماده 2- حق الزحمه داوری در مواردی که خواسته مالی نیست و یا تعیین قیمت ممکن نیست برای هر داور پانصد هزار ریال و چنانچه کمیت یا کیفیت کار اقتضای حق الزحمه بیشتری داشته باشد طبق نظر دادگاه تعیین می شود.

ماده 3- چنانچه دعاوی متعدد باشد حق الزحمه هر دعوی جداگانه تعیین و بر مبنای تعرفه فوق محاسبه و تعیین می گردد.تشخیص متعدد بودن دعاوی با دادگاه خواهد بود.

ماده 4- حق الزحمه داوری طبق تعرفه در زمان انتخاب داوران تعیین می شود.

ماده 5 - چنانچه در اثنای کار داوری، طرفین سازش نمایند، تعیین میزان حق الزحمه داوران با توجه به اقدامات انجام شده با دادگاه خواهد بود.

ماده 6- حق الزحمه داوران باید در صندوق سپرده دادگستری تودیع و پس از انجام کار داوری طبق مقررات به آنها پرداخت شود.

ماده 7- چنانچه امر داوری مستلزم عزیمت به خارج از محل اقامت داور باشد هزینه مسافرت بر مبنای هر کیلومتر رفت و برگشت 500 ریال و برای هر روز مقطوعاً دویست هزار ریال تعیین می گردد کسر کیلومتر و روز کامل محاسبه خواهد شد.

ماده 8 - هزینه های امر داوری از قبیل هزینه انجام آزمایشها و تهیه نمونه های لازم و گمانه زنی که طبق نظر داور ضروری باشد به عهده طرفین خواهد بود.

ماده 9- در صورتی که انجام امر داوری مستلزم عزیمت به خارج از کشور باشد اخذ روادید و هزینه های مربوطه اعم از پرداخت عوارض خروج از کشور و تهیه بلیط هواپیما، هزینه اقامت و همچنین سایر هزینه های سفر و پرداخت فوق العاده روزانه (برابر مصوبه هیأت وزیران هم ردیف مدیر کل) به عهده متقاضیان داوری می باشد.

ماده 10- چنانچه مستندات و مدارک مربوط به داوری به زبان خارجی باشد در صورت ترجمه آن توسط داور، هزینه بر اساس آئین نامه تعرفه مترجمین رسمی تعیین می گردد.

ماده 11- این آئین نامه در 11 ماده تهیه و در تاریخ 20/9/1380 به تصویب رئیس قوه قضائیه رسیده است.

  • امیرپور مدیر موسسه

قواعد داوری« قسمت اول »

قانون اساسنامه مرکز داوری اتاق ایران مصوب1380/12/14

‌فصل اول کلیات

‌ماده ۱ در اجرای بند (ح) ماده (۲) قانون اصلاح موادی از قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران مصوب 1373/09/15،‌مرکز داوری اتاق ایران، که در این قانون «‌مرکز» نامیده می‌شود، مطابق مقررات این اساسنامه به‌صورت وابسته به اتاق یادشده تشکیل می‌گردد.

‌ماده ۲ موضوع فعالیت «‌مرکز» حل و فصل اختلافات بازرگانی اعم از داخلی و خارجی از طریق داوری است.

‌ماده ۳ «‌مرکز» در شهر تهران مستقر خواهد شد.

‌فصل دوم ارکان

‌ماده ۴ «‌مرکز» دارای ارکان زیر است :

‌الف هیأت مدیره.

ب دبیر کل.

ج داوران.

‌ماده ۵ هیأت مدیره از رئیس و یکی از نواب رئیس اتاق ایران، رئیس یا نایب رئیس اتاق تهران، دبیر کل اتاق ایران و سه نفر از بازرگانان و مدیران‌بصیر و خوشنام صنایع و معادن به انتخاب هیأت نمایندگان اتاق ایران تشکیل خواهد شد.

‌تبصره ۱ مدت تصدی هیأت مدیره سه سال و ریاست آن با رئیس اتاق ایران خواهد بود. انتخاب مجدد اعضای آن بلامانع می‌باشد.

‌تبصره ۲ هیأت مدیره نحوه تشکیل جلسات خود را تعیین می‌نماید و برای رسمیت یافتن جلسات، حضور حداقل پنج نفر از اعضاء الزامی است.‌تصمیمات این هیأت با اکثریت نسبی نافذ خواهد بود.

‌ماده ۶ وظایف و اختیارات هیأت مدیره به شرح زیر است :

‌الف تهیه و پیشنهاد آیین‌نامه‌های داخلی «‌مرکز» در ارتباط با نحوه ارائه خدمات و هزینه داوری (‌به‌استثنای تعرفه‌های داوری) و امور مالی و‌استخدامی برای تصویب به هیأت نمایندگان اتاق ایران.

‌تبصره تعیین تعرفه‌های داوری برطبق قوانین و مقررات جاری کشور می‌باشد.

ب تهیه و پیشنهاد بودجه سالانه برای تأیید به هیأت نمایندگان اتاق ایران.

ج تهیه و پیشنهاد اصلاح این اساسنامه و ا علام آن به مراجع قانونی مربوط از طریق هیأت رئیسه اتاق ایران.

‌د انتخاب و عزل دبیر کل.

‌ماده ۷ دبیر کل “‌مرکز” برای مدت سه سال از میان حقوقدانان ایرانی با تجربه و آشنا به مسائل بازرگانی داخلی و بین‌المللی انتخاب خواهد شد و‌براساس مصوبات هیأت مدیره و وفق مقررات این اساسنامه انجام وظیفه خواهد نمود و انتخاب مجدد وی بلامانع است.

‌تبصره “‌مرکز” دارای دبیرخانه‌ای می‌باشد که تحت نظر و ریاست دبیر کل اداره می‌شود. شرح وظایف دبیرخانه به پیشنهاد دبیر کل و تصویب‌هیأت مدیره تعیین خواهد شد.

‌ماده ۸ فهرست افرادی که صلاحیت داوری را دارند از میان حقوقدانان، بازرگانان و سایر اشخاص بصیر و خوشنام و با تجربه که از مقررات و‌عرف بازرگانی داخلی و خارجی به حد کافی اطلاع دارند بنا به پیشنهاد دبیر کل و تأیید هیأت مدیره مشخص خواهد شد.

‌تبصره اعضای هیأت مدیره و دبیر کل نمی‌توانند توسط “‌مرکز” به عنوان داور انتخاب شوند.

‌فصل سوم سایر مقررات

‌ماده ۹ هزینه‌های “‌مرکز” از محل وجوه دریافتی از اصحاب اختلاف و در صورت نیاز از محل درآمدهای اتاق ایران، تأمین خواهد شد.

‌ماده ۱۰ مقررات عمومی و آیین رسیدگی داوری در “‌مرکز” به شرح زیر خواهد بود:

‌الف در اختلافات تجاری بین‌المللی وفق قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب ۱۳۷۶.۶.۲۶.

ب در اختلافات تجاری داخلی برابر مقررات قانون آیین‌دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۹.۱.۲۱ (‌در بخش داوری)

‌ماده ۱۱ دستگاههای دولتی وعمومی ذی‌ربط مکلفند به استعلامهای ارسالی از “‌مرکز” در حدود و طبق قوانین و مقررات پاسخ دهند.

‌ماده ۱۲ مقررات عمومی و آیین رسیدگی، در مورد داوری موضوع بند (۳) ماده (۵۷) قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مصوب1370.6.13، در اختلافات داخلی و تجاری بین‌المللی به ترتیب وفق قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۹.۱.۲۱ (‌در بخش‌داوری) و قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب ۱۳۷۶.۶.۲۶ می‌باشد.

  • امیرپور مدیر موسسه
  1. ابوئیه، فخر الدین و دیگران، «داوری تجاری در حقوق ایران و حقوق بین الملل»، انتشارات شیلان، چاپ اول، 1395
  2. احدی، علیرضا، «داوری تجاری بین المللی و مداخلات دادگاه های ملی»، انتشارات چراغ دانش، چاپ اول، 1396
  3. اخلاقی، غلامرضا، «مجموعه قوانین داوری: قوانین و مقررات و اسناد داخلی و بین المللی به انضمام نمونه فرم های داوری» انتشارات آداک، ۱۳۹۴.
  4.  اسدی نژاد، محمد (گردآوری)، «مقالات حقوق داوری (1)»، انتشارات حقیق، چاپ اول، 1394
  5. الماسی، گلاویژ و مرضیه شیخ محمدی، «فرایند داوری در قراردادهای سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت ایران»، انتشارات نسیم دانش فردا، چاپ اول، 1396
  6.  امیر معزی، احمد، «داوری بین المللی در دعاوی بازرگانی»، انتشارات دادگستر، چاپ پنجم، 1395
  7. انصافی آذر، بهنام، «سرمایه گذار در رویه داوری بین المللی»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1396
  8. ایرانشاهی، علیرضا، «اعتراض به رای داوری در داوری های تجاری بین المللی»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1395
  9. بازگیر، یداله، «داوری و احکام راجع به آن (تشریفات دادرسی مدنی در آیینه آراء دیوان عالی کشور)»، انتشارات فردوسی، چاپ سوم، 1393
  10. بختیاری فر، محمد هادی، «نقش دادگاه ها در داوری های ملی و فراملی»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1393
  11. بردبار، محمدحسن« صلاحیت در دیوان های داوری بین المللی: دیوان داوری دعاوی ایران - ایالت متحده»، انتشارات ققنوس، 1384.
  12. برزگر، سمیه و دیگران، «بررسی قانون حاکم بر تعهدات قراردادی داوری از منظر حقوق ایران و تحولات قانون نمونه آنسیترال»، انتشارات زاز (پاوه)، 1396
  13. پاشا بنیاد، موسی، «داوری: کلیات داوری؛ شرایط قانونی و محدودیت های داوری؛ حل تعارض در داوری های تجاری بین المللی»، انتشارات نگاه بینه، چاپ سوم، 1394
  14. پژوهان، سید هادی و دیگران، «اعمال قواعد امری در داوری های تجاری بین المللی»، انتشارات مجد، چاپ اول، 1396
  15. پیری، فرهاد، «حقوق تجارت بین الملل در رویه قضایی ایران»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1395
  16. .تمجیدی، لادن، «داوری بین المللی»، انتشارات فرهنگ شناسی، چاپ اول، 1390
  17. جمالی جعفر و محمد صادقی، «رویه هیأت داوری بورس و اوراق بهادار»، انتشارات بورس(تاپایان سال 1395)
  18. جنیدی، لعیا، «اجرای آرای داوری بازرگانی خارجی»، انتشارات شهر دانش، چاپ چهارم، 1395
  19. جنیدی، لعیا، «قانون حاکم در داوری های تجاری بین المللی»، نشر دادگستر، چاپ اول، 1376
  20. جنیدی، لعیا، «نقد و بررسی تطبیقی قانون داوری تجاری بین المللی ایران (مصوب 1376)»، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، چاپ اول، 1378
  21. خدابخشی، عبداله، «حقوق داوری و دعاوی مربوط به آن در رویه قضایی»، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، 1395
  22. خزایی، حسین، «حقوق تجارت بین الملل (جلد هفتم): داوری تجاری بین المللی»، انتشارات جاودانه، چاپ دوم، 1392
  23. خلیلیان، خلیل، «دعاوی حقوقی ایران و آمریکا مطرح در دیوان داوری دعاوی ایران-ایالات متحده (لاهه)»، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، 1381
  24. خوشبخت، رضا و مهدی خوشبخت، «مقررات بین المللی پیرامون داوری در تجارت بین الملل»، انتشارات قانون یار، چاپ اول، 1395
  25. دی ام لیو، جولیان؛ لوکاس ای میستلیس و استفان ام کرول، «داوری تجاری بین المللی تطبیقی»، (مترجم: محمد حبیبی مجنده)، انتشارات دانشگاه مفید، چاپ اول، 1392.
  26. رفیعی، علی، «کلیات داوری در حقوق ایران»، انتشارات فکرسازان، چاپ اول، 1392
  27. رضایی نیا، مسعود، «جبران خسارت ناشی از نقض قرارداد در داوری تجاری بین المللی»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1396
  28. رضوی طوسی، لیلا، «دیوان های داوری نقصان یافته»، انتشارات خرسندی، چاپ دوم، 1395
  29. رئیسی، شیرین، «خصوصی سازی در دعاوی داوری»، انتشارات ندای کارآفرین، چاپ اول، 1395
  30. رئیسیان، نجمه، «سیر تحول و نقد مقررات موضوعه نهاد داوری و پیشنهاداتی در خصوص اصلاح قواعد داوری در حقوق ایران»، انتشارات قاین، چاپ اول،1396
  31. زاهدی، عاطفه،«قوانین و مقررات مربوط به داوری»، انتشارات جنگل، ۱۳۹۵.
  32. زندی، محمد رضا، «داوری: رویه قضایی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1393
  33. زینالی، توحید و مریم حق پرست، «دعوای ابطال رأی داوری در رویه دادگاه‌ ها»، انتشارات چراغ دانش، چاپ اول، 1395
  34. سپهری، کیومرث،« قواعد و آیین داوری و میانجیگری مرکز داوری کانون وکلای دادگستری استان های کرمانشاه و ایلام به انضمام مقررات مرتبط با داوری»، انتشارات جنگل، ۱۳۹۲.
  35. سلطان زاده، سجاد، «ساختار و رویه داوری مرکز بین المللی حل و فصل اختلافات سرمایه گذاری (ایکسید)»، انتشارات خرسندی، چاپ دوم، 1395
  36. سلیمانی، نیلوفر و احد رضا بهنیافر، «نظام داوری در حقوق اسلام و حقوق بین الملل معاصر (بررسی تطبیقی)»، چاپ اول، انتشارات جاودانه، 1396
  37. سیدی، جواد، «درآمدی بر قابلیت ارجاع در داوری های تجاری بین المللی»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1392
  38. شیخ محمدی، مرضیه، «استقلال شرط داوری: مبانی، آثار و شرایط (در حقوق ایران و انگلیس)»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1392
  39. شیروی، عبدالحسین، «داوری تجاری بین‌ المللی»، انتشارات سمت، چاپ اول، 1391
  40. صدری نژاد، محمد امین و لیلا افراسیابی، «بررسی نظام داوری تجاری ایکسید در کنوانسیون واشنگتن و ضرورت الحاق ایران به این کنوانسیون»، انتشارات شریف، چاپ اول، 1395
  41. صفایی، حسین، «حقوق بین الملل و داوری های بین المللی»، انتشارات میزان، چاپ چهارم، 1392
  42. طاهری، سید رضا، «اجرای آرای داوری خارجی در حقوق ایران»، انتشارات اندیشه سبز نوین، چاپ اول، 1396
  43. طاهری، شیلا، «ماهیت و آثار تعارض دادگاه‌ های ملی و مراجع داوری بین المللی (مطالعه تطبیقی)»، انتشارات مجد، چاپ اول، 1395
  44. عابدی، محمد تقی، «حقوق حاکم در داوری های تجاری بین المللی (از منظر رویه داوری اتاق بازرگانی بین المللی و حقوق تطبیقی)»، انتشارات میزان، چاپ اول، 1396
  45. عابدیان، میرحسین و رضا افتخار (مترجم)، «راهنمای شورای بین المللی داوری تجاری برای تفسیر پیمان 1958 نیویورک: کتابچه قضات»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1395
  46. عسگری، پوریا، «حقوق سرمایه گذاری خارجی در رویه داوری بین المللی»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1395
  47. علوی، سعید و دیگران، «اصول و تشریفات دادرسی در داوری»، انتشارات نایاب (اردبیل)، چاپ اول، 1395
  48. قاسمی، سمیه، «مداخله دادگاه در داوری تجاری: بررسی قانون داوری تجاری بین المللی ایران»، انتشارات شاپرک سرخ، چاپ اول، 1395
  49. قاسم پور، رضا، کبیری، طیبه،«داوری و جایگاه آن در حقوق ایران»، انتشارات ریحانی گرگان، چاپ اول، ۱۳۹۳
  50. فخاری، احمد رضا، «مقررات داوری در بخش تعاونی»، انتشارات حامی، چاپ اول، 1390
  51. فولادی، کیان، « موارد جواز رجوع به داوری در حقوق داخلی و فقه» انتشارات نظری، 1388
  52. کاظمی، منصور و رمضانعلی برزمینی، «داوری و جایگاه آن در حقوق ایران»، انتشارات بامن، چاپ اول، 1394
  53. کاکاوند، محمد (به اهتمام)، «مجموعه مقالات همایش صدمین سال تاسیس نهاد داوری در حقوق ایران»، انتشارات شهر دانش، چاپ سوم، 1395
  54. کاکاوند، محمد، «مقدمه ای بر حقوق و رویه داوری»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1394
  55. کاکاوند، محمد، «جرح داوران دیوان داوری دعاوی ایران - ایالات متحده»، انتشارات شهر دانش، چاپ چهارم، 1394
  56. کاکاوند، محمد (به اهتمام)، «گزیده آراء داوری مرکز داوری اتاق ایران (جلد اول: 1387- 1383)»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1390
  57. کاکاوند، محمد (به اهتمام)، «گزیده آراء داوری مرکز داوری اتاق ایران (جلد دوم: 1388- 1390)»، انتشارات شهر دانش، چاپ دوم، 1395
  58. کریمی، عباس و حمید رضا پرتو، «حقوق داوری داخلی»، انتشارات دادگستر، چاپ سوم، 1393
  59. کلانتری، حسین، «قانون قابل اعمال بر دعاوی ناشی از سرمایه‌گذاری بین المللی»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1396.
  60. کمالان، مهدی«مجموعه قوانین داوری: داخلی بین المللی»، انتشارات برازش، ۱۳۹۴.
  61. گرجی ازندریانی و پروین کرم اللهی، «حل و فصل اختلافات اداری به شیوه داوری»، انتشارات حکایت قلم نوین، چاپ اول، 1395
  62. گودرزی، سهیلا و علیرضا حسنی، «اعتراض به رأی داوری از منظر داوری تجاری بین المللی»، انتشارات سخنوران، چاپ اول، 1396
  63. مافی، همایون، «شرحی بر قانون داوری تجاری بین المللی ایران»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1395.
  64. مافی، همایون و حسسن کاویار، «منابع قانونی حقوق بین الملل خصوصی و داوری (داخلی - بین المللی)»، انتشارات مجد، چاپ اول، 1392
  65. مجدد، ابوالفضل، «داوری، حاکمیت اراده ها: مجموعه مسائل پیرامون داوری حقوقی داخلی»، انتشارات ابتکار دانش، چاپ اول، 1394
  66. محبی، محسن (به اهتمام)، «گزیده آرای داوری مرکز داوری اتاق بازرگانی ایران (جلد سوم: 1395-1393)»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1396.
  67. محبی، محسن (به اهتمام)، «سالنامه ایرانی داوری»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1395
  68. محبی، محسن و محمد کاکاوند (به اهتمام)، «مجموعه مقالات جشن نامه دهمین سالگرد تاسیس مرکز داوری اتاق ایران»، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، 1393
  69. محبی، محسن، «داوری و مؤسسات تجاری، دولتی»، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی ، چاپ اول، 1368
  70. محبی، محسن، «نظام داوری اتاق بازرگانی بین المللی»، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی ، چاپ اول، 1380
  71. محبی، محسن و حسین کاویار (مترجم)، «مجموعه مقررات جدید آنسیترال درباره داوری بین المللی»، انتشارات خرسندی، چاپ دوم، 1394
  72. محبی، محسن (گردآورنده)، «قوانین و مقررات کاربردی داوری»، انتشارات میزان، چاپ اول، 1395
  73. محبی، محسن« حقوق نفت و گاز در پرتو رویه و داوری بین المللی»، انتشارات شهر دانش، 1386
  74. محسنی، فرید، «سلب مالکیت در رویه دیوان داوری دعاوی ایران-ایالات متحده آمریکا»، انتشارات فردافر، چاپ دوم، 1390
  75. محمدی خورشیدی، محمد، «داوری در حقوق ایران (همراه با برگردان قانون داوری به انگلیسی)»، انتشارات بهنامی، چاپ دوم، 1395
  76. مرادی، غلامرضا، «داوری در قراردادها»، انتشارات بهنامی، چاپ اول، 1393
  77. مرتضوی، عبدالحمید، «آیین رسیدگی داوری تجاری بین المللی ایران»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1392
  78. مسعودی، رضا، «داوری آنلاین: ساختارشناسی و ویژگی ها»، انتشارات بهینه، چاپ اول، 1393
  79. معصومی، حامد و زینب براتی، «جرح داوران دیوان داوری بین المللی (با نگاهی به تاکتیک های تاخیری)»، انتشارات بهنامی، چاپ اول، 1394
  80. مقنیان، محمد علی، «ادله اثبات دعوی در نظام های داوری داخلی و تجاری بین المللی با تاکید بر رویه قضایی»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1393.
  81. .موحد، محمد علی، «قانون حاکم: درس هایی از داوری های نفتی»، انتشارات کارنامه، چاپ دوم، 1393
  82. موحد، محمد علی، «ملی کردن و غرامت: درس هایی از داوری های نفتی»، انتشارات کارنامه، چاپ دوم، 1393
  83. موسوی، فاطمه، «آرای داوری غیر قابل اجرا در قلمرو تجارت بین الملل»، انتشارات مجد، چاپ اول، 1395
  84. میرزائی، علیرضا (ترجمه و تدوین)، «قواعد داوری از منظر حقوق تطبیقی»، انتشارات جاودانه، چاپ اول، 1390
  85. نصیری، ماهور و شهاب شهابی، «الزام مرجع داوری به رعایت قواعد موجد حق»، انتشارات مجد، چاپ اول، 1395
  86. نوین، مجید و فرید آزادبخت، «پرداخت غرامت در دعاوی مطروحه دیوان داوری ایران و آمریکا و مقایسه آن با دیوان داوری ایکسید»، انتشارات حکایت قلم نوین، چاپ اول، 1395
  87. نیکبخت، حمید رضا، «داوری تجاری بین المللی: آیین داوری»، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، چاپ اول، 1388
  88. نیکبخت، حمید رضا، «شناسایی و اجرای آرای داوری ها در ایران»، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، چاپ اول، 1391
  89. وثوقی فرد، بابک و سیامک تیمورپور، «داوری تجاری بین المللی و چالش های پیش روی»، انتشارات ماهواره، چاپ اول، 1396
  90. هاشمی، ندا، «شرایط درج شروط داوری در قراردادها و معاهدات بین المللی»، انتشارات جنگل، چاپ اول، 1396
  91. هدایتی، وحید (مترجم)، «داوری در نظام حقوقی آلمان»، انتشارات خرسندی، چاپ اول، 1394
  92. هدایتی، وحید، «تعامل داوری سرمایه گذاری خارجی با حقوق عمومی: لزوم رعایت منافع عمومی ملی و اصل تناسب»، انتشارات خرسندی، چاپ اول، 1395
  93. یوسف زاده، مرتضی، «آیین داوری»، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، 1393

 

 

  • امیرپور مدیر موسسه

آیین نامه داوری اتاق بازرگانی ایران

فصل اول- کلیات

ماده ۱- تعاریف

اصطلاحاتی که در این آیین داوری به کار رفته است، دارای معانی زیر می‌باشد:

الف) «آیین نامه نحوه ارائه خدمات مرکز داوری در اختلافات تجاری داخلی و بین‌المللی» که از این پس «آیین داوری» نامیده می‌شود، عبارتست از مقررات حاضر که داوری در کلیه اختلافات تجاری داخلی و بین‌المللی که به مرکز داوری اتاق ایران ارجاع شود، مطابق آن انجام خواهد شد.

ب) آیین‌نامه‌های داخلی مرکز داوری در مورد نحوه ارائه خدمات­ آیین‌نامه‌هایی است که مستنداً به مجوز حاصل از ماده ۶ قانون اساسنامه مرکز داوری به تأیید هیأت مدیره مرکز داوری و نیز به تصویب هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران رسیده است.

پ) خواهان یا خوانده به معنای یک یا چند خواهان یا خوانده است.

ت) «داوری تجاری داخلی» عبارت است از اختلافات و دعاوی راجع به روابط و معاملات تجاری بین اشخاص حقوقی یا حقیقی که در زمان انعقاد موافقتنامه داوری به موجب قوانین ایران، تبعه ایران باشند؛ و «داوری تجاری بین‌المللی» آن است که یکی از آن‌ها در زمان انعقاد موافقتنامه داوری، طبق قوانین ایران تبعه ایران نباشد.

ث) «داور»، اعم از «داور» واحد یا هیأت داوران است مگر آنکه با توجه به سیاق متن در این آیین داوری یا در موافقتنامه داوری، مراد از داور، یکی از اعضای هیأت داوران باشد.

ج) «دیوان داوری مرکز داوری» هیأتی است که به‌موجب مقررات فصل پنجم از آیین‌نامه داخلی مرکز داوری در مورد تشکیلات و نحوه ارائه خدمات تشکیل می‌شود و وظایف و صلاحیت‌های آن در آیین‌نامه تشکیلات مرکز داوری و نیز در این آیین داوری مشخص شده است.

چ) «قرارنامه داوری» عبارت است از صورت جلسه‌ای که طبق ماده ۳۹ این آیین داوری تنظیم می‌شود.

ح) «مرکز داوری» عبارت است از مرکز داوری اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران که مطابق قانون اساسنامه تشکیل مرکز داوری اتاق ایران مصوب ۱۴/ ۱۱/ ۱۳۸۰ و در اجرای بند (ح) ماده ۵ قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران (اصلاحی مصوب ۲۵/ ۹/ ۱۳۷۳) تشکیل شده است و مطابق قانون مذکور و نیز آیین‌نامه‌های داخلی مرکز داوری اداره می‌شود و به دعاوی که به آن ارجاع می‌شود رسیدگی می‌کند.

خ) «موافقتنامه داوری» توافقی است بین طرفین که به موجب آن حل و فصل تمام یا بعضی از اختلافاتی که در مورد یک یا چند رابطه حقوقی معین اعم از قراردادی یا غیر قراردادی به‌وجود آمده یا ممکن است در آینده پیش آید، به داوری مرکز داوری ارجاع شود. موافقتنامه داوری ممکن است به صورت شرط داوری در ضمن قرارداد و یا به صورت قرارداد جداگانه باشد.

ماده ۲- مرکز داوری

مرکز داوری وظایف و اختیارات خود را از طریق هماهنگی، سازماندهی، نظارت و مدیریت جریان داوری انجام می‌دهد، بدون آنکه خود مباشرت به داوری کند.

ماده ۳- قلمرو اجرا

الف) کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می‌توانند داوری در اختلافات خود را اعم از اینکه در مراجع قضایی طرح شده یا نشده باشد، با توافق به مرکز داوری ارجاع کنند. تراضی فوق شامل تراضی حاصل از موافقتنامه داوری و همچنین تراضی ناشی از مراجعه و پیشنهاد داوری توسط یکی از طرفین به داوری مرکز داوری و قبول آن از ناحیه طرف دیگر می‌باشد.

ب) رسیدگی داوری در کلیه دعاوی و اختلافاتی که به مرکز داوری ارجاع شود، مطابق مقررات این آیین داوری انجام می‌شود و در داوری‌های داخلی تابع مقررات باب هفتم قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ و در داوری‌های بین‌المللی تابع مقررات قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب ۱۳۷۶ خواهد بود.

تبصره- در دعاوی کوچک که خواسته آن‌ها کمتر از پانصد میلیون ریال (۰۰۰,۰۰۰,۵۰۰ ریال) یا معادل ارزی آن یا معادل مبلغ مذکور در دعاوی غیر مالی باشد، طرفین می‌توانند توافق کنند که رسیدگی به صورت اختصاری انجام شود و از اجرای مواد ۳۹ و ۴۰ و ۵۳ این آیین‌نامه صرف‌نظر کنند یا مواعد مربوط را کوتاه نمایند.

ماده ۴- پذیرش آیین داوری مرکز داوری

تراضی بر ارجاع اختلاف به مرکز داوری، به منزله التزام و قبول این آیین داوری و سایر آیین نامه‌های داخلی مرکز داوری در مورد نحوه ارائه خدمات می‌باشد.

ماده ۵- انصراف از حق ایراد

در صورتی که هر یک از طرفین پس از علم به عدم رعایت مقررات این آیین داوری و یا شرایط قابل عدول موافقتنامه داوری، سکوت اختیار کرده و داوری را ادامه دهد و در مهلت مقرر ایراد خود را مطرح نکند، چنین تلقی خواهد شد که از حق ایراد خود صرف نظر کرده است.

فصل دوم- جریان داوری

ماده ۶- دادخواست داوری

الف) خواهان یا متقاضی داوری، باید دادخواست داوری خود را به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم کند. دبیرخانه وصول آن را با قید تاریخ وصول، به خواهان و خوانده اعلام خواهد کرد.

ب) دادخواست داوری باید مشتمل بر موارد زیر باشد:

۱- مشخصات کامل طرفین همراه با ذکر نشانی پستی و الکترونیکی و هرگونه اسناد مثبت سمت؛ در صورتی که دعوی به نمایندگی یا وکالت طرح شده باشد.

۲- توضیح درباره ماهیت معامله یا قرارداد یا وقایعی که موجب بروز اختلاف شده و بیان منشأ ادعا و دلایل آن.

۳- تعیین خواسته دعوی و مبلغ آن، مگر آنکه خواسته غیر مالی باشد.

۴- توضیح درباره موافقتنامه داوری.

۵- در صورت امکان، اظهار نظر در مورد تعداد داوران و چگونگی انتخاب آنان با توجه به موافقتنامه داوری و نیز در صورت ضرورت، معرفی «داور» خود در داوری سه نفری.

۶- در صورتی که داوری بین‌المللی باشد، اظهار نظر در خصوص محل داوری، زبان داوری و قانون و قواعد حقوقی قابل اعمال.

تبصره- تسلیم درخواست داوری ناقص در دبیرخانه مرکز داوری، مادام که تکمیل نشده، تکلیفی برای مرکز ایجاد نمی‌نماید.

پ) در صورتی که دادخواست داوری راجع به معامله، قرارداد یا روابط حقوقی‌ای باشد که در مورد آن پیش از زمان تقدیم دادخواست بین همان طرفین، رسیدگی داوری در مرکز داوری شروع شده باشد، به درخواست هر یک از طرف‌ها، درخواست داوری جدید با پرونده داوری مقدم توأم می­شود، به شرط آنکه در داوری مقدم هنوز قرارنامه داوری به امضای طرفین و «داور» نرسیده باشد یا توسط مرکز داوری تأیید نشده باشد و مانع قانونی هم برای ادغام پرونده‌ها وجود نداشته باشد. در صورتی که درخواست داوری جدید پس از امضاء یا تأیید قرارنامه داوری در پرونده مقدم شروع شده باشد، رسیدگی توأم به دو یا چند پرونده منوط به این است که «داور» پرونده مقدم، با توجه به ماهیت ادعاهای موضوع داوری جدید و نیز با توجه به مرحله داوری مقدم و سایر اوضاع و احوال، اجازه توأم نمودن دو پرونده را بدهد.

ماده ۷- پاسخ خوانده؛ دعوای تقابل

الف) پس از دریافت دادخواست داوری دبیرخانه مرکز داوری یک نسخه از دادخواست و اسناد و مدارک ضمیمه آن را جهت پاسخ گویی به خوانده، ابلاغ می‌کند. خوانده باید در داوری داخلی ظرف ۱۰ روز و در داوری بین‌المللی ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ دادخواست داوری، پاسخ خود را که مشتمل بر اطلاعات ذیل باشد، به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نماید:

۱- مشخصات کامل همراه با نشانی پستی و الکترونیکی و حسب مورد هرگونه اسناد مثبت سمت؛ در صورتی که دفاع به نمایندگی یا وکالت به عمل آید.

۲- پاسخ به ادعا‌ها و خواسته، بیان ایرادات و مدافعات و ارائه هرگونه دلیل و اسناد و مدارک؛

۳در صورت امکان، اظهار نظر در خصوص تعداد داوران و چگونگی انتخاب آنان با توجه به موافقتنامه داوری و نیز معرفی «داور» اختصاصی خود در داوری سه نفری؛

۴در صورتی‌که داوری بین‌المللی باشد، اظهار نظر در خصوص محل داوری، زبان داوری و نیز قواعد حقوقی قابل اعمال.

ب) دبیرخانه مرکز داوری، نسخه ای از پاسخ خوانده به دادخواست داوری را به خواهان ابلاغ می‌کند.

پ) در صورتی‌که خوانده ادعاهای متقابلی داشته باشد، باید ضمن پاسخ به دادخواست داوری، به دبیرخانه تسلیم و ثبت کند. دعوای متقابل باید مشتمل بر موارد زیر باشد:

۱بیان ادعای متقابل و منشأ و دلایل آن.

۲ذکر خواسته دعوای متقابل و بهای آن، مگر آنکه خواسته غیر مالی باشد؛

ت) دبیرخانه، ادعای متقابل خوانده را به خواهان ابلاغ می­کند و خواهان باید در داوری داخلی ظرف ۱۰ روز و در داوری بین‌المللی ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ دعوای متقابل، لایحه جوابیه ­خود به دعوای متقابل را به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نماید.

ماده ۸- پس از تبادل لوایح اولیه به شرح فوق و تکمیل پرونده و تعیین «داور» طبق این آیین داوری و اعلام قبولی او، دبیرخانه پرونده را به «داور» تسلیم می­کند و داوری از تاریخ ابلاغ موضوع به طرفین و داور، شروع می‌شود.

تبصره ۱- در مواردی که «داور» قبلاً توسط طرفین تعیین شده باشد و اعلام قبولی هم کرده باشد، دبیرخانه مرکز داوری پرونده را بدون انجام تبادل لوایح، به «داور» تسلیم می‌نماید و تبادل لوایح با نظر «داور» تعیین شده، انجام خواهد شد.

تبصره ۲- دبیرخانه مرکز داوری می‌تواند مواعد پیش بینی شده در این ماده را به درخواست خواهان یا خوانده حسب مورد، تمدید نماید، مشروط به اینکه متقاضی تمدید مهلت، حسب مورد، «داور» اختصاصی خود را معرفی نماید و یا درباره تعداد داوران و نحوه انتخاب ایشان اظهار نظر کرده باشد.

ماده ۹- آثار موافقت نامه داوری

الف) در کلیه مواردی که رسیدگی به اختلاف به مرکز داوری ارجاع می‌شود، رسیدگی طبق مقررات لازم‌الاجرا در زمان تقدیم دادخواست داوری به عمل خواهد آمد مگر اینکه طرفین توافق کرده باشند که داوری مطابق قواعد موجود در تاریخ انعقاد موافقتنامه داوری انجام شود.

ب) چنانچه خوانده از پاسخ به درخواست داوری مطابق ماده ۷ این آیین داوری امتناع کند، در صورتی که دیوان داوری مرکز احراز کند که ظاهراً موافقت نامه داوری بین طرفین منعقد شده است، داوری ادامه خواهد یافت، بدون اینکه تصمیم دیوان داوری در مورد وجود ظاهری موافقت نامه داوری، مانع طرح ایرادات راجع به وجود یا اعتبار موافقت نامه داوری نزد «داور» گردد. چنانچه دیوان داوری مرکز داوری وجود ظاهری موافقت نامه داوری را احراز نکند عدم امکان ادامه داوری از طرف دبیرخانه مرکز به طرفین ابلاغ می‌شود، در این صورت هریک از طرفین می‌تواند اتخاذ تصمیم در مورد وجود یا فقدان موافقت نامه داوری را از دادگاه صلاحیت‌دار تقاضا کند.

پ) چنانچه هریک از طرفین دعوا قبل از نصب «داور» نسبت به وجود موافقت نامه داوری، اعتبار یا حوزه شمول آن ایراد کند، تصمیم گیری در مورد ایراد مطروحه با دیوان داوری مرکز داوری خواهد بود، بدون اینکه تصمیم دیوان داوری مانع طرح ایراد نزد «داور» باشد. در صورتی که دیوان داوری مرکز ایراد را وارد تشخیص دهد، عدم امکان ادامه داوری از طرف دبیرخانه مرکز به طرفین ابلاغ می‌شود، و پرونده مختومه می‌شود. در این صورت هریک از طرفین می‌تواند به دادگاه صلاحیت‌دار مراجعه کند.

ت) عدم شرکت هر یک از طرفین در جلسات داوری یا هریک از مراحل آن مانع جریان داوری نخواهد بود، و «داور» می­تواند با ادامه رسیدگی بر اساس دلایل و مدارک موجود مبادرت به صدور رأی نماید.

ث) ایراد به وجود یا اعتبار قرارداد اصلی رافع صلاحیت «داور» برای رسیدگی به چنین ایرادی نیست مشروط بر اینکه «داور» اعتبار موافقت‌نامه داوری را احراز کند. حتی اگر قرارداد اصلی وجود نداشته و یا باطل باشد، «داور» می­تواند درباره حقوق طرفین رسیدگی کرده و نسبت به ادعاها ایرادات آن‌ها اتخاذ تصمیم کند و به هر حال شرط داوری، مستقل از قرارداد اصلی است.

ماده ۱۰- تعداد داوران و نحوه انتخاب ایشان

الف) طرفین می‌توانند ضمن موافقتنامه داوری یا به موجب توافقنامه جداگانه، در خصوص تعداد و نحوه انتخاب داور یا داوران، توافق نمایند. در صورت فقدان چنین توافقی و نیز در صورتی‌که بین طرفین در این خصوص اختلاف باشد، به ترتیب زیر اقدام خواهد شد و رجوع طرفین به مرکز داوری به منزله قبول ترتیبات زیر می‌باشد:

مرکز داوری با توجه به موضوع دعوی، یک نفر را به عنوان «داور» انتخاب می‌نماید و به طرفین اعلام می‌کند تا اگر اعتراض یا جهات رد نسبت به «داور» مذکور وجود دارند، ظرف مهلت پانزده (۱۵) روز پس از معرفی داور به دبیرخانه، اعلام کنند.

چنانچه هریک از طرفین ظرف مهلت مقرر اعتراض یا جهات رد موجهی نسبت به «داور» منتخب اعلام نمایند و مورد قبول مرکز واقع شود، مرکز داوری فرد دیگری را معرفی خواهد نمود، در غیر این صورت همین‌که «داور» منتخب مرکز قبولی خود را اعلام کرد، مرکز داوری پرونده را به او تسلیم می‌کند.

ب) در مواردی که توافق شده هیأت داوری تشکیل شود، به ترتیب زیر عمل می‌شود:

۱- هریک از طرفین مکلف است «داور» اختصاصی خود را ظرف مدتی که مرکز تعیین می‌کند انتخاب و معرفی کند و سپس طرفین یا با موافقت طرفین، داوران اختصاصی ایشان، مکلفند ظرف مدت ده (۱۰) روز «داور» سوم (سرداور) را به اتفاق تعیین و معرفی نمایند.

۲- در صورتی‌که طرفین ظرف مهلت مقرر داوران اختصاصی خود یا سرداور را انتخاب و معرفی نکنند، مرکز داوری حسب مورد، «داور» طرف ممتنع یا سرداور (یا هردو) را، انتخاب و معرفی می‌نماید تا اگر هریک از طرفین اعتراض یا جهات رد نسبت به «داور» اختصاصی طرف دیگر یا سرداور دارند، ظرف مهلت پانزده (۱۵) روز پس از معرفی «داور» به دبیرخانه مرکز اعلام کنند.

تبصره ـ رسیدگی به اعتراض یا جهات رد نسبت به «داور» یا سرداور که در این مرحله مطرح شود، با مرکز داوری است و تصمیم مرکز در این خصوص قطعی است و در صورتی‌که اعتراض یا جهات رد موجه باشد و مورد قبول قرار گیرد، مرکز داوری فرد دیگری به ترتیب فوق انتخاب می‌کند.

ماده ۱۱- علاوه بر موارد فوق، در موارد زیر نیز مرکز داوری حسب مورد، اقدام به تعیین «داور» خواهد کرد:

۱- چنانچه طبق موافقتنامه داوری انتخاب «داور» یا هیأت داوری یا سرداور برعهده شخص ثالث باشد و شخص مذکور در مهلت مقرر «داور» یا هیأت داوری را معرفی نکند.

۲- چنانچه شخص ثالث منتخب ایشان تعیین «داور» یا هیأت داوری یا سرداور را به مرکز داوری واگذار کرده باشد.

۳- چنانچه «داور» یا داوران یا سرداور تعیین شده، پیشنهاد داوری را رد کنند یا اعلام قبولی نکنند یا به ایشان دسترسی نباشد.

ماده ۱۲- هرگاه در موافقتنامه داوری طرفین ملتزم شده باشند که در صورت بروز اختلاف، شخص یا اشخاص معینی داوری نمایند و آن شخص یا اشخاص ظرف مهلت مقرر اعلام قبولی نکنند یا داوری را رد کنند یا به ایشان دسترسی نباشد و یا به هر دلیل نخواهند یا نتوانند به عنوان «داور» رسیدگی کنند، مرکز داوری، جریان داوری را منتفی و نتیجه را به طرفین اعلام خواهد کرد، مگر آنکه طرفین، در مورد روش دیگری برای انتخاب «داور» توافق نمایند، یا انتخاب «داور» یا داوران را به مرکز داوری محول نمایند.

ماده ۱۳- انتخاب و تعیین «داور» یا هیأت داوری توسط طرفین یا مرکز داوری همواره باید از بین داوران معتمد مرکز داوری انجام شود، مع‌ذلک، طرفین می‌توانند، «داور» مورد نظر خود از خارج از فهرست داوران معتمد مرکز انتخاب نمایند، مشروط به اینکه شخص منتخب واجد شرایط لازم باشد و نام او به عنوان «داور» داوران معتمد مرکز به تصویب هیأت مدیره مرکز برسد.

تبصره- مرکز داوری مکلف است در انتخاب و تعیین «داور» یا هیأت داوران، کلیه شرایطی را که طرفین در موافقتنامه داوری تعیین کرده‌اند، رعایت نموده و با توجه به موضوع دعوی، شخص یا اشخاص واجد شرایط را انتخاب و تعیین کند.

ماده ۱۴- در داوری‌های بین‌المللی «داور» منفرد یا سرداور نباید با اصحاب دعوی هم تابعیت باشد، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند.

ماده ۱۵- داوری چند جانبه

در صورتی که داوری بیش از دو طرف داشته باشد و طرف‌ها در مورد تعیین «داور» به نحو دیگری توافق نکرده باشند، به ترتیب زیر عمل خواهد شد:

۱- برای خواهان واحد، یک «داور» و در صورت تعدد خواهان‌ها، مشترکاً یک «داور» تعیین خواهد شد. «داور» خوانده یا خواندگان متعدد نیز به همین روش تعیین می­شود.

۲- چنانچه خواهان‌ها یا خواندگان متعدد ظرف مهلت مقرر، در مورد تعیین «داور» مشترک به توافق نرسند، مرکز داوری، «داور» اختصاصی هر یک از طرفین متعدد (خواهان‌ها یا خواندگان) را انتخاب و تعیین خواهد کرد.

۳- در داوری‌های چند جانبه، انتخاب سرداور بر عهده داوران اختصاصی طرفین است و در صورتی که ظرف مدت ۱۵ روز از تاریخی که مرکز داوری تعیین می‌کند به توافق نرسند، سرداور توسط مرکز داوری تعیین می­گردد.

۴- هرگاه در داوری‌های چند جانبه، در مورد خواهان یا خوانده بودن یک یا چند طرف داوری اختلاف باشد، هیأت داوری مرکب از سه نفر به انتخاب مرکز داوری خواهد بود و مرکز داوری با توجه به مفاد موافقتنامه داوری در مورد شرایط «داور» و نیز با توجه به موضوع دعوی، هیأت داوری انتخاب و تعیین می‌کند.

۵- سایر امور مربوط به داوری‌های چند جانبه از جمله تعویض «داور» یا جرح داور، تابع مقرراتی است که برای داوری‌های دو جانبه مقرر شده است.

ماده ۱۶- محل داوری

الف) در داوری‌های داخلی، محل انجام داوری در مقر مرکز داوری خواهد بود، مگر اینکه طرفین، با توافق صریحاً محل دیگری را تعیین نمایند.

ب) در داوری‌های بین‌المللی انتخاب محل داوری با طرفین است و در صورت عدم توافق، مرکز داوری با توجه به اوضاع و احوال پرونده و سهولت دسترسی طرفین، محل را تعیین می‌کند.

پ) در داوری‌های بین‌المللی، «داور» می‌تواند برای شور، استماع طرفین یا شهود یا کارشناسان، یا بازرسی کالا یا اسناد و مدارک، در هر محلی که مقتضی بداند تشکیل جلسه دهد، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند. به هرحال، رأی داوری در محل داوری صادر خواهد شد.

ماده ۱۷- زبان داوری

الف) در داوری‌های داخلی زبان داوری، فارسی است و در صورتی‌که اسناد و مدارک مورد استناد به زبان دیگری باشد، طرفی که چنین مدارکی را ارائه و به آن‌ها استناد می‌کند، مکلف است ترجمه فارسی آن را تهیه و تسلیم کند، مگر اینکه «داور» ترجمه رسمی آن‌ها را لازم بداند.

ب) در داوری‌های بین‌المللی، انتخاب زبان داوری با طرفین است و در صورتی‌که در این خصوص توافق حاصل نشود، «داور» با توجه به قرارداد و اوضاع و احوال پرونده زبان داوری را تعیین می‌کند.

ماده ۱۸- ابلاغ اوراق و اخطاریه‌ها، مواعد

الف) طرفین باید کلیه لوایح و مراسلات خود با یکدیگر و با «داور» را همراه با مدارک پیوست، به تعداد طرف‌های دعوی و «داور» یا داوران، به اضافه یک نسخه برای مرکز داوری، به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نمایند.

ب) کلیه مکاتبات، دستورات و درخواست‌ها، تصمیمات و قرارها که «داور» در جریان رسیدگی صادر یا اتخاذ می‌کند، از طریق و توسط دبیرخانه مرکز داوری به طرفین، ابلاغ و پیگیری می‌شود.

پ) در داوری‌هایی که به مرکز داوری ارجاع می‌شود، امر ابلاغ اوراق و نیز رأی داوری توسط دبیرخانه مرکز داوری انجام می‌شود، مگر اینکه طرفین طریق دیگری برای ابلاغ تعیین و توافق کرده باشند.

ت) ابلاغ کلیه اوراق و مکاتبات به نشانی‌های اعلام شده طرفین در موافقتنامه داوری یا هر نشانی دیگری که طرفین متعاقباً اعلام کرده باشند، به عمل خواهد آمد. در صورتی که هیچ یک از نشانی‌های فوق در دسترس نباشد یا امکان ابلاغ در آن نشانی وجود نداشته باشد، ارسال اوراق به آخرین محل تجارت یا محل سکونت طرف داوری، یا به هر محل دیگری که در پرونده مطروحه سابقه ابلاغ داشته باشد، ابلاغ شده محسوب می‌شود.

ث) امر ابلاغ می‌تواند از طریق تحویل در قبال رسید، نامه سفارشی، دورنگار، تلکس، تلگرام، پست الکترونیکی که متضمن ثبت و ضبط سابقه ارسال و وصول به گیرنده باشد، انجام گیرد. در موارد زیر اوراق مربوط، ابلاغ شده محسوب می‌شود:

وصول آن به مخاطب به نظر «داور» یا مرکز داوری محرز باشد؛

مخاطب بر طبق ابلاغیه مربوط، اقدامی کرده باشد؛

مخاطب نفیاً یا اثباتاً پاسخ داده باشد.

ابلاغ به محلی باشد که سابقه ابلاغ داشته باشد.

ابلاغ در جلسه داوری واقع شود.

ماده ۱۹- تاریخ ابلاغ، همان تاریخی است که مخاطب یا نماینده او، برگ مربوط را دریافت کرده یا تاریخی است که اوراق مربوط مطابق بند پ، ت یا ث ماده ۱۸، ابلاغ شده یا عرفاً و نوعاً اوراق دریافت شده محسوب شود و سابقه آن در دبیرخانه مرکز داوری ثبت شده باشد.

ماده ۲۰ مهلت‌های مقرر در این آیین داوری بدون احتساب روز ابلاغ و اقدام، محاسبه می‌شود. چنانچه روز آخر مواعد، در محل ابلاغ تعطیل رسمی یا روز غیرکاری باشد، نخستین روز کاری بعدی، آخرین روز مهلت محسوب خواهد گردید. تعطیلات رسمی و روزهای غیرکاری داخل در مواعد و جزء مهلت محسوب خواهد شد.

به مهلت‌های مقرر در این آیین‌نامه نسبت به اشخاصی که مقیم خارج از کشور می‌باشند، یک ماه اضافه می‌گردد.

ماده ۲۱- در صورتی که اوضاع و احوال اقتضاء کند، «داور» می‌تواند مهلت‌ها و مواعد پیش‌بینی شده در این آیین داوری را تمدید کند به نحوی که هریک از طرفین بتواند به مسئولیت و وظایف خود در جریان داوری عمل کند.

فصل سوم- شرایط داور، جرح داور و تشریفات آن

ماده ۲۲- استقلال و بی طرفی داور

الف) «داور» باید در تاریخ تعیین و انتخاب به این سمت و شروع بکار و نیز در طول جریان رسیدگی داوری تا زمان صدور رأی، علاوه بر داشتن اوصاف قانونی و شرایط مقرر در موافقتنامه داوری، بی طرف و مستقل باشد و ذینفع در قضیه نباشد.

ب) «داور» باید همزمان با قبول سمت، اعلامیه ای مکتوب مبنی بر تأیید بی‌طرفی و استقلال خود امضاء و به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم کند و مکلف است هرگونه واقعیت یا اوضاع و احوالی را که ممکن است استقلال او را نزد طرفین با تردید مواجه سازد، در اعلامیه مذکور ذکر نماید. چنانچه اعلامیه بی‌طرفی و استقلال «داور» متضمن چنین اطلاعاتی باشد، دبیرخانه مراتب را به طرفین ابلاغ می‌کند و مهلتی را جهت اظهار نظر آنان تعیین می‌نماید. پس از وصول نظرات طرفین، دیوان داوری مرکز داوری در خصوص اعلامیه «داور» و اظهارات طرفین رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ می‌کند.

پ) پس از شروع داوری نیز «داور» مکلف است هرگونه واقعیت یا اوضاع و احوال را که احیاناً در جریان داوری حادث شود و موجب تردید در بی طرفی و استقلال او گردد، فوراً و به‌صورت کتبی به دبیرخانه مرکز و به طرفین اعلام نماید.

ماده ۲۳- موارد جرح داور

«داور» در صورتی قابل جرح است که اوضاع و احوال موجود، باعث تردید موجهی نسبت به بی‌طرفی و استقلال او شود و یا واجد اوصافی که طرفین تعیین کرده‌اند، نباشد. هریک از طرفین تنها به استناد دلایلی که پس از تعیین «داور» از آن مطلع شده‌اند، می‌تواند داوری که خود تعیین کرده یا در جریان تعیین او مشارکت داشته، جرح کند.

الف)‏‏ در داوری‌های داخلی، اشخاص زیر را ­­هر چند با­ تـراضی نمی‌توان به عنوان «داور» انتخاب نمود و از موجبات رد و جرح «داور» است:

۱- اشخاصی که بی‌طرفی و استقلال ایشان در موضوع داوری، محل تردید باشد؛

۲- اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند؛

۳- اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شده‌اند؛

۴- کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی.

ب) در داوری‌های داخلی، اشخاص زیر، را نمی‌توان به عنوان «داور» معرفی و منصوب کرد مگر با تراضی طرفین:

۱- کسانی که سن آن‌ها کمتر از ۲۵ سال تمام باشد؛

۲- کسانی که در دعوی ذی‌نفع باشند؛

۳- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.

۴- کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا می‌باشند؛ یا یکی از اصحاب دعوا مباشر امور آن‌ها باشد.

۵- کسانی که خود یا همسرشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند؛

۶- کسانی که خود یا همسرشان با یکی از اصحاب دعوا یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا دارند، درگذشته یا حال دعوی کیفری داشته باشند.

۷- کسانی که خود یا همسرشان و یا یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او با یکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا­ یکی ­از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دعوی حقوقی داشته باشد.

۸- کارمندان دولت در حوزه مأموریت آنان.

ماده ۲۴- تشریفات جرح، تعویض داور به علت قصور یا عدم امکان انجام وظیفه داور

الف) طرفین می‌توانند در مورد تشریفات جرح «داور» توافق نمایند. در غیر این صورت طرفی که قصد جرح «داور» را دارد، باید ظرف ۱۵ روز از تاریخ وصول قبولی «داور» مربوط، یا در صورتی‌که جهات رد و جرح «داور» بعداً در جریان داوری حادث شود، ظرف ۱۵ روز از تاریخ اطلاع از هرگونه اوضاع و احوال مذکور در ماده ۲۳ این آیین داوری، دلایل جرح را همراه با ادله و مدارک مثبته، طی لایحه ای همزمان کتباً به دبیرخانه مرکز داوری، «داور» مربوط، سایر داوران (در صورتی‌که هیأت داوران تشکیل شده باشد) و طرف‌های دیگر داوری اعلام کند.

ب) «داور» مکلف است ظرف ۱۰ روز از تاریخ دریافت جرح، در مورد آن اعلام نظر کند و کتباً به طرفین و به مرکز داوری اطلاع دهد. در صورتی که «داور» مربوط جرح را نپذیرد، طرفی که «داور» را جرح کرده می‌تواند ظرف ۲۰ روز از ابلاغ تصمیم مذکور، به دیوان داوری مرکز داوری (موضوع فصل پنجم آیین‌نامه داخلی مرکز داوری در مورد تشکیلات) مراجعه و درخواست رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.

پ) دیوان داوری مرکز داوری قبل از تصمیم گیری راجع به جرح، مراتب را از طریق دبیرخانه مرکز به «داور» یا داوران مورد جرح، طرف مقابل و نیز سایر اعضای هیأت داوری اطلاع می‌دهد و مهلت مناسب و معقولی جهت اظهار نظر آن‌ها تعیین می‌کند. اظهار نظر کتبی هریک از طرفین و «داور» یا داوران در خصوص جرح به طرفین و سایر داوران ابلاغ می‌شود.

ماده ۲۵- در صورتی‌که «داور» از دادن رأی امتناع ورزد و یا در جلسه داوری دوبار متوالی حضور پیدا نکند یا در انجام وظیفه قصور کند، و هم‌چنین در صورتی‌که «داور» به عللی از قبیل مسافرت، غیبت طولانی، عدم دسترسی، اشتغال یا بیماری و امثال آن، قادر به انجام وظیفه نباشد، هریک از طرفین می‌تواند مراتب را همراه با ادله و مدارک مثبته همزمان به دبیرخانه مرکز داوری، «داور» مربوط، سایر داوران (در­صورتی‌که هیأت­داوری تشکیل شده باشد) و طرف‌های دیگر دعوی اعلام و درخواست تعویض او را بنمایند.

تبصره ـ در صورتی‌که بین طرفین در خصوص موارد فوق اختلاف باشد، دیوان داوری مرکز نسبت به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم می‌کند.

ماده ۲۶- تصمیم دیوان داوری مرکز در مورد جرح یا تعویض «داور» قطعی است و دیوان مکلف نیست دلایل خود را اعلام کند.

ماده ۲۷- اعلام جرح، یا درخواست تعویض «داور» به علت قصور یا عدم امکان انجام وظیفه «داور» مادام که تعیین تکلیف نشده، مانع از ادامه رسیدگی «داور» و صدور رأی نیست.

ماده ۲۸- تعیین داور جانشین

هرگاه مأموریت «داور» به موجب یکی از موارد مذکور در ماده ۲۳ و ماده ۲۵ یا به علت استعفای او با توافق طرفین، و یا به جهات و دلایل قانونی دیگری، خاتمه پذیرد و نیز درصورت حجر یا فوت داور، جانشین او مطابق مقررات حاکم بر داوری و نیز این آیین داوری در مورد انتخاب داور، تعیین می‌شود.

تبصره- «داور» جانشین مکلف است با توجه به لوایح طرفین و رسیدگی‌های انجام شده تا زمان انتخاب او، رسیدگی را ادامه دهد، مگر اینکه با ذکر ادله موجه، تجدید تمام یا بخشی از رسیدگی‌های قبلی را ضروری بداند.

فصل چهارم- صلاحیت داور

ماده ۲۹- اتخاذ تصمیم در مورد صلاحیت

الف) «داور» می‌تواند در مورد حدود صلاحیت خود و همچنین درباره وجود و یا اعتبار موافقتنامه داوری، نفیاً و یا اثباتاً اتخاذ تصمیم نماید. ارجاع اختلافات­ و­ دعاوی به­ مرکز ­داوری، به­منزله پذیرش این اختیار «داور»­ خواهد بود.

ب) شرط داوری که به صورت جزئی از یک قرارداد باشد، به عنوان موافقتنامه مستقل تلقی می‌شود و تصمیم «داور» در خصوص بطلان و ملغی‌الاثر بودن اصل قرارداد، تأثیری در شرط داوری ندارد و فی نفسه به منزله بطلان یا عدم اعتبار شرط داوری مندرج در قرارداد نخواهد بود.

ماده ۳۰- ایراد به صلاحیت «داور» باید همزمان با تسلیم اولین جواب و لایحه دفاعیه اعلام گردد. صرف تعیین «داور» و یا مشارکت در تعیین «داور» توسط هریک از طرفین مانع از ایراد او به صلاحیت داوری نخواهد بود. ایراد به خروج «داور» از حدود صلاحیت در جریان رسیدگی داوری، باید به محض بروز و اطلاع از آن، اعلام گردد، مع‌ذلک در صورتی‌که «داور» تأخیر در ایراد در موارد مذکور را موجه تشخیص دهد، می‌تواند ایراد خارج از موعد را بپذیرد.

ماده ۳۱- در صورت ایراد به صلاحیت «داور» و یا ایراد به وجود و یا اعتبار موافقتنامه داوری، «داور» باید به عنوان یک امر مقدماتی و قبل از ورود به ماهیت دعوی، نسبت به آن اتخاذ تصمیم کند، مگر اینکه «داور» با توجه به موضوع ایراد و ادله آن، اتخاذ تصمیم راجع به ایراد را به رسیدگی در مورد ماهیت دعوی، موکول نماید.

ماده ۳۲- اتخاذ تصمیم «داور» در مورد ایراد خروج «داور» از حدود صلاحیت که سبب آن در حین رسیدگی حادث می‌شود، می‌تواند در ضمن رأی ماهوی به عمل آید.

ماده ۳۳- در صورتی که رأی «داور» بر رد ایراد و قبول صلاحیت خود باشد، اعتراض به رأی مذکور مانع ادامه رسیدگی و صدور رأی نخواهد بود.

ماده ۳۴- در صورتی که طرفین درباره موارد مذکور در این فصل به نحو دیگری توافق کرده باشند، بر طبق آن عمل خواهد شد.

ماده ۳۵- دستور موقت

الف) «داور» می‌تواند در امور مربوط به موضوع اختلاف که محتاج به تعیین تکلیف فوری است، به درخواست هرکدام از طرفین دستور موقت صادر نماید. دستور موقت باید مستدل باشد جهت یا جهات ضرورت تعیین تکلیف فوری باید مشخص شود.

ب) هرگونه ادعا یا اختلاف طرفین در مورد خسارت ناشی از اجرای دستور موقت، به داوری مرکز داوری ارجاع می‌شود. در صورتی‌که دستور موقت قبل از شروع داوری صادر شود، متقاضی مکلف است دعوای ماهوی خود را ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ دستور موقت طرح نماید در غیر این صورت از دستور موقت رفع اثر می‌شود.

پ) «داور» می‌تواند مقرر نماید که متقاضی دستور موقت، تأمین مناسبی مانند وجه نقد یا اوراق و اسناد بهادار یا ضمانت‌نامه بانکی به منظور جبران خسارت ناشی از اجرای دستور موقت، نزد مرکز داوری بسپارد.

چنانچه طرف دیگر، تأمینی بدهد که متناسب با موضوع دستور موقت باشد، «داور» از دستور موقت رفع اثر خواهد کرد.

ت) مراجعه به محاکم دادگستری و درخواست دستور موقت در موارد استثنائی، قبل از داوری یا حین داوری به معنای عدول و نقض موافقتنامه داوری نیست و مانع از رسیدگی داوری نخواهد بود. تقاضای دستور موقت از محاکم دادگستری توسط هر یک از طرفین و نیز دستور صادره باید توسط متقاضی و بدون تأخیر به دبیرخانه مرکز اطلاع داده شود.

تبصره ـ ارجاع اختلافات و دعاوی به مرکز داوری، به منزله پذیرش اختیارات «داور» در صدور دستور موقت و اخذ تأمین مناسب است و طرفین ملزم به رعایت مفاد دستور می‌باشند.

فصل پنجم- رسیدگی داوری

ماده ۳۶- تسلیم پرونده به «داور»

بلافاصله پس از انتخاب «داور» واحد یا تشکیل هیأت داوری و اخذ قبولی داور یا داوران، دبیرخانه مرکز داوری پرونده را جهت رسیدگی در اختیار آنان قرار می‌دهد، مشروط بر اینکه آن قسمت از هزینه‌های داوری که دبیرخانه در این مرحله مطالبه کرده است، تأدیه شده باشد.

ماده ۳۷- اداره داوری

الف) اداره جریان داوری بر عهده داور واحد و در صورت تشکیل هیأت داوران، با سرداور خواهد بود.

ب) رفتار مرکز داوری و داور با طرفین باید با رعایت مساوات، بی‌طرفانه و منصفانه باشد و با لحاظ مدت داوری به هرکدام از آنان فرصت کافی برای طرح ادعا یا دفاع و ارائه دلایل داده شود.

ماده ۳۸- معرفی وکیل یا نماینده

هر یک از طرفین می‌تواند برای خود وکیل یا نماینده یا مشاور انتخاب و کتباً معرفی نماید.

ماده ۳۹- قرارنامه داوری و برنامه زمان بندی

الف) «داور» مکلف است پس از تحویل گرفتن پرونده از دبیرخانه، ظرف ۱۵ روز بر اساس آخرین لوایح و اظهارات طرفین، و عندالاقتضاء با حضور ایشان، «قرارنامه داوری» را تنظیم نماید. دبیرخانه می‌تواند این مدت را به درخواست «داور» که باید موجه باشد، تمدید کند.

قرارنامه داوری باید مشتمل بر موارد زیر باشد:

۱نام و مشخصات کامل طرفین؛

۲نشانی اقامتگاه طرفین که ابلاغ‌ها و مراسلات در جریان داوری باید به آن جا ارسال شود؛

۳خلاصه ای از ادعاها و مدافعات طرفین و خواسته هر یک از ایشان و تا حدودی که در این مرحله ممکن باشد، ذکر مبلغ خواسته اصلی و خواسته متقابل؛

۴در صورت امکان، تحریر محل نزاع و موضوعاتی که باید تصمیم گیری شوند؛

۵نام و مشخصات و نشانی اقامتگاه «داور» یا داوران؛

۶محل داوری و زبان داوری (در داوری‌های بین‌المللی)؛

۷قوانین و قواعد حقوقی حاکم بر موضوع دعوی

۸ذکر اختیارات «داور» از قبیل تفویض اختیار برای تعیین و تمدید مدت داوری به داور، نحوه تعیین کارشناس، نحوه استماع کارشناس و شهود، اختیار صدور رأی بر اساس صلح و سازش یا انصاف، نحوه صدور دستور موقت و نحوه اخذ تضمین مناسب برای دستور موقت؛

۹هرگونه اختیار و موضوع دیگری که برای حل و فصل اختلاف از طریق داوری لازم باشد.

ب) قرارنامه داوری باید به امضای طرف‌ها و «داور» برسد.

پ) اگر هر یک از طرف‌ها از مشارکت در تنظیم قرارنامه داوری یا از امضای آن امتناع ورزد، یا به او دسترسی نباشد، «داور» باید قرارنامه داوری را پس از امضاء جهت تأیید به مرکز داوری تسلیم کند. با امضای قرارنامه داوری مطابق این ماده یا تأیید آن توسط مرکز داوری، جریان داوری ادامه می‌یابد.

ماده ۴۰- در داوری‌های بین‌المللی، «داور» باید حین تنظیم قرارنامه داوری یا در اسرع وقت ممکن پس از آن، با مشورت طرفین برنامه زمان بندی را که در نظر دارد داوری را مطابق آن انجام دهد، جداگانه تنظیم و برای طرفین و مرکز داوری ارسال کند. هرگونه اصلاح و تغییر در برنامه زمان بندی باید به طرفین و مرکز اطلاع داده شود.

ماده ۴۱- اصلاح ادعا یا دفاع

چنانچه بین طرفین ترتیب دیگری مقرر نشده باشد، هیچ‌یک از طرفین نمی‌تواند ادعای جدیدی به غیر از آنچه در قرارنامه داوری ذکر شده، طرح کند. مگر آنکه «داور» با توجه به ماهیت ادعای جدید و سایر اوضاع و احوال، آن را موجب تأخیر در رسیدگی یا تبعیض نسبت به طرف دیگر تشخیص ندهد. در هرحال، درصورت اصلاح یا تکمیل ادعا یا دفاع باید به طرف مقابل اجازه و مهلت پاسخ گویی داده شود.

ماده ۴۲- قانون حاکم

الف) «داور» مکلف است براساس قانون و قواعد­حقوقی قابل اعمال­ رأی دهد.

ب) در داوری‌های بین‌المللی «داور» مکلف است قانون منتخب طرفین را اعمال کند و در صورتی‌که طرفین قانون حاکم را انتخاب نکرده باشند، طبق قواعد تعارضی که «داور» مناسب تشخیص دهد قانون مناسب را تعیین و مطابق آن رأی دهد.

پ) تعیین قانون یک کشور به هر نحو که صورت گیرد، به منزله ارجاع به قوانین ماهوی آن کشور است و شامل حل تعارض آن نمی‌شود، مگر طرفین طور دیگری توافق نموده باشند.

ت) «داور» مکلف است در کلیه موارد، مطابق مفاد قرارداد تصمیم بگیرد و عرف و عادت تجاری ذی‌ربط را رعایت کند.

ث) «داور» در صورتی حق دارد براساس کدخدا منشی و انصاف رأی دهد که طرفین صریحاً چنین اختیاری به او داده باشند.

ماده ۴۳- جلسه استماع و رسیدگی

الف) پس از تسلیم پرونده به «داور»، هرگونه تبادل لوایح زیر نظر «داور» انجام می‌شود، مع‌ذلک در صورتی‌که «داور» تشخیص دهد که با توجه به موضوع پرونده، نیازی به تبادل لوایح بیشتر نیست می‌تواند براساس لوایح و اسناد و مدارک موجود در پرونده، رسیدگی و رأی صادر کند.

ب) در صورتی‌که «داور» با توجه به موضوع پرونده، اخذ توضیح از طرفین یا ملاحظه اصول اسناد و مدارک را لازم بداند، می‌تواند دستور تشکیل جلسه استماع را با ذکر محل، تاریخ و ساعت تشکیل جلسه، صادر و به طرفین ابلاغ کند. به هر حال، در صورتی که یکی از طرفین در زمان مناسب درخواست تشکیل جلسه استماع نماید، «داور» مکلف است جلسه را برگزار کند. «داور» می‌تواند برای تسهیل رسیدگی موضوعات یا سؤالاتی که باید در جلسه استماع پاسخ داده شود، تعیین و برای طرفین ارسال کند.

پ) چنانچه «داور» تشکیل جلسه رسیدگی برای بازرسی کالا و یا معاینه سایر اموال و یا مستندات طرفین را ضروری بداند، باید موعد و مکان جلسه را تعیین و به طرفین و سایر اشخاصی که باید حضور یابند، ابلاغ کند.

ت) «داور» می­تواند پس از مشورت با طرفین، جلسات استماع، بازرسی اموال یا مستندات یا شور را در هر محلی که لازم و مقتضی بداند تشکیل دهد، مگر طرفین طور دیگری توافق کرده باشند.

ث) جلسات استماع و رسیدگی داوری غیرعلنی است، مگر آنکه طرفین به طور کتبی بر خلاف آن توافق کنند. به هر حال، «داور» باید برای حفظ اسرار تجاری و اطلاعات محرمانه، اقدامات لازم را به عمل آورد.

ج) جلسات رسیدگی و استماع با حضور طرفین یا وکلا و نمایندگان آنان تشکیل می‌شود و هر یک از طرفین می‌تواند مشاور خود را نیز، همراه داشته باشد.

چ) «داور» می‌تواند هر زمان در جریان رسیدگی، به هر یک از طرفین ابلاغ کند لوایح یا ادله و مستندات تکمیلی ارائه کنند یا ایشان را برای ادای توضیح دعوت نماید.

ماده ۴۴- قصور در تسلیم لوایح و مدارک

الف) چنانچه خواهان بدون عذر موجه، لوایح و مدارک و ادله خود را ظرف مهلت مقرر تسلیم نکند و «داور» با اخذ توضیح از خوانده هم نتواند رأی بدهد، حسب مورد، قرار ابطال دادخواست داوری را صادر خواهد کرد.

ب) در صورتی که خوانده از دادن لایحه دفاعیه قصور نماید، همچنین در صورتی که خواهان از دادن لایحه جوابیه به دعوای تقابل خوانده خودداری کند، بدون اینکه این قصورها فی نفسه به معنای قبول ادعای خواهان یا دعوای متقابل خوانده تلقی شود «داور» بر اساس مدارک موجود در پرونده رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد کرد.

پ) اگر هریک از طرفین با وجود ابلاغ مراتب به او، از حضور در جلسه استماع و یا ارائه اسناد و مدارک و ادله مورد استناد خویش ظرف مهلت مقرر، خودداری کند، «داور» می‌تواند بر اساس مدارک موجود رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ کند. در صورتی‌که هیچ یک از طرفین علیرغم دعوت قبلی برای ادای توضیح، حاضر نشوند و «داور» هم نتواند بدون اخذ توضیح در ماهیت دعوی رأی صادر کند، قرار ابطال دادخواست صادر می‌شود.

ماده ۴۵- شهادت

الف) در صورتی‌که هریک از طرفین جهت اثبات ادعا یا مدافعات خود به شهادت شهود استناد کند، باید قبل از تشکیل جلسه استماع، نام و مشخصات شهود و موضوع شهادت ایشان و ارتباط آن با موضوع داوری را کتباً، تسلیم کند. در صورت احراز تأثیر مؤّدای شهادت شهود و ارتباط آن با موضوع دعوی، «داور» مقرر می‌کند جلسه‌ای برای استماع شهادت تعیین و از طرفین و شهود جهت استماع شهادت دعوت به عمل می‌آورد و به طرف استناد کننده به شهادت شهود، تذکر داده می‌شود که شهود را در جلسه استماع حاضر کند. در صورت عدم حضور شهود بدون عذر موجه، شهادت شهود از عداد دلایل استناد کننده خارج می‌شود.

ب) شهادت شهود می‌تواند به صورت شهادت‌نامه کتبی امضا شده که صحت امضای شهود قابل احراز باشد، تسلیم گردد.

پ) هر یک از طرفین می‌تواند در جلسه استماع و رسیدگی، تحت نظارت «داور» از شهود خود یا شهود طرف مقابل پرسش‌هایی را که مرتبط با قضیه باشد، مطرح نماید و «داور» نیز می‌تواند رأساً پرسش‌هایی را از شهود به‌عمل آورد.

ت) صلاحیت‌های شهود و موارد جرح شاهد در داوری‌های داخلی به کیفیت مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ است و در داوری‌های بین‌المللی تابع مقررات حاکم بر داوری است و ارزیابی ارزش اثباتی شهادت شهود یا شهادتنامه کتبی با «داور» است.

ماده ۴۶- ارجاع امر به کارشناس

الف) «داور» می‌تواند در مواردی که لازم بداند رأساً و یا به درخواست هر یک از طرفین، موضوع را به کارشناسی یک یا چند نفر ارجاع دهد و مقرر کند که هرکدام از طرفین هرگونه اطلاعات مرتبط را در اختیار کارشناس قرار دهد و موجبات دسترسی او را به مدارک مربوط، کالا یا سایر اموال و امکنه برای انجام معاینه و بازبینی، فراهم آورد مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده‌اند. دستمزد کارشناس و هزینه‌های آن برعهده متقاضی کارشناسی است و در صورتی‌که متقاضی کارشناسی، دستمزد و هزینه‌های کارشناس را ظرف مهلتی که «داور» تعیین می‌کند نپردازد، کارشناسی از عداد دلایل او خارج می‌شود.

ب) هرگاه قرار کارشناسی به تشخیص و نظر «داور» باشد، و «داور» نتواند بدون انجام کارشناسی رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند، پرداخت دستمزد و هزینه‌های کارشناسی بالمناصفه برعهده طرفین است و چنانچه طرفین دستمزد و هزینه کارشناسی را نپردازند و «داور» هم نتواند بدون انجام کارشناسی رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند، «داور» قرار ابطال دادخواست را صادر می‌کند.

پ) درصورتی که «داور» لازم بداند، می‌تواند از کارشناس نظریه تکمیلی بخواهد شرکت کند و درصورت درخواست یکی از طرفین یا درصورتی که «داور» لازم بداند، کارشناس باید پس از تقدیم گزارش کتبی برای ادای توضیح و پاسخ سؤالات در جلسه استماع شرکت کند.

ت) نظریه کارشناسی به طرفین ابلاغ می‌شود تا چنانچه اظهار نظری در خصوص آن دارند ظرف ۱۰ روز از ابلاغ، اعلام نمایند.

ث) هریک از طرفین می‌تواند در مقام توجیه ادعا یا دفاع، رأساً مبادرت به اخذ نظر کارشناس کنند و آن را به ضمیمه لایحه تسلیم کند و یا کارشناس یا کارشناسان مورد نظر خود را برای استماع نظریه ایشان در جلسه رسیدگی به هزینه خود، معرفی کنند. ارزیابی ارزش اثباتی نظریه کارشناس منتخب هریک از طرفین، با «داور» است.

ج) دستمزد و هزینه‌های کارشناس با توجه به تعرفه‌های ذی‌ربط، تعیین می‌شود و به هرحال، هنگام صدور رأی جزو هزینه‌های داوری محسوب خواهد شد.

ماده ۴۷- ورود شخص ثالث

هرگاه شخص ثالثی در موضوع داوری برای خود مستقلاً حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی‌نفع بداند، می‌تواند مادام که ختم رسیدگی اعلام نشده است وارد داوری شود، مشروط بر اینکه موافقتنامه داوری، «داور» تعیین شده و آیین داوری را بپذیرد و ورود وی مورد ایراد هیچ کدام از طرفین واقع نشود. در صورتی که یکی از طرفین به ورود شخص ثالث ایراد نماید، «داور» نخست در آن مورد اظهار نظر خواهد نمود و تصمیم وی قطعی است.

فصل ششم- ختم رسیدگی و صدور رأی

ماده ۴۸- ختم رسیدگی

الف) «داور» پس از احراز اینکه طرفین از فرصت کافی و معقول برای ارائه مطالب و دفاع برخوردار شده‌اند، و با رعایت مفاد ماده ۴۹ ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به اصدار رأی می‌نماید. پس از اعلام ختم رسیدگی، هیچ لایحه یا دلیل و مدرک جدیدی قابل طرح و ارائه نخواهد بود.

ب) «داور» می­تواند در صورت تعدد دعاوی (اعم از اصلی و طاری) با تفکیک دعوایی که معد برای صدور رأی باشد، نسبت به آن ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رأی نماید و رسیدگی را نسبت به دعوی یا دعاوی دیگر ادامه دهد.

پ) «داور» مکلف است حداکثر ظرف ۲۰ روز پس از اعلام ختم رسیدگی، پیش نویس رأی داوری را قبل از امضاء، جهت اعمال مقررات ماده ۵۳ این آیین داوری به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم کند. در صورتی‌که «داور» مهلت بیشتری لازم داشته باشد، می‌تواند با ذکر دلیل و موجبات تأخیر، مدت مذکور را یک‌بار تمدید کند.

ماده ۴۹- مهلت صدور رأی

الف) در داوری‌های داخلی، مدت داوری‌هایی که به مرکز ارجاع می‌شود سه ماه از تاریخ قبولی «داور» و اطلاع به طرفین است مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند. تمدید مدت مذکور ولو کراراً، با توافق طرفین بلامانع است، مشروط به اینکه مدت جدیدی مشخص و تعیین شود. طرفین می‌توانند اختیار تمدید مدت داوری را به «داور» اعطا کنند یا مرکز داوری تفویض کنند.

ب) در داوری‌های بین‌المللی «داور» مکلف است ظرف ۶ ماه از تاریخ نهایی شدن قرارنامه داوری طبق ماده ۳۹ این قواعد داوری، رسیدگی و رأی صادر کند. در صورتی‌که اوضاع و احوال پرونده اقتضاء کند که مدت مذکور تمدید شود، «داور» مکلف است مراتب تمدید را به طرفین و دبیرخانه مرکز داوری اعلام کند.

ماده ۵۰- رأی مبتنی بر سازش طرفین

الف) چنانچه طرفین در جریان رسیدگی، اختلافات خود را از طریق سازش فیصله دهند، «داور» به درخواست طرفین مراتب وقوع سازش را همراه با شرایط سازش و نحوه فیصله دعوی، به صورت گزارش اصلاحی تنظیم و رأی سازشی صادر می‌نماید و قرار سقوط دعوی صادر می‌کند.

ب) رأی سازشی که به صورت فوق صادر می‌شود، برای طرفین قطعی و لازم‌الاجرا است.

ماده ۵۱- اخذ تصمیم توسط هیأت داوران

الف) در مواردی که رسیدگی به وسیله هیأتی از داوران به‌عمل می‌آید، اعضای هیأت داوری باید از تاریخ و محل جلسه ای که برای رسیدگی و مشاوره و یا صدور رأی تشکیل می‌شود، مطلع باشند.

ب) تصمیم «هیأت داوران» با اکثریت آراء، معتبر است، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند. در صورتی‌که اکثریت حاصل نشود، رئیس هیأت داوری به تنهایی رأی را صادر می‌کند.

تبصره- در صورتی که یکی از اعضای هیأت داوران استعفا کند یا دو جلسه متوالی حضور پیدا نکند یا از دادن رأی امتناع نماید، دو عضو دیگر به موضوع رسیدگی و رأی خواهند داد و چنانچه بین دو «داور» دیگر اتفاق نظر حاصل نگردد، مرکز داوری طبق مقررات این آیین‌نامه «داور» دیگری به جای «داور» مستعفی یا ممتنع یا غایب، انتخاب و منصوب می‌نماید، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کنند.

ماده ۵۲- شکل و محتوای رأی

الف) رأی داوری باید کتبی باشد و به امضای «داور» برسد. در موردی که «داور» بیش از یک نفر باشد، امضای اکثریت داوران کافی خواهد بود، مشروط بر اینکه علت عدم امضای اعضای دیگر هیأت داوری در برگ رأی ذکر شود. نظر مخالف یا جداگانه هر داور، به رأی ضمیمه می‌شود، مگر طرفین طور دیگر توافق کنند.

ب) رأی داوری مشتمل است بر «مقدمه»، «خلا­صه جریان رسیدگی»، «متن رأی داور» و «بخش اجرایی رأی».

۱- «مقدمه» رأی شامل شماره پرونده، شماره و تاریخ رأی، و محل رسیدگی، مشخصات و نشانی طرفین، نام داور و خواسته دعوی خواهد بود.

۲- «خلاصه جریان رسیدگی» مشتمل است بر خلاصه‌ای از اظهارات طرفین و مذاکرات جلسه یا جلسات استماع ونیز اقداماتی که به منظور احراز واقعیات و بررسی دلایل صورت گرفته است.

۳- «متن رأی» مشتمل است بر ذکر موضوع دعوی یا دعاوی و خواسته و نیز کلیه دلایلی که رأی بر آن‌ها مبتنی است مگر اینکه طرفین توافق کرده باشند که دلایل رأی ذکر نشود یا رأی سازشی طبق ماده ۵۰ باشد یا براساس اختیار «داور» برای طرف‌های صلح و سازش صادر شده باشد.

۴- بخش اجرایی رأی، مشتمل است بر تشخیص منجز «داور» نسبت به خواسته و دفاعیات طرفین و نیز نسبت به تکالیف و اقداماتی که طرف‌های ذی‌ربط دعوی باید مطابق بخش اجرایی رأی به عمل آورند.

۵- رأی داوری، باید حاوی تاریخ و محل داوری طبق ماده ۱۶ این آیین داوری باشد.

ماده ۵۳- بررسی پیش نویس رأی داوری و ابلاغ آن

الف) به منظور بررسی و حصول اطمینان از رعایت تشریفات قانونی و نیز این آیین داوری، «داور» باید قبل از امضای رأی، پیش نویس آن را به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نماید و دبیرخانه مرکز با رعایت مقررات فصل پنجم از آیین‌نامه داخلی مرکز در مورد نحوه ارائه خدمات و تشکیلات مرکز داوری مصوب ۲۳/ ۱۲/ ۱۳۸۴ در اولین جلسه دیوان داوری مرکز مطرح می‌کند. دیوان داوری مرکز داوری می‌تواند بدون آنکه در آزادی عمل و اختیارات «داور» از نظر تصمیم گیری مداخله کند، توجه «داور» را به نکات شکلی و یا ماهوی جلب و یادآوری کند. «داور» در قبول یا رد نکات ماهوی مخیّر است، لکن مکلف است نظرات دیوان داوری مرکز درباره مسایل شکلی را رعایت کند. پس از تأیید پیش نویس رأی توسط دیوان داوری مرکز و از لحاظ شکلی، «داور» مجاز به امضای آن می‌باشد.

ب) رأی داوری که به ترتیب فوق صادر و امضاء شده، توسط دبیرخانه مرکز داوری در دفتر ثبت آراء با قید شماره و تاریخ صدور، ثبت می‌شود و شماره و تاریخ فوق بر روی رأی درج و صفحات رأی به مهر دبیرخانه مرکز داوری ممهور خواهد شد. نسخه اصل رأی داوری در پرونده ضبط و تصویر مصدق آن که دارای اعتبار نسخه اصل است، به اصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد، مشروط به آن که کلیه هزینه‌های داوری پرداخت شده باشد.

ماده ۵۴- قطعیت و قابلیت اجرای رای

الف) رأی «داور» قطعی است و پس از ابلاغ طبق مقررات قانونی لازم‌الاجراست.

ب) با پذیرش داوری از طریق مرکز داوری، طرفین متعهد می‌شوند که رأی داوری صادره را قطعی و لازم‌الاجرا دانسته و بدون تأخیر اجرا نمایند.

پ) اجرای رأی داوری در داوری‌های داخلی تابع مقررات آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ و سایر قوانین ذی‌ربط در باب اجرای احکام داوری است، و در داوری‌های بین‌المللی، حسب مورد، تابع مقررات قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب ۱۳۷۶ یا کنوانسیون نیویورک در مورد اجرای احکام داوری خارجی مصوب ۱۳۸۰ می‌باشد.

ت) در صورتی‌که محکوم علیه عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن باشد و بدون عذر موجه، رأی را تا ۲۰ روز پس از ابلاغ اجرا نکند، طرف دیگر، می‌تواند جهت رسیدگی و اتخاذ تصمیم لازم به کمیسیون انضباطی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران مراجعه نماید.

ماده ۵۵- ختم داوری

رسیدگی داوری با صدور رأی یا به موجب تصمیم «داور» در موارد زیر خاتمه یافته یا متوقف می‌گردد:

الف) استرداد دعوا توسط خواهان، مگر اینکه خوانده با ذکر ادله موجه به آن اعتراض نماید و «داور» برای وی نفع قانونی و موجهی در ادامه داوری احراز کند.

ب) عدم امکان و یا عدم لزوم ادامه رسیدگی به هر دلیل دیگر.

پ) توافق طرفین بر ختم رسیدگی داوری

ت) فوت یا حجر یکی از طرفین دعوی در صورتی‌که شخص حقیقی باشد.

ث) در داوری‌های داخلی در صورت ورشکستگی یکی از طرفین دعوی در صورتی‌که شخص حقوقی باشد، مطابق مقررات ماده ۴۱۸ و ۴۱۹ قانون تجارت تا تعیین مدیر تصفیه داوری متوقف می‌گردد. در داوری‌های بین‌المللی موضوع تابع مقررات حاکم بر موضوع است.

ماده ۵۶- ابلاغ رأی داوری

الف) پس از امضاء، رأی داوری توسط دبیرخانه مرکز داوری به طرفین ابلاغ خواهد شد، مشروط بر آنکه هزینه‌های داوری به مرکز داوری پرداخت شده باشد.

ب) در صورت در خواست، نسخ اضافی رأی که توسط دبیرکل تصدیق شده باشد، فقط در اختیار طرفین یا نمایندگان آنان قرار خواهد گرفت.

پ) با ابلاغ رأی داوری مطابق ترتیبات مذکور در این آیین داوری طرفین از ابلاغ رأی به سایر شیوه‌ها صرف نظر می‌نمایند.

ماده ۵۷ تصحیح و تفسیر رأی؛ رأی تکمیلی

الف) در داوری‌های داخلی هر یک از طرفین می‌تواند با رعایت ماده ۴۸۷ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ تقاضای اصلاح یا تفسیر رأی یا صدور رأی تکمیلی نماید. «داور» مکلف است ظرف ۲۰ روز از تاریخ تقاضای مذکور نسبت به آن اتخاذ تصمیم نماید.

ب) در داوری‌های بین‌المللی هریک از طرفین می‌تواند ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی درخواست اصلاح نگارشی، تایپی، اشتباه در محاسبه یا اشتباهات مشابه یا تفسیر و رفع ابهام از رأی را بنماید یا درخواست رأی تکمیلی نسبت به ادعایی که اقامه شده ولی در رأی مسکوت مانده مطرح کند. در مورد درخواست رأی اصلاحی«داور» باید ظرف مدت ۳۰ روز از تاریخ درخواست اتخاذ تصمیم کند و در مورد درخواست رأی تکمیلی درصورتی‌که «داور» آن را موجه تشخیص دهد باید ظرف ۶۰ روز رأی تکمیلی صادر کند. در صورتی‌که «داور» رأساً متوجه اشتباه یا ابهام رأی شده باشد، ظرف ۳۰ روز نسبت به اصلاح رأی یا تفسیر آن اقدام خواهد کرد.

پ) درخواست اصلاح یا تفسیر رأی یا صدور رأی تکمیلی باید در نسخ کافی به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم شود و دبیرخانه یک نسخه را به طرف مقابل ابلاغ می‌کند و مهلت معقولی جهت اظهار نظر او تعیین می‌نماید.

ت) مقررات مواد ۵۱-۵۲-۵۳-۵۴ و ۵۶ این آیین داوری در مورد رأی اصلاحی، تفسیری یا تکمیلی نیز لازم‌الاجرا است.

فصل هفتم- هزینه‌های داوری

ماده ۵۸- هزینه‌های داوری

الف) مراجعه به مرکز داوری و استفاده از خدمات آن برای حل و فصل اختلافات، در هر مورد موکول به پرداخت هزینه‌هایی است که مطابق آیین‌نامه مربوط به نحوه ارائه خدمات در مورد هزینه‌های داوری و تعرفه آن در زمان طرح دعوی، محاسبه و دریافت می‌شود.

ب) پس از وصول دادخواست داوری و همزمان با تبادل لوایح اولیه طبق این آیین داوری، دبیرکل مرکز داوری، با توجه به مبلغ و نوع خواسته، هزینه­های داوری را طبق تعرفه مندرج در آیین‌نامه هزینه‌های داوری تعیین و به طرفین ابلاغ می‌کند و همزمان از خواهان مطالبه نماید که ظرف مهلت ۱۵ روز، مبلغی را به‌عنوان پیش‌پرداخت هزینه‌ها به دبیرخانه مرکز بپردازد. مبلغ پیش پرداخت که خواهان می‌پردازد، بابت سهم او از هزینه‌های قطعی داوری، منظور و کسر خواهد شد.

پ) مرکز داوری می‌تواند هزینه‌های داوری را، با توجه به تغییر مبلغ و نوع خواسته در طول داوری تعدیل کند.

ت) در مواردی که علاوه بر ادعای اصلی، ادعای متقابل هم طرح شده باشد، دبیرکل می‌تواند مبلغ هزینه‌های داوری بابت هر یک از ادعای اصلی و ادعای متقابل را جداگانه تعیین نماید. در این‌صورت هر طرف باید هزینه‌های مربوط به ادعای خود را به دبیرخانه مرکز داوری بپردازد.

ماده ۵۹- جز در مواردی که طرفین طور دیگری توافق کرده‌اند، پرداخت هزینه‌های داوری در مرکز داوری (هزینه اداری و حق‌الزحمه داوران) به تساوی بر عهده خواهان و خوانده است که باید تا قبل از صدور رأی، به دبیرخانه مرکز بپردازند. اگر هر یک از طرفین از پرداخت تمام یا قسمتی از سهم خود از هزینه‌های داوری خودداری کند، هر یک از طرف‌های دیگر می‌تواند به منظور جلوگیری از توقف رسیدگی، سهم طرف ممتنع را بپردازد.

ماده ۶۰- چنانچه طرفین از پرداخت هزینه‌های داوری ظرف مهلت مقرر امتناع ورزند، دبیرکل می‌تواند با مشورت «داور» رسیدگی را متوقف کند. در این صورت دبیرکل باید مهلتی که کمتر از ۱۵ روز نباشد برای پرداخت هزینه‌ها به طرفین بدهد. عدم پرداخت هزینه‌های داوری ظرف این مهلت به منزله استرداد دادخواست مربوط به دعوای اصلی یا متقابل است که برای آن هزینه مطالبه ولی پرداخت نشده است، بدون اینکه مانع از طرح دعوی اصلی یا متقابل طی دادخواست داوری جدید باشد.

ماده ۶۱- تصمیم مرکز داوری در این قبیل موارد ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض است و رسیدگی به آن با دیوان داوری مرکز داوری است.

ماده ۶۲- اتخاذ تصمیم در خصوص هزینه‌های داوری

الف) هزینه‌های داوری شامل حق‌الزحمه داوران و هزینه‌های اداری مرکز داوری و همچنین شامل حق‌الزحمه و هزینه کارشناسی و مخارج متعارف حقوقی است که جریان داوری ایجاب می‌کند.

ب) «داور» باید ضمن رأی یا تصمیم داوری تکلیف هزینه‌های داوری را تعیین کند و در مورد تسهیم آن بین طرفین، اتخاذ تصمیم کند. در صورتی‌که طرفین درباره نحوه تسهیم هزینه‌ها توافقی کرده باشند، «داور» مکلف است آن را ملحوظ نماید.

فصل هشتم- مقررات متفرقه

ماده ۶۳- در صورتی‌که لازم باشد، مرکز داوری کلیه مساعی و همکاری‌های لازم را معمول خواهد داشت تا رأی داوری با سهولت اجرا شود.

ماده ۶۴- جز در مواردی که طور دیگری مقرر شده باشد، در کلیه مواردی که در این آیین داوری اختیارات یا وظایفی برای مرکز داوری پیش‌بینی شده، اعمال یا انجام آن بر عهده دبیرکل مرکز است، مگر مطابق این آیین داوری انجام آن در صلاحیت دیوان داوری مرکز باشد.

ماده ۶۵- در مواردی که اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و یا شهرستان‌ها به عنوان «داور» تعیین شده باشد، انجام داوری با مرکز داوری اتاق ایران است و مشمول مقررات این آیین داوری خواهد بود.

ماده ۶۶- معافیت از مسئولیت

مسئولیت دبیرکل و کارکنان مرکز داوری و داوران، از حیث اجرای مقررات این آیین داوری و آیین‌نامه هزینه‌های داوری همان است که به موجب قوانین ذی‌ربط مقرر شده و مسئولیت دیگری متوجه ایشان نخواهد بود.

ماده ۶۷- قاعده کلی

نسبت به موضوعاتی که در این آیین‌نامه صریحاً تعیین تکلیف نشده، مرکز داوری، دیوان داوری مرکز و «داور»، حسب مورد، مطابق روح قانون اساسنامه تشکیل مرکز داوری مصوب ۱۴/ ۱۱/ ۱۳۸۰ و مقررات باب هفتم قانون آیین دادرسی مصوب ۱۳۷۹ و نیز قانون داوری تجاری بین‌المللی مصوب ۱۳۷۶ و هم چنین روح این آیین داوری عمل خواهند کرد.

این آیین‌نامه در اجرای ماده ۶ قانون اساسنامه مرکز داوری اتاق ایران مصوب ۱۴ بهمن ۱۳۸۰، در ۶۷ ماده و ۱۰ تبصره در تاریخ ۵/ ۶/ ۱۳۸۶ در هیأت مدیره مرکز داوری اتاق ایران تأیید شد و در تاریخ
۲۷/۸/۱۳۸۶ به تصویب هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران رسید و جایگزین آیین‌نامه به نحوه ارائه خدمات مرکز داوری در مورد حل و فصل اختلافات تجاری داخلی مصوب ۲۳/۱۲/۱۳۸۴ هیأت نمایندگان گردید.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

راه های وصول سفته

سندی است که به موجب آن امضاکننده متعهد می‌شود تا مبلغی را در موعد معین یا عندالمطالبه در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله‌کرد او بپردازند. سفته علاوه بر امضا یا مهر متعهد باید مشخص‌کننده مبلغ تعهدشده، گیرنده وجه و تاریخ نیز باشد.

 مندرجات سفته

به موجب ماده 308 قانون تجارت، سفته علاوه بر امضا یا مهر، باید دارای تاریخ و متضمن مراتب ذیل باشد: مبلغی که باید تادیه شود با تمام حروف، نام گیرنده وجه و تاریخ پرداخت باید در سفته مشخص باشد. لذا طبق این ماده، سفته علاوه بر مهر یا امضا باید دارای تاریخ باشد و علاوه بر این، طبق بند یک همین ماده، تعیین مبلغی که باید پرداخت شود، با تمام حروف ضروری است.

نام و نام خانوادگی گیرنده وجه، تاریخ پرداخت وجه و علاوه بر این‌ها، نوشتن نام خانوادگی صادرکننده، اقامتگاه وی و محل پرداخت سفته نیز ضروری است.

در صورتی که سفته برای شخص معینی صادر شود، نام و نام خانوادگی او در سفته آورده می‌شود، در غیر این صورت به جای نام او نوشته می‌شود در «وجه حامل».

در صورتی که نام خانوادگی یک شخص معین در سفته نوشته شود، این شخص طلبکار می‌شود و در غیر این صورت هر کسی که سفته را در اختیار داشته باشد، طلبکار محسوب می‌شود و می‌تواند در سررسید سفته، مبلغ آن را طلب کند و اگر تاریخ سررسید درج نشود، سفته عندالمطالبه محسوب می‌شود.

در سفته عندالمطالبه، صادرکننده باید به محض مطالبه، مبلغ آن را پرداخت کند حال اگر مندرجات قانونی در سفته قید نشود، چه؟

متأسفانه قانونگذار در فصل دوم باب چهارم قانون تجارت که مقررات مربوط به سفته را بیان می‌کند، به ضمانت اجرای عدم ذکر مندرجات ماده 308 اشاره‌ای نکرده اما در قوانین خارجی به این نکته اشاره شده است.

مثلاً در قانون تجارت فرانسه، پس از ماده 183 که شرایط صوری سفته را معین می‌کند، ماده 184 مقرر می‌کند که در صورت نبودن یکی از موارد مندرج در ماده 183، سند امضاشده، سفته محسوب نمی‌شود.

همان‌طور که گفته شده است، اگرچه در قانون تجارت ایران در مورد سفته، به این امر اشاره نشده است که اگر یکی از مندرجات مذکور در ماده 308 قانون رعایت نشود، نوشته مزبور مشمول مزایای سفته نمی‌شود اما سفته فقط در صورتی مشمول مزایای مذکور در قانون تجارت است که موافق مقررات این قانون تنظیم شده باشد و از طرفی، اگرچه در مورد رعایت نکردن مندرجات قانونی سفته ضمانت اجرایی پیش‌بینی نشده، اما تبصره ماده 319 قانون تجارت، سفته‌ای را که فاقد شرایط اساسی مذکور در قانون تجارت باشد، سند تجاری قلمداد نمی‌کند و مشمول مرور زمان اموال منقول می‌داند.

در واقع اگر سفته مطابق مواد قانونی پر نشود، وجاهت قانونی ندارد.

 سفته بدون نام

سفته بدون نام، حالتی دیگر از نحوه تنظیم سفته است. در این حالت، در تنظیم سند این امکان وجود دارد که بدهکار، سفته‌ای را که صادر می‌کند، بدون ذکر نام طلبکار به وی بدهد که در این صورت فرد می‌تواند خود برای گرفتن در سررسید اقدام کند یا این که آن را به دیگری حواله بدهد.

عبارت حواله‌کرد در سفته، به شخص دارنده این اختیار را می‌دهد که بتواند سفته را به دیگری منتقل کند ولی اگر عبارت حواله‌کرد، خط خورده شود، دارنده سفته نمی‌تواند آن را به دیگری انتقال دهد و تنها خود وی می‌تواند برای وصول آن اقدام کند، علاوه بر آن می‌تواند با پشت‌نویسی، آن را به شخص دیگری انتقال دهد.

 پشت‌نویسی سفته

پشت‌نویسی سفته مانند چک برای انتقال سفته به دیگری یا وصول وجه آن است. اگر پشت‌نویسی برای انتقال باشد، دارنده جدید سفته دارای تمام حقوق و مزایایی می‌شود که به آن سند تعلق دارد. انتقال سفته با امضای دارنده آن صورت می‌گیرد.

همچنین دارنده سفته می‌تواند برای وصول وجه آن به دیگری وکالت دهد که در این صورت باید وکالت برای وصول قید شود.

 سقف سفته

هر برگ سفته، سقف خاصی برای تعهد کردن دارد، مثلاً اگر روی سفته‌ای درج شده باشد «ده میلیون ریال» یعنی آن سفته حداکثر برای تعهد یک میلیون تومان دارای اعتبار است و با آن نمی‌توان به پرداخت بیش از یک میلیون تومان تعهد کرد.

 تکالیف دارنده سفته

اگر متعهد سفته در سررسید از پرداخت مبلغ مندرج در آن امتناع کند، دارنده سفته مکلف است به موجب نوشته‌ای که واخواست یا اعتراض عدم تادیه نامیده می‌شود، ظرف مدت 10 روز از تاریخ وعده سفته، اعتراض خود را اعلام کند که در این صورت برای واخواست به مجتمع قضایی مراجعه و نسبت به تنظیم و ارسال آن برای صادرکننده سفته اقدام می‌کند و از تاریخ واخواست ظرف مدت یک سال برای کسی که سفته را در ایران صادر کرده و مدت 2 سال برای کسانی که سفته را در خارج از ایران صادر کرده‌اند، طبق مواد 286 و 287 قانون تجارت اقامه دعوی کند.

در صورتی که دارنده سفته به تکالیف قانونی خود اقدام نکند، حق اقامه دعوی علیه پشت‌نویس و ضامن وی را ندارد و از امتیازات اسناد تجاری بهره‌مند نمی‌شود.

 راه‌های وصول وجه سفته

1-از طریق اجرای اسناد رسمی : چون سفته از اسناد لازم‌الاجراست، در صورتی که دارنده به وظایف قانونی خود عمل کرده باشد، می‌تواند علیه صادرکننده، پشت‌نویس و ضامن به واحد اجرای اسناد رسمی واقع در اداره ثبت مراجعه و تقاضای توقیف اموال بلامعارض اشخاص فوق و وصول طلب خود را مطرح کند.

2-از طریق مراجع قضایی دادگستری: دارنده سفته با تقدیم دادخواست حقوقی علیه یک یا تمام مسئولان سند تجاری اقامه دعوی می‌کند و در صورتی که به محکومیت قطعی صادرکننده منجر شود اما اموالی از محکوم تحصیل نشود، می‌تواند به استناد قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی، بازداشت شخص محکوم را تقاضا کند.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

مفاهیم کلی حقوق بین الملل

بخش اول :مفهوم و تاریخ حقوق بین الملل

تقسیم بندی حقوق

تفاوت حقوق بین الملل عمومی و خصوصی

حقوق بین الملل عمومی و خصوصی علاوه بر اختلاف در تعریف در موارد زیر نیز اختلاف دارند.

 1-اختلاف در موضوع 2-اختلاف در مبانی3-اختلاف در منابع4-اختلاف در مرجع رسیدگی5-اختلاف در ضمانت اجرا.

تاریخچه  پیدایش و خاستگاه  حقوق بین الملل

اینکه حقوق بین الملل از چه زمانی به وجود آمده بین دانشمندان اتفاق نظر وجود ندارد. در سیر تاریخی تمدن ها  به مراتبی قائلندکه از تمدن« اور» آغاز و به بابل نینوا-تخت جمشید-سارد-فینقیه-مصر-کرت-یونان و روم ختم می شود.و معتقدند که همه ی این تمدن ها در روابط دوستانه یا خصمانه ، مقررات عرفی بین ملل را رعایت می کردند.اما جامعه بین المللی به شکل امروزی مرهون اندیشه دانشمندان سده های اخیر می باشد . حقوق بین‌الملل که طی تاریخ  تحول خود، نام‌های متعددی به خود گرفته ریشه‌ی لغوی آن از کلمه‌ی «Jus Gentium» لاتین است که معنای آن حقوق ملل می‌باشد. رومیان دو نوع حقوق داشتند :

 1-حقوق مدنی Jus civil که مخصوص اتباع روم ( رومیان اصیل) بود .

 2-حقوق ملل Jus gentium  که همه رومیان حتی بیگانگان را هم شامل می شد.

هوگو گروسیوس حقوقدان مشهور هلندی که غربی ها او را پدر حقوق بین الملل می دانند نام این علم را «حقوق جنگ و صلح» نامیده و کتابی به همین نام نیز نگاشته است[1]. اما برای اولین بار در سال 1780 جرمی بنتام، فیلسوف و حقوقدان انگلیسی، اصطلاح حقوق بین‌الملل را  در کتاب خود [2]برای این رشته برگزید و تا کنون نیز این نام باقی مانده است.او اصطلاح حقوق بین الملل را در مقابل حقوق ملی Municipal Law یا National Lawبکار برد.

حقوق بین‌الدول، حقوق نوع بشر و حقوق سیاسی خارجی، از دیگر نام‌های این رشته می‌باشد.

تاریخ تحول حقوق بین الملل

دوره های تاریخ حقوق بین الملل از لحاظ تاریخی به شش دوره تقسیم می شود که عبارتند از :

  1. دوره باستان
  • مشرق زمین
  • یونان
  • روم
  1. قرون وسطی
  • پیروزی مسیحیت
  • ظهور اسلام
  • جنگ های صلیبی
  1. عصر جدید
  • رنسانس
  • قیام مردم امریکای شمالی
  • انقلاب کبیر فرانسه
  1. از کنگره وین تا کنفرانس صلح لاهه
  2. از کنفرانس صلح لاهه تا پایان جنگ جهانی دوم
  3. از زمان تاسیس سازمان ملل متحد تا کنون

1-دوره باستان : از زمان های قدیم تا سقوط امپراطوری روم غربی به سال 476 .م. ادامه داشت. در دوره باستان سه تمدن  شاخص(مشرق زمین،یونان و روم) مطرح است.[3]

مشرق زمین : چهارصد سال پیش از میلاد مسیح ،دورنمایی از تاریخ حقوق بین الملل در این تمدن  ها وجود داشت .سه هزار و صد سال پیش از میلاد مسیح در تمدن سومر ، اولین معاهده بین الملی بین فرمانروای شهر «لاگاش»و نماینده مردم «اوما[4]» با موضوع عدم تجاوز مرزی منعقد شد.در هزاره دوم پیش از میلاد مسیح ،معاهداتی با موضوع «صلح،روابط طرفین و نقاط مرزی » در بین هیتیت ها [5]، بابلی ها و آشوری ها وجود داشت.بطوریکه اولین پدیده« استرداد مجرمان » را در مصر می توان دید.در هند باستان در زمان جنگ ، رسم بود که به کشتزارها،خانه ها و کشاورزان تجاوز نشود.در قرن پنجم پیش از میلاد ، «کنفوسیوس»با قوانینی ، اتحاد ایالات چین را تنظیم کرد که با طرح جامعه ملل  و قوانین نوین جامعه بین المللی قابل مقایسه است.

یونان : تمدن یونان در هزاره اول پیش از میلاد به صحنه تاریخ وارد شد.اهمیت یونان باستان در تحول حقوق بین الملل از جهت توسعه روابط میان دولت شهرهای « آتن » و «اسپارت» است.معاهداتی که میان دولت شهرهای یونان وجودداشت تا امروز هم می توان آن قواعد را در مقررات حقوق بین الملل دید .قواعدی مانند : شناسایی حق آزادی شخصی ،تاسیس نهاد نمایندگی یا سرپرستی [6]،داوری ،تاسیس اتحادیه های سیاسی ،مصونیت سفراء ، حرمت[7]، تحکیم عهدنامه های صلح با ادای سوگند،احترام به اجساد کشته شدگان در جنگ،شناسایی حق پناهندگان .یونانیان چون خود را برتر  از سایر ملل می پنداشتند در عرصه مسائل بین المللی پیشرفت چندانی نداشتند.

روم : رومی ها ، حقوق بین الملل را با دیده مذهبی می نگریستند و سازمان روابط خارجی به نام «فسیال » ایجاد کردند . اعضای این سازمان ،روحانیون بودند .وظیفه اعضای فسیال[8] این بود که مراسم و تشریفات مذهبی مربوط به معاهدات و سایر امور بین المللی از قبیل امور سفارت و استرداد مجرمین را انجام دهند .در این دوره نظریه «جنگ عادلانه » یا «جنگ مشروع» ابداع شد.

2-قرون وسطی : به زمان بین سقوط امپراطوری روم غربی  تا سقوط امپراطوری روم شرقی[9] اطلاق می شود (1453-476).در اواخر قرن چهارم .م. (395)امپراطوری روم در هم شکست و وحدت خود را از دست داد و به روم شرقی و غربی تقسیم شد.در سال 476 روم غربی در اثر تهاجم بربرها ، متلاشی شد.در قرون وسطی ، سه واقعه مهم   «پیروزی مسیحیت» ،«ظهور اسلام» و «جنگ های صلیبی» در تحول حقوق بین الملل اثرگذار بوده اند.

  • پیروزی مسیحیت : مسیحیت تنها عامل وحدت اروپای آن زمان بود. در نتیجه کلسیا قدرت مطلقه یافت و پاپ ها علناً در کلیه امور امپراطوری ها مداخله می کردند و  امپراطوران نیز آگاهانه یا نا آگاهانه به اطاعت از دستورات آنان تن می دادند.جامعه مسیحیت قرون وسطی ، یک جامعه بین المللی متشکل از کشورهای متمایز و مختلف با افکار مشترک بود. (جامعه مشترک). مفسران قرون وسطی طبق آیه (38) انجیل لوتا نظریه «دوشمشیر» را مطرح کردند و از آیه (38 ) انجیل لوتا [10]دو نوع تفسیر ارائه دادند : یکی قدرت سیاسی (یا مادی) دیگری قدرت مذهبی (یا معنوی) و معتقد بودند مظهر قدرت سیاسی امپراطور و مظهر قدرت مذهبی پاپ می باشد که هریک در قلمرو خود دارای حاکمیت است. در سال (800) میلادی نظریه «دو شمشیر» مفهوم جدیدی یافت و به تدریج پاپ ها خود را برتر از امپراطوران دانستند و نظریه     « دو شمشیر»را چنین تفسیر کردند : «که خداوند هر دو شمشیر یا قدرت را به پاپ اعطاء کرده و پاپ ، خود ، قدرت سیاسی را به امپراطور بخشیده است.
  • ظهور اسلام : در اواخر قرن ششم میلادی ،در شبه جزیره عربستان دین اسلام ظهور کرد. ظهور دین مبین اسلام از دو حیث در تحول حقوق بین الملل موثر بوده است : 1-از نظر مقررات بین المللی که در شریعت اسلام وجودداشت.2-از حیث زمان و تاریخ پیدایش اسلام که به زمان وحدت جامعه اروپایی از طریق دین مسیح و به دنبال آن بروز جنگ های صلیبی مصادف بود.جامعیت حقوق اسلام ،به گونه ای است که هم در زمینه داخلی و هم از نظر بین المللی دارای قواعد حقوقی بسیار کامل و متحولی است .1-کاربرد زور و اجبار مربوط به تبلیغ دینی ممنوع و دلیل و برهان را راه تبلیغ و دعوت به حق قرار داده است.2-دین اسلام ، هم به قواعد زمان صلح ، هم به قواعد زمان جنگ توجه ویژه دارد.3-در دین اسلام ، معاهدات به پیمان های الهی اطلاق می شود که به نام خداوند و بر اساس آیین الهی منعقد می گردند.
  • جنگ های صلیبی : نفوذ کلیسا در اروپای آن زمان ، روز به روز بیشتر می شد و حس جاه طلبی روحانیون مسیحی به جایی رسیده بود که می خواستند تمام دنیا را تابع مذهب خود سازند. در مقابل ، قوای اسلام به سرعت تا قلب اروپا[11]ی آن زمان پیشروی نموده بود و ملل غربی از سه طرف [12]خود را  در معرض حمله مسلمانان می دیدند.روحانیون مسیحی از این موقعیت استفاده کردند و جنگ های خونینی را به راه انداختند . جنگ های صلیبی را فئودال های اروپایی به رهبری کلیسای مسیحی و به منظور استرداد بیت المقدس از مسلمانان آغاز کردند.جنگ های صلیبی در هشت مرحله از قرن (11) تا قرن(13)یعنی از سال (1095) تا سال(1270).م. روی داد.اصول حقوق بین الملل در قرون وسطی عبارت بود از :

1-تابعان حقوق بین الملل ،تنها کشورهای حاکم اروپای غربی مسیحی و کلیسا بودند.

2-رکن قانونگذاری مرکزی وجودنداشت.

3-منابع حقوق عبارتند از :عرف و معاهدات که این منابع ریشه در اصول حقوقی عام ، دکترین مسیحیت و مقام عالی روحانیت روم داشت.

4-قضاوت اجباری وجود نداشت و اختلافات میان کشورها با توافق ، حل و فصل می شد.

3-عصر جدید: به سال های میان تاریخ کشف قاره امریکا(از سال 1492) تا آغاز قرن نوزدهم اطلاق می شود. در عصر جدید ،با پیدایش  عصر رنسانس و قیام مردم امریکای شمالی و انقلاب کبیر فرانسه ،حقوق بین الملل دست خوش تحول گردید.

  • رنسانس :از پایان قرن پانزدهم شروع و تا نیمه اول قرن شانزدهم ادامه داشت.وحدت مذهبی در برخورد با اصلاح مذهبی (یا  رفرم)دچار شکست گردید .قدرت معنوی پاپ و امپراطوری ساقط گردید و کشورهایی با حاکمیت کاملاً مستقل در عرصه جهانی به وجود آمدند.اصل موازنه سیاسی در اروپا پدید آمد .بر اساس این اصل ؛هیچ کشوری اجازه نداشت در صدد تحمیل اراده خود به دیگران باشد.این عقیده ،جانشین عقیده قرون وسطایی جامعه مشترک گردید.در اواخر قرن 18.م. دو واقعه مهم در جهان روی داد که در سیر تحول و تکامل حقوق بین الملل تاثیرگذار بود :
  • 1-قیام مردم امریکای شمالی : مردم امریکای شمالی پس از هفت سال مبارزه در چهارم(4)ژوئیه 1776.م. استقلال خود را اعلام کردند.
  • 2-انقلاب کبیر فرانسه : در قرن هیجدهم به دلیل بیدادگری های پادشاهان فرانسه ،ملت فرانسه ، زنجیرهای کهنه استبداد را درهم شکست و با فتح زندان «باستیل » در چهاردهم(14)ژوئیه 1789.م. انقلاب کبیر فرانسه را بنیان نهادند.انقلاب فرانسه ، علاوه بر امتیازات ملی ، آزادی های فردی و اعلام حقوق سیاسی برای فرانسویان ، با صدور «اعلامیه حقوق بشر» در اوت 1789در تاریخ حقوق بین الملل نقش ارزنده ای ایفا نمود.
  • اصول اساسی حقوق بین الملل در عصر جدید :

1-کشورها،تجمعات حاکمی هستند که هریک ،قدرت انحصاری را در قلمرو خود اعمال می کنند.

2-کشورها نسبت به یکدیگر مستقل و از نظر حقوقی مساوی هستند.

3-جامعه مشترک کشورها سازمان نیافته و هیچ قدرت مرکزی در این جامعه وجود ندارد و داوری بطورکامل از بین رفته است.

4-کشورها قواعد حقوق ملل را به رسمیت می شناسند لکن خود را در تفسیر و اجرای آنها آزاد می دانند.

5-کشورها حق توسل به جنگ را دارا هستند.

6-هر کشوری که منافعش ایجاب کند ؛حق اعلان جنگ دارد.

7-کشورهای ثالث در صورت وقوع جنگ می توانند بی طرف بمانند یا در آن شرکت کنند.

4-از کنگره وین تا کنفرانس صلح لاهه

کشورهای اروپایی ،پس از شکست ناپلئون و پیروزی نهایی و انعقاد صلح برای بررسی نتایج سرنوشت اروپا ،کنگره ای در وین تشکیل دادند که جلسات آن از هیجدهم (18)نوامبر1814 تا نهم(9)ژوئن 1815طول کشید و منجر به انعقاد عهدنامه های وین گردید.امضا کنندگان عهدنامه های وین «انگلستان ، روسیه،اتریش و پروس»در جهت اجرای تصمیمات متخذه در 26 سپتامبر1815پیمانی به نام «اتحاد مقدس» منعقد کردند.متعاهدین این معاهده تعهد کردند که جنبش های انقلابی که خواستار آزادی و حقوق مردم باشند با توسل به زور سرکوب کنند. انعقاد تحمیلی عهدنامه ترکمانچای به سال 1828.م. معلول حمایت اتحاد مقدس از روسیه بود ؛ و عهدنامه گلستان نتیجه حمله روسیه به گرجستان[13] ، از نتایج اتحاد مقدس بود.

5-از کنفرانس صلح لاهه تا پایان جنگ جهانی دوم : کنفرانس صلح لاهه در دو مرحله انجام شد.اولین کنفرانس صلح لاهه در 18مه1899به پیشنهاد نیکلای دوم ،امپراطور روسیه در لاهه هلند تشکیل شد. در این کنفرانس (26)کشور شرکت نمودند و روی سه مساله توافق نمودند: 1-تاسیس دیوان دائمی داوری؛2-تهیه و تنظیم قوانین عرف های جنگ زمینی ؛3-شمول عهدنامه 1864ژنو به جنگ دریایی. دومین کنفرانس لاهه بنا به دعوت امپراطور روسیه از پانزدهم ژوئن 1907در شهر لاهه با شرکت چهل و چهار کشور تشکیل شد و تا (18) اکتبر1907 ادامه داشت.

  • جنگ جهانی اول و تاسیس جامعه ملل:جنگ جهانی اول به بهانه قتل ولی عهد اتریش توسط یکی از اتباع صربستان به وسیله آلمان در ژوئیه (1914)آغاز شد.(عثمانی،اتریش،بلغارستان و مجارستان ) از متحدین آلمان بودند .جنگ جهانی اول با شکست آلمان و متحدانش در 1918 پایان یافت.
  • عهدنامه های صلح:  پس از خاتمه جنگ ،کنفرانس های صلح ،در ژانویه 1919با شرکت فاتحان در پاریس تشکیل شد که به عهدنامه های صلح معروف است که شامل پنج عهدنامه می باشد.

1-عهدنامه ورسای با آلمان 28ژوئیه 1919

2-عهدنامه سن ژرمن با اتریش 10 سپتامبر1919

3-عهدنامه نویی با بلغارستان 27نوامبر1919

4-عهدنامه تریانون با مجارستان  4 ژوئن 1919

5-عهدنامه سور با عثمانی 10 اوت 1919

  • اعلامیه ویلسون : در 18 ژانویه 1918 ویلسون ، پیشنهاد صلح خویش را در مورد استقرار صلح در جهان در چهارده ماده اعلام نمود که به اصول چهارده گانه ویلسون معروف است. اما مهمترین اثر مثبت عهدنامه های صلح پاریس ، تاسیس جامعه ملل بود که ویلسون ، ایجاد چنین سازمانی را پیشنهاد نمود و «ژنو» به عنوان مقر جامعه ملل پذیرفته شد. در فاصله دو جنگ جهانی ، دو معاهده به انعقاد رسید که دارای اهمیت بود.1-معاهده لوکارنو2-معاهده بریان کلوک
  • معاهدات لوکارنو

معاهده لوکارنو مشتمل بر دو سند بود : یکی معاهده چند جانبه منعقده میان آلمان ، بلژیک،انگلستان،فرانسه و ایتالیا ؛ دیگری معاهدات دو جانبه میان آلمان از یک طرف و کشورهای بلژیک،فرانسه،لهستان و چکسلواکی از طرف دیگر بود.طبق این معاهده طرفین متعهد شدند که سیاست متقابل عدم تجاوز را در پیش بگیرند.

 

  • انعقاد میثاق بریان[14]-کلوگ[15]

این میثاق در (27) اوت 1928.م. به کوشش بریان کلوک میان کشورهای آلمان ، امریکا،بلژیک،فرانسه،انگلیس، ایتالیا، ژاپن ، لهستان و چکسلواکی منعقد شد. طبق این میثاق ، طرفین ضمن تحریم جنگ متعهد شدند که اختلافات خود را تنها با وسایل مسلمت آمیز حل و فصل نمایند.

  • جنگ جهانی دوم: با اشغال لهستان توسط آلمان در سال 1935 آغاز شد.

6-از تاسیس سازمان ملل متحد تا کنون

  • تاسیس سازمان ملل متحد: در 26 ژوئن 1945 «اساسنامه سازمان ملل متحد» به تصویب رسید.

تحولات حقوق بین الملل از سال 1949تا کنون :

  • پیدایش دو بلوک شرق و غرب به سرکردگی شوروی و ایالات متحده آمریکا؛
  • بیداری حس استقلال طلبی و رهایی از استعمار در آسیا و آفریقا ودر نتیجه تأسیس کشورهای متعدد در این دو قاره؛
  • کشف اتم ، ساخت بمب های اتمی ، آزمایش های هسته ای و مسأله تحدید یا خلع سلاح هسته ای؛
  • اعلام موجودیت جمهوری خلق چین ، اعطای نمایندگی چین در سازمان ملل به جای چین ملی ( تایوان)؛
  • مسأله فلسطین وتأسیس کشور اسرائیل؛
  • تنش زدایی و اصل همزیستی مسالمت آمیز میان شرق و غرب؛
  • مسأله عدم تعهد و تشکیل گروه کشورهای غیر متعهد؛
  • امنیت اروپا ) مذاکرات هلیسنکی)؛
  • تاسیس جوامع اروپائی« اتحادیه اوپایی»؛
  • پان اسلامیسم ( تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی، رشد نهضت های اسلامی )؛
  • اکتشاف های فضایی؛
  • افزایش سازمان های بین المللی؛
  • اضمحلال نظام های سوسیالیستی مارکسیستی در شوروی وکشورهای اروپای شرقی؛
  • وحدت گرایی کشورها (مثل وحدت ویتنام ، وحدت آلمان ، وحدت یمن
  • تجزیه گرایی کشورها ( فروپاشی شوروی و تشکیل چهارده جمهوری مستقل (؛
  • جدایی طلبی سرزمین ها ( جدایی بحرین از ایران ، جدایی بنگلادش از پاکستان ، جدایی اریتره از اتیوپ (؛
  • لغو آپارتاید ( لغو تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی (؛
  • بحران گروگان گیری دیپلماتهای آمریکایی در تهران؛
  • بحرانهای بین المللی :از جمله بحران اشغال چکسلواکی و افغانستان توسط نیروهای شوروی )سابق ( ، بحران داخلی افغانستان ، جنگ های داخلی میان جمهوری های مستقل شوروی )سابق ( ، بحران سومالی،بوسنی هرزگوین ،جنوب لبنان ،کوزوو، بحران فلسطین،بحران 11سپتامبر2001 و حمله به افغانستان .
  • جنگ های ناحیه ای و منطقه ای در هندوچین،کره،ویتنام،ایران،خلیج فارس ،عراق ، کویت ، سوریه ، یمن و...

 

 

[1] - Jus belli ac pacis

[2] - مقدمه ای بر اصول اخلاق و قانونگذاری.

[3] -در دوران باستان ،میان ملت های گوناگون ،مقررات مشترکی وجود نداشت وتساوی حقوق نژادهای مختلف نیز مورد پذیرش قرار نگرفت.

[4] -Uma

[5] -مصری ها Hittite:

[6] -نهاد نمایندگی برابر همان کنسول امروز است.

[7] - حرمت به معنای «احترام به بی طرفی بعضی از مکان ها»بود.

[8] - Fetiales

[9] -فتح قسطنطنیه به دست سلطان محمد دوم به سال 1453.م.

[10] -آیه 38 انجیل لوتا : «ای خداوند اینک دو شمشیر»

[11] -قلب اروپا:اسپانیا

[12] -از سه طرف :توسط سه کشور «اسپانیا-ایتالیا-استانبول»

[13] - در آن زمان گرجستان جزء متصرفات ایران بود.

[14] -وزیر امور خارجه فرانسه

[15] -وزیر امور خارجه امریکا

  • امیرپور مدیر موسسه

سازمان ملل متحد

سازمان ملل متحد به عنوان بزرگترین سازمان بین‌المللی برای تأسیس، مراحلی را طی کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
 

  •  اعلامیه بین‌المتحدین: این اعلامیه در کاخ «سنت‌ جینز» در لندن به امضای نمایندگان کشورهای انگلستان، ایتالیا، نیوزیلند، اتحادیه آفریقای جنوبی و دولت‌های در تبعید کشورهای بلژیک، چک‌اسلواکی، لوکزامبورک، نروژ، هلند، یوگسلاوی، یونان و فرانسه رسید.این کشورها در این اعلامیه تأکید کردند: اساس واقعی صلح پایدار همانا همکاری علاقمندانة ملل آزاد در جهان، آسوده از خطر جنگ و سرشار از امنیت اقتصادی و اجتماعی می‌باشد.
  •  منشور آتلانتیک: در اوت 1941 سندی معروف به «منشور آتلانتیک» بین رزولت و چرچیل امضا شد. در این سند نخست‌وزیر انگلیس و رئیس جمهور آمریکا اعلام کردند: تا زمانی که یک نظام وسیع و دایمی برای امنیت عمومی بوجود نیامده است خلع سلاح کشورها ضروری است.
  •  اعلامیه ملل متحد: در تاریخ اول ژانویه 1942 و در پی ورود آمریکا به جنگ، نمایندگان 26 کشور که بر ضد دولت‌های محور یا متحدین (آلمان ژاپن ایتالیا) مبارزه می‌کردند اعلامیه‌ای را در واشنگتن به امضا رساندند که به اعلامیه ملل متحد نام گرفت. براساس این اعلامیه متفقین متعهد شدند، تمامی منابع خود را بر ضد متحدین بکار گیرند و همچنین متعهد شدند هیچ یک جداگانه با دشمنان ترک مخاصمه یا صلح نکنند.
  • کنفرانس مسکو: در اکتبر 1943 نشستی در مسکو برگزار شد که طی آن وزرای خارجه آمریکا شوروی انگلیس و سفیر چین طی اعلامیه‌ای بر ضرورت تأسیس سازمانی بین‌المللی براساس اصل برابری حاکمیت کشورهای صلح دوست تأکید کردند.
  • کنفرانس تهران: در دسامبر 1943، چرچیل رزولت و استالین در تهران حضور پیدا کردند. در کنفرانس تهران، آنان بر مسئولیت سنگینی که بر دوش آنها و ملل متحد برای بوجود آوردن صلحی که در حسن نیت توده‌های جهان استوار باشد، تأکید کردند. به عبارتی این سه مقام ارشد جهانی، صلح را بعنوان بهترین راهکار برای امنیت جهانی تشخیص دادند.
  • کنفرانس دمبارتن اوکس: در ویلایی در واشنگتن در 1944 کمیسیونی مرکب از کارشناسان آمریکا ، انگلیس ، شوروی و چین تشکیل شد. نتیجه مذاکرات این کمیسیون سندی شامل 12 فصل بود که در آن اهداف و اصول سازمان‌های بین‌المللی مورد نظر ارکان اصلی آن چگونگی برقراری صلح و امنیت جهانی و همکاریهای اقتصادی و اجتماعی مشخص شده بود.در این نشست مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین‌المللی بر عهدة شورای امنیت که مرکب از پنج قدرت بزرگ بود، گذاشته شد. هر چند به علت عدم توافق در مورد چگونگی رأی‌گیری، ادامة مذاکرات به کنفرانس یالتا موکول شد.
  • کنفرانس یالتـا: در فوریه 1945، موضوع نحوة رأی‌گیری در شورای امنیت و سایر موضوعات در یالتا با شرکت رزولت چرچیل و استالین مورد بحث قرار گرفت. در این نشست توافق شد در آوریل همان سال کنفرانسی در سانفرانسیسکو تشکیل شود تا منشور سازمان تعیین گردد.در یالتا تأکید شد که دولت‌های دعوت شده به سانفرانسیسکو باید تا اول مارس 1945 علیه آلمان و ژاپن اعلان جنگ کرده باشند. علاوه بر این اعلامیه ملل متحد را نیز امضا کرده و صلح‌جو باشند. بر همین چهارچوب، ایران نیز علیه آلمان و ژاپن اعلان جنگ کرد.
  •  کنفرانس سانفرانسیسکو: سرانجام با این مقدمات، کنفرانس سانفرانسیسکو که از اوریل تا ژوئن 1945 طول کشید، تشکیل شد. در این کنفرانس منشور ملل متحد با 19 فصل و 111 ماده و همین طور اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری امضا شد و بدین ترتیب سازمان ملل متحد بر خاکسترهای جنگ دوم جهانی بنا نهاده شد.
  • سرانجام در 24 اکتبر 1945 پس از امضای سند تصویب ملل متحد توسط آمریکا، انگلیس، شوروی، فرانسه و چین منشور لازم‌الاجرا شد و به دنبال آن مجمع عمومی در قطعنامه‌ای در سال 1971 روز 24 اکتبر را روز ملل متحد نامید.
    منشور ملل متحد سرانجام در 26 اکتبر 1945 با تصویب اکثریت دولت‌ها به اجرا درآمد و بدین ترتیب پس از انحلال جامعه ملل، سرانجام در 1951 مقر سازمان ملل به نیویورک منتقل شد.

اهداف  سازمان ملل متحد

منشور ملل متحد که شامل 19 فصل و 111 ماده است به منزله قانون اساسی جامعة بین‌المللی است. در منشور ملل متحد اصول و اهداف سازمان ملل در فصل اول ذکر شده است. طبق مقررات منشور ملل متحد، اهداف سازمان ملل عبارتند از:
1
حفظ صلح و امنیت بین‌المللی
2
توسعه روابط دوستانه در بین ملت‌ها بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملی
3
دستیابی به همکاری بین‌المللی در حل مسایل جهانی
4
وجود مرکزی برای هماهنگ کردن اقداماتی که ملت‌ها جهت دستیابی این هدفهای مشترک معمول می‌دارند.

اصول منشور ملل متحد
سازمان ملل متحد اصولی را دنبال می‌کند که عبارتند از:
1
اصل تساوی حاکمیت تمامی اعضا
2
تمامی کشورهای عضو به منظور تضمین حقوق و مزایای ناشی از عضویت متعهد می‌شوند مقررات منشور را با حسن نیت انجام دهند.
3
تعهد اعضا به حل مسالمت‌آمیز اختلافات بین‌المللی
4
ممنوعیت توسل به زور و تهدید
5
حمایت از اقدامات سازمان ملل بر طبق منشور
6
سازمان مراقبت خواهد کرد که کشورهایی که عضو سازمان ملل نیستند تا آنجایی که برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است بر طبق این اصول عمل کنند.
7
هیچ یک از مقررات مندرج در منشور ملل متحد، سازمان ملل را مجاز نمی‌داند در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است، دخالت نمایند.

شرایط عضویت در سازمان ملل
اعضای مؤسس سازمان ملل متحد که 51 کشور بودند، به طور خودکار عضو سازمان ملل محسوب می‌شدند، اما برای کشورهای متقاضی عضویت در سازمان ملل چهار شرط در نظر گرفته شده بود که عبارتند از:
1
دولت بودن، 2 صلح‌جو بودن، 3 قبول تعهدات منشور، 4 توانایی اجرای مقررات مندرج در منشور
برای عضویت در سازمان ملل توصیه شورای امنیت و تصویب مجمع عمومی ضروری است. یعنی مجمع عمومی با دو سوم آرا باید توصیه شورای امنیت را تصویب نماید.
تفاوت بین منشور ملل متحد و میثاق
1
منشور اهمیت زیادی برای مسائل اجتماعی و اقتصادی قایل است.
2
برخلاف میثاق در منشور حدود اختیارات و وظایف شورای امنیت و مجمع عمومی به مراتب روشن‌تر و شفاف‌تر است.
3
در جامعة ملل تصمیم‌گیری به استثنای موارد خاص در شورا و مجمع عمومی با اتفاق آرا بود در حالی که در سازمان ملل تصمیمات شورای امنیت با 9 رأی و تصمیمات اساسی مجمع عمومی با دو سوم آرا گرفته می‌شود.
4
منشور ملل متحد بیشتر براساس اصل پیشگیری پایه‌گذاری شده است.
5
در منشور ملل متحد طبق ماده 27 برای 5 عضو دائم حق وتو در نظر گرفته شده است.
ارکان سازمان ملل متحد
سازمان ملل دارای شش رکن اصلی است که عبارتند از: 1
مجمع عمومی، 2 شورای امنیت، 3 دبیرخانه، 4 شورای اقتصادی و اجتماعی، 5 شورای قیمومت، 6 دیوان بین‌المللی دادگستری. که در ذیل بطور اجمال مورد بررسی قرار می گیرند.

مجمع عمومی
مجمع عمومی رکن تبادل نظر و مشورتی سازمان ملل است که با شرکت تمامی اعضای سازمان ملل تشکیل می‌شود. مجمع دارای نشست‌های سالانه است که از سومین سه‌شنبه سپتامبر هر سال آغاز بکار کرده، سه ماه طول می‌کشد. در این نشست موضوعات مختلف بین‌المللی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.در مورد مسایل مهم، تصمیمات مجمع عمومی با اکثریت دوسوم تصویب می‌شود که این مسایل مهم عبارتند از: مسایل مربوط به صلح و امنیت بین‌المللی، انتخاب اعضای غیردایم شورای امنیت، انتخاب اعضای شورای اجتماعی و اقتصادی، پذیرش اعضای جدید، تعلیق حقوق و مزایای عضویت و اخراج اعضا، انتخاب اعضای شورای قیمومت و مسایل مربوط به بودجه.مجمع عمومی علاوه بر نشست‌های عادی، به درخواست کشورهای عضو نشست‌های اضطراری یا فوق‌العاده نیز برگزار می‌کند. در این نشست‌ها بحران بوجود‌ آمده مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

  • وظایف و اختیارات مجمع عمومی
    طبق ماده 10 منشور ملل متحد، مجمع عمومی می‌تواند هر مسأله‌ای را که در حدود منشور ملل متحد باشد مورد بررسی قرار دهد.
  • صلاحیت‌های مجمع‌ عمومی
    الف- صلاحیت‌های انحصاری: صلاحیت‌های انحصاری شامل وظایف و اختیاراتی هستند که منحصراً در اختیار مجمع عمومی هستند. این صلاحیت‌ها عبارتند از: 1
    ایجاد ارکان فرعی، 2 تدوین و توسعة تدریجی حقوق بین‌الملل، 3 ادارة سرزمین‌های غیرخودمختار، 4 مسایل داخلی سازمان ملل.
    ب- صلاحیت‌های غیرانحصاری: برخی از وظایف و اختیارات مجمع عمومی مشترک است که از جملة آنها می‌توان به صلاحیت‌های مشترک مجمع عمومی و شورای امنیت اشاره کرد. این صلاحیت‌ها عبارتند از:1
    حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، 2 انتخاب قضات دیوان بین‌المللی دادگستری، 3 انتخاب دبیرکل، 4 پذیرش اعضای جدید، 5 اخراج و تعلیق عضویت، 6 اصلاح منشور
  • کمیته‌های مجمع عمومی
    مجمع عمومی برای بررسی مسایل مختلف دارای کمیته‌های تخصصی است که رسماً 6 کمیته می‌باشد.
    1- کمیته سیاسی و امنیتی، 2- کمیته اقتصادی و مالی، 3- مسایل اجتماعی، انسانی و فرهنگی، 4- کمیته قیمومت، 5
    کمیته اداری و بودجه، 6- کمیته امور حقوقی
    از نقاط ضعف مجمع عمومی با وجود همة اختیارات این است که مصوبات مجمع عمومی جنبة «توصیه» دارد و الزامی نیست. همین ضعف سبب شده است تا برخی از صاحب‌نظران مجمع عمومی را به «ماشین صدور قطعنامه» تشبیه کنند. در واقع با توجه به این نقطه ضعف اعضای سازمان ملل بویژه کشورهای در حال توسعه تلاش‌های زیادی را برای افزایش اختیارات مجمع عمومی بعمل آوردند. برخی از این تلاش‌ها برای افزایش نقش مجمع عمومی در صلح و امنیت جهانی عبارتند از:
  • تشکیل کمیته میاندوره‌ای: در سال 1947 این پیشنهاد از سوی آمریکا مطرح شد که در آن کمیته‌ای با شرکت تمامی اعضای مجمع تشکیل می‌شد که در آن بجای پنج عضو هر کشور با یک عضو در آن شرکت می‌کرد.
  • قطعنامه اتحاد برای صلح: در سال 1950 این قطعنامه در بحبوحة جنگ کره پیشنهاد شد. براساس قطعنامة اتحاد برای صلح هرگاه شورای امنیت نتواند برای مقابله با نقض صلح یا تجاوز اقدام کند، مجمع عمومی طی نشستی فوق‌العاده نسبت به اعزام نیروهای نظامی به مناطق بحرانی تصمیم‌گیری می‌نماید.
  • تشکیل کمیته اقدامات دسته‌جمعی: این کمیته از 14 عضو تشکیل می‌شود و عملیات جمعی اعضای سازمان ملل را بنابه توصیه مجمع عمومی هماهنگ می‌کند.
  • نشست اضطراری مجمع عمومی: مجمع عمومی در مواقعی که شورای امنیت واکنش لازم را نسبت به تهدید صلح، نقض صلح و عمل تجاوزکارانه نداشته باشد، مجمع عمومی بنابه درخواست کشورهای عضو می‌تواند نشست اضطراری تشکیل دهد.

     نقش مجمع عمومی برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی
    به موجب مادة 10 منشور ملل متحد و همچنین مادة 11، مجمع عمومی از طریق توصیه‌ها و قطعنامه‌هایی که صادر می‌کند، می‌تواند منشأ نفوذ بر افکار عمومی در جهان قرار گیرد. به عبارتی هرگاه که قطعنامه شورای امنیت وتو شود، مجمع می‌تواند براساس مواد 10 و 11 قطعنامه صادر کند.
  • از طریق کمیتة سیاسی و اجتماعی و همچنین کمیته خلع سلاح
    مجمع عمومی در اجرای وظایف خود از جمله نظارت بر کلیه فعالیت‌های سازمان ملل، هر ساله گزارشی را در خصوص فعالیت شورای امنیت منتشر می‌کند که در همین چهارچوب در صلح و امنیت جهانی می‌تواند نقش‌آفرین باشد. (مجمع عمومی هر سال گزارش‌های فعالیت شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل را بررسی می‌کند.)
  • از طریق انتخاب اعضای غیردایم شورای امنیت
     

شـورای امنیت

  • شورای امنیت رکن اجرایی سازمان ملل محسوب می‌شود که دارای کمترین عضو و بیشترین اختیارات است. شورای امنیت براساس ماده 24 منشور ملل متحد مسئولیت اولیة حفظ صلح و  امنیت بین‌المللی را بر عهده دارد. شورای امنیت تنها رکن از ارکان سازمان ملل است که تصمیماتش براساس ماده 25 منشور برای تمامی اعضا الزام‌آور است. به عبارتی تقریباً هر تصمیم مهم سیاسی در سازمان ملل یا باید از شورا منشأ بگیرد یا توسط این رکن تأیید شود. شورای امنیت تا سال 1965 دارای 11 عضو، شامل 5 عضو دائم و 6 عضو غیردائم بود. اما از آنجا که تعداد اعضای سازمان ملل از 51 عضو در سال 1945 به 114 عضو در سال 1963 افزایش یافته بود، درخواست برای افزایش اعضای شورای امنیت زیاد شد. در پایان به این درخواست، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1963 با تصویب قطعنامه‌ای خواستار افزایش شمار اعضای غیردائم از 6 عضو به 10 عضو شد. این قطعنامه که از سال 1966 لازم‌الاجرا شد؛ تعداد اعضای شورای امنیت را به 15 عضو افزایش داد که شامل 5 عضو دائم و 10 عضو غیردائم.اعضای دائم شورای امنیت شامل: آمریکا، روسیه، فرانسه، چین و انگلیس می‌باشد. اما اعضای غیردائم براساس تقسیم جغرافیایی برای یک دورة دو ساله از سوی مجمع عمومی انتخاب می‌شود. طبق مادة 23 منشور مجمع عمومی در انتخاب اعضای غیردائم به دو اصل توجه دارد: 1- نقش کشورها در روند کمک به حفظ صلح و امنیت جهانی و سایر اهداف سازمان ملل، 2- توزیع عادلانه کرسی‌های شورای امنیت به لحاظ جغرافیایی. براساس تقسیم‌بندیهای جغرافیایی، کشورهای آسیایی و آفریقایی 5 عضو، آمریکای لاتین 2 عضو، اروپای شرقی یک عضو، اروپای غربی یک عضو و اقیانوسیه نیز یک عضو.

نحوة رأی‌گیری


برخلاف شورای جامعة ملل که سیستم رأی‌گیری آن براساس اتفاق آراء در شورای امنیت اکثریت آراء ملاک تصمیم‌گیری است. در مورد مسائل عادی نظیر تشکیل جلسات شورا، تعیین دستور کار، دعوت از یک دولت یا شخص برای مشارکت در کارهای شورا، با اکثریت 9 رأی تصمیم‌گیری می‌شود که در آن ملاک عضویت دائم یا غیردائم نیست. اما در مورد مسایل اساسی و کیفی رأی اکثریت ملاک است. یعنی از 9 رأی لازم برای تصمیم‌گیری همة پنج عضو دائم بایستی در رأی‌گیری شرکت نمایند. از جملة این مسایل حل مسالمت‌آمیز اختلافات، اقدامات تنبیهی نظیر تعلیق یا اخراج یک عضو سازمان ملل و انتخاب دبیرکل از جملة این مسایل می‌باشد.شورای امنیت در صورت بروز تهدید علیه صلح، نقض صلح و اقدام تجاوزکارانه براساس فصل ششم منشور، روش‌های مسالمت‌آمیز را توصیه می‌کند که شامل مذاکره، میانجی‌گری، سازش، تحقیق، داوری و رسیدگی قضایی است. اما شورای امنیت در چهارچوب فصل هفتم، قطعنامه‌های الزام‌آور تصویب می‌کند که همة کشورها ملزم به رعایت آن هستند. براین اساس شورای امنیت طبق مواد 39 و 40 منشور، اعمال فشارهای دیپلماتیک بعمل می‌آورد. براساس ماده 41 مجازات‌های اقتصادی تصویب می‌کند و به موجب مادة 42 توسل به زور یا اقدام نظامی را مجاز می‌دارد.

حق وتو
 

اعضای دائم شورای امنیت به موجب مادة 27 منشور ملل متحد دارای حق وتو هستند. براساس ماده 27 و رویه موجب در شورای امنیت امتناع اعضای دائم از دادن رأی یا غیبت به مفهوم رأی منفی نیست و معنای وتو از آن بدست نمی‌آید زیرا استفاده از وتو باید صریحاً ابراز شود. نکتة جالب توجه در خصوص استفاده از حق وتو این است که هیچگاه از این امتیاز به درستی استفاده نشده است.به عنوان مثال در دوران جنگ سرد 279 بار از حق وتو استفاده شد که عمدة آن از جانب شوروی سابق و آمریکا بود تا حدود 60 قطعنامه بر ضد اسرائیل از سوی آمریکا، فرانسه و انگلیس وتو شده است.

دیوان بین‌المللی دادگستری


با توجه به ناکامی جامعة ملل و تأسیس سازمانی جدید به نام «سازمان ملل متحد» بحث تشکیل دیوانی جدید نیز مطرح شد که سرانجام کمیتة حقوقدانان در سال 1945 در واشنگتن طرح تأسیس دیوان بین‌المللی دادگستری را بررسی کردند. در کنفرانس سانفرانسیسکو اساسنامة دیوان بین‌المللی مورد قبول قرار گرفت و به موجب مادة 93 منشور، اعضای سازمان ملل به طور خودکار جزو قبول‌کنندگان اساسنامه دیوان به شمار می‌روند. بدین ترتیب دیوان بین‌المللی دادگستری در سال 1946 در لندن تشکیل شد، اما در همان سال مقر آن در لاهه هلند تأسیس دیوان و آغاز به کار کرد.  قضات دیوان بین‌المللی دادگستری 15 نفر قاضی هستند که بدون توجه به ملیت آنها از بین کسانی که عالی‌ترین مقام اخلاقی را دارا بود و واجد شرایط هستند انتخاب می‌شوند و قضات برای یک دوره دو ساله انتخاب می‌شوند و پس از سپری شدن این دوره مجدداً می‌توانند انتخاب شوند.
مجمع عمومی و شورای امنیت هر یک بطور مستقل اعضای دیوان را انتخاب می‌کنند. نکتة مهمی که اعضای دایمی شورای امنیت در انتخاب قضات نمی‌توانند از حق وتو استفاده کنند. صلاحیت دیوان رسیدگی به دعاوی دولتهاست اما دعاوی حقوقی نه کیفری و سیاسی.


دبیرخانه
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل است که در رأس آن دبیرکل سازمان ملل قرار دارد. براساس ماده 97 منشور ملل متحد دبیر کل به پیشنهاد شورای امنیت و تصویب مجمع عمومی برای مدت 5 سال انتخاب می‌شود. طبق ماده 99 منشور دبیر کل می‌تواند توجه شورای امنیت را به هر موضوعی که عقیدة او صلح و امنیت بین‌المللی به خطر بیاندازد را جلب نماید.
با توجه به اینگونه اختیارات، برخی از حقوقدانان معتقد هستند که دبیرکل شانزدهمین عضو شورای امنیت محسوب می‌شود که دارای حق وتو نیست. نحوة تعیین دبیر کل نیز به این ترتیب است که ابتدا شورای امنیت در یک نشست خصوصی صلاحیت کاندیداها را بررسی کرده، پس از رأی‌گیری بصورت غیرتشریفاتی با صدور قطعنامه‌ای یکی از کاندیداها را به عنوان نامزد دبیرکلی به مجمع عمومی معرفی می‌کند. سپس در رأی گیری مجمع عمومی وی انتخاب می‌‌شود. بدین ترتیب انتخاب دبیرکل،
  هم در شورای امنیت و هم در مجمع عمومی است.


شورای اقتصادی و اجتماعی


در فصل 9 منشور ملل متحد بالا بردن سطح زندگی در توسعة امور اجتماعی و اقتصادی اعضاء در چهارچوب هماهنگی ساز و کاری بنام شورای اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است که به همین علت شورای اقتصادی و اجتماعی به عنوان یکی از ارکان سازمان ملل تأسیس شد که ابتدا 18 عضو داشت، اما با اصلاحیه منشور تعداد اعضای آن به 27 کشور رسید. در حال حاضر 54 کشور عضو آن هستند.شورای اقتصادی و اجتماعی که تحت نظر مجمع عمومی کار می‌کند اختیار دارد راجع به موضوعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تربیتی و بهداشتی و همچنین امور مربوط به حقوق بشر گزارش تنظیم نماید. دیدگاههای خود را به مجمع عمومی و کشورهای عضو منتقل کنند. از وظایف مهم و عمده شورای اقتصادی و اجتماعی ارتباط دادن مؤسسات تخصصی با سازمان ملل و هماهنگ‌نمودن فعالیتهای آنهاست.


شورای قیمومیت


قیمومیت بعضی از کشورها بر سرزمین‌های دیگر که در اساسنامه یا میثاق جامعه ملل مورد توجه قرار گرفته بود، بار دیگر در سازمان ملل و در منشور این سازمان تحت عنوان «سرزمینهای تحت قیمومیت» مورد توجه قرار گرفت. در جریان جنگ دوم جهانی، پیشنهاد شد که بندر داکار و جزایر اقیانوس آرام تحت رژیم قیمومیت قرار گیرد تا مردم این مناطق به اندازة کافی برای ادارة مستقل سرزمینهای خود آمادگی نداشتند، آمادگی پیدا کنند. به عنوان مثال مناطقی که تحت قیمومیت بودند نظیر کامرون، تانزانیا، روگاندا و بروندی از دهة 60 به  بعد مستقل شدند.


مؤسسات تخصصی سازمان ملل متحد


طبق ماده 57 منشور، مؤسسات تخصصی سازمان ملل سازوکارهایی تخصصی هستند که بموجب موافقتنامه کشورها تأسیس و برطبق اساسنامة خود در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و سایر موضوعات مرتبط دارای مسئولیتهای وسیع بین‌المللی می‌باشند. این مؤسسات تخصصی برطبق مقررات مادة 63 وابسته به سازمان ملل متحد هستند.مطابق ماده 63 منشور، شورای اقتصادی و اجتماعی با هر یک از مؤسسات تخصصی که در مادة 57 منشور به آنها اشاره شد، قراردادهایی را منعقد می‌کنند و شرایطی را که به موجب آن مؤسسة مذبور وابسته به سازمان ملل خواهد شد، معین می‌نماید. بنابراین رابطه‌ای بین سازمان ملل متحد و مؤسسات تخصصی رابطة قراردادی است.شورای اقتصادی و اجتماعی به عنوان حلقة اتصال این سازمان های تخصصی با سازمان ملل بر فعالیت آنها نظارت می‌کند و حتی توصیه‌هایی را نیز به آنها ارائه می‌کند.سازمان های تخصصی وابسته به سازمان ملل به سه دسته تقسیم می‌شود:

  • سازمانهایی که با امور فنی سروکار دارند، نظیر سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری «ایکائو»، اتحادیة بین‌المللی مخابرات از راه دور یا سازمان جهانی هواشناسی.
  • سازمانها یا مؤسساتی که با امور و فعالیتهای اجتماعی و انسانی سروکار دارند مانند سازمان بین‌المللی آیلو، سازمان آموزشی علمی و فرهنگی ملل متحد یونسکو و سازمان جهانی بهداشت.
  • سازمانها یا مؤسسات مربوط به امور مالی و مسایل اقتصادی مثل صندوق بین‌المللی پول، سازمان خوار و بار و کشاورزی جهانی فائو
  • دسته ای از سازمانهای تخصصی نیز وجود دارند که تحت نظر سازمان ملل عمل می‌کنند، اما رابطة قراردادی با سازمان ملل ندارد و سازمان وابسته به سازمان ملل محسوب نمی‌شود، نظیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که تا حد زیادی در اجرای وظایف خود استقلال عمل دارد.

براساس مقررات فصل هشتم منشور ملل متحد سازمان ملل می‌تواند از ظرفیت سازمان های منطقه‌ای برای کمک به صلح و امنیت بین‌المللی استفاده نماید. برای نمونه مطابق بند 3 ماده 52 منشور شورای امنیت، حل مسالمت‌آمیز اختلافات محلی و منطقه‌ای را از طریق ابتکارات سازمان های منطقه‌ای تشویق می‌نماید

 

 

 

 

بخش سوم : سایر تابعان حقوق بین الملل

اشخاص خصوصی در حقوق بین الملل،نهضت های آزادیبخش ملی و واتیکان

اشخاص خصوص حقوق بین الملل

اشخاص خصوصی از تابعان مشتق و کوچک به شمار می آیند و  تحت ضوابط و شرایط خاصی در زمره تابعان حقوق بین الملل قلمداد می شوند زیرا شخصیت حقوقی آنها از اراده کشور گرفته شده ونسبت به سایر تابعان حقوق بین الملل کوچک هستند.          چرا افراد به عنوان تابعان حقوق بین الملل شمرده می شوند؟

  • دلیل اول: در حقوق بین الملل افراد به طرق مختلف مورد حمایت قرار گرفته اند.
  • دلیل دوم: مسئولیت کیفری در حقوق بین الملل فقط محدود به افراد است نه دولت ها.

اشخاص خصوصی اعم از حقیقی یا حقوقی تحت ضوابط و شرایط خاصی در زمره تابعان مشتق و کوچک حقوق بین الملل قلمداد می شوند.

  • تابعان مشتق یعنی تابعانی که شخصیت حقوقی آنها از اراده کشوری گرفته شده است.
  •  تابعان کوچک یعنی تابعانی که نسبت به سایر تابعان حقوق بین الملل، کوچک هستند.

 اشخاص خصوصی در سطح بین المللی فقط دارای یک سلسله حقوق و تعهداتی هستند که صریحاً و به طور محدود در معاهدات و یا قواعد عرفی بین المللی پیش بینی شده اند.میان اشخاص حقوقی خصوصی، صرفاً سازمان های بین المللی غیر دولتی و شرکتهای فراملی یا چند ملیتی، از حقوق و تعهدات بین المللی محدود برخوردارند.

افراد در حقوق بین الملل

در مورد موقعیت و جایگاه افراد در حقوق بین الملل،دو عقیده وجود دارد: عقیده ایده آلیسیتی یعنی عقیده ای که جنبه آرمان گرایانه دارد و دیگر عقیده رئالیستی یعنی عقیده ای که منطبق با واقعیات جهان معاصر است .

  • نظریه ایده آلیسیتی

طرفداران این نظریه معتقدند که افراد دارای شخصیت بین المللی هستند و حقوق بین الملل، حقوقی است که منحصراً روابط افراد را با یکدیگر تنظیم و قاعده مند می کند.در نتیجه، تابعان حقوق بین الملل، افراد هستد.در این نظریه، تمایلا ت و واقعیتها در هم آمیخته اند.

  • نظریه رئالیستی

 اینان معتقدند هر چند افراد جایگاه ویژه ای از حیث حقوق و الزامات بین المللی در حقوق بین الملل دارند ، اما همانند کشورها و سازمانهای بین المللی بین الدول در زمره تابعان فعال حقوق بین الملل نیستند، بلکه جزء تابعان منفعل هستند. حقوق افراد در سطح بین المللی، در واقع حقوق حمایت کننده است که معمولاً در مبحث «حقوق بین الملل بشر»از آنها یاد می شود، و تکالیف یا تعهدات بین المللی افراد که صرفاً جنبه کیفری داشته و موجب طرح مسأله مسئولیت کیفری افراد می شود، در مبحث حقوق بین الملل کیفری مورد بررسی قرار می گیرد.

حمایت از افراد در حقوق بین الملل

اول: حمایت(جهانی) عام از حقوق بشر

  • 1-منشور ملل متحد
  • 2-منشور بین الملل حقوق بشر
  • 1-2اعلامیه جهانی حقوق بشر
  • 2-2میثاقهای بین المللی حقوق بشر
  • 1-2-2میثاق بین المللی در مورد حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
  • 2-2-2میثاق بین المللی در مورد حقوق مدنی و سیاسی
  • 3-سایر متون بنیادین حقوق بشر مانندعهدنامه لغو بردگی- الغای تبعیض نژادی

دوم: حمایت از برخی از طبقات افراد

  • حمایت از کارگران
  • حمایت از اقلیتها
  • حمایت از پناهنگدان و افراد بدون تابعیت
  • حمایت از بیگانگان
  • حمایت از زنان
  • حمایت از کودکان

سوم: نهادهای جهانی حقوق بشر

  • کمیسیون حقوق بشر
  • کمیسیون عالی حقوق بشر
  •  مرکز حقوق بشر
  • کمیسیون مقام زن
  • کمیته حقوق بشر
  • کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
  • کمیته رفع تبعیض نسبت به زنان
  •  کمیته عالی ملل متحد برای پناهنگدان
  • کمیته رفع تبعیض نژادی

مسئولیت کیفری افراد در حقوق بین الملل

تحقق مسئولیت کیفری افراد در نظام بین المللی اولاً منوط به مطالعه و تبیین اعمال فردی نامشروع و خلاقی است که جرم بین المللی محسوب می شود. دوماً از آنجا که مهمترین پیامد مسئولیت کیفری، مجازات است، به همین جهت شیوه و نوع محاکمه و مجازات نیز باید بررسی شود.

مفهوم  و تعریف جرم بین المللی

حقوق کیفری چه در عرصه داخلی اجرا شود و چه در عرصه بین المللی ،هدف آن حمایت از افراد و اموال است. جرم «عملی است که قانون آنرا از طریق کیفر منع کرده باشد»نباید فراموش کرد که تخلف از هر تعهد بین المللی، جرم بین المللی نیست، زیرا جرم بین المللی عملی است مخالف حقوق بین الملل که جامعه بین المللی براساس عرف یا معاهدات آن را جرم شناخته باشد.

 

انواع جرایم بین المللی

  • جنایات علیه صلح : جنایات علیه صلح عبارت است از نقض عمده و فاحش هر تعهد بین المللی که برای حفظ صلح و امنیت بین المللی اهمیت اساسی دارد، مانند ممنوعیت تجاوز.
  • جنایات علیه بشریت : جنایات علیه بشریت عبارت است از نقض عمده و فاحش هر تعهد بین المللی که برای حفظ وجود انسان و تضمین حق ملتها در تعیی ن آزادانه سرنوشت آنان و تضمین حفظ محیط زیست اهمیت اساسی دارد. مانند« برده داری»«کشتار جمعی »و«نسل کشی»
  • جنایات جنگی : جنایات جنگی عبارت است از: نقض فاحش قواعد و مقررات حقوق جنگ یا حقوق مخاصمات مسلحانه، شامل عهدنامه های ١٩٤٩ ژنو و سایر قواعد و عرف های مسلم حقوق بین الملل حاکم بر مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی.

عامل جرم بین المللی شخص حقیقی است بنابراین خصوصیات شخصی مانند جنسیت، شغل، نژاد، موثر در مقام نیست.

مصادیق جنایات جنگی:

 جنایات ارتکابی علیه افراد غیر نظامی، جنایات ارتکابی علیه مجروحان و اسیران جنگی، غارت اموال عمومی یا خصوصی در زمان جنگ و استفاده از سلاح های ممنوعه نمونه هایی از جنایات جنگی هستند.

 

انواع محاکمه و مجازات بین المللی

  •  محاکمه و مجازات ملی

اعتلای بین المللی افراد هنگامی کامل می گردد که صلاحیت دیوان کیفری بین المللی فراگیر شود.اما صلاحیت دیوان در واقع صلاحیت تکمیلی است یعنی صلاحیت رسیدگی به جنایات بین المللی مقرر در اساسنامه دیوان، در ابتدا با مراجع قضایی داخلی است و پس از آن، دیوان صلاحیت رسیدگی دارد. البته، در مورد جرایم بین المللی که رسیدگی به آنها، خارج از صلاحیت دیوان است ، کلیه کشورها صلاحیت محاکمه و مجازات دارند.

  • محاکمه و مجازات بین المللی

امروزه به رغم فعایت دیوان کیفری بین المللی و دادگاههای کیفری برای یوگسلاوی و روآندا، اصل، محاکمه و مجازات ملی یا داخلی است و استثنا، محاکمه و مجازات بین المللی است[1].

سازمان های بین المللی غیر دولتی تابعان منفعل حقوق بین الملل

تعریف اول: هر سازمانی که در نتیجه انعقاد معاهده میان کشورها به وجود نیامده باشد.                                                               تعریف دوم: نهادی است که به ابتکار انحصاری بخش خصوصی و یا مشترک با بخش عمومی و خارج از هرگونه توافق بین الدول تاسیس شده است و درآن اشخاص خصوصی و عمومی با تابعیت های گوناگون را گردهم می آورد.                                           منظور از انجمن،جمعیت و موسسه همان سازمان بین المللی غیر دولتی است.                                                                           خصوصیات کلی سازمان های غیر دولتی                                                                                                                                 

  • داشتن تشکیلات منظم
  •   ارتباط با سازمان های دولتی
  •   عام المنفعه بودن 
  •  فعالیت فرامرزی

شرکت های چند ملیتی

تعریف:«موسسه یا واحد اقتصادی خصوصی است که مرکز تصمیم گیری اصلی و محل ثبت اولیه آن در یک کشور معین است اما دامنه فعالیت آن جنبه بین المللی دارد».شرکت های چند ملیتی موضوع حق و تکلیف قرار گیرد بدون آنکه در ایجاد حق و تکلیف مشارکت داشته باشند. در واقع شرکت های چند ملیتی از تابعان منفعل هستند .فقط در یک مورد به صورت فعال در حقوق بین الملل ظاهر می شوند آن هم زمانی است که حق دادخواهی از مرکز بین المللی حل و فصل اختلافات ناشی از سرمایه گذاری علیه کشورها نمایند. شرکت های چند ملیتی از تابعان مشتق و کوچک محسوب می شودن. مشتق هستند یعنی شخصیت حقوقی آنها از اراده کشوری گرفته شده است. کوچک بدان معناست که نسبت به سایر تابعان حقوق بین الملل کوچک تر هستند.

نهضتهای آزادیبخش ملی

نهضت های آزادیبخش پس از جنگ جهانی دوم در اثر مبارزات علیه قدرت های استعماری ،نژادپرست و سلطه گر خارجی شکل گرفتند. ابتدا در افریقا سپس در آسیا و امریکای لاتین و اروپا نهضت های آزادیبخش به وجود آمدند.اولین نهضت آزادیبخش ملی«جبهه آزادیبخش ملی افریقا»F.L.Nدرسال1954در الجزایر تاسیس شد.هدف آن مبارزه علیه قدرت استعماری فرانسه و ایجاد کشور مستقل الجزایر بود. مشروعیت نهضت های آزادیبخش ملی بر اساس اصل حق تعیین سرنوشت استوار است.معنای مشروعیت مبارزات آزادیبخش تلاش جهت کسب حق تعیین سرنوشت است . حق تعیین سرنوشت یک حق مشترک بشری است که بطور جمعی به ملت ها اعطا شده است . بموجب این حق ملت ها وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی خود را تامین می کنند . نهضتهای آزادیبخش از برخی حقوق برخوردارند که عبارتست از :

  • درارکان مختلف سازمان ملل بعنوان ناظر شرکت می کنند .
  • نقش ناظر در تدوین کنفرانسهای مربوط به قواعد حقوق بین الملل.
  • پشتیبانی و حمایت سازمان ملل متحد در جهت رعایت حقوق نهضت های آزادیبخش در کشور های خویش.

برای اینکه نهضت های آزادیبخش در زمره تابعان حقوق بین الملل محسوب شوند چه شرایطی لازم است؟

  • مبارزه آنها علیه استعمار، استعمارخارجی یا رژیم های نژاد پرست باشد.
  •  به صورت سازمان و تشکیلات منظمی در آمده باشند. 
  • آن سازمان ،نماینده ملت یا مردمی باشد که از لحاظ قومی،مذهبی،فرهنگی و تاریخی به هم پیوسته باشند.

واتیکان

سریر مقدس به عنوان یکی از تابعان حقوق بین الملل شناخته شده است.طبق موافقت نامه های«لاتران»دولت ایتالیا وضعیت حقوقی خاصی را برای واتیکان به رسمیت شناخت بطوری که امروزه طبق عرف ،نزاکت بین المللی و لاتران ،واتیکان به عنوان یک دولت شناخته شده است. اما این بدان معنا نیست که کشور جدیدی در داخل کشور دیگر تاسیس شده باشد بلکه ایتالیا با واگذاری بخشی از سرزمین خود به پاپ در واقع خواستار بالا بردن استقلال و قدرت روحانی مقام پاپ بوده است.

  • واتیکان به عنوان یک شبه دولت یکی از تابعان حقوق بین الملل به شمار می آید .
  •  دارای شخصیت حقوقی بین المللی است.
  • دارای قلمرو جغرافیایی مشخص با حدود تقریبی 44هکتار مساحت  است.
  • دارای جمعیتی در حدود یک هزار نفر است.
  • حق برقراری روابط دیپلماتیک با کلیه کشورها را دارد.
  • حق انعقاد موافقت نامه های دوجانبه و چند جانبه را دارد.
  • در سازمان های بین الدولی دارای عضو ناظر است. 

 

 

[1] - مانند اشخاصی که در قلمرو یکی از کشورهای عضو اساسنامه دیوان یا کشور تسلیم کننده اعلامیه پذیرش صلاحیت دیوان مرتکب یکی از جنایات شده اند.

 

  • امیرپور مدیر موسسه

جامعه ملل
جامعه ملل نخستین و بزرگترین سازمان بین‌المللی بود که در اوایل قرن بیستم پایه‌گذاری شد. برای تأسیس جامعة ملل گام‌های اولیه‌ای برداشته شد که برخی از آنها عبارتند از:

  • تلاش ویلیام هوارد رئیس جمهور وقت آمریکا در سال 1915 در چارچوب اتحاد برای پیشبرد صلح
  • افکار و اندیشه‌های ویلسون رئیس جمهور وقت آمریکا در سال 1917 که در مجلس سنای آمریکا از بحث اتحاد برای صلح دفاع کرد.و در سال 1918 با ایراد سخنرانی در کنگره آمریکا، 14 اصل معروف خود را مطرح ساخت که از مهمترین این اصول تأکید وی بر تأسیس جامعة ملل بود.
  • پس از پایان یافتن جنگ جهانی اول، کنفرانس صلح «ورسای» در پاریس تشکیل شد. در این کنفرانس کمیسیونی ویژه مرکب از 19 عضو کنفرانس به سرپرستی ویلسون تشکیل شد تا میثاق جامعة ملل را تهیه نماید. این میثاق یا اساسنامه در 28 آوریل 1919 به تأیید تمام کشورهای شرکت‌کننده در کنفرانس صلح ورسای رسید و 26 ماده آن جزو پیمان ورسای درآمد. با تصویب پیمان ورسای جامعه ملل در 10 ژانویه 1920 رسماً با 49 عضو تشکیل شد.
  • میثاق جامعه ملل شامل 29 ماده بود که برخی از موارد مهم آن عبارتند بودند از:ماده 1در خصوص اهداف جامعه ملل.ماده 2 در باره عضویت دولت ها. ماده 3 در رابطه با مجمع عمومی و ماده 4 در مورد شــورا بود. از همه مهمتر مادة 16 میثاق بود که در آن آمده بود:« هرگاه یکی از اعضای جامعه ملل بر خلاف تعهداتی که بر عهده گرفته است متوسل به جنگ شود مثل این است که نسبت به تمام اعضای جامعه ملل اعلان جنگ کرده است». در چنین شرایطی اعضای جامعه ملل ملزم بودند:
    1
    روابط تجاری و اقتصادی خود را با کشور آغازگر جنگ قطع نمایند.
    2
    هرگونه رابطه را بین اتباع خود با  اتباع آغازگر جنگ منع کنند.
    در بند 4 مادة 16 نیز آمده است: «هر عضوی را که به واسطه نقض یکی از مقررات میثاق مقصر باشد می‌توان از جامعه ملل اخراج کرد.

اهداف جامعة ملل
 

  • افزایش همکاریهای بین‌المللی و دست‌یافتن به صلح و امنیت جهانی
  •  سپردن تعهد در مورد دست نزدن به جنگ
  • مقرر داشتن روابط آشکار، عادلانه و شرافتمندانه بین دولت‌ها
  •  استقرار  حقوق بین‌الملل به عنوان مبنای اصلی تعامل دولت‌ها
  • حکم‌فرما ساختن عدالت و رعایت کامل معاهدات

ارکان جامعة ملل
جامعه ملل دارای سه رکن اصلی بود

  •  مجمع عمومی
  •  دبیرخانه
  •  شـورا
    علاوه بر این دارای ارکان فرعی یا مؤسسات وابسته نیز بود که عبارت بودند از: 1) دیوان دایمی دادگستری بین‌المللی، 2) سازمان بین‌المللی کار، 3) شورای دایمی قیمومیت

مجمع عمومی جامعه ملل

  •  در بین ارکان اصلی جامعه ملل مجمع عمومی دربرگیرندة تمامی اعضاء بود، بطوری که هر کشور عضو دارای سه نماینده در مجمع عمومی بود.مجمع عمومی دارای دو نشست بود: 1- نشست‌های عادی سالانه که به مدت یک ماه در سپتامبر برگزار می‌شد.2- نشست‌های اضطراری یا فوق‌العاده که سالی پنج مرتبه می‌توانست برگزار شود.
  • تصمیمات مجمع عمومی به اتفاق آرا: مجمع عمومی جامعه ملل دارای اختیاراتی خاص بود که مهمترین آنها عبارتند از:
  •  پذیرش اعضای جدید در جامعه ملل
  •  انتخاب اعضای غیر دایم شورا
  • تجدیدنظر در معاهدات
  • تعیین بودجه جامعه

شورای جامعه ملل

 برابر با مقررات مادة 4 میثاق، شورا دارای اعضای دایم و غیردایم است. شورای جامعه ملل در ابتدا دارای 4 عضو دائم بود که عبارت بودند از: فرانسه، انگلیس، ایتالیا، ژاپن. آلمان در سال 1926 و شوروی در سال 1934 به شورا پیوستند. اعضای غیردائم شورا نیز ابتدا 4 عضو بود، اما به تدریج تعداد آنها زیاد شد و در سال 1936 به 11 عضو افزایش پیدا کرد. در حرکتی نادر، شورا دارای اعضای نیمه دائم نیز بود که هر سه سال یکبار مجدداً انتخاب می‌شدند که اسپانیا، لهستان و چین اعضای نیمه دائم بودند.
اختیارات شورای جامعه ملل
1- طرح کاهش سلاحهای نظامی، 2- رسیدگی به اختلافات بین‌المللی، 3- حل اختلافات از طریق سیاسی، 4- اجرای تنبیهات مقرر، 5- اخراج اعضا، 6- نظارت بر ادارة سرزمین‌های تحت تملک.
اختیارات مشترک مجمع عمومی و شورا
مجمع عمومی و شورای جامعه ملل ضمن آنکه هر کدام دارای وظیفه‌ای خاص بودند، اما دارای اختیاراتی مشترک نیز بودند؛ بطوری که در مورد برخی موضوعات مشترکاً پیگیری می‌کردند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- حفظ صلح و
  امنیت بین‌المللی، 2- درخواست نظر مشورتی از دیوان دایمی بین‌المللی دادگستری، 3- انتخاب قضات دیوان دادگستری، 4- اصلاح میثاق، 5- توسعه شورا، 6- تعیین دبیرکل.
دبیرخانه جامعه ملل
براساس مادة 6 میثاق، دبیرخانه از ارکان اصلی جامعه ملل محسوب می‌شود که مقر آن در ژنو بود. در رأس دبیرخانه، دبیرکل قرار داشت که توسط شورا و تصویب اکثریت اعضای مجمع انتخاب می‌شد. اولین دبیرکل جامعه ملل «اریک درامون» از انگلیس بود.

مؤسسات وابستة جامعه ملل
در بین مؤسسات وابسته یعنی دیوان دایمی بین‌المللی دادگستری ، شورای دائمی قیمومیت و سازمان بین‌المللی کار، «دیوان دادگستری» از اهمیت بیشتری برخوردار بود.دیوان دایمی دادگستری بین‌المللی در سال 1922 آغاز به کار کرد. این دیوان دارای 11 قاضی بود که بعدها در 1930 تعداد آن به 65 قاضی افزایش پیدا کرد. قضات برای مدت 9 سال انتخاب می‌شدند و مقر دیوان شهری در هلند (لاهه) بود.
صلاحیت‌های دیوان دایمی دادگستری بین‌المللی
طبق مادة 34 اساسنامة دیوان، فقط کشورهای عضو می‌توانستند به آن مراجعه کنند. البته کشورهای غیرعضو نیز می‌توانستند به این دیوان رجوع کنند، مشروط بر اینکه رأی دیوان را اجرا کنند. تغییر پیمان‌ها و مسایل مربوط به حقوق بین‌المللی نیز در حیطه صلاحیت دیوان بود.
دوره‌های اصلی در حیات جامعة ملل
جامعة ملل به عنوان نخستین سازمان بزرگ بین‌المللی دارای دو مقطع حساس بود:
1
  تأسیس (1920 1919)، 2 گسترش (1939 1920)
جامعه ملل در دوران حیات خود علاوه بر گسترش اعضای جامعه  با آزمون‌های بزرگی  مانند حملة ژاپن به چین، حملة ایتالیا به اتیوپی، حمله شوروی به فنلاند  مواجه شد که به دلایل ضعف هایش  نهایتاً جامعه ملل در آوریل 1946 رسماً منحل شد.جامعه ملل در دوران حیات خود بیش از 30 فقره اختلاف وخیم سیاسی را بررسی و حل و فصل کرد که برخی از مهمترین آنها عبارتنداز: مناقشه بین «سوئد و فنلاند ، لهستان» و «آلمان ، یونان و بلغارستان» «ایران و شوروی بر سر مسئله انزلی».
ضعف‌های جامعه ملل
علت انحلال جامعة ملل در 1946 و ناکامی آن را می‌توان ناشی از ضعف‌هایی دانست که جامعه ملل با آنها مواجه بوده است. مهمترین این ضعف‌ها عبارتند از:

  • درج نمودن متن میثاق در بین متون معاهدة صلح ورسای: این موضوع باعث شد تا جامعة ملل به عنوان سازمانی که از منافع کشورهای فاتح جنگ اول جهانی دفاع می‌کند، شناخته شود.
    روش رأی‌گیری: این روش اتفاق آرا بود که میراث کنفرانس‌های دیپلماتیک سنتی بود. البته بعدها مجمع جامعة بین‌المللی روش رأی‌گیری با اکثریت ساده را جایگزین اتفاق آرا کرد.
    صلاحیت مشترک مجمع عمومی و شورا در زمینة صلح و امنیت جهانی: از آنجایی که حدود اختیارات بین دو رکن مشخص نبود، مشکلاتی ایجاد می‌شد.
    گستردگی وظایف و اختیارات شورا
    ابهام در روش‌های اصلاحی و تجدیدنظر میثاق
    امکان خروج سهل و آسان از جامعه ملل
    ضعف در ضمانت اجرا و عدم ممنوعیت صریح در توسل به زور.
  • امیرپور مدیر موسسه